نویسنده این موضوع
انسان شناسی از آغاز خود را علمی گسترده معرفی میکرد که تمایل دارد بر همهی ابعاد زندگی انسان در همهی جوامع و فرهنگها و همهی زمانها مطالعه کند. این امر موجب شده انسان شناسی به شاخههایی بسیار متنوع و تخصصی تقسیم شود و در عین حال برای آن که از اصل خود دور نشود، رابـ*ـطهی خود را با سایر رشتهها نیز گسترش دهد.
شاخههای انسان شناسی را میتوان پیش از هر چیز بر اساس ساختار چهارگانهی انسان شناسی آمریکا که بعدها شکلی جهان شمول به خود گرفت، تعریف کرد. این ساختار عبارت است از:
1. انسان شناسی جسمانی یا زیستی.
در این شاخه به انسان همچون یک «موجود زیستی» نگریسته و تلاش میشود که همهی ابعاد جسمی یا زیستی زندگی او شناخته و رابـ*ـطهی این ابعاد با یکدیگر، با محیط، با دیگر انسانها و نیز با سایر ابعاد زندگی او، از جمله در حوزهی فرهنگ، استخراج شود.
انسان شناسی زیستی در ابتدا بیش تر جنبهی جسمانی داشت و از این رو به «انسان سنجی» یا اندازه گیری و توصیف انـ*ـدامهای انسانی در جوامع مختلف و مقایسه و تحلیل آنها میپرداخت، اما این رویکرد در نهایت از سکه افتاد، به ویژه در پی سوء استفادههایی که طی جهگ جهانی دوم و در نظریههای نژادگرایی از آن شد. امروزه علوم جدید بیولوژیک، به ویژه ژنتیک، زمینههای بسیار جدید و جذابی را برای مطالعهی انسان به وجود آورده و انسان شناسی زیستی را به علمی بسیار کاربردی تبدیل کرده اند که برای مشکلات مهمی چون سلامت، بهداشت، تغذیه، سـ*ـیاستهای غذایی و بهداشتی و تمامی روابطی که این سـ*ـیاستها و مسائل را به فرهنگ جوامع انسانی مربوط میکنند، راهکار دارد. بخش مهمی از انسان شناسی زیستی نیز در حوزهی مسائل جنایی و رازگشایی از پروندههای قضایی و انتظامی یا در پزشکی قانونی به کمک متخصصان میآید. افزون بر این انسان شناسی زیستی از لحاظ تاریخی با علم باستان شناسی هم پیوند خورده و رشتههای جدیدی را چون پارینه انسان شناسی به وجود آورده که شیوهی زندگی و موقعیت زیستی انسانهای اولیه را بر اساس بقایای آنها بررسی میکند.
شاخههای انسان شناسی را میتوان پیش از هر چیز بر اساس ساختار چهارگانهی انسان شناسی آمریکا که بعدها شکلی جهان شمول به خود گرفت، تعریف کرد. این ساختار عبارت است از:
1. انسان شناسی جسمانی یا زیستی.
در این شاخه به انسان همچون یک «موجود زیستی» نگریسته و تلاش میشود که همهی ابعاد جسمی یا زیستی زندگی او شناخته و رابـ*ـطهی این ابعاد با یکدیگر، با محیط، با دیگر انسانها و نیز با سایر ابعاد زندگی او، از جمله در حوزهی فرهنگ، استخراج شود.
انسان شناسی زیستی در ابتدا بیش تر جنبهی جسمانی داشت و از این رو به «انسان سنجی» یا اندازه گیری و توصیف انـ*ـدامهای انسانی در جوامع مختلف و مقایسه و تحلیل آنها میپرداخت، اما این رویکرد در نهایت از سکه افتاد، به ویژه در پی سوء استفادههایی که طی جهگ جهانی دوم و در نظریههای نژادگرایی از آن شد. امروزه علوم جدید بیولوژیک، به ویژه ژنتیک، زمینههای بسیار جدید و جذابی را برای مطالعهی انسان به وجود آورده و انسان شناسی زیستی را به علمی بسیار کاربردی تبدیل کرده اند که برای مشکلات مهمی چون سلامت، بهداشت، تغذیه، سـ*ـیاستهای غذایی و بهداشتی و تمامی روابطی که این سـ*ـیاستها و مسائل را به فرهنگ جوامع انسانی مربوط میکنند، راهکار دارد. بخش مهمی از انسان شناسی زیستی نیز در حوزهی مسائل جنایی و رازگشایی از پروندههای قضایی و انتظامی یا در پزشکی قانونی به کمک متخصصان میآید. افزون بر این انسان شناسی زیستی از لحاظ تاریخی با علم باستان شناسی هم پیوند خورده و رشتههای جدیدی را چون پارینه انسان شناسی به وجود آورده که شیوهی زندگی و موقعیت زیستی انسانهای اولیه را بر اساس بقایای آنها بررسی میکند.
شاخه های انسان شناسی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com