مشاعره تک بیتی

ElnaZ☆ · 20/11/23

که مرا طاقتِ نادیدنِ دیدارِ تو نیست

سعدی

moh@mad · 21/11/23

yousfi گفت:
که مرا طاقتِ نادیدنِ دیدارِ تو نیست

سعدی

جان نثار یار کردن خاک را زر کردن است

صائب

-FãTéMęH- · 21/11/23

ترا دیدم و یوسف را شنیدم

شنیدن کی بود مانند دیدن

جامی

moh@mad · 21/11/23

-FãTéMęH- گفت:
ترا دیدم و یوسف را شنیدم

شنیدن کی بود مانند دیدن

جامی

من پلک به دیدن تو بستم
بینا تر از این شدن چگونه

فاضل نظری

-FãTéMęH- · 21/11/23

یک لحظه گریه گر نکنم کور می شوم

گویا چراغ چشم من از آب روشن است !

(وحشی جوشقانی)

moh@mad · 21/11/23

-FãTéMęH- گفت:
یک لحظه گریه گر نکنم کور می شوم

گویا چراغ چشم من از آب روشن است !

(وحشی جوشقانی)

بسکه ما آزادگان را از تعلق وحشت است
عکس ما چون آب داند قعر چاه آیینه را

بیدل

-FãTéMęH- · 21/11/23

آن چه را عقل به يک عمر به دست آورده است
عشق يک لحظه کوتاه به هم می ‌ريزد

فاضل نظری

-FãTéMęH- · 21/11/23

آن چه را عقل به يک عمر به دست آورده است
عشق يک لحظه کوتاه به هم می ‌ريزد

فاضل نظری

ElnaZ☆ · 21/11/23

در خاک هم دلم به هوای تو می‌تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو

قیصر امین‌پور

-FãTéMęH- · 21/11/23

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟!

شیخ بهایی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی