نویسنده این موضوع
این رویکرد زیباشناختیِ نامتعارف، در درجهی نخست، انتخاب جالبی برای یک سریال جاسوسی است. از سویی باعث میشود که در سکانسهای اجرای ماموریتها، «رویکرد» اثر به دستمایههای داستانی و ژانری آشنایش، واجد تازگی باشد. از سوی دیگر هم گویی بیان و اجرای مینیمال بخشهای ژنریک، توجه تماشاگر را به سوی صحنههای مهمتر در خلوت جان و جین هدایت میکند. این صحنهها، چه در نمونههای صمیمی و چه در موارد پرتنششان، مهمترین دستاوردهای آقا و خانم اسمیت را میسازند. تماشای شیمی مایا ارسکین و دونالد گلاور، طی دونفرههای جین و جان، عمیقا لـ*ـذتبخش است.
اما از سوی دیگر، مهمترین آسیب سریال آقا و خانم اسمیت آنجایی شکل میگیرد که سازندگان، نمیتوانند به این انتخاب خلاقانهی تحسینبرانگیز وفادار بماند. در نمونههایی مثل سکانس مفصل تعقیب و گریز و تیراندازی در قسمت پنجم، یا صحنهی مبارزهی تنبهتن جان و جین در قسمت پایانی فصل، سریال به سراغ ارائهی نمونههایی دست چندم از اکشنهای چشمگیر هالیوودی میرود و کمابیش، در دستیابی به این هدف، شکست میخورد. مشکل نمونهی اول این است که اکشن آن، به شکل دردناکی بیوزن و ملالآور جلوه میکند و مشکل دومی این که درگیری جان و جین در خانه، وقتی در مقام مقایسه با سکانس آیکونیک مرجع در فیلم سال ۲۰۰۵ قرار بگیرد، تا اندازهای غیرقابلچشمپوشی، کم میآورد!
هیچکدام از گلاور و ارسکین، ستارههای اکشن نیستند. بابت همین، نه پرفورمنس فیزیکیشان متقاعدکننده است و نه کوریوگرافی صحنهی زد و خوردشان، به وزن و جزئیات و بافت نسخهی سرگرمکنندهی اصلیاش نزدیک میشود. در چنین صحنههایی، آقا و خانم اسمیت به همان تلههایی گرفتار میشود که در سایر دقایق، از طریق رویکرد هدفمند کلیاش، دورشان زده بود!
نکتهی دیگر دربارهی سریال این است که گلاور و اسلون، از همین حالا و به شکلی واضح، آن را برای بیش از یک فصل برنامهریزی کردهاند. بابت همین است که نهتنها اپیزود پایانی با نوعی از کلیفهنگر (Cliffhanger) به پایان میرسد، بلکه معمای بزرگ داستان دربارهی ماهیت شرکت جاسوسی بینالمللی کارفرمای جان و جین -که شخصیتها از آن با عنوان بامزهی «هایهای» یاد میکنند- حلنشده باقی میماند. برخورد روایت با این معما و نحوهی ارائهی تدریجی اطلاعات به مخاطب، نمونهی دیگری از موفقیت داستانگویی سریال است.
اما از سوی دیگر، مهمترین آسیب سریال آقا و خانم اسمیت آنجایی شکل میگیرد که سازندگان، نمیتوانند به این انتخاب خلاقانهی تحسینبرانگیز وفادار بماند. در نمونههایی مثل سکانس مفصل تعقیب و گریز و تیراندازی در قسمت پنجم، یا صحنهی مبارزهی تنبهتن جان و جین در قسمت پایانی فصل، سریال به سراغ ارائهی نمونههایی دست چندم از اکشنهای چشمگیر هالیوودی میرود و کمابیش، در دستیابی به این هدف، شکست میخورد. مشکل نمونهی اول این است که اکشن آن، به شکل دردناکی بیوزن و ملالآور جلوه میکند و مشکل دومی این که درگیری جان و جین در خانه، وقتی در مقام مقایسه با سکانس آیکونیک مرجع در فیلم سال ۲۰۰۵ قرار بگیرد، تا اندازهای غیرقابلچشمپوشی، کم میآورد!
هیچکدام از گلاور و ارسکین، ستارههای اکشن نیستند. بابت همین، نه پرفورمنس فیزیکیشان متقاعدکننده است و نه کوریوگرافی صحنهی زد و خوردشان، به وزن و جزئیات و بافت نسخهی سرگرمکنندهی اصلیاش نزدیک میشود. در چنین صحنههایی، آقا و خانم اسمیت به همان تلههایی گرفتار میشود که در سایر دقایق، از طریق رویکرد هدفمند کلیاش، دورشان زده بود!
نکتهی دیگر دربارهی سریال این است که گلاور و اسلون، از همین حالا و به شکلی واضح، آن را برای بیش از یک فصل برنامهریزی کردهاند. بابت همین است که نهتنها اپیزود پایانی با نوعی از کلیفهنگر (Cliffhanger) به پایان میرسد، بلکه معمای بزرگ داستان دربارهی ماهیت شرکت جاسوسی بینالمللی کارفرمای جان و جین -که شخصیتها از آن با عنوان بامزهی «هایهای» یاد میکنند- حلنشده باقی میماند. برخورد روایت با این معما و نحوهی ارائهی تدریجی اطلاعات به مخاطب، نمونهی دیگری از موفقیت داستانگویی سریال است.
نقد سریال آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith) | بهتر از فیلم داگ لیمان؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com