خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کدوم شعر به دلت نشست!؟

  • از ماه تا پروانگی

    رای: 1 25.0%
  • سراب

    رای: 0 0.0%
  • وصال

    رای: 2 50.0%
  • شهر کبود

    رای: 0 0.0%
  • مرا بنگر

    رای: 1 25.0%
  • پالیز

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    4
وضعیت
موضوع بسته شده است.

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«شمیم»
عطر یاس پیراهنت
از فرسخ‌ها دور، مژده‌ی آمدنت را
ساز زد
پیراهن یوسف هم این‌چنین
از دیار دور، خبر آمدنش را
بانگ زد
گل ارکیده در گیسوانت
از فرسنگ‌ها دور، شمیم دل‌انگیزت را
جار زد... .


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 5 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«سبو»
جانم در آن سبوی شکسته، تاب نیاورد و
دیگر نماند
دلم باخت و در این بحر کبود، غرق شد و
دیگر نماند
آن شبه سیه گذر کرد، قمر رفت و دیگر هور نماند!
مگر نمی‌دانستی در این گوشه‌ی لِنج
زیر این بحر زوال
گرفتار شد و
دیگر نماند؟
مگر نمی‌دانستی شعله کشید جانم
روح عزیمت کرد و قلب
دیگر نماند؟
همه جانم از ترک‌های سبو لبریز شد و
این من رفت و
دیگر نماند؟


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«آفاق»
آتش سرخ دلم، شعله کشید ز عشق تو
در سرم آمد همان روی خوش و خندان تو

بی‌نهایت ماند، در سوز شب تنهای من
برد دین و دل و دنیای من

برکه‌ی پاک دلم، دریایی شد ز نام تو
رخ دیوانه‌ام، عاقل که شد با یاد تو

آن نگاه آمد و شد نیلوفرم
در قلب بی‌ثمرم آمد و دید دنیای من

ای دل‌انگیزترین رویای من
بنگر که چگونه رنگین شده آفاق من

ای نیکوترین مجنون من
در تب شیرین فرهاد
دل را نبازی که با دیدنت
جان می‌سپارم و این، می‌شود پایان من... .


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«حزین»
رویای شب تنهای من
نیستی، مگر دل با نبودنت می‌شود آرام؟
مگر فردایم بی‌تو می‌گذرد
می‌میرد و می‌رود این ماه‌ها؟
در سرم می‌رود آن چشم‌ها
حتی دگر آن خنده‌ها، آن مژگان
نیست در یاد و چه‌ ساده رفت برباد!
نمی‌دانستی
کُشتی درونم را شبی
که رفتی و دیگر نماندی ای یار... .


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«سودای عشق»
دلم را به چه سویی بردی یارم
مرا به مرداب سیه رساندی جانم!

نور دیدگانم تو بودی یارم
در سرم سودای عشق تو بودی جانم

فردای شب سیه، سپید تو بودی یارم
فردای بی‌ثمر، رنگ شکوفه تو بودی جانم

مرا به ریسمان پوسیده‌ی غم سپردی یارم
دیدی دل را چه ساده بر باد دادی جانم!

مرا در خاک حزن دفن کردی یارم
بنگر چگونه برای بقاء ریشه دواندم!

جان تو شد ورد زبانم
رفتی و من ماندم به فکر یارم... .


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 3 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«لاژورد»
این قلب بی‌ثمر، در قایقی شکسته
روی موجه‌های وهمناک بحر لاژوردی
دیگر نماند... .
غرق شد و صاحبش دگر
آوازه‌ی زیستن را ز یاد برد.
صخره‌های نم‌زده‌ی این نگاه
دیگر توان هجوم خروش‌های بعدی را ندارد.
کاش کمی دیگر بودی
تا این جسم خمیده و این قلب مخروب را
از اعماق رمنده‌ی این بحر
به دست پرستوک‌های دریایی
می‌سپاردی... .


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 4 نفر دیگر

_nazanin_

شاعر آزمایشی
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/1/24
ارسال ها
100
امتیاز واکنش
910
امتیاز
103
سن
24
زمان حضور
4 روز 17 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
«خرمن گیسوانت»
بیت‌های این شعر، سکوت خموش شب را
از دل نقره‌ای رنگ نگاهت
بیرون می‌آورند.

قلم خیزرانی در دست ندارم، اما
عطش عشقم می‌نویسند
عمق این دلتنگی‌ را

آن تار موی سیه رنگت
می‌شود شعر و می‌خواند غزل
آن گیسوی پریشان بلندت
می‌شود عمق عمیق مضمون این شعرها

به چه قسم بخورم کافیست؟
تا بمانی و بپنداری این عشق را
تا ببینی و بسازی این شعر را

من که عهد بستم با خرمن گیسوانت
با یاس و رز پیراهنت

حال پنداشتی این حس را
آن تک موی حریر موهایت را
با جمال و جبروت این عالم
هرگز تاخت نخواهم زد؟


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: YeGaNeH، Della࿐، Mystery و 4 نفر دیگر

Whisper

مدیر آزمایشی تالار ویرایش
ویراستار انجمن
مدیر آزمایشی
  
عضویت
22/11/20
ارسال ها
553
امتیاز واکنش
11,473
امتیاز
303
زمان حضور
97 روز 20 ساعت 13 دقیقه

قلمتان مانا و سرچشمه ذهنتان همواره جوشان:گل:


مجموعه اشعار قسم به خرمن گیسوانت | _nazanin_ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، -FãTéMęH-، daryam1 و 2 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا