نویسنده این موضوع
حاجی فیروز
به تازگی از جهان مردگان بازگشته است و صورتش از دودهی آتش سیاه است.
لباس سرخی بر تن دارد و از آمدنش بهار شده و درختان شکوفه داده اند.
همه جا سرسبز و با دایرهای رنگی و شعرهایی که میخواند آمدن بهار را نوید میدهد و میخواند:
((حاجی فیروزه، سالی یه روزه))
***
ردپای حضور حاجی فیروز را میتوان تا اساطیر بینالنهرین دنبال کرد. پس از آنکه ایشتار(الهه باروری) در جهان مردگان اسیر میشود. ناچار است برای بازگشت به زندگی جانشینی برای خود انتخاب کند.
همسر او تموز(خدای گیاهان) به جای ایشتار به زیر زمین میرود و خود را قربان میکند. پس از آن تمام گیاهان خشکیده و درختان از بین میروند. برای جبران این اتفاق قرار میشود که تموز شش ماه از سال را روی زمین(بهار و تابستان) و شش ماه از سال را در جهان مردگان بگذراند(پاییز و زمستان). پس از آمدن او بر روی زمین، بهار میآید و درختان شکوفه میزنند و زمین سرسبز میشود. به نظر میرسد تموز همان شخصیتی باشد که به مرور زمان آن را به عنوان حاجی فیروز شناختهایم. پس از امدن تموز بر روی زمین و ازدواج مجدد او با الهه باروری(ایشتار) جهان سراسر رقص و شادی میشود و به همین دلیل است که حاجی فیروز با رقص و شادی توصیف میشود.
همچنین ((سیاوش)) شخصیت اسطورهای ایران را به تموز شبیه میدانند. سیاوش که پدر کیخسرو است در جوانی برای اثبات بی گناهی خود از آتش عبور میکند. او در پایان عمر خود به ناحق کشته میشود؛ در واقع در این روایت سیاوش همان خدای شهید شونده است که قربانی میشود. رنگ سرخ لباس حاجی فیروز را نشانه خون سیاوش و زایندگی دانسته شده و همچنین واژه سیاوش را سیاه روی معنی کرده اند که نشانه بازگشت او از سرزمین مردگان است و ارتباط نزدیکی با ردشدن سیاوش از اتش و سیاهی چهره حاجی فیروز دارد.
به نظر میرسد که واژه حاجی فیروز در خواجهی پیروز بوده است و به تدریج واژه حاجی جایگزین شده است. در کتاب ((الباقیه)) نوشتهی ابوریحان بیرونی، فیروز فرشتهای است که پیش از نوروز میآید.
منبع:iranian_myths
ایرانیکا
به تازگی از جهان مردگان بازگشته است و صورتش از دودهی آتش سیاه است.
لباس سرخی بر تن دارد و از آمدنش بهار شده و درختان شکوفه داده اند.
همه جا سرسبز و با دایرهای رنگی و شعرهایی که میخواند آمدن بهار را نوید میدهد و میخواند:
((حاجی فیروزه، سالی یه روزه))
***
ردپای حضور حاجی فیروز را میتوان تا اساطیر بینالنهرین دنبال کرد. پس از آنکه ایشتار(الهه باروری) در جهان مردگان اسیر میشود. ناچار است برای بازگشت به زندگی جانشینی برای خود انتخاب کند.
همسر او تموز(خدای گیاهان) به جای ایشتار به زیر زمین میرود و خود را قربان میکند. پس از آن تمام گیاهان خشکیده و درختان از بین میروند. برای جبران این اتفاق قرار میشود که تموز شش ماه از سال را روی زمین(بهار و تابستان) و شش ماه از سال را در جهان مردگان بگذراند(پاییز و زمستان). پس از آمدن او بر روی زمین، بهار میآید و درختان شکوفه میزنند و زمین سرسبز میشود. به نظر میرسد تموز همان شخصیتی باشد که به مرور زمان آن را به عنوان حاجی فیروز شناختهایم. پس از امدن تموز بر روی زمین و ازدواج مجدد او با الهه باروری(ایشتار) جهان سراسر رقص و شادی میشود و به همین دلیل است که حاجی فیروز با رقص و شادی توصیف میشود.
همچنین ((سیاوش)) شخصیت اسطورهای ایران را به تموز شبیه میدانند. سیاوش که پدر کیخسرو است در جوانی برای اثبات بی گناهی خود از آتش عبور میکند. او در پایان عمر خود به ناحق کشته میشود؛ در واقع در این روایت سیاوش همان خدای شهید شونده است که قربانی میشود. رنگ سرخ لباس حاجی فیروز را نشانه خون سیاوش و زایندگی دانسته شده و همچنین واژه سیاوش را سیاه روی معنی کرده اند که نشانه بازگشت او از سرزمین مردگان است و ارتباط نزدیکی با ردشدن سیاوش از اتش و سیاهی چهره حاجی فیروز دارد.
به نظر میرسد که واژه حاجی فیروز در خواجهی پیروز بوده است و به تدریج واژه حاجی جایگزین شده است. در کتاب ((الباقیه)) نوشتهی ابوریحان بیرونی، فیروز فرشتهای است که پیش از نوروز میآید.
منبع:iranian_myths
ایرانیکا
حاجی فیروز یا خواجه پیروز
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com