- عضویت
- 1/7/24
- ارسال ها
- 6
- امتیاز واکنش
- 45
- امتیاز
- 13
- محل سکونت
- وسط جهنم
- زمان حضور
- 2 روز 13 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم ربک الذی خلقک
درود.
اینجا قراره پارت بازی کنیم و به قولی یه رمان تکشیل بدیم.
به این صورت که من برای شروع در حد چند خط مینویسم و نفر بعد ادامهش رو مینویسه و الا ماشاءالله.
سعی کنید نوشتهتون کمتر از حداقل سه خط و بیشتر از ۲۰ خط نباشه.
ژانر یا ایدهی خاصی نداره و هرطور دلتون میخواد بنویسید اما محاوره.
درود.
اینجا قراره پارت بازی کنیم و به قولی یه رمان تکشیل بدیم.
به این صورت که من برای شروع در حد چند خط مینویسم و نفر بعد ادامهش رو مینویسه و الا ماشاءالله.
سعی کنید نوشتهتون کمتر از حداقل سه خط و بیشتر از ۲۰ خط نباشه.
ژانر یا ایدهی خاصی نداره و هرطور دلتون میخواد بنویسید اما محاوره.
"لبخند آرومی زدم. صدای پاشنهی کفشهام تو فضای طویل و تاریک راهرو طنین انداز میشد.
اوه! چه سکوت دلنشینی!
لبخندم رفتهرفته عمیقتر شد. با هر قدمی که برمیدارم دستهای لاغر و کشیدهم، کنار پاهام به آهستگی تکون میخورن. پاهای برهنهی خوشتراش و سفیدم، با خستگی روی سرامیکهای کثیف کشیده میشن و چشمهام به تاریکی عادت کردن؛ حالا دیگه میتونم تار عنکبوتهای گوشهی دیوار و در سفیدرنگ اتاقهایی که با هر قدم پشت سر میذارم رو ببینم.
با پیچیدن صدای ضعیف زنگ گوشی از فاصلهای نه چندان دور، کمکم ابروهام به هم نزدیک شدن. با همون اخم کمرنگ، سرم رو کمی کج کردم و از روی شونه به اتاق پشت سرم خیره شدم و چشمم به نوشتهی بالای در افتاد. اتاق شماره هزار و چهارصد (ویژه). ابروهام از هم فاصله گرفتن و دوباره لبخندی روی لـ*ـبم نشست. دستی به موهای به هم ریخته و کوتاهم کشیدم. کامل به اون سمت برگشتم."
اسپم ندین لطفا
➤ پــارت بــازی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: