خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

حدیث امن زاده

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
16/5/23
ارسال ها
488
امتیاز واکنش
2,493
امتیاز
183
سن
17
زمان حضور
11 روز 17 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
هیولایی تخیلی یا قربانی یک بیماری ناشناخته؟

از دیرباز یکی از اسرارآمیزترین تجربه‌های بشر تماشای قرص کامل ماه، این دایره نورانی و مرموز آسمان شب بوده که از گذشته تاکنون چه براساس خرافات و چه براساس تحقیقات و مستندات علمی همواره به نظر می‌آید ماه کامل باعث اتفاقات عجیبی بر روی زمین و به ویژه بر روی رفتار انسان‌ها می‌شود.

افراد بسیاری هستند که با “احساس کردن” ماه می‌توانند حدس بزنن در چه ساعت، روز و یا ماهی از سال هستیم، چرا که تحقیقات علمی و آزمایشات مختلف میدانی نشان داده است که ماه کامل منجربه به شدیدتر و پررنگ‌تر شدن تمام احساسات آدمی می‌شود و خصلت‌های حیوانی و غریزی انسان را واضح‌تر و قدرتمندتر به نمایش می‌گذارد.


ماه کامل باعث تبدیل شدن انسان به گرگینه می‌شود...

برای سالیان سال افسانه‌ها و داستان‌های مختلفی به نقش ماه در تبدیل کردن انسان به یک جانور و هیولا پرداخته‌اند… جانوری که نام آن را گرگینه یا ورولف (Werewolf) گذاشتند. گریگنه‌ها یکی از قدیمی‌ترین موجودات افسانه‌ای (بسیار قدیمی‌تر از خون‌آشام‌ها) هستند که ردپای اولین حضور آنها در تاریخ به حدود 3000 سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد.

تبدیل شدن به گرگینه ممکن است امروزه به نظر ما موضوعی خیالی به نظر آید، اما باید بدانیم که در گذشته که بیشتر امورات انسان‌ها از طریق دام‌پروری انجام می‌شد، گرگ‌ها خطرات جدی برای انسان‌ها محسوب می‌شدند که باعث از بین رفتن دام‌ها و حتا زنان و بچه‌ها می‌شدند.

انسان‌ها پیش از حضور پررنگ علم بیشتر مسائل و مشکلات خود را از طریق خرافات برطرف می‌کردند و موجوداتی که به نحوی منجربه صدمه دیدن آنها یا اموالشان می‌شدند را “شیطانی” تصور می‌کردند. این مورد درباره گرگینه‌ها نیز صادق است.


شب ماه کامل، خطرناک‌ترین زمان برای گشت‌وگذار در طبیعت...

رفته‌رفته اما با پیشرفت علم پزشکی، بیماری بسیار نادری، که هم‌اکنون نیز وجود دارد شناخته شد که در اثر ابتلا به آن، موهای ضخیمی شروع به رشد بر روی بدن و حتا صورت بیماران می‌کرد که پزشکان نام این بیماری را هایپرتری‌کوسیس (Hypertrichosis) گذاشته‌اند. از طرفی در علم روان‌شناسی نوعی بیماری روانی به نام لایکن‌تروپی (Lycanthropy) وجود دارد که افراد مبتلا به آن عمیقا اعتقاد دارند که می‌توانند به یک حیوان، اکثرا گرگ، تبدیل شوند و توهماتی در این‌باره دارند.

نکته جالب درمورد گرگینه‌ها حضور پررنگ و متداول آنها از هزاران سال قبل تا به امروز در ادبیات، ویدیوگیم، سینما و تلویزیون است به طوری که حتا تا سال‌های اخیر زمزمه‌های حضور این موجودات هیولامانند در آمریکا به بحث داغ روزنامه‌ها تبدیل شده بود.


منبع: ویجیاتو


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و ZaHRa

حدیث امن زاده

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
  
عضویت
16/5/23
ارسال ها
488
امتیاز واکنش
2,493
امتیاز
183
سن
17
زمان حضور
11 روز 17 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و ZaHRa

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
گرگینه‌ها در اساطیر تمدن‌ها
اولین حضور: اساطیر سومر

داستان از مـ*ـاچرای چوپانی سومری آغاز می‌شود که عاشق ایزد عشق و باروری، ایشتار (Ishtar) شده و دائما برای او هدایا می‌فرستاد و از او طلب توجه می‌کرد. یکی از این روزها، ایشتار تصمیم می‌گیرد بازی جدیدی با این چوپان بخت‌برگشته کند و برای سرگرمی با خواندن وردی چوپان را به یک گرگ تبدیل می‌کند
پس از این ماجرا ایشتار به زندگی خود ادامه داده و عاشق پادشاه بزرگ و مشهور سومر، یعنی گیل‌گمش می‌شود. گیل‌گمش نیز این ایزد زیبا را پسندیده و خواهان ازدواج با اوست، تا اینکه خبر کاری که ایشتار با چوپان بی‌نوا کرده به گوش گیل‌گمش رسیده و پادشاه مراسم عروسی را منهل می‌کند.
این داستان در یکی از مشهورترین آثار ادبیات باستانی، افسانه گیل‌گمش آمده است که یکی از قدیمی‌ترین داستان‌های تاریخ محسوب می‌شود.


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
اساطیر تمدن یونان

داستان‌های اساطیر یونان، غنی‌ترین و رنگارنگ‌ترین قصه‌ها درباره تمام موضوعات مختلف از ستاره‌شناسی گرفته تا کوچک‌ترین مسائل زندگی را روایت می‌کنند. درباره گرگینه‌ها هم داستان جالبی در اساطیر یونان با حضور زئوس، رئیس خدایان اُلَمپ داریم:

روزی زئوس خود را به شکل مسافری درآورده و وارد شهر آرکیدیا (Arcadia) می‌شود تا عملکرد و برخورد پادشاه شهر را زیر نظر بگیرد. پادشاه شهر که لای‌کِی‌آن (Lycaon) نام داشت زئوس را شناخته و او را به مهمانی در قصرش دعوت می‌کند تا بتواند با مسموم کردن او، خدای خدایان را به قتل رسانده و خود جانشین او گردد.
سمی که لای‌کی‌آن در نظر داشت، گوشت انسان بود که خوردن آن براساس اساطیر یونان فورا منجربه مرگ خدایان می‌شود. با این حال زئوس از نقشه پادشاه باخبر شده و با سلاح مخصوصش؛ آذرخش تمام قصر را با خاک یکسان کرده و پانزده پسر پادشاه را به قتل می‌رساند


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
در پایان زئوس برای خود پادشاه تنبیه دیگری درنظر دارد؛ رئیس خدایان تصمیم می‌گیرد که پادشاه را نفرین کرده که تا ابد به شکل یک گرگ به زندگی خود ادامه دهد، احتمالا به این دلیل که گرگ‌ها حیواناتی هستند که از گوشت انسان نیز تغذیه می‌کنند. نام این پادشاه گفته می‌شود که ریشه‌ کلمه گرگ در زبان لاتین، لایکو (Lyco) و هم‌چنین نام بیماری لایکن‌تروپی (Lycanthropy) از نام این پادشاه و داستان او گرفته شده است.

اساطیر روم باستان

در یکی از داستان‌های باقی مانده از تمدن بزرگ روم، داستانی درباره شخصی به نام نیکِروس (Niciros) در یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌های تخیلی تاریخ بشر، یعنی سَتیریکان (Satyriconia) وجود دارد که روزی به همراه مهمانش، که سربازی رومی بود، برای قدم زدن به جنگل می‌روند.

پس از اندکی پیاده‌روی، نیکروس متوجه می‌شود که سرباز رومی خیلی قبل‌تر از قدم‌زدن دست برداشته و خیره به آسمان شب، تمام لباس‌های خود را درآورده و مرتب تا کرده و در دایره‌ای که بر روی زمین رسم کرده است و در مرکز آن می‌ایستد و به آرامی تبدیل به جانوری بزرگ و گرگ‌نما می‌شود


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
گرگ با سرعت از برابر چشمان نیکروس فرار کرده و به سمت گله‌ای از گوسفندان می‌رود که هنوز از چرا بازنگشته بودند. نیکروس در ترس و تعجب به سمت روستا بازمی‌گردد که در سر راهش با یکی از مزرعه‌داران برخورد می‌کند.

مزرعه‌دار به او می‌گوید که در مزرعه اتفاقی افتاده و بزرگ‌ترین گرگی که تاکنون دیده به گله گوسفندان حمله کرده و تعداد زیادی را سلاخی کرده است؛ او هم‌چنین اضافه می‌کند که خوش‌شانس بودیم چون یکی از کارگران موفق شد گرگ را با ضربه‌ای کشنده به گردنش فراری دهد، اما زمانی که نیکروس به خانه بازمی‌گردد می‌بیند که پزشک بالای سر دوست سربازش ایستاده و به زخمی عمق و کشنده بر روی گردن سرباز رسیدگی می‌کند

اساطیر وایکینگ‌ها (خدایان نورس)
در اساطیر وایکینگ‌ها، خرس و گرگ نماد حیوانات پرقدرت و جنگجو بودند و آنها اعتقاد داشتند که سربازان وایکینگی روح یکی از این دو حیوان را در خود دارند که در مواقع لازم به کمک آنها می‌آید. اما داستان گرگینه‌ها در اساطیر نورس با ماجرای دو مرد به نام‌های سیگموند (Sigmund) و سین‌فیاتلی (Singjotli) در داستان‌های ولسانو ساگا ( Völsunga Saga) روایت می‌شود


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
در طی سفری به اعماق جنگل این دو نفر به کلبه‌ای متروکه و عجیب می‌رسند و به دنبال غذا وارد آن شده اما به جای غذا، دو پالتوی جادویی از جنس پوست گرگ پیدا می‌کنند. این پالتوهای جادویی قدرت تبدیل کردن هر کسی که آنها را بپوشد به گرگ‌هایی عظیم و هیولامانند داشتند و به آنها قدرت، سرعت و زیرکی این حیوان را می‌بخشند. تنها مشکلی که پوشیدن این پالتوها داشتند این بود که به محض پوشیدن آنها شخص به مدت ده روز قادر به درآوردن آنها و تبدیل شدن به فرم انسانی خود نخواهد بود.
این دو با هم قراری می‌گذارند و برای شکار و پیدا کردن غذا تصمیم می‌گیرند که پالتوها را به تن کرده و هر یک به مسیری جدا بروند، اما اگر تعداد انسان‌هایی که با آنها حمله می‌کنند بیش از هفت نفر بود با زوزه یکدیگر را برای کمک خبر کنند.
به این ترتیب سیگموند از سین‌فیاتلی چندین بار درخواست کمک می‌کند اما سین‌‎فیاتلی که احساس قدرت بیشتری نسبت به سیگموند می‌کند هرگز از او کمک مخواسته و همین موضوع منجربه عصبانیت سیگموند می‌شود. او به سین‌فیاتلی حمله کرده و گلوی او را در فرم گرگ پاره می‌کند.

با مرگ سین‌فیاتلی، سیگموند دوباره به کلبه اسرارآمیز باز می‌گردد و می‌بیند دو سمور مشغول دعوا و کتک‌کاری هستند (^>^) که یکی از آنها گلوی دیگری را با دندانش پاره می‌کند اما به سرعت به بیرون رفته و برگ سبزی را با خود آورده و روی زخم گلوی سمور مرده می‌گذارد و او را دوباره احیا می‌کند.


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
سیگموند هم فورا به بیرون از کلبه دوییده و با کمک یک کلاغ (احتمالن اودین) یک برگ جادویی پیدا می‌کند و بر روی زخم سین‌فیاتلی می‌گذارد. با زنده شدن سین‌فیاتلی هر دو به درون کلبه پناه برده و به مدت ده روز با گرسنگی در کلبه باقی می‌مانند تا بتوانند پالتوهای نفرین‌شده را از تن در آورده و دوباره انسان شوند. آنها پس از تبدیل شدن به انسان، کلبه و پالتوهای داخل آن را در آتش سوزاندند.
همان‌طور که در داستان‌های اساطیری و افسانه‌ای مشخص است، تبدیل شدن به گرگینه نوعی نفرین از سوی خدایان است که منجربه تبدیل شدن به هیولایی شده که هیچ‌کس از حمله آنها در امان نخواهد بود، نه حتا خانواده و نزدیکانشان.
روایات واقعی دوران سیاه؛ قرون وسطی
با پشت سر گذاشتن اساطیر، به همراه گرگینه‌ها به قرن شانزدهم میلادی می‌رسیم؛ زمانی که دو مرد فرانسوی تنها به علت جنایت‌های هولناکی که در دهکده رخ می‌داد گرگینه شناخته شده و به جرم بستن پیمان با شیطان زنده‌زنده در آتش سوزانده می‌شوند.


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
فرانسه – 1502

ماجرا از این قرار است که روزی در روستاهای حومه فرانسه طوفانی شدیدی رخ می‌دهد و چوپانی به نام پییِر بورگو در اثر طوفان تمام گوسفندانش را گم می‌کند. پیِیر در روستا به دنبال گوسفندانش می‌گردد اما هر چه بیشتر در روستای نابود شده می‌چرخد اثری از گوسفندانش پیدا نمی‌کند، تا اینکه سه مرد سوار بر اسب‌هایی سیاه با رداهایی سیاه به او نزدیک شده و یکی از آنها به او می‌گوید که نگران نباش به زودی گوسفندانت را پیدا خواهی کرد و مقداری پول به پییِر می‌دهد و به او می‌گوید چند روز دیگر دوباره به دیدنت خواهم آمد

چیزی نمی‌گذرد که پییِر گوسفندانش را پیدا کرده و خوشحال به خانه‌اش بازمی‌گردد. طبق وعده مرد سیاه‌پوش، چند روز بعد او نزد پیِر بازگشته و به او می‌گوید علت پیدا کردن گوسفندانش یاری کمک‌ها و نیروهایی شرور و پلید بوده است که اتفاقن لطف خود را شامل حال شخص دیگری در روستا به نام مایکل وِردان کرده‌اند و پییِر باید او را پیدا کرده و با هم به ماموریتی بروند.

پییِر پذیرفته و با پیدا کردن مایکل، او روغنی مخصوص به پییِر می‌دهد تا به پوستش بزند. پییِر هم قبول کرده و پس از مدت کوتاهی رفته‌رفته می‌بیند که به جای پاهایش پنجه‌هایی قدرتمند شکل گرفته و فرم صورتش نیز به طور کامل تغییریافته است و حالا پوزه و دندان‌های خیلی تیزی دارد. او می‌بیند که مایکل هم به گرگی هیولایی تبدیل شده و آنها با یکدیگر به دل جنگل رفته و به شکار حیوانات و پس از آن به شکار انسان‌ها مشغول می‌شوند.


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,466
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 3 ساعت 10 دقیقه
تا اینکه روزی یکی از طعمه‌های مایکل، که مردی قوی هیکل بود در برابر حملات مایکل مقاومت کرده و به شدت به او صدمه می‌زند. او پس از مدتی دوباره به محل حادثه بازگشته اما خبری از گرگ هیولایی نمی‌بیند، بلکه مایکل درحالی‌که شدیدا زخمی شده را با دنبال کردن رد خون پیدا می‌کند.

مایکل فورا دستگیر شده و پییِر را نیز لو می‌دهد. هر دو نفر در شرایط سخت زندان و تحت شدیدترین شکنجه‌ها به گرگینه بودن اعتراف کرده و هر دو به جرم و بستن پیمان با شیطان زنده‌زنده سوزانده می‌شوند.

ذهن انسان‌های قرون وسطی بسیار راحت‌تر اموری مانند مداخله شیطان در زندگی انسان‌ها را می‌پذیرفت و از همین روی برای هر آنچه که در محیط پیرامونش رخ می‌داد، به دنبال دلایل ماورایی بود. ما هرگز نخواهیم فهمید که آیا پییِر و مایکل واقعا گرگینه بودند یا برای خلاص کردن خود از شکنجه‌های سخت زندان‌های قرون وسطی که در تاریخ به بی‌رحمانه و غیرانسانی بودن، مشهور هستند، به این موضوع اعتراف کرده‌اند.


مخلوقات شب؛ گرگینه‌ها

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا