خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«به‌نام نگارنده‌ی قمر تابناک»

اشعار: قمر نقره‌ای
ژانر: عاشقانه/تراژدی
اثر: نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸
قالب: سپید

«دیباچه»

در چشمان تو دیدم شب مهتابی را
در رخ تو دیدم شهر و آبادی‌ را
در عمق جهالت گشتم و یک‌بار
ندیدم، همدمی به رنگت ای زیبا

در گنجهٔ‌ی احساساتم
تنها عشق تو را مهر و موم کرده‌ام!
این قمر نقره‌ای رنگ آسمانم
هرگز نشنیده‌ام شیرین‌تر از افسانه‌ی ماه

ای مژه‌گانت زیباتر از پیچ‌وتاب شاخسارها
ای مِهر پاکت مقّدس‌تر از عشق آدمیان
گل‌های یاس همه به صف نشسته‌اند
برای گم شدن لابه‌لای شبِ گیسوانت ای یار



★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Mystery، Tiralin، daryam1 و 6 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم رویای تو دارد ای سیه چشم
زبانم اسم تو را می‌خواند ای پری‌رو

قلبم شده لبریز
از موج و خروش مویت
از طرح خندیدنت در لـ*ـب

ای دل‌انگیز‌ترین قمر نازم
به بخت سیه رنگ زندگانی
بتازان آن نور سپید رخسارت...



★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Mystery، Tiralin، -FãTéMęH- و 6 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
شبنم از دُرّ یار، رخصت گرفت
بر نشستن روی گلبرگ رز، فرصت گرفت
دلش نمی‌آمد اما
سُر خورد و از برگ گل، اذن هجران گرفت
شب آمد و این دل
از بام خانه‌ی عشق، ماه را در آ*غو*ش گرفت
روز آمد و این دل از دوری، حس دلتنگی گرفت
چه‌کنم!
این دنیا برای من هم، ساز رقصیدن گرفت!


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Mystery، Tiralin، YeGaNeH و 6 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
دل خواستم و دلدار، همان یار نشد
شب در آ*غو*شم ماند و ماه، سزاوارم نشد.

در آسمان سیه رنگ شب، ستاره آمد و حتی او
هم‌رنگ و هم‌نواز نقره‌ی آفاقم نشد.

در بامداد تیره‌ی شب‌های خزان
ابرهای کبود پاییز آمد و بر دیده‌گانم چه شد؟

در آسمان ارزق ندیدمت، ای وای
این قلب دگر همان قلب سابق نشد...



★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Mystery، Tiralin، YeGaNeH و 6 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
این قلب حیران در پس‌کوچه‌های شهر
می‌چرخد و در آسمان مه‌آلود شب
نمی‌بیند مه تابنده‌ی مجنونش را
چه‌قدر بماند و چه‌قدر نبیند
چه‌قدر انتظار بکشد و چه‌قدر برای رُخ تابناکِ تو بمیرد!
با آن‌که نیستی آن سیه نگاه دلفریبت را
می‌بیند و نمی‌داند ریسمان وصال را چه‌گونه
دوباره به دست‌هایت هدیه بدهد!
قلب من آرام بتازان
آسمان شب بی‌قمر نمی‌شود، این‌گونه که دیگر زیبا نیست
آرام بگیر، ماهت می‌آید...


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Mystery، Tiralin، YeGaNeH و 5 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
سیمای روشن رخساره‌ات، خانه‌ام را آباد کرده.
دیدی دل آواره‌ام، با دیدنت عشق را آغاز کرده؟

ماه تابناک شبم
می‌دانی صبوری تا چه اندازه در وجودم، ریشه کرده؟

روح از جانم که رفته
بگذار قلب ز وجودم برود، مگر دلت هوای رحم کرده؟

شب بی‌همتای نگاهت، قلب این بی‌چاره را رسوا کرده.
دیدی بی‌تو این دل، یک‌باره هـ*ـوس مردن کرده؟

این جام بلورین تهی، با باده‌ی شیرین وجودت
مخمور شده و دلش وجود تو را، طلب کرده...


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Mystery، -FãTéMęH-، Tiralin و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم شده ماتم
رخت سیه نشسته بر بامِ دل و جانم
شده ساده، شده باطل که رفته از دل عاشق!
نبود مرهم، برای زخمِ کهنه‌ی دردم
خرابه ساخت از این مخروبِ بی‌همدم
شاید شود عاقل، شاید بتپد دوباره این قلبم!
شاید برود ز بام این خانه
شاید روزی بشود محرم این خانه؟
آسمان، بی‌اَبرم شاید بشود سنگر!
برای قلبی که نداشت حتی یک هم‌درد.


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Mystery، Mitra_Mohammadi، daryam1 و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاهش، شب را به آ*غو*ش می‌کشد.
انعکاس قمر نقره‌گون در چشم‌هایش
می‌رُباید قلب سرخ بی‌ادّعا را
گره‌ی زلف نیل، پرپیچ و خم نیست
باز می‌شود، شانه می‌شود توسط یار
شاعر نمی‌شود آدم مگر
ببیند شهد شیرین خنده‌هایش را
چه داغی بر قلب نشیند جزء
رفتن ماهِ یار
پشت اَبرهای کبود آسمان...


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Mystery، -FãTéMęH-، Mitra_Mohammadi و 2 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
دل که چاره ندارد، باید بماند
این قلب شکسته را باید بسازد.

در پشت پلک‌هایم، هنوز رخسار زیبای اوست.
در گوش‌هایم، هنوز غزلِ عاشقانه‌ی اوست.

رخوت پرکشید و با دیدن چشم‌هایش
تکّه‌های این قلب برهم چسبید.
ذوق تپیدن گرفت.

ای قمرِ شب سیه رنگ
مگر ماندن چیست که نمی‌مانی!
مگر عشق چیست که نمی‌خواهی!
مگر روز سپید رنگ چیست که آسمان را
نمی‌ستانی!




★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: daryam1، -FãTéMęH-، Mitra_Mohammadi و یک کاربر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
دل آشوبم انگار، بر دلم زخمی نشست!
شب‌هایم سوخت و بر وجودم، گرد خاکستر نشست.

آن نقره‌ی سوزناکِ آسمان، آخر گرفتارم کرد
مرا مضحکه‌ی عالم و شاید، تا ابد تباه و نابودم کرد!

دل تو، هرگز رامِ این عشق نشد
گویی به هر دری زدم، عاشق و شیدا نشد!

سرشت تیره‌ات را به سپیدی سوق دادم
دلم می‌خواست ببینم ماهی، آسمانی

هرگز ندیدم مهتابی در آسمان‌ها
آخر طینت بد، خوب را می‌کشاند سمت تباهی


★مجموعه اشعار مجموعه اشعار قمر نقره‌ای | نازنین هاشمی نسب کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، daryam1 و MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا