- عضویت
- 16/5/23
- ارسال ها
- 488
- امتیاز واکنش
- 2,493
- امتیاز
- 183
- سن
- 17
- زمان حضور
- 11 روز 17 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
" تو فقط منو بین اعضای محفل یا تحت حمایت دامبلدور توی هاگوارتز دیدی! اصلا از دیدِ اکثریت جامعهی جادوگری نسبت به موجوداتی مثل من خبر نداری! وقتی از شرایطم مطلع میشن, حتی حاضر نیستند با من حرف بزنند!"
-- نظر ریموس لوپین گرگینه در مورد شرایطش
گرگینه, انسانی است که به هنگام طلوع بدر کامل ماه تبدیل به نیمه-گرگی ترسناک و مرگبار میشود. این شریط توسط آلودگی به " لایکانتروپی" یا به اصطلاح گرگینگی ایجاد میشود.گرگینه به شکل گرگ ظاهر میشوند اما تفاوتهای بارزی با آنها دارند.
مخلوطی از پودر نقره و آوریشن کوهی در محل گزیدگی جدید سبب برهم آمدن زخم شده و قربانی قادر خواهد به شکل گرگینه حیاتش را ادامه دهد, هرچند داستانهای غمانگیزی در مورد جادوگرها و ساحرههایی نقل شده که التماس کردهاند آنها را بکشند ولی تبدیل به گرگینه نشوند. معجون گرگافکن که توسط داموکلس اختراع شده, به گرگینه اجازه میدهد که ذهن انسانیاش را هنگام تغییر شکل حفظ کند.
گرگینهها قادر به انتخاب بین تغییر شکل یا عدم آن نیستند و به هنگام تغییر دیگر به یاد نمیآورند که هستند و حتی اگر شرایط آن پیش بیاید ممکن است بهترین دوست خود را هم بکشند. با این وجود میتواندد تمام تجربیات خود موقع تغییر شکل را بعد از بازگشت به فرم انسانی به خاطر بیاورند.
"من تا مدتها از هویت گرگینهای که به من حمله کرده بود, خبر نداشتم; حتی دلم برایش میسوخت چون فکر میکردم هیچ کنترلی نداشته, چون خودم میدانستم تغییر شکل چه احساسی دارد. "
منبع: جادوگران
-- نظر ریموس لوپین گرگینه در مورد شرایطش
گرگینه, انسانی است که به هنگام طلوع بدر کامل ماه تبدیل به نیمه-گرگی ترسناک و مرگبار میشود. این شریط توسط آلودگی به " لایکانتروپی" یا به اصطلاح گرگینگی ایجاد میشود.گرگینه به شکل گرگ ظاهر میشوند اما تفاوتهای بارزی با آنها دارند.
مخلوطی از پودر نقره و آوریشن کوهی در محل گزیدگی جدید سبب برهم آمدن زخم شده و قربانی قادر خواهد به شکل گرگینه حیاتش را ادامه دهد, هرچند داستانهای غمانگیزی در مورد جادوگرها و ساحرههایی نقل شده که التماس کردهاند آنها را بکشند ولی تبدیل به گرگینه نشوند. معجون گرگافکن که توسط داموکلس اختراع شده, به گرگینه اجازه میدهد که ذهن انسانیاش را هنگام تغییر شکل حفظ کند.
گرگینهها قادر به انتخاب بین تغییر شکل یا عدم آن نیستند و به هنگام تغییر دیگر به یاد نمیآورند که هستند و حتی اگر شرایط آن پیش بیاید ممکن است بهترین دوست خود را هم بکشند. با این وجود میتواندد تمام تجربیات خود موقع تغییر شکل را بعد از بازگشت به فرم انسانی به خاطر بیاورند.
"من تا مدتها از هویت گرگینهای که به من حمله کرده بود, خبر نداشتم; حتی دلم برایش میسوخت چون فکر میکردم هیچ کنترلی نداشته, چون خودم میدانستم تغییر شکل چه احساسی دارد. "
منبع: جادوگران
گرگینهها
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: