خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
حجاب در نگاه
بُعد دیگر حجاب از دیدگاه قرآن و روایات حجاب در نگاه است. این بخش از حجاب پس از بعد اول، شناخته شده‏ترین بعد از ابعاد حجاب است و دستور صریح قرآن کریم بر این بعد از حجاب دلالت دارد. در سوره مبارکه نور به مردان و زنان به‏طور جداگانه امر الهی تعلّق گرفته است که چشم‏های خود را فروافکنند: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» (نور: 30) و «قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» (نور: 31).
اصطلاح «غضّ بصر» در لغت به معنای فروافکندن چشم می‏باشد و نه فروبستن آن. «غض» به تنهایی به معنای کاستن، تخفیف و نگهداری است که هم برای صدا استفاده می‏شود و هم برای چشم؛ برای مثال آیه 19 سوره لقمان می‏فرماید: «وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ»: صدایت را کوتاه کن (قریشی، 1378، ج 5، ص 104ـ105).
حضرت امیر علیه‏السلام در خطبه یازده نهج‏البلاغه ضمن دستور حمله به محمّد حنفیّه، چنین فرموده‏اند: «اَرْمِ ببصرک اقصی القوم و غضّ بصرک»: نگاهت را به انتهای قوم بیفکن و همه حرکاتشان را زیر نظر بگیر و نگاهت را فروافکن. پیداست مقصود آن نیست که با چشم بسته حمله کن، بلکه منظور این است که از نگاه به کثرت و سلاح آنها که باعث سستی‏ات می‏شود، چشم برگیر؛ بنابراین مراد از غضّ بصر، بستن چشم نیست، بلکه مراد کوتاه کردن نگاه و به عبارت دیگر، ورانداز نکردن و عدم توجه جدی است. استاد مطهّری با تأمّل در لغت عرب می‏فرماید: «غض بصر» با «غمض عین» متفاوت است. «غمض» به معنای فروبستن است که با کلمه عین همراه می‏شود نه کلمه بصر. استاد شهید با مبنای فلسفی خود، نگاه را به دو دسته «استقلالی» و «آلی» تقسیم می‏کند. «نگاه استقلالی» یعنی اینکه نگاه کردن به کسی یا چیزی برای خوب تماشا کردن آن و ورانداز کردنش برای ارزیابی آن؛ اما «نگاه آلی» یعنی نگاه کردنی که خودش هدف نیست، بلکه به عنوان مقدمه و وسیله سخن گفتن (مخاطبه) است. بر این اساس، امر الهی به زنان و مردان مؤمن، پرهیز از نگاه استقلالی است و نه نگاه آلی؛ یعنی پرهیز کردن از نگاهی که هدفش صرفا تماشا کردن و لذّت بصری بردن (چشم‏چرانی) است (مطهّری، 1353، ص 140ـ141).
از همین رو، پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند: «ای مردم، بدانید که نگاه از شیطان است» (محمدی ری‏شهری، 1377، ج 13، ح 20297)؛ در حقیقت، منظور حضرت نگاه استقلالی است که با لذّت همراه است؛ از این‏رو حضرت در ادامه می‏فرمایند: «هر که بر اثر نگاه علاقه‌مند شد، با همسرش همبستر شود» و این امر را برای جلوگیری از بی‏تقوایی‏های دل و اعضا و جوارح توصیه می‏فرمایند؛ چرا که از گسترش این گنـ*ـاه و شعله‏ور شدن آن جلوگیری می‏کند.
«بصر» نیز در لغت عرب به ابزار بینایی، یعنی چشم گفته می‏شود و هم به حسّ بینایی و گاهی نیز به دلالت التزامی به معنای علم است (قریشی، 1378، ج 1،ص 195).
از مطالب مزبور نکات و ظرایف ذیل را می‏توان به دست آورد:


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
امر جداگانه به مردان و زنان مؤمن: با توجه به اینکه مخاطب دستورات شریعت اسلام همواره هر دو جنس انسان (مردان و زنان) می‏باشند، از این‏رو چنانچه در جایی به تفکیک برای این دو جنس سخن گفته شود، دلالت بر آن دارد که ضرورت و ویژگی خاصی در امر مذکور بوده است که شارع مقدّس را بر آن داشته تا به تفکیک بر این امر مشترک تأکید فرماید.
2. تقدّم امر به مردان پیش از زنان: در این دستور مشترک ابتدا مردان مورد خطاب الهی قرار گرفته‏اند و پس از آن زنان؛ و این امر شاید دلالت بر ضرورت و اولویّت این نوع از حجاب در میان مردان داشته باشد.
البته برای فهم بهتر این امر می‏توان از روان‏شناسی **** کمک گرفت. تحقیقات علمی در فیزیولوژی و روان‏شناسی در باب تفاوت‏های جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک‏های چشمی میل‏انگیز، حسّاس‏تر از زنان‏اند (حداد عادل، 1379، ص 63).
3. تعلّق گرفتن امر به مردن و زنان مشروط به شرط ایمان: یعنی اینکه لازمه ایمان مردان و زنان مؤمن پرهیز از چشم‏چرانی است؛ در حقیقت بخشی از ایمان افراد مؤمن در گرو پاک داشتن چشم‏شان از آلودگی‏ها، لـ*ـذت‏های حرام و آلودگی‏های بصری است.
امام رضا علیه‏السلام در پاسخ به یکی از پرسش‏های محمّد بن سنان نوشتند: «نگاه کردن به موی زنان شوهردار و دیگران به این علّت حرام شده است که باعث علاقه‌مند مردان شده و این علاقه‌مند به فساد و ارتکاب حرام و اعمال ناشایست می‏انجامد؛ همچنین است چیزهایی که [به لحاظ علاقه‌مند‏کنندگی] مانند مو باشد» (محمدی ری شهری، 1377، ج 13، ح 20271).
خداوند کریم در کلام جاوید خود می‏فرماید: «یعلم خائنة الاعین» (مؤمن: 19): خداوند به نگاه‏های خیانتکار و دزدانه آگاه است.
از امام کاظم علیه‏السلام درباره امین و قوی دانستن حضرت موسی علیه‏السلام توسط دختران شعیب، نقل شده است: شعیب علیه‏السلام به دخترش فرمود: دخترکم! نیرومند بودن او را از برداشتن تخته سنگ فهمیدی، اما از کجا دانستی که امین است؟ دختر شعیب گفت: پدر جان! من پیشاپیش او به راه افتادم، اما او گفت: دنبال من بیا و هر کجا که راه را اشتباه رفتم، مرا راهنمایی کن؛ زیرا ما قومی هستیم که به پشت سر زنان نگاه نمی‏کنیم (همان، ح 20287).
حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند: از نگاه بعد از نگاه بپرهیز؛ زیرا نگاه اول از آنِ توست و ناخواسته است، اما نگاه دوم به زیان توست و عمدی می‏باشد و نگاه سوم ویرانگر است (همان، ح 20290ـ20291). امام صادق علیه‏السلام نیز نگاه سوم را مایه هلاکت می‏داند (همان، ح 20292). ایشان می‏فرمایند: نگاه بعد از نگاه، بذر میل در دل می‏کارد و این خود برای به گنـ*ـاه کشاندن و به فتنه انداختن صاحبش کافی است (همان، ح 20295).
نگاه اول (نگاه آلی) عموما برای شناسایی است، در حالی که نگاه‏های بعدی (نگاه استقلالی) به تمنّای دل است و برای چشم افکندن به زیبایی‏ها و بهره بردن از آنها. چه بسیارند جنایات و فجایع خانوادگی و اجتماعی که در اثر نگاه‏های دوم و سوم رخ داده‏اند.
پیش از فتح طائف، فردی به نام هیت مخنّث برای مردم زنی زیبا از زنان طائف را وصف می‏کرد. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شنیدند و فرمود: «لقد غلغت النظر الیها یا عدوالله»: نظر خود را خیلی به او انداخته‏ای، ای دشمن خدا. سپس پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله او را تبعید نمودند (قرطبی، 1370، ج 12، ص 223). حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند: هر که چشم خود را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت چشم او را از آتش پر کند، مگر اینکه توبه کند و از عمل خود دست بردارد (محمدی ری‏شهری، 1377، ج 13، ح 20280).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نکته مهم آن است که پرهیز از نگاه به نامحرم و نگاه‏های حرام گرچه در لسان روایات بیشتر مربوط به مردان است (با توجه به روان‏شناسی نگاه در مرد) ولی همان‏گونه که در آیات شریفه نیز تصریح شد، پرهیز از نگاه خیانتکارانه و نگاه هـ*ـوس‏آلود به نامحرم (ریبه و میل‏انگیز) در مورد زنان نیز صدق می‏کند؛ از این رو حضرت ختمی مرتبت صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرمایند: خشم خداوند سخت است بر زن شوهرداری که چشم خود را از غیر شوهر خود یا از کسی که محرم او نیست پر کند (همان، ح 20281).
حضرت علی علیه‏السلام در وصف پرهیزگاران می‏فرمایند: ایشان کسانی‏اند که دیدگان خود را از آنچه خداوند بر آنان حرام فرموده فروبسته‏اند (همان، ح 20302). ایشان همچنین در وصف مشتاقان خدا می‏فرمایند: یاد روز رستاخیز دیدگانشان را از نگاه حرام و لذّت‏های این جهان فرومی‏نشاند و ترس از روز محشر اشک‏هایشان را جاری می‏سازد (همان، ح 20301).
آنچه به «غض بصر» کمک می‏کند، در نظر گرفتن قدرت خداوندی است که بر نهانی‏های انسان آگاه است و ادارک و مشاهده عظمت و جلال خداوند در دل، یاور انسان در حفظ چشم از نگاه به محرّمات الهی است (همان، ح 20300).
پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مژده فرموده‏اند که چشمان خود را (از حرام) فروبندید تا شگفتی‏ها ببینید (همان، ح 20262). در حقیقت بسته شدن چشم‏ها عامل بازدارنده خوب و توانمندی است برای تهذیب نفس و پاک کردن دل از خواهش‏های نفسانی (همان، ح 20260). فرد مؤمن با این کار دلش را آسوده می‏گرداند (همان، ح 20258) و خود را از نابودی حفظ می‏کند (همان، ح 20259)؛ زیرا بسا نگاهی که حسرتی طولانی به بار آورده است (همان، ح 20254 و 20257) و چه بسیار نهال هوسی که از نیم نگاهی کاشته شد (همان، ح 20255).
به گفته امیرالمؤمنین علیه‏السلام کسی که عنان چشم خود را رها کند، زندگی‏اش را به زحمت انداخته و کسی که نگاه‏هایش پیاپی باشد، حسرت‏های دایمی خواهد داشت (همان، ح 20251). چنین کسی اندوهش بسیار است؛ در واقع هر که چشم خود را رها کند، مرگ خود را فراخوانده است (همان، ح 20253). و این یعنی همان گرفتار شدن در انواع و اقسام فتنه‏ها و فسادها و جنایت‏هایی که در صفحه حوادث روزنامه‏ها و هفته‏ها پر است. چشم جلودار و بَلَد راه فتنه‏هاست (همان،ح 20239ـ20240). امام صادق علیه‏السلام نیز به نقل از حضرت عیسی علیه‏السلام می‏فرمایند: از نگاه کردن (به محرّمات) بپرهیزید؛ زیرا بذر میل در دل می‏افکند؛ چراکه این (نگاه) به تنهایی برای به فتنه و گنـ*ـاه انداختن صاحب نگاه کافی است (همان، ح 20249).
در بدن عضوی کم سپاس‏تر از چشم نیست. از این‏رو، امام متّقین می‏فرماید: خواهش آن را برآورده نسازید (یعنی به هر آنچه که چشم می‏خواهد، نگاه ندوزید) که شما را از یاد خدای باز می‏دارد (همان، ح 20246). چشم‏ها دام‏های شیطانند (همان، ح 20244)؛ چراکه می‏توانند انسان را از راه نگاه بی‏ایمان نمایند و از جاده عبودیت و صراط مستقیم به بیراهه ببرند. چه زیبا فرموده است امیرمؤمنان علیه‏السلام که هرگاه چشم میل‏بین باشد، دیده عاقبت‏بینی دل، کور می‏شود (همان، ح 20248) و این گونه نگاه‏هاست که کوری چشم بهتر از آن است (همان، ح 20247) و چه زیباست سخن حضرت یحیی علیه‏السلام که می‏فرماید: «مردن نزد من خوش‏تر از نگاهی است که ضروری نباشد» (همان، ح 20265).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
حجاب در گفتار
تبیین روشن وحی در باب نحوه سخن گفتن زن مؤمن با مردان، یکی از مهم‏ترین ابعاد حجاب قرآنی زنان است. حجاب در گفتار در آیات شریفه قرآن کریم مؤکدا در مورد نحوه گفتار زنان به نامحرم است؛ آنجا که می‏فرماید: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»(احزاب: 32): با خضوع در گفتار سخن نگویید که بیماردل طمع ورزد، بلکه شایسته و متعارف سخن گویید.
مخاطب نخست آیه شریفه، زنان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هستند و سپس تمام زنان مؤمن. آیه شامل یک فعل نهی و یک فعل امر می‏باشد و نهی، مقدّم بر امر قرار دارد؛ نهی از خضوع در کلام و امر به سخن معروف گفتن؛ یعنی معمولی و متعارف سخن گفتن؛ سخنی که شرع و عرف اسلامی (و نه هر عرفی) آن‏را پسندیده بداند و آن سخنی است که تنها مدلول و معنای کلام را برساند نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کند تا شنونده علاوه بر درک مدلول آن دچار ریبه نیز بشود. (طباطبائی، 1370، ج 16، ص 482). لغت شناسان خضوع در گفتار را به معنای نازک و نرم سخن گفتن می‏دانند که همان سخن گفتن با ناز و عشوه است و آن یک نوع تواضع در سخن است (قریشی، 1378، ج 2، ص 258). علّامه طباطبائی رحمه‏الله می‏گویند: معنای خضوع در کلام آن است که در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند تا دل او را دچار ریبه و خیال‏های شیطانی نموده، شهوتش را برانگیزند و در نتیجه، آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی ایمان است؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات حرام باز می‏دارد (طباطبائی، 1370، ج 16، ص 482). آنچه از سیره اهل بیت علیهم‏السلام و فتاوی مراجع عظام تقلید برمی‏آید این امر است که به نحو مسلّم شنیدن صدای زن نامحرم در صورتی که تلذّذ و ریبه در کار نباشد جایز است.
بنا به نظر شهید استاد مطّهری رحمه‏الله مسئله جواز استماع صدای زن جزء مسلّمات است و دلیل آن سیره قطعی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه اطهار علیهم‏السلام است و دلیل دیگر آن سیره قطعی و رایج میان مسلمانان می‏باشد. ایشان از مرحوم آیت‏الله سیّد محمّد کاظم طباطبایی یزدی در عروة‏الوثقی نقل می‏کنند که: «لا بأس صوت الاجنبیة مالم یکن تلذذ و لا ریبه من غیر فوق بین الاعمی و البصیر و إن کان الاحوط الترک فیغیر مقام الضرورة، و یحرم علیها اسماع الصوت الذی فیه تهییج للسامع بتحسینه و ترقیقه. قال تعالی: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»: شنیدن صدای زن در صورتی که تلذّذ و ریبه نباشد، جایز است، ولی در عین حال مادامی که ضرورتی نیست ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک کند و نیکو سازد، به طوری که علاقه‌مند‏آمیز باشد؛ چنان‏که خدای متعال در قرآن خطاب به زنان پیغمبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: در حرف زدن صدا را نازک و مهیّج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد» (مطهّری، 1353، ص 258ـ259).
علاوه بر این، استاد شهید استدلال دوم خود را بر اساس سیاق آیه این‏گونه اقامه می‏کند: مفهوم آیه مذکور این است که حرف زدنی که در آن کرشمه و ناز به کار نرود جایز است؛ یعنی خود این آیه دلیل بر جواز هم‏سخنی زن و مرد بیگانه (اجنبی) است؛ چراکه امر می‏فرماید: «قلن قَوْلاً مَّعْرُوفًا»: به نحو پسندیده و متعارف سخن بگویید (همان، ص 259)؛ البته تنها شهید اول است که در لمعه می‏فرماید: «و یحرم سماع صوت الاجنبیّه» و بعضی از فقهای معاصر (بنا به دلایل معتبر دیگر فقهی) احتمال داده‏اند خطا از نسخه‏نویسان رخ داده باشد و مثلاً «لا یَحْرُمُ» نوشته باشند.


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
علامه طباطبایی معتقدند: آیه مذکور در مجموعه آیاتی قرار دارد که به همسران رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مربوط است و به آنان تذکر می‏دهد که از دنیا و زینت آن جز عفاف و رزق کفاف بهره‏ای ندارند؛ البته این در صورتی است که بخواهند همسر او باشند، وگرنه مانند سایر مردم‏اند (طباطبائی، 1370، ج 16، ص 476)؛ به عبارت دیگر آیات شریفه حکم آزادی زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است در صرف نظر کردن از همسری ایشان و انتخاب دنیا و زینت آن و نتیجه و جزایش نیز آن است که حضرت ایشان را طلاق داده، از مال دنیا (مهریه و) بهره‏مندشان سازد و چنانچه به همسری ایشان باقی بمانند و آخرت را بر زندگی دنیا و زینت آن ترجیح دهند، نتیجه‏اش اجر عظیم نزد خداست، اما نه به‏طور مطلق، بلکه به شرطی که احساس و عمل صالح نیز بکنند؛ یعنی صرف همسری رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله کرامت ویژه نمی‏آورد، بلکه کرامت و احترام به شرط احسان و تقوا حاصل می‏شود؛ از این روست که در آیه شریفه می‏فرماید: «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ» این آیه برتری زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را بر سایر زنان، مشروط به تقوا می‏نماید.
علّامه طباطبایی رحمه‏الله در ذیل آیه شریفه می‏فرماید: با اینکه این امور بین زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و سایر زنان مشترک است، لکن در آیه شریفه برابری زنان پیامبر را با سایر زنان نفی نموده و آنگاه از پاره‏ای کارها نهی و به پاره‏ای کارها امر می‏کند؛ امر و نهی‏ای که متفرّع بر برابر نبودن آنان با سایر زنان است... پس، از اینجا می‏فهمیم که آوردن جمله «شما مثل سایر زنان نیستید» برای تأکید است و می‏خواهد این تکالیف را بر آنان تأکید کند؛ یعنی شما چون مثل دیگران نیستید واجب است در امتثال این تکالیف کوشش و رعایت بیشتری بکنید و در دین خدا بیشتر از سایر زنان احتیاط به خرج دهید (همان، ص 481ـ482)؛ در واقع این تکالیف منحصر به زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نبوده، بلکه از آنِ همه زنان با تقواست؛ یعنی همان شرطی که در آیه شریفه برای زنان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز قید شده است.
البته شارع مقدس با نهی زنان از خضوع در گفتار با نامحرم، آنان را به حصار امن تقوا دعوت نموده است تا خود و جامعه را از مصایب بی‏تقوایی و بی‏پروایی ایمن نگه دارند؛ چراکه نرم سخن گفتن زن، از بی‏حجابی و بدحجابی فیزیکی اغواکننده‏تر است و به همین دلیل، خداوند متعال همسران پیغمبر را به طریق اولی از آن نهی کرده است.
این دستور قرآنی در کنار سایر دستورات دین مبین اسلام در آداب سخن گفتن (دو همجنس و دو محرم) است و در تضاد با آنها نمی‏باشد؛ دستورات قرآن کریم مبتنی بر نیکو سخن گفتن با یکدیگر «وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً» (بقره: 83) و تأکید ضمنی بر آنکه نیکو سخن گفتن با یکدیگر راه را بر دشمن آشکار انسان (شیطان) می‏بندد است: «وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا» (اسرا: 53).
تأکید بر «قَوْلًا لَّیِّنًا» (طه: 44)، یعنی اینکه زبان نرم داشتن، آن‏گونه که امیرمؤمنان علیه‏السلام می‏فرمایند: «زبانت را به نرم‏گویی و سلام کردن به دیگران عادت ده تا دوستدارانت زیاد شوند و بدخواهانت اندک» (محمدی ری‏شهری، 1377، ج 11، ح 17957) و یا آنکه می‏فرمایند: «کسی که زبانش شیرین باشد، برادرانش زیاد شوند» (همان، ح 17958) و هرکه گفتارش حسَن و نیکو باشد پیروزی در برابر اوست» (همان، ح 17954). همه این دستورات برای پاک کردن زبان از نیش و کنایه و درشتی و ناسزاست؛ اما آنچه که در آیه شریفه از آن نهی شده کلامی است که علاوه بر معنای مدلول لفظ، لحن کلام نیز پیامی جداگانه (عشوه و کرشمه) برای مخاطب داشته باشد، آن‏هم پیام به بی‏تقوایی و لذّت‏جویی.


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نکته دقیق در آیه شریفه، آن است که اگر مردی دارای تقوای قلب باشد، حتی کلامی چنین آلوده به دعوت‏های باطل دلش را به هـ*ـوس نمی‏اندازد؛ چراکه آیه شریفه می‏فرماید: «فیطمع الذی فی قلبه مرض»؛ یعنی اگر زنی بی‏تقوایی کند و حجاب در گفتار را رعایت ننماید، تنها مردان بیماردل هستند که در دام شیطان می‏افتند و مردان باتقوا در قلعه ایمان در امانند.
در این مجال، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
1. تفاوت میان سماع، اسماع و استما. بر اساس قواعد دستوری زبان عرب، میان این سه اصطلاح تفاوت است. «سماع» به معنای شنیدن است حتی بدون قصد. «اسماع» به معنای شنوانیدن است؛ یعنی به گوش دیگری رسانیدن؛ و «استماع» به معنای گوش دادن با قصد و اراده است؛ یعنی طلب شنیدن.
با توجه به معیار اصلی در حیطه مباهات روابط بین زن و مرد نامحرم، می‏توان فروعات احکام و حدود را به دقت به‏دست آورد. اصل تحریمی در این امر حاکم بر روابط لذّت **** و احتمال چنین لذّتی است (لذّت و ریبه). حال چنانچه در حیطه گفتن و شنیدن حلال نیز لذّت و ریبه پا به میان بگذارد آن امر حلال نیز حرام می‏شود؛ البته در صورتی‏که به قصد و اراده باشد؛ مثلاً شنیدن صدای زن نامحرم که به نحو متعارف و بدون خضوع در گفتار است به‏طور مطلق جایز است و حتی اگر صدای زن با ناز و کرشمه باشد و بدون خواست و اراده مرد نامحرم (شنونده) به گوش او برسد، حرام نیست؛ ولی شنوانیدن یا به گوش رساندن (اسماع) صدای نرم و نازک زنانه به گوش مرد نامحرم حرام خواهد بود، همان‏گونه که گوش دادن با قصد و اراده (استماع و نه سماع) مرد نامحرم نسبت به صدای زن که با عشوه سخن می‏گوید نیز حرام است.
در حقیقت، حجاب در گفتار به نحو مؤکّد مخصوص زنان است. زن بر اساس نوع خلقتش از نظر فیزیولوژیک و روحی قابلیت آن را دارد که با آهنگ کلام خود دل مردان نامحرم را به زنانگی جلب نماید؛ البته این توانمندی، آیه و نشانه خداوند است که زنان را انحصارا واجد چنین شاخصه‏ای نموده است؛ یعنی همان گونه که جسم زن لطافت‏ها وظرافت‏های خاصی را داراست، کلام او نیز می‏تواند دارای ظرافت‏های ویژه‏ای در لحن و گفتار شود؛ از این رو است که خداوند متعال زنان مؤمن را به تقوای در گفتار امر می‏فرماید و آنان را از بی‏پروایی در این زمینه بر حذر می‏دارد و به همین سبب امیرمؤمنان علیه‏السلام می‏فرماید: هم‏سخن شدن با زنان، به بلا می‏کشاند و دل‏ها را منحرف می‏سازد (همان، ج 10، ح 16993).
به‏طور طبیعی صدای زنان زیر و صدای مردان بم است؛ از آن‏رو که صدای زیر قابلیت‏های ویژه‏ای را داراست، با سودجویی از چنین خصیصه‏ای تجارت موسیقی‏های مبتذل زنانه در دنیای هـ*ـوس‏مدار، بازار گرم و بلکه داغی را به‏دست آورده است. همواره آوازه‏خوانان زن در مجالس لهو و لعب و عیش و عشرت بیش از آوازه‏خوانان مرد محل توجه بوده‏اند. مجموعه کتب «الاغانی اصفهانی» شاهد محکمی بر این مدعا است. امروزه نیز که با استفاده از فنّاوری و ابزار صوتی و تصویری و دیجیتالی، «لهوالحدیث» و صدای شیطان در نغمات مبتذل به سرعت و کثرت منتشر می‏شود، همواره ترانه‏خوانان زن بر مردان اولویت و ترجیح دارند و این همه می‏تواند بر پتانسیل بالای مفسده‏انگیز بودن صدای زیبای زنانه تأکید نماید و دلیلی واضح باشد (و نه دلیل براینکه صدای زن به خودی خود مفسده‏انگیز تلقّی شود).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
خودی خود مفسده‏انگیز تلقّی شود).
2. امر صریح خداوند کریم بر سخن «معروف» گفتن. سخن معروف بر اساس لغت و اصطلاح به معانی متعددی می‏تواند دلالت کند که این معانی با یکدیگر قابل جمعند: الف. سخن پسندیده و نیکو؛ مانند قول حسن؛ ب. سخن متعارف؛ یعنی آنچه مورد پذیرش عرف جامعه مؤمنان است؛ ج. سخن معمولی؛ یعنی مجموع الفاظی که به سهولت مدلول معنایی خود را به مخاطب می‏رساند بدون آنکه پیام جنبی دیگری (دعوت به زیبایی زنانه) توسط نحوه ادا نمودن کلمات (لحن) به مخاطب القا شود (آن‏گونه که مردم معمولاً با یکدیگر سخن می‏گویند)؛ در حقیقت قول معروف، «الفاظی پاک است با معنایی پاک و لحنی پاک که حتی طمع مخاطب ناپاک و بیماردل را نیز برجای خود می‏نشاند». دستور قرآن کریم برای حجاب در گفتار تأکیدی است بر ساختن قلعه‏ای از کلامی محکم و متین که بیماردلان را می‏تاراند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا» (احزاب: 70).
4. حجاب در رفتار
مقصود از حجاب در رفتار اعمال و افعالی است که به‏واسطه اعضا و جوارح پدید می‏آیند؛ البته ما به دلیل تأکید ویژه قرآن کریم بر حجاب در نگاه و حجاب در گفتار، این دو بخش را از حجاب در رفتار تفکیک نمودیم تا برجسته و ویژه بودن آنها را بهتر نشان دهیم.
آنچه به حجاب در رفتار تعلّق می‏گیرد، مجموع چند امر و چند نهی الهی است:
الف. آشکار ساختن زینت‏های پنهان: خداوند در سوره مبارکه نور آیه 31 می‏فرماید: «وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ»: به زنان مؤمن بگو آن‏گونه بر زمین پای نزنند که خلخال و زینت پنهان پاهایشان معلوم شود.
امکان دارد زن مؤمنی تمام دستورات شرعی را در باب پوشش فیزیکی بدن رعایت نموده باشد، ولی نوع رفتار وی به گونه‏ای باشد که حدود حجاب را در رفتارش رعایت ننماید و این امر یا به دلیل جهل به اوامر الهی و حدود و ابعاد حجاب است و با به دلیل سهل‏انگاری و مسامحه در رعایت همه جانبه حجاب. دلیل دیگر می‏تواند کافی قلمداد نمودن پوشش فیزیکی باشد. بسنده کردن به پوشش ظاهری و فیزیکی منشأ بسیاری از رفتارهای متعارض یا حجاب قرآنی است.
نهی مذکور در آیه شریفه مرتبط با بحث زینت در حجاب فیزیکی است و از به جلوه درآوردن و اظهار زینت‏های پنهان زنانه سخن می‏گوید. اظهار نمودن بدون ظاهر نمودن، یعنی سهل‏انگاری یا مکر زنانه در جلوه‏گری و خودنمایی.
خداوند متعال در آیه شریفه از نحوه خاصی از راه رفتن نهی نموده است؛ راه رفتنی که «دیگران» را به زینت‏های پنهانی زن آگاه می‏کند. به نظر برخی از مفسّران، آن زینتی که مورد نهی خداوند متعال قرار گرفته است، نمونه شایع زینت زنان در صدر اسلام است؛ یعنی خلخال؛ زینتی که مانند دستبند همراه زنگوله‏های کوچک به پا بسته می‏شد که با محکم بر زمین گذاشتن پا صدای آن آشکار می‏گردید. صاحب مجمع البیان به نقل از ابن‏عباس می‏گوید: نهی مذکور نهی از شنیدن صدای خلخال یا آشکار شدن آن بوده است (طبرسی، 1380، ج 7، ص 138).
استاد مطهری رحمه‏الله در ذیل آیه شریفه چنین می‏گوید: زنان عرب معمولاً خلخال به پا می‏کردند و برای آنکه بفهمانند خلخال قیمتی به پا دارند پای خود را محکم بر زمین می‏کوفتند. از این دستور می‏توان فهمید که آنچه موجب جلب توجه مردان می‏گردد، مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایش‏های جالب نظر در چهره (زینت‏های پنهان و آشکار) ممنوع است و به‏طور کلی زن در معاشرت نباید کاری بکند که موجب علاقه‌مند و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم گردد (مطهّری، 1353، ص 161ـ162).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
برخی دیگر از صاحب‏نظران در مقوله حجاب معتقدند: آنچه که در این بخش از آیه شریفه از آن نهی شده است، آشکار شدن هر گونه زینت و زیبایی‏های زنانه است که پنهان است و باید پوشیده بماند و این اعم از صدای النگو و صدای پاشنه کفش است که موجب جلب توجه نامحرم به خود زن یا پای زن می‏شود. از سوی دیگر، زینت پنهان می‏تواند پوشیدن لباس‏ها و زینت‏های خاصی در زیر چادر باشد که با اندک کنار رفتن چادر، آن زینت‏ها آشکار شده و ناقض حجاب می‏گردد؛ با تأکید بر اینکه در خارج از منزل موقعیت‏هایی پیش می‏آید که خانم‏ها قادر به کنترل دقیق چادر (نیم‏دایره) خود نیستند؛ مثلاً به هنگام وزش باد، موقع خرید، به دست گرفتن وسیله‏ای، بـ*ـغل گرفتن کودک، سوار شدن به اتومبیل، زمین خوردن و مانند آنها. در چنین شرایطی عموما خانم‏ها نمی‏توانند به‏خوبی چادر (نیم‏دایره) خود را نگه دارند و زینت‏های پنهان آنها آشکار می‏شود؛ از این‏رو باید در مورد نحوه پوشش در زیر چادر و زینت‏های پنهان در زیر چادر احتیاط‏های متعارف و عقلایی را مدّ نظر داشت تا موجب آشکار شدن زینت‏های پنهان خود نشوند (شجاعی، 1384، ص 171ـ172). برخی دیگر نیز معتقدند: پوشیدن کفش‏هایی که از جهت رنگ، مد و امثال آن زینت محسوب می‏شوند در برابر نامحرم حرام است (اکبری، 1377، ص 33).
استعمال عطر: آنچه مسلّم است این است که عطر زدن برای خانم‏ها نه تنها اشکالی ندارد، بلکه استحباب نیز دارد. بر اساس روایات شریفه عطر زدن از سنّت‏ها و اخلاق انبیاست (محمدی ری شهری، 1377، ج 7، ح 11318ـ11320). بوی خوش، قلب را تقویت می‏کند و حضرت ختمی مرتبت صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای عطر بیشتر از غذا خرج می‏نمودند (همان، ح 11321). ایشان به کسی که می‏خواست استفاده از عطر را کنار بگذارد، فرمودند: عطر را کنار مگذار؛ زیرا فرشتگان بوی خوش مؤمن را می‏بویند؛ بنابراین (حداقل) در روزهای جمعه از بوی خوش استفاده کنید (همان، ح 11328). انس بن مالک می‏گوید: هرگاه عطری به رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله داده می‏شد آن را رد نمی‏کردند (همان، ح 11329).
اما آنچه که زنان مؤمن و مسلمان باید بدان اهتمام داشته باشند، این است که نامحرم بوی عطر آنان را استشمام نکند. آنچه که از آن نهی شده این است که زن هنگام بیرون رفتن از منزل و یا موقعی که با نامحرم در تماس است، طوری عطر بزند که بوی آن به مشام نامحرم نرسد. حضرت رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در این زمینه فرموده‏اند: هر زنی که به خود عطر بزند و از خانه‏اش خارج شود تا وقتی که به خانه‏اش برگردد لعنت و نفرین می‏شود (شجاعی، 1384، ص 173) و در جای دیگر می‏فرمایند: هر زنی که به خود عطر زند و از کنار عدّه‏ای (مرد) بگذرد تا بویش به مشام آنها برسد، زناکار است (محمدی ری‏شهری، 1377، ج 7، ح 11334). این کلام حضرت نه در مقام تشبیه و تمثیل که در بیان واقعیت‏های مجهول و پنهان زندگی بشر است که یا عموما مردم از آن بی‏خبرند و یا خود را به بی‏خبری و تجاهل می‏زنند.
این نهی تا بدان‏جا مهم و لازم الاجراست که علی‏رغم ثواب هفتاد برابری نماز با استعمال بوی عطر، حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نهی می‏نمایند از اینکه زنان در نماز جمعه و جماعات از عطریات استفاده نمایند (همان، ح 11335).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه این موارد یا بسیاری از آنها ناظر به مصادیقی است که در دوره صدر اسلام به صورت جامد یا مایع به عنوان بوی خوش به‏کار می‏رفته است، در حالی که در زمان حاضر آنچه بیشتر مورد استفاده عموم اعم از زنان و مردان و جوانان قرار می‏گیرد، انواع افشانه(اسپری)های معطر و خوشبوکننده است؛ افشانه‏های حالت‏دهنده مو، ضد عرق، خوشبو کننده بدن و... که قابلیّت پخش شدن بوی خوش آنها در فضا بیشتر از عطریات است.
اگر به موارد ذکر شده، صنعت و عطرسازی مدرن را بیفزاییم و بیماری‏های قرن بیستم و بیست و یکم میلادی را نیز به آن اضافه کنیم، حاصل جمع آن چیزی جز ویرانگری‏های پیدا و پنهان نخواهد بود که از آن جمله است عطرهای سکسولیته که اختصاصا برای علاقه‌مند ساخته و استفاده می‏شود.
ب. آرام گرفتن در خانه: در آیه شریفه 33 سوره احزاب به زنان با تقوای پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله امر می‏شود که در خانه‏های خود قرار آرام گیرند. این فعل امر نیز همانند سایر امرهای دیگر آیات شریفه حجاب جزء دستورات اختصاصی به زنان پیامبر نیست (مانند اقامه نماز، دادن زکات و اطاعت خدا و رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ). علّامه طباطبایی رحمه‏الله در این زمینه می‏فرماید: کلمه «قَرْن» امر از ماده قرء است که به معنای پا برجا شدن است و ممکن است از مادّه قارَ یقارُ به معنای اجتماع و کنایه از ثابت ماندن در خانه‏ها باشد (طباطبایی، 1370، ج 16، ص 483).
در آیه شریفه به خانه‏نشینی زنان با تقوا دستور داده شده است؛ در حقیقت، آنچه از سیره رسول‏الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ائمه طاهرین علیه‏السلام برمی‏آید محبوس بودن زن در خانه نیست؛ چراکه بر اساس آیات سوره نساء حبس زن در خانه نوعی مجازات بوده که در اسلام به‏طور موقت برای زنان بد*کاره مقرّر شده بود: «وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّیَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً» (نساء: 15): و زنانی از شما که مرتکب زنا می‏شوند، چهار شاهد بر آنان بگیرید. اگر چهار شاهد شهادت دادند (به ترتیبی که به تفصیل در سنت بیان شده و فقه متصدی آن است)، آنان را در خانه حبس کنید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا راه دیگری بر ایشان معین کند.
مفسّران می‏گویند: مقصود از راه دیگر اشاره بدین است که این حکم موقت است و در آینده حکم دیگری برای آنان خواهد آمد. آیه دوم از سوره نور که حکم زانی و زانیه را بیان کرده است، همان است که این آیه با اشاره آن را وعده داده است (مطهّری، 1353، ص 140ـ141).


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
بر اساس مستندات تاریخی و تبیین صاحب‏نظران و اندیشمندان منصف، از جمله استاد مطهّری رحمه‏الله ، سنّت جاری مسلمانان از زمان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‏شدند، ولی همواره اصل حریم رعایت شده است.
علی‏رغم روایات بسیاری که دلالت بر منع یا کراهت حضور زنان مسلمان در مجالس و مجامع عمومی می‏نماید، اما صاحب بصائرالشّیعه که خود محدّث معتبر و متبحّری است، می‏گوید: «از مجموع روایات استفاده می‏شود که برای زنان رواست که برای مجالس عزا یا برای انجام حقوق مردم یا تشییع جنازه بیرون روند و در این مجامع شرکت کنند، همچنان که حضرت فاطمه علیهاالسلام و همچنین زنان ائمه اطهار علیهم‏السلام در مانند این موارد شرکت می‏کردند» (همان، ص 227).
با توجه به مطالب پیشین باید توجه داشت که مقصود از آرام گرفتن زنان در خانه‏ها امر ویژه‏ای است نه امر دایمی، آنچنان که ادامه آیه شریفه با نهی خاص خود این امر را به‏وضوح بیشتری می‏رساند.
ج. پرهیز از تبرّج جاهلی: «وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی» (احزاب: 33): و مانند جاهلیّت پیشین تبرّج نکنید. «برج» یعنی آشکار شدن. صاحب مجمع البیان می‏گوید: تبرّج آن است که زن زیبایی‏های خود را اظهار کند. اصل آن به معنای ظهور است و به عبارتی دیگر، از آن جهت «برج» گویند که ظاهر و هویداست. زمخشری نیز در کشّاف می‏گوید: «بَدا و برز» به معنای ظهور، نظیر تبرّج‏اند. اشتقاق بروج از تبرّج است به جهت ظاهر بودن آنها. در اقرب الموارد گوید: «بَبَرَّجَت الْمرأة» یعنی زن زینت خود را برای نامحرم آشکار کرد. ابن اثیر نیز در نهایه همین قول را پذیرفته است. بر اساس نظرات تفسیری مذکور، معنای آیه شریفه این است که ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید مانند خودنمایی «جاهلیت اولی» (قریشی، 1378، ج 1، ص 174).
5. حجاب در قلب
به تصریح قرآن، خداوند نسبت به آنچه که در دل انسان‏ها می‏گذرد آگاه است؛ از آن رو که دل، کتابِ دیده است (محمدی ری‏شهری، 1377، ج 10، حدیث 16902) و قلب خزانه‏دار زبان (همان، ح 16903) و این دل است که شگفت‏انگیزترین عضو وجود انسان است (همان، ح 16912). حجاب قلبی مهم‏ترین و اساسی‏ترین بخش ناپیدای حجاب است.


رویکردى قرآنى به گونه ها و مدلهاى برتر و نازل حجاب

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا