خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدای بهار آفرین


نام اثر: نبشه‌ی روح

نگارشگر: ronak.a

گوینده: Bahar768

معرفی: بردیا مهرزاد

میکس: YeGaNeH

ناظر و سرپرست: Leily nik


♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Sogand_iii، Mystery، daryam1 و 4 نفر دیگر

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
هیچ چیز مانند او نیست
این‌قدر دقایق را مانند خشت بر سرم نکوبید!
این‌قدر برای پر کردن جای خالی‌اش با جایگزین کردن انسان‌های بیهوده تلاش نکنید
هیچ‌کس برای من، او نمی‌شود!
او فقط برای من یک کلمه نیست
او یک ریتم عاشقانه است
یک جورچین که فقط با من می‌تواند کامل باشد
او یک قالی پرنقش‌ونگار است
یک آسمان پرستاره
یک قمر
یک سیاره
یک دنیا
او همه چیز من است
و من چه راحت بی او
هیچ‌تر از هیچ می‌شوم!


لینک دانلود:
Download


♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Mystery، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم اشتیاق و تمایل بیشتر تو را در خود داشتن دارد

می‌خواهم به قاب عکس‌هایت که در کنج دلم نقش بسته، خیره و بهشت
را در خودم ببینم

می‌خواهم بخشی از آسودگی و مسالمت من باشی

می‌خواهم در سرزمین رؤیایی، ملکه‌ی آریایی قلب من باشی

می‌خواهم پاره‌ی ارجندی، در دیاری از ابدیت من باشی

می‌خواهم مودت با کفایتی، در گستره‌ی حیات من باشی

دلم اشتیاق و تمایل بیشتر تو را در خود داشتن دارد!

گل لعل لـ*ـبت بِه از نیشکری نوشین

باغ دلم دسته‌دسته ترنمی گلچین

تلنگری بر زد دلارا در وصف گل‌ها

گذر کرد زمان، گشت هویدا پرچین


لینک دانلود:
Download


♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Mystery، -FãTéMęH- و 2 نفر دیگر

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
در فلق بود که پرسید سوار
آذر این قلب تو هست کجا؟
قلب من مکثی کرد
ذهن من یادی کرد
جسم من لرزی کرد
آذر این قلب من بود کجا؟
ناگهان بادی وزید
در فضا پیچید عطر گیسوی تو را
آسمان ابری شد
قطره‌قطره ریخت باز اشک مرا
ته آن کوچه باغ پری‌ها
قامت دوست نمایان شده بود
دل بی‌تاب شده بود
حبس شد باز نفس در سـ*ـینه‌ام
حس شد باز حضورت پیش من
تا به کی و تا کجا، می‌بری این دل را؟
تا چه حد لیلی شوم؟
تا چه حد مجنون شوی؟
تا چه حد بیمار شوم؟
تا چه حد عاشق شوی؟
تا خورَد مُهر ابدیت من
بر دلت؟


لینک دانلود:
Download


♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، -FãTéMęH- و MaRjAn

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
انسان‌های جماد کی می‌خواهند بفهمند که دوست داشتن ربطی به کنار هم بودن ندارد؟
تعشق می‌تواند فرسنگ‌ها دورتر، در پشت رنگین‌کمان احساس به دنیا بیاید
و ذره‌ذره رشد کند و ثمر دهد
چه بی‌محابا قصد زدن مهر سکوت بر لـ*ـب‌هایمان را دارند
و آتش احساسمان را با خاکستر خموش می‌کنند
این کاغذپرستان کی می‌خواهند دست از افکار پوسیده‌ی خود بردارند؟
کی می‌خواهند به افکار و عقایدشان جامه‌ی زندگی بپوشانند؟
دلم می‌خواهد فریاد برآرم و بگویم:
«ثانیه‌ای دست از دلقک‌بازی خود بردارید!
نقاب سفالی چهره‌هایتان را بشکنید و پرتوی نور حیات‌بخش آفتاب را احساس کنید!»
دلم می‌خواهد با شجاعتی که تو هر دم به جانم تزریق می‌کنی بگویم:
«بفهمید که او بود و نبود من است
تک رز باغ گل عمر من است
من به دنبال او با عقربه‌ها می‌چرخم
من برای دیدن او با جهان می‌جنگم
او فقط سهم این آبادی ویران من است
او همان جوهر و کاسه دوات چشمان من است»
زمزمه‌ی حیات در این آبادی من، تا جان تو و جان من است،
دل به هیچ‌کس مبند!


لینک دانلود:
Download



♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، MaRjAn و یک کاربر دیگر

Leily nik

گوینده آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
39
امتیاز واکنش
199
امتیاز
78
سن
25
زمان حضور
1 روز 14 ساعت 17 دقیقه
نویسنده این موضوع
شب شد و ماه پریشان‌خاطر است
حال و هوای این روزهایم در همین یک جمله خلاصه می‌شود
نفوس سامان در اطراف محتقن است و باز هم انزوا پای از گلو برنمی‌دارد
گویی همچون تشنه‌ای هستم که به دنبال آب است و جز سراب هیچ نمی‌بیند
سراب‌های به اختتامی که جز تعب هیچ ندارد
به‌راستی که چه زود مرارت جای مسرت را مشحون می‌کند و قصد زهرمار کردن زندگیمان را دارد
سهراب با مباهات می‌گفت:
«تا شقایق هست زندگی باید کرد»
اما آیا خبر از ارغوان فراق سوخته‌ی این سوی ابر داشت؟
آیا می‌دانست که شب و روز ارغوان پیوندخورده‌ی اوست؟
هرگز!
بگو بازم چرا خواب تو را دیدم؟
کجا بودیم؟
چه می‌کردیم؟
بگو بازم که دلتنگی
بگو بازم که شادمانی
بگو هر شب در این خانه
تو هم فکر مرا داری


لینک دانلود:
Download


♫ صوتی شده دلنوشته‌ی نبشه‌ی روح | کار گروهی گویندگان انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MaRjAn و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا