نویسنده این موضوع
در جامعهشناسی این مفهوم به فرایندی اطلاق میشود که به موجب آن افراد ویژگیهایی را که شایسته عضویت آنها در جامعه است را کسب میکنند بهعبارت دیگر جامعهپذیری نوعی فرایند کنش متقابل اجتماعی است که در خلال آن فرد هنجارها، ارزشها و دیگر عناصر اجتماعی، فرهنگی و سـ*ـیاسی موجود در گروه یا محیط پیرامون خود را فرا گرفته، درونی کرده و آن را با شخصیت خود یگانه میسازد. (سلیمی و داوری، 1385) در مورد ماهیت این فرایند نیز، اختلافاتی وجود دارد.
برخی آنرا نوعی فرایند یادگیری میدانند که از طریق آن افراد میآموزند که در شرایط معین چگونه باید رفتار کنند و هر نقشی یا منزلت اجتماعی چه توقعات و انتظاراتی با خود میآورد.گروهی هم جامعهپذیری را عبارت از آموزش میدانند که در ضمن آن هنجارها و ارزشهای جا افتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع گوناگون رفتارها، آموزش داده میشوند .(مک کوایل، 1385)اگرچه در فارسی مفاهیم جامعهپذیری و اجتماعی شدن معادل یکدیگر بهکار میروند لکن از نظر هربرت بلومر اجتماعی شدن بهمعنی ذوب شدن و یکی شدن و جا افتادن در جامعه کلان است و تنها بعد از جامعهپذیری است که فرایند اجتماعی شدن میتواند رخ دهد.
تعریف اجتماعی شدن:
از نظر لغوی بهمعنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است. (حقشناس، 1387) یک فرایند مادامالعمر جامعهشناسی و روانشناسی، که طی آن هر فرد، هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاری را که جامعه وی بر آنها تأکید دارد، بصورت جزئی از وجود خویش در میآورد. (بلیک و هارولدسن، 1378) جامعهپذیری فرایندی است که به دنبال آموزشهای عام (اعم از آموزش رسمی و غیر رسمی) به افراد بدست آمده و موجب حلول قوانین رفتاری هر جامعه و همۀ انتظارات فرهنگی آن، در کل شخصیت روانی افراد، با(توجه به مشارکت آنها در نظام آن اجتماع)، میگردد و این قوانین و انتظارات را بر شخصیت فرد حک میکند. (دفلور و دنیس، 1383)
«ویلسون»[1] که جامعهپذیری را فرایند ورود به گروه انسانی یا در آمدن به حلقۀ اسرار جامعه میداند، در این باره میگوید «جامعهپذیری فرایندی است، که شماری از معجزات کوچک در آن رخ میدهد؛ حیوان انسان میشود، رفتار صرف، مبدل به شیوۀ برخورد خوب و بد میگردد، فرد به منزلۀ یک واحد ارگانیک، بصورت یک شخص، شخصی آگاه از وجود خویشتن در میآید و از لحاظ اشارات پیچیدهای که بطور فزاینده از انتظارات دیگران خبر میدهد، قادر به کنترل برخوردهایش میشود»
برخی آنرا نوعی فرایند یادگیری میدانند که از طریق آن افراد میآموزند که در شرایط معین چگونه باید رفتار کنند و هر نقشی یا منزلت اجتماعی چه توقعات و انتظاراتی با خود میآورد.گروهی هم جامعهپذیری را عبارت از آموزش میدانند که در ضمن آن هنجارها و ارزشهای جا افتاده از طریق دادن پاداش و کیفر برای انواع گوناگون رفتارها، آموزش داده میشوند .(مک کوایل، 1385)اگرچه در فارسی مفاهیم جامعهپذیری و اجتماعی شدن معادل یکدیگر بهکار میروند لکن از نظر هربرت بلومر اجتماعی شدن بهمعنی ذوب شدن و یکی شدن و جا افتادن در جامعه کلان است و تنها بعد از جامعهپذیری است که فرایند اجتماعی شدن میتواند رخ دهد.
تعریف اجتماعی شدن:
از نظر لغوی بهمعنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است. (حقشناس، 1387) یک فرایند مادامالعمر جامعهشناسی و روانشناسی، که طی آن هر فرد، هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاری را که جامعه وی بر آنها تأکید دارد، بصورت جزئی از وجود خویش در میآورد. (بلیک و هارولدسن، 1378) جامعهپذیری فرایندی است که به دنبال آموزشهای عام (اعم از آموزش رسمی و غیر رسمی) به افراد بدست آمده و موجب حلول قوانین رفتاری هر جامعه و همۀ انتظارات فرهنگی آن، در کل شخصیت روانی افراد، با(توجه به مشارکت آنها در نظام آن اجتماع)، میگردد و این قوانین و انتظارات را بر شخصیت فرد حک میکند. (دفلور و دنیس، 1383)
«ویلسون»[1] که جامعهپذیری را فرایند ورود به گروه انسانی یا در آمدن به حلقۀ اسرار جامعه میداند، در این باره میگوید «جامعهپذیری فرایندی است، که شماری از معجزات کوچک در آن رخ میدهد؛ حیوان انسان میشود، رفتار صرف، مبدل به شیوۀ برخورد خوب و بد میگردد، فرد به منزلۀ یک واحد ارگانیک، بصورت یک شخص، شخصی آگاه از وجود خویشتن در میآید و از لحاظ اشارات پیچیدهای که بطور فزاینده از انتظارات دیگران خبر میدهد، قادر به کنترل برخوردهایش میشود»
مفهوم اجتماعی شدن یا جامعه پذیری
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com