M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
یکی از مهمترین مباحث معرفت شناسی «رابـ*ـطه انسان با جهان هستی» است؛ در این موضوع بحث میشود که انسان از کجا آمده و در کجا هست؟ جهان چگونه به وجود آمده است؟ انسان چگونه موجودی است؟ خیر و شرّ انسان در این جهان چیست؟ جایگاه و موقعیّت انسان در جهان آفرینش چیست؟ چه عواملی باعث سلامتی روح و جسم انسان است؟ و پرداختن به پرسشهایی از این دست و پاسخ از آنها؛ یعنی معرفت انسان به رابـ*ـطه خود با جهان را «خودآگاهی جهانی» مینامند. در این خودآگاهی، انسان کشف میکند که جزئی از یک «کلّ» است به نام جهان؛
[۱]
سخن امام علی (علیه السلام) ناظر به این نوع از خودآگاهی است که میفرماید:«خدای رحمت کند آنکه را که بداند از کجا آمده؟ در کجاست؟ و به کجا میرود؟».
[۲]
رابـ*ـطه انسان با جهان، موضوعی است گسترده که همه مسائل آن در این مقال نمیگنجد؛ ولی در اینجا، به آن بهطور فشردهدر مسائل زیر پرداخته میشود.
قبل از بیان رابـ*ـطه انسان با جهان، لازم است به یک مطلب کلی اشاره شود. و آن اینکه:رابـ*ـطه انسان با هر موجودی بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درک و فهمی نداشته باشد، هیچ گاه مایل به آن نخواهد شد و از او دوری خواهد گزید. بنابراین، همه موجودات درک و میلی فطری و طبیعی با جهان هستی دارند.
با نگرش به خلقت انسان و زندگی او، ناگزیر و ناچار بودن بشر از ارتباط با دنیای مادی، بلکه عجین بودن زندگی طبیعی با هستی انسان به گونهای که بدون آن، امکان خلقت و ادامه حیات برای بشریّت نیست، روشن میشود؛ چراکه وابستگی انسان به این جهان مادی یک واقعیت غیر قابل انکار بوده و یک امر بدیهی است و ساختمان وجودی و ادامه حیات و رشد او چنین اقتضایی دارد. بر این اساس، یک بُعد وجودی انسان عبارت از بُعد مادی و طبیعی او است. به لحاظ جبری بودن و اقتضایی بودن این پیوند و ارتباط، از آن سخن نمیگوییم؛ زیرا بحث از آن در محدوده علوم طبیعی و تجربی است. آنچه مورد نظر ما است، جنبه معرفتی و اخلاقی مسئله میباشد، و توجه به رابـ*ـطهای است که در حوزه اراده آگاهانه و اختیار انسان باشد. هر چند اصلِ این رابـ*ـطه، ضروری بوده و نمیتوان آنرا تغییر داد،ولی چگونگی رابـ*ـطه انسان با جهان و روش بهرهبرداری از نعمتهای آن در حیطه اختیار او است.
مکاتبی بوده و هستند که نسبت به جهان با دیده بدبینی مینگرند و نظام آفرینش آنرا کامل نمیپندارند. همچنین مکتبهایی بوده که آمدن انسان را به این جهان نتیجه یک اشتباه! و از نوع راه گمکردن! میدانند؛ انسان را موجودی صد در صد بیگانه با جهان میشمارند که هیچگونه پیوند و خویشاوندی با آن ندارد، و زندانی این جهان است، تمام سعی و تلاش خویش را باید صرف فرار از این زندان و بیرون آمدن از این چاه گرداند.بدیهی است هنگامی که رابـ*ـطه انسان با جهان دنیا و طبیعت؛ رابـ*ـطه زندانی و زندان و به چاه افتاده و چاه است، انسان نمیتواند هدفی جز خلاصی و رهایی داشته باشد.
[۳]
[۱]
سخن امام علی (علیه السلام) ناظر به این نوع از خودآگاهی است که میفرماید:«خدای رحمت کند آنکه را که بداند از کجا آمده؟ در کجاست؟ و به کجا میرود؟».
[۲]
رابـ*ـطه انسان با جهان، موضوعی است گسترده که همه مسائل آن در این مقال نمیگنجد؛ ولی در اینجا، به آن بهطور فشردهدر مسائل زیر پرداخته میشود.
قبل از بیان رابـ*ـطه انسان با جهان، لازم است به یک مطلب کلی اشاره شود. و آن اینکه:رابـ*ـطه انسان با هر موجودی بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درک و فهمی نداشته باشد، هیچ گاه مایل به آن نخواهد شد و از او دوری خواهد گزید. بنابراین، همه موجودات درک و میلی فطری و طبیعی با جهان هستی دارند.
با نگرش به خلقت انسان و زندگی او، ناگزیر و ناچار بودن بشر از ارتباط با دنیای مادی، بلکه عجین بودن زندگی طبیعی با هستی انسان به گونهای که بدون آن، امکان خلقت و ادامه حیات برای بشریّت نیست، روشن میشود؛ چراکه وابستگی انسان به این جهان مادی یک واقعیت غیر قابل انکار بوده و یک امر بدیهی است و ساختمان وجودی و ادامه حیات و رشد او چنین اقتضایی دارد. بر این اساس، یک بُعد وجودی انسان عبارت از بُعد مادی و طبیعی او است. به لحاظ جبری بودن و اقتضایی بودن این پیوند و ارتباط، از آن سخن نمیگوییم؛ زیرا بحث از آن در محدوده علوم طبیعی و تجربی است. آنچه مورد نظر ما است، جنبه معرفتی و اخلاقی مسئله میباشد، و توجه به رابـ*ـطهای است که در حوزه اراده آگاهانه و اختیار انسان باشد. هر چند اصلِ این رابـ*ـطه، ضروری بوده و نمیتوان آنرا تغییر داد،ولی چگونگی رابـ*ـطه انسان با جهان و روش بهرهبرداری از نعمتهای آن در حیطه اختیار او است.
مکاتبی بوده و هستند که نسبت به جهان با دیده بدبینی مینگرند و نظام آفرینش آنرا کامل نمیپندارند. همچنین مکتبهایی بوده که آمدن انسان را به این جهان نتیجه یک اشتباه! و از نوع راه گمکردن! میدانند؛ انسان را موجودی صد در صد بیگانه با جهان میشمارند که هیچگونه پیوند و خویشاوندی با آن ندارد، و زندانی این جهان است، تمام سعی و تلاش خویش را باید صرف فرار از این زندان و بیرون آمدن از این چاه گرداند.بدیهی است هنگامی که رابـ*ـطه انسان با جهان دنیا و طبیعت؛ رابـ*ـطه زندانی و زندان و به چاه افتاده و چاه است، انسان نمیتواند هدفی جز خلاصی و رهایی داشته باشد.
[۳]
رابـ*ـطه انسان و جهان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com