- عضویت
- 31/3/22
- ارسال ها
- 1,106
- امتیاز واکنش
- 5,459
- امتیاز
- 283
- محل سکونت
- کنج اتاق:)
- زمان حضور
- 25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
واژه اسلام مصدر باب افعال از ماده «س- ل- م»[۱] به معنای صحت و عافیت و دوری از هرگونه عیب و نقص و فساد[۲][۳][۴] و در بابِ افعال به معانی زیر است: انقیاد، [۵][۶][۷] اطاعت کلی و بی قید و شرط و تسلیم محض بودن، [۸] اذعان به حکم الهی، اخلاص در عبادت[۹]این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی قرآن پیشینهای خاص در جاهلیت دارد این اصطلاح در آن دوران به طور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و عربها هنگامی فعل «اسْلَمَ» را بهکار میبردند که شخص از چیزی که برای او بسیار عزیز و گرانبها بود دست میکشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وا میگذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گرانبهاترین موجودی انسان است، در این حالت اسلام به معنای اطاعت کلی و بیقید و شرط و تسلیم محض بودن است.
برخی از اندیشمندان معتقدند ریشه «س ل م» در زبان عربی که واژهی اسلام از آن گرفته شده است دارای دو معنای صلح و تسلیم است. کسی که خویش را تسلیم خداوند میکند به صلح دست مییابد همچنین از دیدگاه اسلام انسان باید با استفاده از عقل – که میان مطلق و نسبی تشخیص میدهد- تسلیم اراده امر مطلق شود بنابراین اصطلاح مسلمان به معنای کسی است که با انتخاب خود پذیرفته است که ارادهاش را مطیع اراده الهی سازد[۱۰]
اسلام در اصطلاح به چهار معنا بکار میرود: [۱۱][۱۲]
۱. هر کسی که نوعی وحی الهی را میپذیرد به عامترین معنای کلمه مسلمان است، خواه یهودی، مسیحی و یا زرتشتی باشد. به عبارت دیگر مسلمان در معنای نخست انسانی است که با استفاده از عقل و اختیار خویش یک شریعت وحیانی را بپذیرد.
۲. مسلمان به معنای همه مخلوقات هستی است که شریعت و قوانین الهی را میپذیرند به این معنا که این مخلوقات تابع قوانینی تخلفناپذیرند که در اصطلاح قوانین طبیعت خوانده میشوند.
توضیح اینکه حضور حکمت و اراده الهی را که همه مخلوقات تابع آنند و در واقع جز انسان هیچ مخلوقی راهی جز تبعیت از آن ندارد مثلا سنگ هیچ اختیاری جز فرو افتادن ندارد بنابراین نیروی جاذبه یکی از جلوههای اراده الهی در مرتبه عالم مادی است که سنگ از آن تبعیت میکند بنابراین سنگ به این معنا مسلمان است.
هر چیزی در عالم به این معنا مسلمان به معنای واقعی کلمه است به جز انسان که به دلیل اختیاری که به امانت به او داده شده است میتواند از تسلیم شدن به اراده خداوند سر باز بزند. گرگ همیشه گرگ، عقاب همواره عقاب و کرم همواره کرم است. تنها انسان است که میتواند بسان گرگ درندهخو، همانند عقاب با عظمت و یا بسان کرم خاکی پست و حقیر باشد.
۳. مسلمان یک معنای والا نیز دارد که این معنا درباره اولیاء اطلاق میشود. همه موجودات به یک معنا به وجود خویش علم دارند و تنها انسان است که نسبت به علم خویش آگاه است و علم آگاهانه به وجود خویش دارد. ولیّ بسان طبیعت است از آن حیث که لحظه لحظه زندگیاش مطابق با اراده الهی، آگاهانه و فعالانه است در حالیکه مشارکت طبیعت در اراده الهی منفعلانه است. بر این اساس ولیّ همان همتای آگاهانه، فعالانه و عقلی مسلمان به معنای دوم، یعنی طبیعت است. او همانند طبیعیت همه لحظات زندگیاش را بر طبق نامـ*ـوس و قوانین الهی به سر میبرد اما آگاهانه و به اختیار خویش چنین میکند بنابراین او حافظ طبیعت و همتای معنوی آن است.
۴. به معنایی خاصتر اسلام آخرین شریعت الهی است که در حدود چهارده قرن پیش بـ*ـو*سیله پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مردم ابلاغ شد.
پس اسلام واقعیتی کلی است که انسان و عالم محیط بر او را شامل میشود و در حاق ذات موجودات نهفته است.
علت نامگذاری شریعت خاتم به اسلام این است که در این دین بنده تسلیم اراده خدای سبحان است.[۱۳
برخی از اندیشمندان معتقدند ریشه «س ل م» در زبان عربی که واژهی اسلام از آن گرفته شده است دارای دو معنای صلح و تسلیم است. کسی که خویش را تسلیم خداوند میکند به صلح دست مییابد همچنین از دیدگاه اسلام انسان باید با استفاده از عقل – که میان مطلق و نسبی تشخیص میدهد- تسلیم اراده امر مطلق شود بنابراین اصطلاح مسلمان به معنای کسی است که با انتخاب خود پذیرفته است که ارادهاش را مطیع اراده الهی سازد[۱۰]
اسلام در اصطلاح به چهار معنا بکار میرود: [۱۱][۱۲]
۱. هر کسی که نوعی وحی الهی را میپذیرد به عامترین معنای کلمه مسلمان است، خواه یهودی، مسیحی و یا زرتشتی باشد. به عبارت دیگر مسلمان در معنای نخست انسانی است که با استفاده از عقل و اختیار خویش یک شریعت وحیانی را بپذیرد.
۲. مسلمان به معنای همه مخلوقات هستی است که شریعت و قوانین الهی را میپذیرند به این معنا که این مخلوقات تابع قوانینی تخلفناپذیرند که در اصطلاح قوانین طبیعت خوانده میشوند.
توضیح اینکه حضور حکمت و اراده الهی را که همه مخلوقات تابع آنند و در واقع جز انسان هیچ مخلوقی راهی جز تبعیت از آن ندارد مثلا سنگ هیچ اختیاری جز فرو افتادن ندارد بنابراین نیروی جاذبه یکی از جلوههای اراده الهی در مرتبه عالم مادی است که سنگ از آن تبعیت میکند بنابراین سنگ به این معنا مسلمان است.
هر چیزی در عالم به این معنا مسلمان به معنای واقعی کلمه است به جز انسان که به دلیل اختیاری که به امانت به او داده شده است میتواند از تسلیم شدن به اراده خداوند سر باز بزند. گرگ همیشه گرگ، عقاب همواره عقاب و کرم همواره کرم است. تنها انسان است که میتواند بسان گرگ درندهخو، همانند عقاب با عظمت و یا بسان کرم خاکی پست و حقیر باشد.
۳. مسلمان یک معنای والا نیز دارد که این معنا درباره اولیاء اطلاق میشود. همه موجودات به یک معنا به وجود خویش علم دارند و تنها انسان است که نسبت به علم خویش آگاه است و علم آگاهانه به وجود خویش دارد. ولیّ بسان طبیعت است از آن حیث که لحظه لحظه زندگیاش مطابق با اراده الهی، آگاهانه و فعالانه است در حالیکه مشارکت طبیعت در اراده الهی منفعلانه است. بر این اساس ولیّ همان همتای آگاهانه، فعالانه و عقلی مسلمان به معنای دوم، یعنی طبیعت است. او همانند طبیعیت همه لحظات زندگیاش را بر طبق نامـ*ـوس و قوانین الهی به سر میبرد اما آگاهانه و به اختیار خویش چنین میکند بنابراین او حافظ طبیعت و همتای معنوی آن است.
۴. به معنایی خاصتر اسلام آخرین شریعت الهی است که در حدود چهارده قرن پیش بـ*ـو*سیله پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مردم ابلاغ شد.
پس اسلام واقعیتی کلی است که انسان و عالم محیط بر او را شامل میشود و در حاق ذات موجودات نهفته است.
علت نامگذاری شریعت خاتم به اسلام این است که در این دین بنده تسلیم اراده خدای سبحان است.[۱۳
اسلام
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com