- عضویت
- 25/3/23
- ارسال ها
- 1,183
- امتیاز واکنش
- 3,115
- امتیاز
- 223
- محل سکونت
- دنیا خیالپردازی + Overthink
- زمان حضور
- 59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
دههها است که فیلمهای ابرقهرمانی در سینما و فرهنگ عامه نقشی اساسی ایفا میکنند. تا حدی به لطف موفقیت عظیم دنیای سینمایی مارول (MCU) و دنیای توسعهیافته دیسی (DCEU)، هر یک از فیلمهای این مجموعهها ماجرای شخصیتهای الهامبخشی را دنبال میکنند که از تواناییهای منحصربهفرد خود برای ایجاد تغییرات مثبت در دنیای داستانیشان بهره میبرند.
بوجود آمدن این تغییرات مثبت مستلزم آن است که قهرمانان در مقابل تبهکاران، ضدقهرمانان و در برخی موارد خودشان قرار بگیرند تا طرح فیلم به نتایج مورد نظر برسد. در حالی که این تلنگرها ایدههای تازه و مبتکرانهای را به ژانر اکشن آورده است، اما به شدت به کلیشههای تکراری بدل شدهاند که خستهکننده و قابل پیشبینیاند.
کلیشههای خاصی بین مقدمه و متن نهایی فیلمهای ابرقهرمانی قرار میگیرند. این کلیشهها الگوهای فرمولی هستند که به منظور تضمین صحنههای پرطرفدار، راضی کردن مخاطبان یا برانگیختن توجه عمومی به مسائل زندگی واقعی استفاده میشوند.
در ابتدا، این کلیشهها با افزودن پیچیدگی و عمق به فیلم به هدف خود رسیدند. با این حال، کار به افراط رسیده است. حالا آنها فاقد ماهیت هستند و حتی از ماهیت داستان کم میکنند. در این مطلب 15 کلیشه تکراری فیلمهای ابرقهرمانی را نام بردیم که نیاز به تغییرات خلاقانهتری از سوی نویسندگان دارند.
15. حضور افتخاری
علاوه بر اینکه فیلمهای ابرقهرمانی به خودی خود ماجراجوییهای مستقل و سرگرمکننده محسوب میشوند، بر کسی پوشیده نیست که در پانزده سال گذشته یا حتی بیشتر، این فیلمها به فرصتهایی برای خلق داستانهای بعد از خود کمک کردند.
به هر حال، امروزه تعداد کمی از فیلمهای ابرقهرمانی از دنیایی مستقل میآیند و در عوض، بخشی از یک جهان مشترک بزرگتر (یا حتی چندجهانی) از شخصیتهای الهام گرفته از کتابهای مصور را تشکیل میدهند.
با وجود شخصیتهای زیاد، فیلمسازان و تهیهکنندگان اغلب از این فرصت برای تبلیغ فیلمهای آینده یا گذشته با استفاده از نقشهای کوتاه در روایت فیلم استفاده میکنند.
گاهی اوقات یک فیلم کوتاه میتواند یک جهانسازی سرگرمکننده باشد، اما گاهی اوقات، حواس بیننده را پرت و سررشتهی داستان را گم میکند. بدترین نمونه اخیرا در فیلم «فلش» (The Flash) بود که خود را در مسیرش متوقف میکند تا جلوههای ویژه کامپیوتری ضعیف سوپرمن با بازی کریستوفر ریو، بتمن با بازی آدام وست و نیکلاس کیج را در نقش سوپرمن نشان دهد.
این اشارات هیچ معنایی برای شخصیتها ندارد و قرار است تنها تشویقهای حضار را به همراه داشته باشد. با این حال، قسمتهای با حضور افتخاری استن لی جای خود را دارند.
14. خلق یک شرور توسط قهرمان فیلم
شرورها در اشکال و اندازههای مختلف وجود دارند. گاهی با قهرمان ارتباط شخصی دارند و گاهی نه. با این حال، خیلی وقتها معلوم میشود که تبهکار فردی از گذشته قهرمان است و به نحوی توسط او مورد ظلم واقع شده است. شاید آنها یک هوادار وفادار بودند که توسط قهرمان نادیده گرفته شدند، یا شاید از بستگان یک تماشاگر بیگنـ*ـاه بودند که قهرمان تلاش کرد اما موفق به نجاتش نشد.
در هر صورت، آنها بزرگ میشوند تا از قهرمان رنجیده شوند و برای گرفتن انتقام به شرارت روی میآورند. در حالی که مطمئنا چند نمونه جالب از این کلیشه وجود دارد، اما این بخشی است که در طول سالها بارها استفاده شده است.
باید به هر شرور در مجموعه اصلی «مرد عنکبوتی» به کارگردانی سم ریمی نگاه کرد و دید که چگونه تمام آنها با پیتر پارکر ارتباط داشتند. تونی استارک در دنیای سینمایی مارول مسئول خلق آلدریچ کیلیان، اولتران، وولچر، میستریو و بسیاری دیگر است.
بوجود آمدن این تغییرات مثبت مستلزم آن است که قهرمانان در مقابل تبهکاران، ضدقهرمانان و در برخی موارد خودشان قرار بگیرند تا طرح فیلم به نتایج مورد نظر برسد. در حالی که این تلنگرها ایدههای تازه و مبتکرانهای را به ژانر اکشن آورده است، اما به شدت به کلیشههای تکراری بدل شدهاند که خستهکننده و قابل پیشبینیاند.
کلیشههای خاصی بین مقدمه و متن نهایی فیلمهای ابرقهرمانی قرار میگیرند. این کلیشهها الگوهای فرمولی هستند که به منظور تضمین صحنههای پرطرفدار، راضی کردن مخاطبان یا برانگیختن توجه عمومی به مسائل زندگی واقعی استفاده میشوند.
در ابتدا، این کلیشهها با افزودن پیچیدگی و عمق به فیلم به هدف خود رسیدند. با این حال، کار به افراط رسیده است. حالا آنها فاقد ماهیت هستند و حتی از ماهیت داستان کم میکنند. در این مطلب 15 کلیشه تکراری فیلمهای ابرقهرمانی را نام بردیم که نیاز به تغییرات خلاقانهتری از سوی نویسندگان دارند.
15. حضور افتخاری
علاوه بر اینکه فیلمهای ابرقهرمانی به خودی خود ماجراجوییهای مستقل و سرگرمکننده محسوب میشوند، بر کسی پوشیده نیست که در پانزده سال گذشته یا حتی بیشتر، این فیلمها به فرصتهایی برای خلق داستانهای بعد از خود کمک کردند.
به هر حال، امروزه تعداد کمی از فیلمهای ابرقهرمانی از دنیایی مستقل میآیند و در عوض، بخشی از یک جهان مشترک بزرگتر (یا حتی چندجهانی) از شخصیتهای الهام گرفته از کتابهای مصور را تشکیل میدهند.
با وجود شخصیتهای زیاد، فیلمسازان و تهیهکنندگان اغلب از این فرصت برای تبلیغ فیلمهای آینده یا گذشته با استفاده از نقشهای کوتاه در روایت فیلم استفاده میکنند.
گاهی اوقات یک فیلم کوتاه میتواند یک جهانسازی سرگرمکننده باشد، اما گاهی اوقات، حواس بیننده را پرت و سررشتهی داستان را گم میکند. بدترین نمونه اخیرا در فیلم «فلش» (The Flash) بود که خود را در مسیرش متوقف میکند تا جلوههای ویژه کامپیوتری ضعیف سوپرمن با بازی کریستوفر ریو، بتمن با بازی آدام وست و نیکلاس کیج را در نقش سوپرمن نشان دهد.
این اشارات هیچ معنایی برای شخصیتها ندارد و قرار است تنها تشویقهای حضار را به همراه داشته باشد. با این حال، قسمتهای با حضور افتخاری استن لی جای خود را دارند.
14. خلق یک شرور توسط قهرمان فیلم
شرورها در اشکال و اندازههای مختلف وجود دارند. گاهی با قهرمان ارتباط شخصی دارند و گاهی نه. با این حال، خیلی وقتها معلوم میشود که تبهکار فردی از گذشته قهرمان است و به نحوی توسط او مورد ظلم واقع شده است. شاید آنها یک هوادار وفادار بودند که توسط قهرمان نادیده گرفته شدند، یا شاید از بستگان یک تماشاگر بیگنـ*ـاه بودند که قهرمان تلاش کرد اما موفق به نجاتش نشد.
در هر صورت، آنها بزرگ میشوند تا از قهرمان رنجیده شوند و برای گرفتن انتقام به شرارت روی میآورند. در حالی که مطمئنا چند نمونه جالب از این کلیشه وجود دارد، اما این بخشی است که در طول سالها بارها استفاده شده است.
باید به هر شرور در مجموعه اصلی «مرد عنکبوتی» به کارگردانی سم ریمی نگاه کرد و دید که چگونه تمام آنها با پیتر پارکر ارتباط داشتند. تونی استارک در دنیای سینمایی مارول مسئول خلق آلدریچ کیلیان، اولتران، وولچر، میستریو و بسیاری دیگر است.
15 کلیشه تکراری و آزاردهنده فیلمهای ابرقهرمانی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com