خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
درود به کاربرهای رمان نودوهشتی:smug:
دلم خواست یه تاپیک مختص خوش‌گذرونی‌های خیالیمون داشته باشیم
این‌جور که فکر کنید مثلا قراره با یسری از رفیق‌هاتون برید بیرون و خوش گذرونی و.. سینما و سهربازی و کلوپ و.. هرجایی که دوست دارید
و حالا اون رفیق‌هاتون از رمان 98 هستن
حالا یکم تخیلی فکر کنید که با کیا می‌خواین برین خوش گذرونی؟
از ساعت چند تا چند میرین بیرون؟
دوستاتون رو می‌برین خونتون؟
شام چی مهمونشون می‌کنین؟
شب خونه کی می‌خوابید؟:laughting:
و... ازین فکرای فانتزی:l1b:
شاید یه روز به حقیقت پیوست فانتزی‌ها:tongueym:
هر چند نفر هم که دوست دارید می‌تونید تگ‌ کنید:smug:
21:21
06/14

:گل:اسپم ندید:گل:
تگ فراموش نشه:yawn:


چالش خوش‌گذرونی با رمان98ی‌ها

 
  • قهقهه
  • جذاب
Reactions: نوتلا•~• و (SINA)

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
457
امتیاز واکنش
4,392
امتیاز
153
سن
19
محل سکونت
یه جای دور...
زمان حضور
53 روز 17 ساعت 27 دقیقه
حیف اینجا لاس وگاس نیست وگرنه طومار می نوشتم:roflym::tearsofjoy:
خب اعضای مهمونی برای خوشگذرونی: YaSnA_NHT๛ و فاطمـ♡ـه و SelmA و *NiLOOFaR* و MēLįKąღ و Z_Hananeh و خودتم باش دیگه M O B I N A :laughting: تنها پسر مهمونی منم فکر کنم :roflym::tearsofjoy:
خب بریم سراغ مهمونی :laughting:
خب از اونجایی که بیشتر شبا خوش می‌گذره از ساعت ۶ حرکت می‌کردیم :tearsofjoy: و تا ۱ شب بیرون به مهمونی و پارتی می‌رفتیم :big_grin: از اونجایی که یسنا راننده حرفه‌ای هست و افرود هم می‌رونه و موتورم داره با یه ماشین لوکس می‌اومد ما رو سوار می‌کرد و می‌برد.
ایناهاش این ماشینمون می‌شد :roflym:
ببینین داخلش چقد قشنگ و جاداره :roflym:
می‌رفتیم پارتی و خوش می‌گذروندیم :big_grin: مثل اینجا
چقدم خوش می‌گذرونن نامردا :l3b: جای ما خالیه :big_grin: بعدش می‌رفتیم شهر بازی :big_grin: یکی مثل اینجا
سوار این می‌شدیم و فکر کنین چی می‌شد :roflym:
جیغ می‌کشیدیم و بالا می‌آوردیم :roflym::laughting:
بعد شهربازی و کلی تفریح هم می‌رفتیم خونه واسه شب نشینی :roflym: خب خونه خودمون که نمیشه قطعا واسه همین هممون باهم می‌رفتیم شمال تو جنگل های گیلان :big_grin: پولامون رو می‌ذاشتیم رو هم و یه جایی مثل اینجا رو اجاره می‌کردیم و شبو اینجا می‌موندیم :roflym:
همتون مهمون من می‌شدین و اینم شاممون می‌شد :tearsofjoy:
M O B I N A هم با سوالاتش :roflym: شبو تو خونه کی می‌خوابیدیم بچه ها؟ همون خونه شمال می‌خوابیدیم :roflym::laughting: کلی کارای فانتزی انجام می‌دادیم :tearsofjoy: از قبیل بازی کامپیوتری Ps بازی می‌کردیم :laughting: یسنا برامون دونات می‌پخت :tearsofjoy: و هزارتا کار انجام می‌دادیم :roflym: بعدشم بر می‌گشتیم خونه هامون :big_grin:
چه خوش‌گذرونی می‌شد واقعا :roflym::day_dreaming:


چالش خوش‌گذرونی با رمان98ی‌ها

 
  • خنده
  • قهقهه
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، Delvin22، SelmA و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا