- عضویت
- 16/5/23
- ارسال ها
- 488
- امتیاز واکنش
- 2,493
- امتیاز
- 183
- سن
- 17
- زمان حضور
- 11 روز 17 ساعت 10 دقیقه
نویسنده این موضوع
شبهایی که ماه کامل در آسمان میدرخشد زیباترین شبها برای گردش در طبیعت به شمار میروند. نور رقیق مهتاب از ابتدای شب تا دمدمههای بامداد، دشت و کوه را روشن میکند و منظرهای متفاوت با طبیعت آشنای اطرافمان را پیش چشمانمان میگشاید. اما این شبهای مهتاب فقط شبهای شعر و ترانه نیست؛ افسانهها میگویند یکی از مخوفترین هیولاهای جهان در این شبها همراه با ماه کامل ظهور میکند. در گذشته با توجه به خرافات با طلوع ماه کامل در بسیاری از دهکدههای دوردست دامداران درهای منازل خود را کلون میکردند.
زوزه هایی خوفناک از دهکده های دامداران...
صدای زوزه هراسناکی از دور به گوش میرسید؛ صدایی که زوزه گرگهای معمولی پیش آن به لالایی ملایمی میمانست. قصههایی که حالا متا میدانیم خنده دار است.
با وجود تمام ادعاها کمتر کسی خاطرهای از مواجهه مستقیم با این هیولاها دارد. خرافاتیها فقط رد خون قربانیان هیولا را در اطراف روستا و در میانه جنگل دیدهاند و رد پنجههایی عمیق و پرزور که در نیمه شبهای مهتابی بر درختان و درهای خانهها باقی مانده است. چند نفری که میگویند شانس آن را داشتهاند از ملاقات با اینجانور جان سالم به در ببرند، روایتهای هراسناکی از آن تعریف میکنند. برخی گرگی غولآسا را دیدهاند که سرعت حرکتش چند برابر سریعترین موجوداتی بوده که تا آن زمان دیدهاند و با چشمهای قرمز و دندانهای بزرگش به دنبال قربانیان خود میدویده است!
برخی دیگر روایت میکنند که این موجود عجیب با ظاهری گرگمانند روی دو پای خود و مانند انسان حرکت میکرده و بیشتر شبیه انسانی با چهره گرگ بوده است. برخی قسم میخورند که شاهد گاز گرفتن افراد بینوایی توسط این موجود غول پیکر بودهاند! آنهایی که از این حمله جان سالم به در بردهاند چند روزی را در تب و التهاب گذرانده و در نهایت ناپدید شدهاند. برخی دیگر شهادت میدهند که دوباره در نیمه شبهای مهتاب این قربانیان را دیدهاند که این بار در قامت شکارچی جدیدی درآمده بودند و خود به دنبال قربانیان تازهای میگشتهاند. بدین ترتیب افسانه هیولای شبهای مهتابی در سراسر جهان گسترده شده است. هنوز هم گزارشهای عجیبی از این موجودات منتشر میشود و هنوز گرگینهها یا انسانهای گرگنما از وحشتانگیزترین هیولاهای تمام تاریخ به شمار میروند. با مزه نیست؟
*منبع: بولتن نیوز
زوزه هایی خوفناک از دهکده های دامداران...
صدای زوزه هراسناکی از دور به گوش میرسید؛ صدایی که زوزه گرگهای معمولی پیش آن به لالایی ملایمی میمانست. قصههایی که حالا متا میدانیم خنده دار است.
با وجود تمام ادعاها کمتر کسی خاطرهای از مواجهه مستقیم با این هیولاها دارد. خرافاتیها فقط رد خون قربانیان هیولا را در اطراف روستا و در میانه جنگل دیدهاند و رد پنجههایی عمیق و پرزور که در نیمه شبهای مهتابی بر درختان و درهای خانهها باقی مانده است. چند نفری که میگویند شانس آن را داشتهاند از ملاقات با اینجانور جان سالم به در ببرند، روایتهای هراسناکی از آن تعریف میکنند. برخی گرگی غولآسا را دیدهاند که سرعت حرکتش چند برابر سریعترین موجوداتی بوده که تا آن زمان دیدهاند و با چشمهای قرمز و دندانهای بزرگش به دنبال قربانیان خود میدویده است!
برخی دیگر روایت میکنند که این موجود عجیب با ظاهری گرگمانند روی دو پای خود و مانند انسان حرکت میکرده و بیشتر شبیه انسانی با چهره گرگ بوده است. برخی قسم میخورند که شاهد گاز گرفتن افراد بینوایی توسط این موجود غول پیکر بودهاند! آنهایی که از این حمله جان سالم به در بردهاند چند روزی را در تب و التهاب گذرانده و در نهایت ناپدید شدهاند. برخی دیگر شهادت میدهند که دوباره در نیمه شبهای مهتاب این قربانیان را دیدهاند که این بار در قامت شکارچی جدیدی درآمده بودند و خود به دنبال قربانیان تازهای میگشتهاند. بدین ترتیب افسانه هیولای شبهای مهتابی در سراسر جهان گسترده شده است. هنوز هم گزارشهای عجیبی از این موجودات منتشر میشود و هنوز گرگینهها یا انسانهای گرگنما از وحشتانگیزترین هیولاهای تمام تاریخ به شمار میروند. با مزه نیست؟
*منبع: بولتن نیوز
گرگ نماها از کجا می آیند؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: