- عضویت
- 2/10/23
- ارسال ها
- 68
- امتیاز واکنش
- 735
- امتیاز
- 178
- زمان حضور
- 9 روز 7 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت۲۹
ظاهرا منتظر همین سئوال بود که بیدرنگ شروع به توضیح دادن کرد:
- آها. بابام گفت نمیزارم کنکور هنر بدی ولی یکی از دوستاش بود گفت میبرمت پیش اون تست بدی. حالا امروز عصر قرار بریم. گفت اولین و آخرین فرصتته ولی باید قول بدی که پزشکی رو هم ادامه بدی...
ظاهرا منتظر همین سئوال بود که بیدرنگ شروع به توضیح دادن کرد:
- آها. بابام گفت نمیزارم کنکور هنر بدی ولی یکی از دوستاش بود گفت میبرمت پیش اون تست بدی. حالا امروز عصر قرار بریم. گفت اولین و آخرین فرصتته ولی باید قول بدی که پزشکی رو هم ادامه بدی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سلوان | مبینا زارع کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com