خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم هو

نام رمان: صدای ناله‌های ویولن
نویسنده: ریحانه سعادت کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه‌
ناظر: -FãTéMęH-
منتقد: YeGaNeH
خلاصه:
تمام ذره‌های شکسته‌ی قلبم را در آ*غو*ش گرفته و همچون آهویی گریزان از تمام موجودات نفرت انگیزی که نشانی از مرد بودن نبرده‌اند، می‌گریزم؛ اما
نمی‌دانستم شکارچی در کمین است و مرا به آسانی در تله‌ی خود به دام می‌اندازد؛ اما من یک آهوی عادی نبودم. از تله گریختم و این بار من بودم که شکارچی را
به دام انداختم.


نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Whisper، ZaHRa، -FãTéMęH- و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,272
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه

{ به نام آن‌که در ما گفتن آموخت }
نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن

یکی از جذابیت‌هایي که در داستان‌ها وجود دارد، مشکلات و چالش‌هایي است که شخصیت‌ها در داستان با آن مواجه می‌شوند و آفریدن این چالش‌ها و شاخ و برگ دادن به آن‌ها یکی از هنرهاي قابل توجه یک داستان‌نویس به حساب می‌آید.
در رمان "صدای ناله‌های ویولن" این امر به خوبی پیاده‌سازی شده و رفته‌رفته شخصیت دچار چالش‌های جدید شده و می‌توان گفت که نویسنده در ایجاد کشمکش‌ها نسبتا خوبی عمل کرده و مخاطب‌ را نیز نسبت به حل و گره گشایی آن‌ها کنجکاو کرده است و امید است که تا پایان داستان به همین صورت عمل کند.
اما در رابـ*ـطه با فضاسازی و ارتباط گرفتن مخاطب با داستان کوتاهی کرده و ما شاهد نبود توصیفات کافی در داستان هستیم.
برای داشتن صحنه پردازی و به طبع فضاسازی مناسب، ما نیاز به توصیف کامل مکان، زمان، حالات و ظاهر شخصیت‌ها داریم.
فضای کلاس، دانشگاه، اتاق، خانه و... هیچ کدام توصیف نشده بودند و به شخصه نتوانستم تصوری از آن‌ها داشته باشم.
توصیفات حالات و ظاهر هم جای بهتر شدن و استفاده‌ی بیشتر را دارند. تنها توصیه‌ام به نویسنده‌ی عزیز این است که توصیفات را جرعه‌جرعه بیان‌ کنند‌ و بیشتر توصیفات ظاهری را تکرار‌ کنند تا ماندگاری بیشتر و بهتری در ذهن خاطب داشته باشد و او را دلزده نکند.
شخصیت پردازی نیز جای بهتر شدن دارد؛ بهتر است که نویسنده‌ی عزیز برای ایجاد شخصیت‌ها از کلیشه‌ها و اغراق بپرهیزد و از خلاقیت بیشتر و واقعیت‌ها استفاده کند.
این‌که شخصیت‌های اصلی ویژگی‌های ظاهری کمیاب همچون رنگ چشم مشکی، طوسی سبز و... دارند کمی از واقعیت به دور است.
همچنین داشتن سه شغل به صورت همزمان آن هم شغل‌هایی که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند‌ و هر کدام علم و توانایی متخص به خودشان‌ را نیاز دارند درست نمی‌باشد.
مدیریت کارخانه، پزشک روانشناس و تدریس موسیقی هر سه همزمان با هم جور درنمی‌آیند و پیشنهادم به نویسنده‌ی عزیز این است که مورد اول و یا دوم را حذف کند.
استفاده از ویژگی‌ها و نکاتی که به دور از واقعیت هستند باورپذیری اثر شما را تحت شعاع قرار می‌دهد و دیگر جذابیت نیز ندارند.
از سوی دیگر، این‌که یهو و به طور همزمان سهیل هم برادرشوهر خواهر آهو از آب در می‌آید و هم استاد موسیقی او می‌شود کمی عجیب است.
همچنین بهتر است که هر شخصیت رفتاری مطابق با سن و سال خودش داشته باشد و برای شناخت یکدیگر سیر طولانی‌تری را داشته باشند.
این‌که آهو در برخورد اول با سهیل به مشکل خورد‌ و او را مغرور خطاب کرد و بعد از آن هم شروع به لجبازی با او کرد چندان منطقی نبوده و آهو بیشتر تصور یک دختر بچه‌ی لجباز و پیش‌داور را به من القا کرد.
در رمان بیشتر به این اشاره شده بود که آهو دختری شیطون است، اما شخصیت آهو بیشتر شخصی لجباز و یک دنده نشان داده شده بود که برای دختری با شرایط و سن او چندان جالب نیست.
همچنین باید توجه داشت که ترکیب پسر مغرور و دختر شیطون دیگر کلیشه شده و بهتر است از دنیای واقعی الهام بگیریم.
ارتباط قسمت‌های مختلف رمان با ژانر عاشقانه که به عنوان ژانر اصلی رمان ذکر شده بسیار کم و ضعیف بود و حتی در شناسنامه هم به کار نرفته بود و خلاصه و نام رمان نیز اثری از ژانر عاشقانه نداشتند. امید است که در ادامه‌ی رمان شاهد آن باشیم.
تعادل میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها هم نسبتا خوب بود، اما نثر آن‌ها یک دست‌ نبوده و جای کار دارد.
دیالوگ‌های رمان باید محاوره باشند؛ محاوره یعنی همان زبان گفتاری و ما از کلمات آرام، زبان، کارخانه و... در روزمره استفاده نمی‌کنیم و برای مکالمات باید به ترتیب از کلمات آروم، زبون، کارخونه و... استفاده شود تا نثر دیالوگ‌ها یک دست شوند.
همچنین دقت داشته باشید که دیالوگ‌های بیش از دو خط مونولوگ محسوب می‌شوند و بهتر است از دیالوگ‌های کوتاه‌تر و با وقفه که هدفمند باشند استفاده کنید.
زاویه دید رمان نیز دانای محدود بود، اما به علت انتقال احساسات کم رمان "اول شخص" یا "دانای نامحدود" می‌تواند انتخاب بهتری برای رمان "صدای ناله‌های ویولن" باشد.

و اما به طور کلی، "صدای ناله‌های ویولن" در اکثر ارکان و اجزا جای پیشرفت و تغییر را دارد تا انتظارات ما را از ریحان بانو که نویسنده‌ی توانا و خلاقی است برآورده سازد.

با تشکر از انتقادپذیری و شکیبایی شما نویسنده‌ی عزیز،
تیم نقد انجمن رمان ۹۸

YeGaNeH


نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Whisper، -FãTéMęH-، ZaHRa و 2 نفر دیگر

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع

{ به نام آن‌که در ما گفتن آموخت }
نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن

یکی از جذابیت‌هایي که در داستان‌ها وجود دارد، مشکلات و چالش‌هایي است که شخصیت‌ها در داستان با آن مواجه می‌شوند و آفریدن این چالش‌ها و شاخ و برگ دادن به آن‌ها یکی از هنرهاي قابل توجه یک داستان‌نویس به حساب می‌آید.
در رمان "صدای ناله‌های ویولن" این امر به خوبی پیاده‌سازی شده و رفته‌رفته شخصیت دچار چالش‌های جدید شده و می‌توان گفت که نویسنده در ایجاد کشمکش‌ها نسبتا خوبی عمل کرده و مخاطب‌ را نیز نسبت به حل و گره گشایی آن‌ها کنجکاو کرده است و امید است که تا پایان داستان به همین صورت عمل کند.
اما در رابـ*ـطه با فضاسازی و ارتباط گرفتن مخاطب با داستان کوتاهی کرده و ما شاهد نبود توصیفات کافی در داستان هستیم.
برای داشتن صحنه پردازی و به طبع فضاسازی مناسب، ما نیاز به توصیف کامل مکان، زمان، حالات و ظاهر شخصیت‌ها داریم.
فضای کلاس، دانشگاه، اتاق، خانه و... هیچ کدام توصیف نشده بودند و به شخصه نتوانستم تصوری از آن‌ها داشته باشم.
توصیفات حالات و ظاهر هم جای بهتر شدن و استفاده‌ی بیشتر را دارند. تنها توصیه‌ام به نویسنده‌ی عزیز این است که توصیفات را جرعه‌جرعه بیان‌ کنند‌ و بیشتر توصیفات ظاهری را تکرار‌ کنند تا ماندگاری بیشتر و بهتری در ذهن خاطب داشته باشد و او را دلزده نکند.
شخصیت پردازی نیز جای بهتر شدن دارد؛ بهتر است که نویسنده‌ی عزیز برای ایجاد شخصیت‌ها از کلیشه‌ها و اغراق بپرهیزد و از خلاقیت بیشتر و واقعیت‌ها استفاده کند.
این‌که شخصیت‌های اصلی ویژگی‌های ظاهری کمیاب همچون رنگ چشم مشکی، طوسی سبز و... دارند کمی از واقعیت به دور است.
همچنین داشتن سه شغل به صورت همزمان آن هم شغل‌هایی که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند‌ و هر کدام علم و توانایی متخص به خودشان‌ را نیاز دارند درست نمی‌باشد.
مدیریت کارخانه، پزشک روانشناس و تدریس موسیقی هر سه همزمان با هم جور درنمی‌آیند و پیشنهادم به نویسنده‌ی عزیز این است که مورد اول و یا دوم را حذف کند.
استفاده از ویژگی‌ها و نکاتی که به دور از واقعیت هستند باورپذیری اثر شما را تحت شعاع قرار می‌دهد و دیگر جذابیت نیز ندارند.
از سوی دیگر، این‌که یهو و به طور همزمان سهیل هم برادرشوهر خواهر آهو از آب در می‌آید و هم استاد موسیقی او می‌شود کمی عجیب است.
همچنین بهتر است که هر شخصیت رفتاری مطابق با سن و سال خودش داشته باشد و برای شناخت یکدیگر سیر طولانی‌تری را داشته باشند.
این‌که آهو در برخورد اول با سهیل به مشکل خورد‌ و او را مغرور خطاب کرد و بعد از آن هم شروع به لجبازی با او کرد چندان منطقی نبوده و آهو بیشتر تصور یک دختر بچه‌ی لجباز و پیش‌داور را به من القا کرد.
در رمان بیشتر به این اشاره شده بود که آهو دختری شیطون است، اما شخصیت آهو بیشتر شخصی لجباز و یک دنده نشان داده شده بود که برای دختری با شرایط و سن او چندان جالب نیست.
همچنین باید توجه داشت که ترکیب پسر مغرور و دختر شیطون دیگر کلیشه شده و بهتر است از دنیای واقعی الهام بگیریم.
ارتباط قسمت‌های مختلف رمان با ژانر عاشقانه که به عنوان ژانر اصلی رمان ذکر شده بسیار کم و ضعیف بود و حتی در شناسنامه هم به کار نرفته بود و خلاصه و نام رمان نیز اثری از ژانر عاشقانه نداشتند. امید است که در ادامه‌ی رمان شاهد آن باشیم.
تعادل میان دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها هم نسبتا خوب بود، اما نثر آن‌ها یک دست‌ نبوده و جای کار دارد.
دیالوگ‌های رمان باید محاوره باشند؛ محاوره یعنی همان زبان گفتاری و ما از کلمات آرام، زبان، کارخانه و... در روزمره استفاده نمی‌کنیم و برای مکالمات باید به ترتیب از کلمات آروم، زبون، کارخونه و... استفاده شود تا نثر دیالوگ‌ها یک دست شوند.
همچنین دقت داشته باشید که دیالوگ‌های بیش از دو خط مونولوگ محسوب می‌شوند و بهتر است از دیالوگ‌های کوتاه‌تر و با وقفه که هدفمند باشند استفاده کنید.
زاویه دید رمان نیز دانای محدود بود، اما به علت انتقال احساسات کم رمان "اول شخص" یا "دانای نامحدود" می‌تواند انتخاب بهتری برای رمان "صدای ناله‌های ویولن" باشد.

و اما به طور کلی، "صدای ناله‌های ویولن" در اکثر ارکان و اجزا جای پیشرفت و تغییر را دارد تا انتظارات ما را از ریحان بانو که نویسنده‌ی توانا و خلاقی است برآورده سازد.


با تشکر از انتقادپذیری و شکیبایی شما نویسنده‌ی عزیز،
تیم نقد انجمن رمان ۹۸

YeGaNeH
خیلی ممنون از نقد مفید و صادقانه‌ی شما. نکاتی که فرمودید کاملاً درسته و امیدوارم بتونم در آینده، ناله‌های ویولن رو به اوج برسونم:گل:


نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ZaHRa، YeGaNeH و MaRjAn

reyhan banoo

ناظر آزمایشی کتاب
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
2/10/23
ارسال ها
178
امتیاز واکنش
2,006
امتیاز
168
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
در رابـ*ـطه با شغل سهیل که فرمودید، باید بگم در آینده ما هر سه اینها کار داریم و من به مخاطب نشان خواهم داد که سهیل چطور و در طی چه مدتی هر سه یا بهتر بگم دو مهارت حرفه‌ای رو فرا گرفته:گل:


نقد و بررسی رمان صدای ناله‌های ویولن | reyhan banoo کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • جذاب
  • تشکر
Reactions: ZaHRa و YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا