خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*SADAT*

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/18
ارسال ها
601
امتیاز واکنش
6,350
امتیاز
263
زمان حضور
18 ساعت 59 دقیقه
● ایران
نبوکد نصر، یا (شاه شاهان )به روایت کتاب دانیال نبی ،لاف زنان می گوید ( من دیواری محکم را بر ان داشتم که گرداگرد بابل کشیده شود ... تادشمنی که قصد حمله به ما را داشته باشد نتواند تهدیدمان کند ... [ و] شهر بابل را به یک دژ مستحکم تبدیل کردم .) لیکن پس ازحکاکی این دستخط بر روی دیوارمزبور شهر ،به تصرف کوروش پادشاه ایران ایرانیان را به نقاطی بس دورتر از بابل کشانید . مصر در سال ۵۲۵ ق.م. در برابر ایرانیان تسلیم شد . در سال ۴۸۰ق.م. امپراتوری ایران از رود سند تا رود دانوب گسترده بود وفقط مقاومت پیروزمندانه یونانیان در سده پنجم پیش از میلاد توانست مانع الحاق اروپای جنوبی به این امپراتوری شود .

● معماری
مهمترین منبع اطلاعاتی ما درباره معماری ایران ، کاخ تـ*ـخت جمشید است که در فاصله سالهای ۵۲۰ و ۴۶۰ ق. م. به وسیله داریوش و خشایار شا ، جانشین کورش ساخته شد.
این کاخ با استحکامات سنگینی ، در فلات مرتفع شرق دره بین النهرین و روی صحنه ای پهناور ، رو به دشت مشرف بر غرب ، ساخته شده است . کاخ تـ*ـخت جمشید با آنکه به دست اسکندر کبیر و به نشانه نابود کردن قدرت امپراطوری ایران به آتش کشیده و ویران شد ، ویرانه های با شکوه آن امروزه نیز بازسازی کامل آن را ممکن می گرداند . بناهای تـ*ـخت جمشید بر خلاف کاخ آشوری که به طرز فشرده ای گرداگرد حیاطها ساخته می شد ، به طور پراکنده ساخته شده بودند و خیابانها و فضاهای خالی نامنظمی آنها را از یکدیگر جدا می کرد. ساختمان اصلی ، تالار ستونداری پهناور به ارتفاع ۱۸ متر و مساحت ۶۰۰ متر مربع است . این تالار بار عام عظیم ( آپادانا ) که روی سکویی سنگین به ارتفاع تقریبی ۳ متر ساخته شده ، یکی از زیباترین ساختمانهای جهان باستان نامیده شده است .
تالار بار عام از ۳۶ ستون کشیده و خیاره دار ۱۲ متری و سرستونهایی مرکب از سرو سـ*ـینه گاو یا شیر به منظور تعبیه سر ستون یا قرارگاهی برای سر تیرهای سقف تشکیل می شد . نمونه حفظ شده ای ا زهمان سر ستونهای مرکب است که از تالار بار عام اردشیر دوم در شوش به دست آمده است . این سر ستونهای بی مانند ، ابداع تزیینی خاص ایرانیان بودند که قرینه شناخته شده ای پیش یا پس از خود نداشتند . ریشه تکوینی تالار چهارگوش و پر ستون نیز که از ویژگیهای کاخ تـ*ـخت جمشید است ، ناشناخته مانده است .
عده ای از پژوهندگان گفته اند تالار مزبور احتمالا از معماری مادها تقلید شده است ؛ درباره این معماری ، هنوز پژوهشی از سوی باستان شناسان صورت نگرفته است . مادها نخست متحدان شمالی و سپس خراجگزار ایرانیان شدند و گویا نقش عوامل واسطی را داشته اند که هنر ایرانی از طریق ایشان گونه های بسیاری از عناصر سبک ایرانی خود را به دست آورد . از سنگ، که به وفوردر محل ساختمان کاخ یافت می شود ، آزادانه برای ساختن صفه ها ، دروازه ها ، پلکانها ، و ستونها استفاده می شد ؛ ولی از آجر برای ساختن دیوارها و از چوب برای ساختن ستونهای کوچکتر و سقفها استفاده می شد .
ویرانه های کاخ داریوش در تـ*ـخت جمشید نشان می دهد که از سنگ برای ساختن کلافهای در و پنجره نیز استفاده می شده است .
شکلهای این کلافها از معماری مصری گرفته شده اند زیرا داریوش تحت تاثیر معماری آن سرزمین قرار گرفته بود ، ولی در اینجا ساختمان کلافها به شیوه معمول از سنگ عمودی ، سنگ حمال ، و سنگ کف درگاهی ترکیب نمی شود بلکه به شیوه ای اختیاری تراش داده و به عنوان تزیینهای معمارانه به کار برده شده اند . به بیان دقیق تر ، کل مجموعه بناها ، مخصوصا کاخ آپادانا چنان طراحی شده است که تاثیری بصری در بیننده بر جا گذارد ؛ این مجموعه در حکم نوعی صحنه آرایی برای برگزاری جشنهای با شکوه سنتی وبزرگداشت عظمت امپراتوری ایران و قدرت پادشاه آن بوده است .
● پیکر تراشی
راه دستیابی به کاخ آپادانا از دروازه ای عظیم با تندیسهایی از گاوهای آدم – سر و عمود بر تالار بزرگ و رفیع می گذرد ؛ برای صعود و رسیدن به این تالار باید از پلکانی عریض و آراسته با نقشهای برجسته ای از رژه پاسداران کاخ شاهی ، نجیب زادگان و بزرگان ایرانی و ماد ، بار یافتن نمایندگان ملتهای خراجگزار با هدایا و خراجهایی که برای پادشاه آورده اند تزیین شده اند می گویند .
این نقشهای برجسته ، نمایش مختصری از جشنهایی هستند که به هنگام آغاز سال نو در کاخ تـ*ـخت جمشید برگزار می شده است .


مجسمه سازی چیست؟

 

*SADAT*

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/18
ارسال ها
601
امتیاز واکنش
6,350
امتیاز
263
زمان حضور
18 ساعت 59 دقیقه
تاملی در رابـ*ـطه معماری و مجسمه سازی

شناخت کلیتی از روابط، شباهتها و تفاوت های میان این دو موضوعی است که در این گفتار سعی شده است بدان پرداخته شود. بظاهر ساخت مجسمه قدمتی بیش از معماری دارد.
یک دلیل آن را می توان سهولت ساخت مجسمه نسبت به معماری دانست ؛ اما احتمالا دلیل عمده آن سادگی بیش از حد درک انسان های اولیه از مفهوم فضا بوده که آنان را از دریافت و در نهایت خلق معماری باز می داشته است.
پس عجیب نیست که اجداد انسان در غار زندگی کنند، اما برای مراسم و آیینهای خود، مجسمه هایی ابتدایی بسازند. این مجسمه ها، فاقد کارکردی فیزیکی هستند و تنها برای انجام بعضی مناسک ساخته شده اند. باور انسان اولیه به زندگی ابدی ، او را به ساخت قبر برای مردگانش واداشت.
وی از توانایی های خود در ساخت مجسمه ای به عنوان قبر استفاده کرد. ابتدایی ترین این مجسمه ها، گورپشته هایی است که بر مزار رفتگان می ساختند. اما با یک جانشین شدن انسان و روی آوردن وی به کشاورزی ، جامعه ای طبقاتی شکل می گیرد که دیگر نیازها، سلایق و سنن آن از حد ساختن قبوری ساده برای اموات فراتر می رود.این جوامع طبقاتی به معابد، کاخها و آرامگاه ها و... نیاز دارند. انسان در این زمان به درکی از معماری نیز دست یافته و برای مثال به ساخت سرپناه برای خود می پردازد.
او دیگر در غار زندگی نمی کند، بلکه روابط پیچیده تر در جامعه نیاز به عملکردهای متنوع را پیش آورده که منجر به ساخت نخستین فضاهای معماری می شود.
خانه ها، بازارها و دیگر عملکردهای اجتماعی چنین کالبدهایی را دیکته می کند. ما در عمل شاهد هستیم که بسیاری از این آثار معماری واجد حجمی معظم و برونگرا هستند. گویی که اصلا برای استفاده از فضای درونی شان ساخته نشدند، بلکه نمود کلی آنها مقصود بوده است. شاید بتوان برای مثال به اهرام مصر یا زیگورات های تمدن عیلام اشاره کرد. در این نمونه ها که بوضوح سمبلی از جامعه طبقاتی خود هستند، شاهد حجمی بزرگ ، سنگین و ستبر هستیم که حتی بی شباهت به کوه نیست. سلسله مراتب حاکم بر جامعه نیز به نوعی با ارتفاعات مختلف این احجام چفت شده اند؛ بنابراین ساخت این بناها تنها واجد ارزش معمارانه نیست ، چون فضایی از پیش آنها ساخته نشده ، بلکه هیات و حجم بیرونی شاخصه آنهاست.پس شاید بتوان آنها را مجسمه خواند تا معماری. یعنی هنوز درک انسان ها از مفهوم فضا تا حدی پیش نرفته که بتوانند تنها به خلق آن بپردازند بدون آن که به وساطت مجسمه نیازی داشته باشند.
ساخت مجسمه ابوالهول مصر کنار اهرام ، گویای نزدیکی فاصله میان معماری و مجسمه سازی در آن عصر بوده ، به طوری که مرزبندی مشخص میان این دو هنر موجود نبوده است.
اما ساخت بناهایی معمارانه تر در اعصار بعدی حاکی از آن است که دید کلی انسان ها نسبت به معماری کامل تر از گذشته شده است.دیگر بناهایی ساخته می شوند که حجم بیرون آنان مانند سابق حائز اهمیت نیست. در این بناها فضای داخلی مهم می شود و از این روی عنصر دیگری به نام تزیینات پدید می آید که برخی از آنها مجسمه را به یادمان می آورند. این بار معماری بر مجسمه سازی سوار می شود.
مجسمه در خدمت ارائه فضایی زیباتر و خوشایندتر البته منطبق با معیارهای زیبا شناختی آن روز قرار می گیرد و خود به تنهایی حائز اهمیتی جداگانه نیست. در حقیقت تعریف فضا به کمک این عناصر تزییناتی انجام می شود.
البته در اینجا تفکیکی میان معماری غرب و شرق به طور اعم لازم است. در دوره امپراتوری روم می بینیم که مجسمه سازی به عنوان هنری ارزشمند شناخته می شود و مورد احترام است.
حال اگر به معماری عصر خودمان که معماری مدرن نام دارد، بنگریم ، رابـ*ـطه معماری و مجسمه سازی را نوعی دیگر می یابیم.
این بار نه معماری بر مجسمه غالب است و نه مجسمه بر معماری پیروز می شود. هر یک راه خود را رفته اند. پیشرفت انسان در زمینه درک هنری ، همراه با پیشرفت علم و راه یافتن مفهوم زمان در معماری ، هر دو هنر را به سوی نوعی انتزاعی تر و ساده تر و احیانا نخبه گراتر می کشاند؛ البته در این مقاله قصد بررسی خصوصیات معماری و مجسمه سازی دوره مدرن را نداریم.
معماری به مشابه ماشینی است که در آن زندگی روزمره ما رخ می دهد. دیگر حتی به تزیینات هم نیازی ندارد و مجسمه تنها بیانی کاملا مشخص از درک هنرمند مجسمه ساز درباره موضوعی است یا حتی از این هم فراتر می رود و تنها بیانگر احساس وی در یک لحظه است.دیگر مجسمه محتاج واسطه ای به نام معماری نیست تا تاثیر خود را بر مخاطب بگذارد. هر گاه این دو با یکدیگر برخورد دارند، تقابل آنان کاملا محترمانه است.
این دو همدیگر را کامل می کند بدون آن که به یکدیگر وابسته باشند. شاید مثال بارزی از این نوع ارتباط اخیر، پاویون بارسلون ساخته میسی ون درروهه ، معمار بزرگ آلمانی باشد.
وی در این بنا که براساس اصول معماری مدرن مورد قبول خود ساخته ، مجسمه ای گنجانده است. این مجسمه به پرسپکتیوی که هنگام ورود به این پاویون داریم ، معنای خاص می بخشد و در عین حال از قبل جایگاه ویژه ای که در این بنا دارد، واجد معنایی دیگر شده ، بی آن که خود به تنهایی ناقص باشد.
واکنون در دوره ای که آن را فیلسوفان ، پست مدرن می خوانند، گرایش به تاریخی گری میان معماران دوباره شکل می گیرد؛ بنابراین حجم خارجی بنا بخصوص با توجه به شهرسازی مدرن که به مدد آن رویت یک بنا از دور دست نیز ممکن است ، حضور پررنگ تری می یابد. معماری بار دیگر به مجسمه شباهت پیدا می کند.
این بار بیرون و درون ساختمان هر یک اهمیت ویژه و متمایزی از یکدیگر دارند. در کارهای آخر معماران مدرن نیز می توان این پدیده را مشاهده کرد. در موزه گوگنهایم نیویورک اثر فرانک لوید رایت ، معمار امریکایی ، حجم بنا کاملا خارق العاده است و از شکل دیگر بناهای اطراف خود تبعیت نمی کند.
در نظر اول شاید شباهتی میان عصر ما و اعصار بسیار دور که در آن معماری ، خود مجسمه سازی بوده است یافت شود، اما این شباهت را باید به ظاهر محدود دانست.
در روزگار ما وجود رسانه ها که درک فضایی انسان ها را کاملا دیگرگون کرده اند، همراه نیاز به عظمت گرایی سرمایه داران ، ساخت چنین بناهایی را دیکته می کند و چنین می نماید که بار دیگر معماری و مجسمه سازی به هم نزدیک شده اند و این بار در جستجوی تاریخ.

فهرست منابع
هنر در گذر زمان(هلن گاردنر)
تـ*ـخت جمشید-پروفسور هاید ماری کخ
سایت artzahedan


مجسمه سازی چیست؟

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا