خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
حکومتی ایرانی بود که در سده‌های میانی هزارهٔ یکم پ.م.، از حدود ۶۷۸ پ.م. تا حدود ۵۴۹ پ.م. ابتدا صرفاً در ناحیه سکونت مادها در شمال غربی ایران و سپس بر بیشتر فلات ایران حکمرانی می‌کرد.
هرچند که دوران پادشاهی شاهان ماد و مدت پادشاهی آن‌ها و نیز ترتیب‌شان مورد مناقشه است، اما به‌گفتهٔ هرودوت، سلسلهٔ مادها شامل چهار شاه بود که به یک خانواده تعلق داشتند و به مدت ۱۵۰ سال فرمانروایی کردند و نام آن‌ها عبارت بود از دیاکو، فرورتیش، هووخشتره و ایشتوویگو. از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شده‌است. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کرده‌اند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سال‌نامه‌ها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شده‌است و با دیاکو که هرودوت ذکر کرده‌است، یکی دانسته می‌شود. از او در منابع آشوری به‌عنوان والی ماننا (šaknu) یاد شده‌است که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شده بود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پ.م. همراه با خانواده‌اش به سرزمین سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همان‌جا درگذشت.
به مادها در سال‌نامه‌های آشوری نو از سال ۸۳۶ پ.م. به بعد تا اواخر سوگند فئودالی اسرحدون (۶۷۲ پ. م) اشاره شده‌است، آن‌ها توسط شاهک‌نشین‌های کوچک اداره می‌شدند: پادشاهی مرکزی تأسیس نشده بود و اساس چیزهایی که بعداً به دیاکو، قاضی افسانه‌ای نسبت داده شد، هنوز وجود نداشت. هنگامی که امپراتوری آشور در سال ۶۱۲ پ.م. سقوط کرد، مادها نقش مهمی ایفا کردند. پایان حکومت مادها نیز با وجود افسانه‌هایی که در پیرامون کوروش وجود دارد، همچنان در تاریکی است.

واژه‌شناسی
نام ماد در یونانی به‌صورت Μῆδοι (میدیا)، در فارسی باستان (آوانگاری: Māda-) (مادَ)، در آشوری و اکدی به‌گونهٔ Mādāya (مادایَه) و در عبری به‌شکل מָדַי (مَدَی) آمده‌است. نخستین اشاره به مادها، در متون آشوری به سال ۸۳۴ پ.م. و به دورهٔ شلمنسر سوم بازمی‌گردد.
ریشهٔ نام ماد به زبان‌های ایرانی بازمی‌گردد و شاهد آن در زبان فارسی باستان "Māda-" است که در حالت مفرد مذکر آمده‌است به‌عقیدهٔ دیاکونوف، معنای دقیقی از این واژه مستفاد نمی‌شود. اما وویچیخ اسکالموفسکی رابـ*ـطه‌ای میان این نام و واژهٔ "med)h)-" به‌معنای «مرکزی، واقع‌شده در وسط» در زبان نیاهندواروپایی را مطرح کرد و به "madhya-" در زبان‌های هندوآریایی و "maidiia-" در زبان نیاایرانی که هردوی آن‌ها یک معنا دارند ارجاع داد.

پیش‌زمینه
حدود سه-چهار سده پس از شروع زوال شهرهای عصر برنز در فلات ایران، مردمان ایرانی‌زبان به تدریج وارد این سرزمین شدند. قوم ماد بخشی از مردمانی بود که در مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، شرکت داشتند. این قوم، در روزگار خود به آریاییان مشهور بودند و یکی از قبایل آنان، آری زانتو نام داشت؛ نامی که به معنای دودمان آریاییان است. این شهرت در آن روزگار تنها به قوم ماد محدود نمی‌شد و پارس‌ها نیز آریا شناخته می‌شدند.
مطابق منابع کهن آشوری، یونانی و ایرانی در مجموع معلوم می‌گردد که شش طایفهٔ تشکیل‌دهندهٔ اتحاد مادها عبارت بودند از بـ*ـو*سی‌ها، ستروخاتی‌ها، بودی‌ها آریزانتایی‌ها و مغ‌ها و سرانجام پارتاکانی‌ها. مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادی‌های ساگارتی می‌زیسته‌اند که شکل بابلی-یونانی شدهٔ نام خود یعنی زاگرُس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران داده‌اند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس از جمله از منشأ همین طایفهٔ ساگارتی‌ها (زاکروتی، ساگرتی) است.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنچه از متون آشوری برمی‌آید، آن است که مادها از سدهٔ نهم تا هفتم پ.م. نتوانسته بودند چنان پیشرفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکندهٔ ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین‌های مادنشین نامید شده‌ باشند. پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلمرو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین‌های مادنشین. بعدها، در سده‌های نهم و هشتم پ.م.، قدرت مادها تا حدی زیادی افزایش یافت و نقش آن‌ها برجسته شد و سرانجام در سدهٔ هفتم پ.م.، سرتاسر غرب ایران و برخی از مناطق نزدیک آن به مادها تعلق یافت؛ بنابراین، مرزهای ماد در طول چند صدسال، به‌تدریج و رفته‌رفته تغییر کرد؛ با این حال، گسترهٔ جغرافیایی دقیق ماد ناشناخته باقی مانده‌است.


لشکرکشی‌های آشوری‌ها به سرزمین ماد
با آغاز سدهٔ نهم پ.م.، آشوری‌ها به‌طور منظم به مناطق شمال غرب ایران که در آن‌زمان ده‌ها شاهک‌نشین خُرد در آن‌جا وجود داشت یورش می‌بردند و به غارت می‌پرداختند. آشوری‌ها می‌توانستند از طریق دو مسیر به ماد دست یابند: از سوی شمال، از سوی گیزیل بوندا و ظاهراً در امتداد جادهٔ امروزی بیجار به همدان؛ از سوی شمال غرب از طریق مسو در کنار مرز غربی گیزیل بوندا یا از طریق کیشِسیم در امتداد جادهٔ سنندج به همدان. آشوری‌ها همیشه در امتداد راه کوهستانی جادهٔ بزرگ خراسان، از طریق خارخار، آرازیاش و بیت بارو که بخش شمالی الیپی را تشکیل می‌داد و سرانجام از طریق بیت همبان، از ماد به آشور بازمی‌گشتند. همهٔ این سرزمین‌ها در کوه‌های زاگرس، میان اسدآباد از سوی شرق، خارج از جلگهٔ همدان و درهٔ ماهی‌دشت از طرف غرب واقع شده‌بودند که درهٔ ماهی‌دشت جزو بیت همبان محسوب می‌شد. آشوری‌ها نه فقط از طریق ماد بلکه از سوی شمال، از طریق پرسوا و سرزمین‌های همسایه نیز به جادهٔ خراسان دسترسی داشتند. در این صورت، آشوری‌ها با عبور از کنار مسیر سنندج-بیستون یا پاوه-کرمانشاه، در سوی چپ نه‌تنها ماد، بلکه خارخار و کیشسیم قرار می‌گرفتند.

منبع‌شناسی
نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پ.م. بازمی‌گردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبه‌های آشوری آکنده از گزارش‌هایی دربارهٔ تاخت‌وتازهای سپاه آشور در سرزمین‌های مادنشین و گشوده شدن شاهک‌های مادی هستند. در متن‌های آشوری، برای نمونه در کتیبه‌های تیگلات-پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیله‌های مادی، از مادها همچون گروهی شناخته‌شده و نیرومند و با عنوان‌هایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده‌است.
از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شده‌است. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کرده‌اند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سال‌نامه‌ها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شده‌است و با دیاکو که هرودوت ذکر کرده‌است، یکی دانسته می‌شود. از او در منابع آشوری به‌عنوان والی ماننا یاد شده‌است که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شده‌بود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پ.م. همراه با خانواده‌اش به سرزمین سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همان‌جا درگذشت.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
منابع یونانی، به‌ویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارش‌هایی داده‌اند، اما این گزارش‌ها غالباً اندک و آمیخته به افسانه‌اند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخان بعدی نیز در آثارشان بازتاب داده‌اند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفته‌اند، مهم‌ترین آن‌ها هرودوت و کتزیاس هستند که نوشته‌های هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهش‌های نوین باستان‌شناسی هم در پاره‌ای از موارد، گفته‌های او را تأیید می‌کنند[۲۰]؛ اما نوشته‌های کتزیاس جنبهٔ داستان‌سرایی و تفریح‌انگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتزیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کرده‌اند، گفته‌های آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلاف‌ها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفته‌های کتزیاس نادرست است.
متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار می‌گیرند. این متون در دوره‌های تاریخی گوناگونی نوشته شده‌اند و به‌جز برخی از قسمت‌های کتاب‌های عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شده‌اند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شده‌اند. کتاب‌های پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً هم‌زمان بوده‌اند و در سدهٔ هفتم پ.م. می‌زیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح می‌دهند. ناحوم سقوط مصیبت‌بار نینوا را که در سال ۶۱۲ پ.م. توسط مادها و بابلی‌ها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پ.م. توسط مادها سخن می‌گوید. احتمالاً پیشگویی‌های هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دوره‌ای بوده‌اند که سرانجام مصیبت‌بار دولت آشور، آشکار به نظر می‌رسید.

جغرافیا
در پایان هزارهٔ دوم پ.م.، قبیله‌های مادی، استقرار در قلمروی غرب ایران که بعدها ماد نامیده شد را آغاز کردند؛ جایی که در آن زمان نشیمن‌گاه شاهک‌نشین‌های فراوان و گروه‌های قومی و زبانی گوناگونی مانند گوتی‌ها، لولوبی‌ها، کاسی‌ها و هوری‌ها بود. بعدها، در سده‌های نهم و هشتم پ.م.، قدرت مادها تا حدی زیادی افزایش یافت و نقش آن‌ها برجسته شد و سرانجام در سدهٔ هفتم پ.م.، سرتاسر غرب ایران و برخی از مناطق نزدیک آن به مادها تعلق یافت؛ بنابراین، مرزهای ماد در طول چند صد سال، به‌تدریج و رفته‌رفته تغییر کرد؛ با این حال، گسترهٔ جغرافیایی دقیق ماد برای ما ناشناخته باقی مانده‌است.
در دورهٔ نخستین، مرزهای غربی شاهک‌نشین‌های ماد که از یکدیگر مستقل بودند، از مرزهای غربی دشت همدان فراتر نمی‌رفتند. اطلاعات ما دربارهٔ حدود شمالی و شرقی ماد بسیار اندک است. با این حال، سرزمین اصلی ماد، آن‌گونه که آشوری‌ها از اواخر سدهٔ نهم پ.م. تا آغاز سدهٔ هفتم پ.م. آن را می‌شناختند، از سوی شمال به گیزیل بوندا محدود می‌شد که گیزیل بوندا در کوه‌های قافلان‌کوه در شمال دشت همدان قرار داشت؛ از سوی غرب و شمال غرب نیز محدودهٔ آن از دشت همدان فراتر نمی‌رفت و به کوه‌های زاگرس محدود می‌شد، به جز در جنوب غربی که مادها تا دره‌های زاگرس را در اختیار داشتند که این مرز در دامنهٔ کوه‌های گرین واقع شده بود و ماد را از الیپی، پادشاهی‌ای در نواحی پیشه‌کوه به سمت جنوب کرمانشاه، جدا می‌کرد. از سوی جنوب نیز مرز ماد به منطقهٔ ایلامی سیماشکی محدود می‌شد که امروزه با درهٔ خرم‌آباد تطبیق داده می‌شود.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نظر می‌رسد که قلمروی ماد از سوی شرق و جنوب شرقی به دشت کویر و سرزمین پَتوشَرا محدود بود؛ سرزمین پتوشرا چنان‌که توسط شاهان آشوری توصیف شده‌است، در حاشیهٔ کویر نمک (احتمالاً دشت کویر) واقع شده بود. رشته کوه نزدیک پتوشرا را آشوریان «بیکنی» می‌نامیدند و از آن با عنوان «رشته کوه لاجورد» یاد می‌کردند. پژوهشگران معمولاً آن را با کوه دماوند که در شمال شرق تهران قرار دارد، برابر می‌دانند. پتوشرا ظاهراً همان منطقه‌ای‌ست که در فارسی میانه به‌صورت پَدشخوار ذکر شده‌است، جایی که در سده‌های میانی استخراج لاجورد از آن گواهی شده‌است. لاجورد که به عنوان خراج به آشوری‌ها پرداخت می‌شد، «به واسطهٔ تجارت با مادی‌های مناطق شرقی به دست می‌آمد.» پتوشرا و کوه بیکنی، احتمالاً دوردست‌ترین قلمرو حکومت مادها بود که آشوری‌ها در طول بزرگ‌ترین توسعهٔ خویش در نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم پ.م. و دههٔ نخست سدهٔ هفتم پ.م.، به آن نفوذ کرده بودند. با این حال، لوییس لوین استدلال می‌کند که کوه بیکنی به احتمال زیاد می‌بایست با رشته‌کوه الوند تطبیق داده شود که در غرب همدان قرار دارد؛ این تطبیق توسط استوارت کلیفورد براون و تعدادی دیگر از پژوهشگران مورد قبول واقع شده‌است. اگر تطبیق بیکنی با رشته‌کوه الوند درست باشد، به این معناست که آشوری‌ها هرگز از این کوه‌ها عبور نکردند و همهٔ سرزمین‌های مادی که تسخیر کردند یا برایشان شناخته‌شده بود، در غرب همدان قرار داشت.

هگمتانه
هگمتانه، پایتخت پادشاهی ماد، پایتخت تابستانی هخامنشیان و ساتراپ‌نشین ایالت ماد از دوران هخامنشیان تا ساسانیان بود. دانشنامه ایرانیکا بنیانگذاری ماد را سال ۷۰۸ پ.م. به مرکزیت هگمتانه و توسط دیاکو ذکر می‌کند. نام این شهر در سنگ‌نوشتهٔ داریوش بزرگ در بیستون در زبان فارسی باستان «هَمگمَتانَ»، در ایلامی «اَگ-مَ-دَ-نَ» و در زبان اکدی «اَ-گَ-مَ-تَ-نُ» ثبت شده‌است. معمولاً چنین تفسیر می‌شود که این واژه از «هَنگمَتَ» به معنای «محل گردآمدن» مشتق شده‌است و نتیجه گرفته می‌شود که پیش از شکل‌گیری دولت ماد، نوعی گردهمایی مردمی در اینجا انجام می‌شد. هرودوت به یک گردهمایی مادها که در آن دیاکو به شاهی برگزیده شد، اشاره می‌کند ولی محل آن را مشخص نمی‌کند. واژهٔ ایلامی «هَل. مَتَ. نَ» به معنای «سرزمین مادها» احتمالاً نباید درست باشد چرا که شهر پایتخت مادها نمی‌توانست نامی ایلامی داشته باشد یا «سرزمین» نامیده شود. جرج کرزن، پیشنهاد کرده‌است که با توجه به اینکه در آن‌جا هفت شهر، هگمتانه نامیده می‌شوند و چهارتای آن‌ها در پارس قرار دارند، این نام در واقع برای پایتخت یا شهر شاهی تعیین شده بود. در منابع باستانی و دیگر منابع، برای هگمتانه نام‌های مختلفی ذکر شده‌است: در زبان یونانی «اِکباتانا، اِگباتانا»، در زبان لاتین «اکباتانا، اکباتانا، اکباتانیس پارتیوروم» در زبان آرامی «اَحمِتَ»، در زبان ارمنی «اَحمَتَن، هَمَتَن، اِکبَتَن» و در زبان فارسی میانه «هَمَدان».
بنا بر هر دو زمینهٔ تاریخی و باستان‌شناسی، تطبیق هگمتانه با همدان، قطعی است. با این حال، کمبود آثار باقی‌ماندهٔ قابل مشاهده از دوران پیش از اسلام در این منطقه، باعث شده که برخی از نخستین بازدیدکنندگان اروپایی، مکان‌های جایگزینی همچون شوش، کنگاور و تـ*ـخت سلیمان را برای هگمتانه پیشنهاد دهند.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
با توجه به موقعیت و منابع استراتژیک هگمتانه، این محوطه احتمالاً پیش از هزارهٔ یکم پ.م. اشغال شده بود، هرچند که شواهد تاریخی و باستان‌شناختی در این مورد وجود ندارد. بنا به گفتهٔ هرودوت، هگمتانه در اواخر سدهٔ هشتم پ.م. به عنوان پایتخت مادها توسط دیاکو برگزیده شد. هرودوت مجتمع شاهانه شامل قصر، خزانه‌داری و اقامت‌گاه نظامی که بر روی تپه‌ای ساخته شده بودند را توصیف می‌کند و می‌گوید که این مجتمع توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اِشراف داشت، ساخته شد. علی‌رغم دو سده درگیری در مناطق مادی مرکز زاگرس، آشوری‌ها هیچ‌گونه گزارش روشنی از هگمتانه ارائه نداده‌اند و ممکن است که آن‌ها هرگز در شرق الوند پیش‌روی نکرده باشند. سنت‌های قدیمی دیگری، منشأ شهر هگمتانه را به سمیرامیس افسانه‌ای یا به جمشید نسبت می‌دهند.

شاهان ماد
دیاکو یا دیااُکو بنیان‌گذار حکومت ماد بود. نام وی در منابع گوناگون، به صورت‌های مختلفی ذکر شده‌است؛ هرودوت نام وی را به صورت «دِیوکِس» نوشته، در متون آشوری Da-a-a-uk-ku و در عیلامی به صورت Da-a-(hi-)(ú-)uk-ka و Da-a-ya-u(k)-ka ضبط شده‌است. نام دیاکو برگرفته از واژهٔ ایرانی -Dahyu-ka است و اسم مصغر واژهٔ -dahyu به‌معنی سرزمین است.
هرودوت می‌گوید که دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کرده و بر این اساس دربارهٔ دوران حکومت وی گمانه‌زنی‌هایی شده‌است اما به نظر می‌رسد که گزارش هرودوت بر مبنای روایتی شفاهی باشد. پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیده‌اند که دیاکو مؤسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوری‌ها استقلال کسب کرده‌است. اما باید بر این نکته تأکید شود که گزارش هرودوت آمیزه‌ای از افسانه‌های یونانی و شرقی است و از نظر تاریخی قابل اطمینان نیست. همچنین فرض بر این است که پادشاه مادی که گزارش‌های هرودوت حول و حوش او می‌چرخد، همان دیاکو پدر فرورتیش باشد، در نتیجه ممکن نیست که تاریخ دقیق دورهٔ حکمرانی او را مشخص کرد اما می‌توان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پ.م. را در برمی‌گرفته‌است. ایگور دیاکونوف می‌گوید: «وضع دوران حکومت دیاکو در نوشته‌های هرودوت با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (۶۷۵–۷۴۵ پ.م.) رسم می‌کنند چُنان مغایرت دارد که برخی از مورخان گواهی هرودوت را رد کرده‌اند».
بر پایهٔ نوشته‌های هرودوت، دیاکو پدر فرورتیش بود که طرح و نقشهٔ ایجاد یک حکومت واحد ماد را در ذهن داشت؛ مادها در دهکده‌های خودمختار جداگانه یا در شهرهای کوچک زندگی می‌کردند. دیاکو در یک دورهٔ بی‌قانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بی‌طرف بدست آورد به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه می‌کردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواست‌های مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کناره‌گیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات به‌عنوان پادشاه برگزیدند. منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پ.م. از پادشاهی مستقل ماد یاد می‌کنند.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پس از به پادشاهی رسیدن، اولین اقدام دیاکو گماشتن نگهبانانی برای خود و نیز ساخت پایتخت بود. شهری که دیاکو برای این منظور برگزید در زبان فارسی باستان هگمتانه و به زیان یونانی «اکباتان» (Ἐκβάτανα یا Ἀγβάτανα) خوانده می‌شد که همدان امروزی دانسته می‌شود. هگمتانه به معنی «محل اجتماع» یا «شهری برای همه» است و اشاره‌ای است به گرد هم آمدن طوایف مادی که سابقاً متفرق بودند. او در اواخر قرن هشتم پ.م.، دستور داد تا یک دژ مستحکم بر روی تپه‌ای در این شهر ایجاد شود تا همهٔ امورات نظامی، دولتی و خزانه‌داری در آن انجام گیرد. هرودوت توضیح می‌دهد که این مجتمع پادشاهی، توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت، ساخته شد. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزیین شده بود، دیوار اول (بیرونی) سفید، دومین دیوار به رنگ سیاه، سومی به‌رنگ سرخ تند، چهارمین آبی، پنجمی سرخ باز، ششمین دیوار به‌رنگ مسی و هفتمین و درونی‌ترین دیوار نیز طلایی‌رنگ بود. این نوع رنگ‌آمیزی در بابل، نشانهٔ هفت پیکر آسمانی (خورشید-ماه-تیر-ناهید-بهرام-هرمز-کیوان) بودند ولی درِ هگمتانه، تقلیدی از بابل بود. قصر پادشاه به همراه گنجینه‌هایش هم در درون آخرین دیوار جای داشت.
سارگون دوم شاه آشور در سال ۷۱۵ پ.م.، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، اورارتو متحد شده‌است. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان، که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در آذربایجان و جنوب دریاچهٔ ارومیه سکونت می‌کردند، بار دیگر وارد ماد شد تا چنان‌که مدعی بود، به «هرج‌ومرج» آن‌جا پایان دهد. وی در آن‌جا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوری‌ها جانش را به او بخشید و در نبشته‌ای تشریفاتی در کاخ خود در خُرس‌آباد اعلام می‌کند: «دیاکو را به‌همراه قبیله‌اش به حماة تبعید کردم.»

فرورتیش
فرَوَرتیش (فارسی باستان: فْرَوَرتی، اوستایی: فْرَوَشی، یونانی: فرااُرتِس، بابلی: پَرومَرتیش، عیلامی پیرومَرتیش) دومین شاه ماد بود. به گفتهٔ هرودوت فرورتیش پسر دیاکو بود و قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد.
وی که به همراه دیاکو و خانواده‌اش به آشور تبعید شده بود، به احتمال قوی در خاک آشور تربیت شد. بعدها وی ارباب ده ایالت بیت کاری در ناحیهٔ همدان کنونی، به مرکزیت کار-کشی شد. گمان می‌رود آشوری‌ها خود از روی عمد وی را به این مقام منصوب کرده‌باشند تا اولاً وی را از جایی که نفوذ و ریشهٔ محلی داشته‌است دور کرده باشند، ثانیاً بر این باور بودند که فرورتیش که دست‌پرورده و دست‌نشاندهٔ خودشان است، مانند سایر پیشوایان، شاهکان و شاهان دست‌نشانده و در ادامه سـ*ـیاست‌هایی را دنبال خواهد کرد که به نفع آشوری‌ها باشد.
فرورتیش با آنکه سرنوشت اسارت پدرش دیاکو را دیده بود، همان راه پدرش را دنبال کرد و به آشور اعلان جنگ داد. برای این کار ابتدا پارس‌ها را تحت انقیاد خود درآورد و سپس با جلب یاری شاهک‌های پیشین‌ده دو ایالت مجاور خود قیامی را علیه آشور ترتیب داد. قیام به سرعت گسترش یافت و آشوری‌ها قست اعظم سرزمین ماد را که در تصرف خود داشتند، از دست دادند. در پی مذاکرات آشوری‌ها با سکاها، که متحد مادها در این قیام بودند و خروج آن‌ها از اتحاد با مادها به نفع آشوری‌ها، جریان قیام ناتمام ماند.
از آن تاریخ به بعد فرورتیش توانست مهم‌ترین نواحی ماد را از زیر یوغ آشور نجات دهد و در سه ایالت بیت کاری، مادای و ساپاردا دولت واحدی تأسیس و پادشاهی مستقل ماد را برپا کند.
در جریان یک کشمکش داخلی در آشور، فرورتیش فرصت را برای حملهٔ دوباره به آشور مناسب دید و بدین ترتیب در سال ۶۵۳ پ.م. مجدداً به آشور یورش برد ولی کشته شد. بدین ترتیب ۲۲ سال حکومت وی بر مادها پایان یافت. برخی از مورخان معتقدند علی‌رغم شکست فرورتیش از آشوری‌ها، این جنگ زمینه‌ساز نبردی شد که پسرش هووخشتره آن را تا سقوط دولت آشور در پیش گرفت. پس از فرورتیش، هووخشتره جانشین او شد و مدت ۴۰ سال حکومت کرد


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
هووخشتره
هووخشتره سومین و تواناترین شاه ماد و نخستین پادشاه در دوران باستان است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.
مرگ فرورتیش پدر هووخشتره و شکست مادی‌ها، منجر به استقرار فرمانروایی سکاها در ماد شد تا این‌که سرانجام هووخشتره توانست به ۲۸ سال فرمانروایی آن‌ها پایان دهد. وی مادیا پادشاه سکاها را به همراه سرکردگانش به مهمانی خواند، همه را سرخوش کرد و به قتل رسانید و بدین ترتیب غایلهٔ سکاها را پایان داد. چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر وی فراهم شد، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت.
هووخشتره، شکست پدرش فرورتیش را در برابر آشوری‌ها دیده بود و از آن درس عبرتی آموخته بود. او فهمید که برای مقابله در برابر آشوری‌ها، می‌بایست نیروی نظامی مجهزی تشکیل دهد؛ زیرا سربازان طوایفی که به همراه سرکردگان خود در هنگام جنگ به اردو می‌پیوستند، هرگز از عهدهٔ یک سپاه منظم بر نمی‌آیند. به همین خاطر ابتدا ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و به جای تقسیمات سابق عشیره‌ای، آن‌ها بر حسب نوع سلاح تقسیم‌بندی کرد و این خود استعداد جنگی آن‌ها را بسیار بالا برد. وی در این راه باقی‌ماندهٔ سکاها را هم به خدمت گرفت.
هووخشتره سپس با دولت بابل متحد شد و با نیروی نظامی خود به سوی آشور حرکت کرد. در سال ۶۱۴ پ.م. از کوه‌های زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادی‌های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت باستانی دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپَلَسَر در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ماد و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۲ پ.م. هووخشتره و نبوپلسر توانستند با حمله به نینوا پایتخت آشوری‌ها و فتح آن، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهند.
پس از فتوحات و پیروزی‌های فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان شد. وی با الیاتس شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمین‌های بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ بین مادها و لیدی‌ها سرانجام در سال ۵۸۵ پ.م. به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت. هووخشتره هم در همان سال یا سال بعد درگذشت. پس از هووخشتره پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال حکومت کرد.

ایشتوویگو
ایشتوویگو آخرین پادشاه ماد بود که از سال ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ.م. حکومت کرد. نام وی در منابع یونانی Astuágē و Astuígas یا Astuigâs ذکرشده و در منابع بابلی، Iš-tu-me-gu نوشته شده‌است. امروزه تصور رایج بر این است که این نام‌ها برگرفته از واژهٔ Ṛšti-vaiga در پارسی باستان به‌معنای «نیزه‌گردان» است. شکل رایج این نام در زبان یونانی، وضوحاً تصحیف از ریشهٔ پارسی آن است. این نام در زبان عیلامی، چند بار در لوحه‌های باروی تـ*ـخت جمشید به‌صورت Iš-ti-/Ir-iš-ti-man-ka نوشته شده‌است که وابسته بودن آن‌ها به نام آستیاگ، مورد مناقشه است.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
ایشتوویگو در کتب تاریخی به آستیاگ معروف است. او شوهر خواهر کرزوس بود. از ۳۵ سال حکومت ایشتوویگو اطلاعات زیادی در دست نیست. از اقدام‌های ایشتوویگو، لشکرکشی به قفقاز و جنگ با لیدیه بود که در نهایت موجب پیمان صلح او با پادشاه لیدیه و ازدواج او با آرینیس، خواهر کرزوس شد. منابع بابلی می‌گویند که ایشتوویگو به کوروش حمله کرد، ولی سپاهش بر او شورید و او را دستگیر کرده، به کوروش تحویل داد. بدین ترتیب حکومت ۱۲۸ ساله پادشاهی ماد پایان یافت و شاهنشاهی هخامنشی بنیان گذاشته شد. کوروش مادها را مغلوب کرد، اما به آن لباس پارسی پوشاند. به‌طوری‌که خیلی از مقامات مادی، در حکومت هخامنشی دارای جایگاه والایی بودند و ایالت ماد دومین ایالت هخامنشی پس از پارس بود. روایات مختلفی در مورد تبار کوروش و چگونگی جنگ او با ایشتوویگو توسط یونانی‌ها گفته شده که تماماً رنگ و بوی فولکلور می‌دهند. از نظر دانشمندان امروزی، هیچ رابـ*ـطهٔ خویشاوندی بین کوروش و ایشتوویگو وجود ندارد.
رویدادنامه نبونید از رویدادهای آغازین به تـ*ـخت نشستن نبونید در ۵۵۶ پ.م. شروع می‌شود و اندک زمانی پس از فتح بابل توسط هخامنشیان در ۵۳۹ پ.م. به پایان می‌رسد. حداقل بخشی از این رویدادنامه در دوران کوروش نگاشته شده‌است، چرا که لحنش نسبت به نبونید پرخاشگرانه می‌شود. این متن همچنین از جنگی میان ایشتوویگو، شاه ماد، و کوروش و تسخیر هگمتانه، پایتخت ماد توسط ارتش هخامنشی در ششمین سال تاج‌گذاری نبونید، یعنی ۵۵۰ پ.م. سخن به زبان می‌آورد (خط های۱–۴). نویسندهٔ سالنامه به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره می‌کند و می‌نویسد: «شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کوروش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».

فرهنگ و هنر
برای بررسی آثار مادها باید به سه سرزمین توجه کنیم: نزدیک جادهٔ قدیم خراسان که در عصر آهن از آن برای تجارت بین شرق و غرب به‌خوبی استفاده می‌شد، بین کرمانشاه و همدان امروزی، پایتخت ماد باستان؛ احتمالاً بخش اعظمی از شمال فلات مرکزی ایران نیز از آغاز به مادها تعلق داشت یا در طول حکومت آن‌ها به سرزمین‌های مادی تبدیل شد. این امر می‌تواند آثاری که از کاوش‌های گودین‌تپه در درهٔ کنگاور، نوشیجان در نزدیکی ملایر و شاید سیلک در نزدیکی کاشان و باباجان در شمال لرستان به‌دست آمده‌اند را شامل شود.
با این حال، هنر مادی موضوعی است که در حد حدس و گمان باقی مانده و حتی برخی از پژوهشگران وجود آن را رد می‌کنند. ظاهراً این وضعیت تا زمانی که کاخ‌های شاهانه در هگمتانه مورد کاوش و مطالعه قرار نگیرند، تغییری نخواهد کرد. اسکار وایت موسکارلا توجه کرده که «هیچ نمونه‌ای از هنر و آثار مکشوفهٔ مادی در کاوش‌های باستان‌شناسی شناخته نشده‌است». با این وجود، دیگر پژوهشگران عقیده دارند محوطه‌هایی مانند تپه نوشیجان و گودین‌تپه که در محدودهٔ تاریخی مادها قرار دارند و از نظر زمانی نیز به سدهٔ هشتم و هفتم پ.م. برمی‌گردند، مادی هستند. انتساب باباجان ۳ به مادها نامشخص است.
اگرچه تپه نوشیجان شهری مرکزی نبود، اما به گفتهٔ دیوید استروناخ، این شهر به پُلی مهم میان زنجیرهٔ شواهد و اسناد در مورد ترکیب و توسعهٔ معماری ماد و همچنین ترکیبی از فرهنگ مادی با فرهنگ دیگر تمدن‌های باستانی شرق تبدیل شد. در معماری تپه نوشیجان و گودین‌تپه می‌توان تأثیر و اقتباس مستقیم، هم در جزئیات و هم در شکل کلی معماری و طراحی بنا را از هنر آشوری و اورارتویی ردیابی کرد. برای نمونه، طرح دژها شبیه به نمونهٔ آشوری هستند و شیوه‌های احداث بنا مانند تونل‌های صخره‌ای، استفاده از پنجره‌های کور و مخازن آب نیز اورارتویی است. پیش از این، وجود تالار ستون‌دار در معماری شمال غرب ایران و اورارتو تأیید شده‌بود اما در تپه نوشیجان و گودین‌تپه، اتاق‌های کوچک‌تر مجاور سالن وجود ندارند.


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
معماری و سفال‌گری
این کاوش‌ها و چند بررسی محیطی دیگر، برخی از ویژگی‌های عمومی معماری و سفال‌گری در این منطقه را به ما نشان می‌دهند. تالارهای ستون‌دار گودین‌تپه، باباجان و نوشیجان پیوندی مهم میان معماری پیشامادی (حسنلو ۴) و نیا-هخامنشی برقرار می‌کنند؛ محراب و استحکامات نظامی پاسارگاد منحصر به‌فرد هستند ولی همچنین ممکن است معماری زاگرس در سومین مرحلهٔ عصر آهن نامیده شود، همان‌گونه که سنگ‌نگاره‌های سارگون دوم شاهدی بر آن است.
هرودوت توصیفی از کاخ دیاکو در هگمتانه ارائه می‌دهد که بنا به‌گفتهٔ او، این مجتمع پادشاهی توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت بر بلندای تپه‌ای ساخته شده‌بود. کاخ دیاکو و خزانهٔ شاهی در درونی‌ترین دایره قرار داشت. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزئین شده که دو دیوار درونی‌تر به‌ترتیب به رنگ‌های نقره‌ای و طلایی بودند. لازم است ذکر شود که در سدهٔ ششم پ.م.، آن‌گونه که سنگ‌نوشته‌های هخامنشیان بیان می‌کنند، زرگران مادی، دیوارهای کاخ شاهی پایتخت امپراتوری هخامنشیان در شوش را آراسته بودند.

نگارگری
دربارهٔ هنر تصویری، تاکنون هرچه کاوش باستان‌شناسی انجام شده، آثار به‌دست‌آمده از آن‌ها به‌طور شگفت‌انگیزی اندک، و کیفیت نسبتاً ناامیدکننده‌ای داشته‌اند. دو اثری که احتمالاً مهم‌ترین آثار در این زمینه‌اند را ارنست هرتسفلد در اواخر دههٔ ۱۹۲۰ میلادی در همدان پیدا کرد. نخستینِ آن‌ها فرمانی دربارهٔ خدمات یک تاجر آشوری است به شاه اَبدَدانَ، فرمانروایی کوچکی که در غرب پاسگاه‌های مرزی آشور واقع شده‌بود. این لوح برنزی شخص شاه را با لباسی شبیه به لباس بابلی‌ها در اواخر دورهٔ کاسی‌ها و به‌مانند اینکه گویندهٔ متن است نشان می‌دهد.
از دیگر شاخه‌های هنر ماد، تنها یکی از آن‌ها در خور ذکر است: ریچارد دیوید بارنت استدلال می‌کند که سبک موسوم به سکایی، از مراحل اولیهٔ همین سبک دقیق‌تر به نظر می‌رسد که تقریباً در همان زمان در جنوب روسیه، در شمال اورارتو و در گنجینهٔ زیویه وجود داشته‌اند. در نتیجه، معقول خواهد بود که آن را نیز بخشی از هنر معاصر ماد (اواخر سدهٔ هشتم و هفتم پ.م.) فرض کنیم، مخصوصاً از زمانی که همان شکل‌ها دقیقاً بر روی کالاهای مادی، خنجرها و کلنگ‌ها در دورهٔ هخامنشیان پیاده شدند. با این حال، تاکنون این نظریه نه اثبات‌شده و نه رد شده‌است.
به نظر می‌رسد که هنر تصویری مادها از نظر شیوه‌های نگارش و مُهرسازی، از بابلی‌ها، آشوری‌ها و عیلامی‌ها تأثیر گرفته‌باشد و شاید از نظر استفاده از «سبک حیوانی» از خاور نزدیک یا هرجایی که منشأ این سبک بود، به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفته‌بود


پادشاهی مادها

 

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نوشتار
پیش از قدرت‌گیری هخامنشیان تحت فرمان کوروش بزرگ، بدیهی است که ماد کانون توسعهٔ مادی و معنوی فرهنگ ایرانی بوده‌باشد. با این حال، تاکنون هیچ بایگانی‌ای از ماد پیدا نشده‌است و نمی‌دانیم که آیا مادها سیستم نوشتاری خاص خود را داشتند یا نه. تاکنون تنها یک کتیبه از دوران پیشاهخامنشی (لوحی برنزی) در قلمرو مادها کشف شده‌است. این لوح، کتیبه‌ای میخی است که احتمالاً در سدهٔ هشتم پ.م. به خط اکدی نوشته شده‌است اما در آن به نام‌های مادی اشاره نشده‌است. کتیبه‌ای میخی بر روی قطعه‌ای نقره‌ای در ماد، در تپه نوشیجان یافت شده‌است اما فقط پایان یک نشانه و آغاز علامت بعدی آن سالم مانده‌است. معلوم نیست که آیا مادها از سیستم نوشتاری اکدی استفاده می‌کردند یا نه. اما برخی از پژوهشگران تمایل دارند فرض کنند که خط میخی موسوم به پارسی باستان، در حقیقت خط میخی مادی بوده‌است که بعدها توسط پارس‌ها مورد استفاده قرار گرفت.[۱۷] یکی از پژوهشگرانی که معتقد است، دبیره میخی هخامنشی اصل و منشأ مادی دارد دیاکونوف است. او دلایل زیر را برای فرضیه خود ارائه می‌دهد:

۱) دبیره میخی هخامنشی در زمان کوروش بزرگ و اواسط سده ششم پ. م بسیار رایج بوده‌است؛ بنابراین این نکته نامحتمل است که شاهنشاهی بزرگ ماد کتابت نداشته و پارسیان خط داشته‌اند.
۲) دبیره میخی هخامنشی با دیگر دبیره‌های میخی تفاوت زیادی دارد، و با اینکه احتمالاً با خطوط میخی میان‌رودان منشأ مشترکی دارد ولی نمی‌توان آن را مأخوذ از آن‌ها شمرد؛ بنابراین چند حلقه فاصل برای ما مجهول است.
۳) ساختمان و سبک تحریر سنگ‌نوشته‌های هخامنشی (به‌ویژه تقسیم متن به چند بخش و آغاز کردن هر بخش با کلمات: 《فلان شاهنشاه چنین و چنان می‌گوید》) از بابل و ایلام گرفته نشده بلکه از اورارتو گرفته شده‌است و این خود می‌رساند که حلقه‌های فاصل اینجا هم وجود داشته‌اند؛ بنابراین ممکن این حلقه فاصل، مادها باشند.
۴) در زبان سنگ‌نوشته‌های هخامنشی، واژه‌های مادی‌منشأ فراوانی وجود دارد. برخی واژه‌ها هم در سنگ‌نوشته‌ها وجود دارد که منشأ آنها ممکن است مادی باشد اما پارسی بودن آن‌ها را هم نمی‌توان رد کرد؛ و احتمالاً تعداد واژه‌های مادی در زبان پارسی باستان، بیشتر بوده باشد.
با این‌حال خود دیاکونوف هم اعلام می‌دارد که این شواهد برای مادی منشأ بودن دبیره میخی هخامنشی کافی نیست و پژوهش‌های بیشتری مورد نیاز است. ولیکن مادها قطعاً دارای خط و کتابت بوده‌اند.

دربار و درباریان
داده‌های در دسترس دربارهٔ دربار مادها بسیار اندک‌اند و همهٔ آن‌ها نیز مورد اطمینان نیستند. بر اساس گزارش هرودوت دربارهٔ کودکی کوروش و بازی کردن او در نقش پادشاه، به‌نظر می‌رسد که دربار ماد شامل محافظان، پیام‌آوران، «چشمان شاه» (نوعی سازمان جاسوسی) و سازندگان بوده‌است. از این روی احتمالاً این بازی از روی دربار موجود الگوبرداری شده بود. هنگامی که این کودک به کوروش بزرگ (۳۰–۵۵۹ پ. م) تبدیل شد، احتمالاً همان شیوه‌ها و سازماندهی دربار ماد را ادامه داد، از جمله اَشکال آداب تشریفاتی و رسوم دیپلماتیکی که مادها نیز به نوبهٔ خود آن‌ها را از آشوری‌ها به ارث برده بودند؛ اگرچه هیچ اطلاعات صریح و روشنی در این زمینه وجود ندارد. به گفتهٔ کتزیاس، یکی از منصب‌های دربار ماد، سـ*ـاقی سلطنتی بود.


پادشاهی مادها

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا