خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,106
امتیاز واکنش
5,459
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
اسکندر مقدونی فرزند فیلیپ در نیمه دوم سده ی چهارم قبل از میلاد، توازن دنیای متمدن آن زمان را به کلی برهم زد. گسترده ی متصرفات وی سرزمین هایی چون مقدونیه، یونان، ایران، بین النهرین، مصر و نواحی غربی هند را شامل می شد.

پس از مرگ اسکندر به سال 323قبل از میلاد، از آن جایی که وی جانشینی نداشت، بین سرداران وی جنگ های هولناکی درگرفت که منجر به تقسیم متصرفات اسکندر به سه بخش گردید:

1- حکومت سلوکیان در ایران

2- حکومت بطالسه در مصر

3- حکومت مقدونیه در اروپا(1)

بدیهی است این دگرگونی عظیم در ساختار جوامع قادر بوده است هنر را به گونه ای نو در آورد. هنر در این دوران به جای نمایش خصوصیات بومی، هنری جهانی بود که نام "هلنی" (2) را به همراه داشت.

در زمان تسلط سلوکیان حتی پس از آن که اشکانیان بر جای آن ها نشستند، زبان و ادبیات و هنر یونانی در سراسر آسیای غربی اشاعه پیدا کرد. در این محیط برخی خدایان یونانی یه مجموعه ی ایزدان ایرانی افزوده شدند و در هنر ایران نوعی آمیختگی به وجود آمد. مثلا " زئوس" (3) در تقابل اهورامزدا و آپولون (4) با میترا و هرکول(5) با ورثرغنه.(6)

در دوره سلوکیان و نیز دوره پارتیان سه نوع نگرش نسبت به هنر وجود داشته است(7):

1- هنر یونانی یا هلنی

2- هنر یونانی- ایرانی

3- هنر خاص ایرانی


در زمان تسلط سلوکیان حتی پس از آن که اشکانیان بر جای آن ها نشستند، زبان و ادبیات و هنر یونانی در سراسر آسیای غربی اشاعه پیدا کرد. در این محیط برخی خدایان یونانی یه مجموعه ی ایزدان ایرانی افزوده شدند و در هنر ایران نوعی آمیختگی به وجود آمد
در واقع مهاجران یونانی و مقدونی فقط به آثاری با ویژگی های هلنی علاقه مند بودند و محتملا این آثار را از فراسوی مرزها وارد می کردند. از هنرهای خرد تنها اشیای مفرغی کوچک و برخی تکه های سفالینه که آراسته به برگ نخل هستند، سبک یونانی دارند. از این بین می توان به تکوک هایی اشاره کرد که به شیوه ی طبیعت گرایانه ی یونانیان تزیین شده اند.

به کارگیری رنگ های جالب، جذاب، زنده و متنوع ابتکار دیگری در هنر سفال سلوکیان است که هیچ گاه آنان این کار را از نظر دور نمی داشته اند.

از سوی دیگر ایرانیان " یونان دوست" که عمدتا ثروتمندان طبقه ی جامعه ی ایرانی را تشکیل می دادند، سلیقه ی خود را با طرز زندگی یونانیان منطبق می ساختند. هنرمندان نیز که برای آن ها کار می کردند تحت تاثیر نفوذ تمدن غربی قرار گرفتند. این افراد اشیایی را می ساختند که نه جنبه ی ایرانی داشت و نه جنبه ی یونانی. بدین صورت که شکل و صورت اثر حفظ شده بود، ولی روح نداشت.

هنر دوران سلوکی
در بسیاری از نقاط ایران، در میان هنرمندان هنر دوران هخامنشی نیز وجود داشت و به صورت هنری ملی و بومی به حیات خود ادامه می داد.

هنر نقاشی در دوره سلوکی استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است. هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت. درباره نقاشی های دیواری که بدون شک وجود داشتند، در دوره سلوکی چیزی نمی توانیم بگوییم زیرا چیزی به دست ما نرسیده است.

از آثار معماری این دوران نیز تعداد کمی ابنیه در ایران باقی مانده است که مشهورترین آنها عبارتند از:

- آتشکده نورآباد در همدان

- نقش برجسته - ضحاک

- پرستشگاه نهاوند

- پرستشگاه شمی در ایزه خوزستان

- معبد استخر

- پرستشگاه خورهه، در نزدیکی محلات

- کاخ هدیش در شوش

دو اثر مجسمه نیز از این دوران بدست آمده یکی پیکره باکوس خدای نوشیدنی یونانی و دیگری پیکره هرکول در بیستون کرمانشاه.


هنر در دوره سلوکی

 

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,106
امتیاز واکنش
5,459
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
ایرانیان " یونان دوست" که عمدتا ثروتمندان طبقه ی جامعه ی ایرانی را تشکیل می دادند، سلیقه ی خود را با طرز زندگی یونانیان منطبق می ساختند. هنرمندان نیز که برای آن ها کار می کردند تحت تاثیر نفوذ تمدن غربی قرار گرفتند. این افراد اشیایی را می ساختند که نه جنبه ی ایرانی داشت و نه جنبه ی یونانی. بدین صورت که شکل و صورت اثر حفظ شده بود، ولی روح نداشت.

هرچند که تمدن سلوکی، دوران کوتاهی دوام آورد ولی زمینه ساز هنر اشکانی در دروان پس از خود شد.

اسکندر مقدونی پس از پیروزی بر داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در جنگ گوگمل در ۳۳۱ پیش از میلا‌د توسط بسیاری از ایرانیان، پادشاه بزرگ خوانده شد. مردم بابل بر سر راه فاتح جوان گل ریختند، شوش نیز بی‌هیچ مقاومتی تسلیم شد. وی در پرسپولیس باید گنجینه‌های فراوانی یافته باشد اما در چهارمین ماه حضورش در آنجا سمبل شکوه و افتخار ایرانیان طعمه شعله‌های آتش شد.
کاوشگران این ناحیه علا‌وه بر آثار آتش‌سوزی، نشانه‌هایی مبنی بر غارت تـ*ـخت‌جمشید را نیز پیدا کردند. تاراج و تخریب تـ*ـخت جمشید با رضایت سپاهیان اسکندر انجام گرفت. حتی اگر او خواستار نابودی و ویرانی کامل تـ*ـخت‌جمشید نیز نبود کمبود آب در نواحی اطراف همراه با اشتعال قاب‌ها و سقف‌های چوبی و پرده‌های سنگین، خاموش کردن آتش را غیرممکن کرده بود.
پرسپولیس البته به علت اهمیت فراوانش برای هخامنشیان تنها بنایی بود که به‌دست اسکندر تخریب شد. اسکندر را می‌توان بنیانگذار شهرهای پهلو به پهلوی یونانی و پارسی دانست. طرح عظیم او برای اتحاد حکومتی یونان، مصر و آسیا در یک امپراتوری عظیم و گسترده و بنای یک اتحادیه حقیقی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از آسیا و اروپا با مرگ وی در ۳۲۳ پیش از میلا‌د در بابل نقش بر آب شد و همراه با او به زیر خاک رفت.
پس از جنگ‌های دیادوچی که به مرگ اسکندر منجر شد، کشورهای ایران، بین‌النهرین، شمال سوریه و بخش اعظم آسیای صغیر به زیر سلطه سلوکوس یکی از ژنرال‌های سابق اسکندر رفت و وی سـ*ـیاست اتحاد یونانی‌ها و پارسیان را دنبال نمود. وی با یک اشراف زاده ایرانی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پسری به نام آنتیوخوس بود که ظاهرا" دارای توانایی و استعداد فراوانی در فرماندهی نظامی بود و وی حاکمیت سلوکیان را که پدرش بنا نهاده بود یکپارچه و متحد کرد. حکومت وی تا نیمه قرن دوم پیش از میلا‌د در ایران و بین‌النهرین همچنان پابرجا بود.


هنر در دوره سلوکی

 

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,106
امتیاز واکنش
5,459
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
از این زمان به بعد سلوکیان تحت فشار فزاینده‌ای از سوی اقوام نیمه کوچ نشینی که بعدها پارتیان خوانده شدند و از سمت شمال شرق به داخل ایران نفوذ کردند قرار گرفتند. علا‌وه بر این، ساتراپ بلخ ایالتی که تقریبا" از نقطه‌نظر جغرافیایی افغانستان و ترکستان امروزی را دربر می‌گیرد در حدود نیمه قرن سوم پیش از میلا‌د مستقل و خودمختار شد. حکومت بلخ که در حقیقت مرکز اشاعه تاثیر و تاثرات هلنیستی بر نواحی و مناطق اطراف خود بود در قرن دوم پیش از میلا‌د با حمله بدویان سکایی و دیگر قبایل آسیای مرکزی از بین رفت. سلوکیان تنها در سوریه تا نیمه قرن اول پیش از میلا‌د قادر به تسلط بر آن ناحیه بودند.
مهم‌ترین جنبه حاکمیت سلوکیان در ایران زندگی شهری رشد یافته در شهرهای تازه تاسیس آنها بود. ظاهرا" سیستم ارتباطی هخامنشیان همچنان بر سر جای خود باقی ماند و سفر و تجارت از طریق جاده میان سلوکیه و تیگریس در بین‌النهرین و باکترا در بلخ بعدها با تاسیس شهرهای جدید در امتداد این جاده تسهیل گردید.
از طرف دیگر ظاهرا" تعداد سکونتگاه‌های عمده سلوکی بسیار‌اندک بودند با این وجود مرکزی باستانی چون شوش نقش خود را به عنوان یک پولیس در زمان سلوکیان ایفا می‌کرد. زبان یونانی به عنوان مهم‌ترین زبان رایج جایگزین آرامی شد و این زبان حتی در مجامعی که یونانیان اکثریتی نداشتند و ناشناخته بودند نیز به کار می‌رفت و استفاده می‌شد. اما زبان آرامی باید به طرق مختلف به حیات خود ادامه داده باشد چون زبان ایرانیان با حروف و نشانه‌های آرامی نوشته می‌شد. فرای معتقد است که این نکته را شاید باید اینگونه گفت که سلوکیان دیوان‌های آرامی هخامنشیان را همچنان حفظ کرده و نگاه داشتند. دیگر ویژگی‌ها و خصیصه‌های فرهنگی هم از دوره پیش از هلنیستیک تا اواخر در میانه‌های حاکمیت سلوکیان نجات یافتند و باقی ماندند در نگاه اول بیگانه و غیر ممکن به نظر می‌رسد. در حقیقت این دوره دوره‌ای بود که انشعابات امورعقلا‌یی سنتی و کهن به اوج خود رسیدند. این نکته خصوصا" در ارتباط با متون مربوط به ستاره‌شناسی بر روی الواح به خط میخی در دوره سلوکی که در شهرهای اروک و بابل در بین‌النهرین کشف شدند صدق می‌کند.


هنر در دوره سلوکی

 

Tabassoum

دستیار تالار هنر
دستیار مدیر
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
31/3/22
ارسال ها
1,106
امتیاز واکنش
5,459
امتیاز
283
محل سکونت
کنج اتاق:)
زمان حضور
25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنر و معماری هم باید برای بالا‌بردن وجهه و اعتبار حاکمان بنا به اهداف دینی و مذهبی و حتی برای خوشامد شهروندان متمول ایرانی در عصر سلوکی به خدمت درآمده باشد. آثار بسیار‌اندکی از آن دوران به جای مانده است هرچند که آثار به‌دست آمده چندان هم به خوبی شناخته شده نیستند. در حقیقت تنها دو ستون یونانی از کورها در نزدیکی قم به جای مانده که متعلق به دوره سلوکیان است. در کنگاورنزدیک کرمانشاه بازمانده‌های یک بنای بزرگ به همراه جرزهای عظیم‌الجثه که به دوره سلوکی مربوط می‌شود و متفاوت از شیوه ساختمان سازی پارتیان است توسط هرتسفلد کشف و شناسایی شد. از معبدی که به دستور آنتیوخوس سوم برای نکوداشت همسرش لا‌ئودیسئا در نهاوند بنا شده بود هیچ اثری برجای نمانده است. احتمالا‌" بناهای سلوکی از سنت یونانی استفاده از سنگ‌های مرغوب با نمای مناسب و ستون‌هایی از جنس مرمر یا سنگ آهک پیروی می‌کردند که تمامی این بناها توسط رعایا و دهقانان محلی که مشتاق سنگ‌های کار شده در اغلب نقاط خاور نزدیک هستند غارت شده و به یغما رفت.
بناهای خشتی به سادگی از این غائله به دور ماندند، در حقیقت این بناها از طریق مجموعه‌ای از خانه‌ها و گذرگاه‌های نزدیک به هم که در پرسپولیس که توسط هرتسفلد کشف شد محافظت می‌شدند که به اعتقاد وی یکی از اتاق‌های این مجموعه آتشکده‌ای بود که بر اساس رسم قربانی در دوره‌های آغازین سلسله هخامنشیان بنا شده بود.برخی از اتاق‌های این مجموعه اهمیت خاص خودشان را داشتند.از نقطه نظر هرتسفلد کشف کتیبه‌های نذر شده نشان خدایان یونانیست که جای خدایان ایرانی، زئوس مگیستوس به جای اهورمزد، آپولون و هلیوس به جای میترا، آرتمیس و ملکه آتنا به جای آناهیت که نامی زنانه است را گرفته بودند. در چارچوب یک پنجره سنگی که به یکی از اتاق‌های این مجموعه تعلق دارد حجاری‌هایی از یک زن و مرد دیده می‌شود که دست‌هایشان را بالا‌ برده‌اند. به اعتقاد هرتسفلد نقش مرد نشانگر فراتادارا نگهبان و محافظ آتش است. احتمال می‌رود که این عنوان متعلق به خدایان خیلی دور باشد که خود را فاتحان سلطنت هخامنشی و شاهانی چون داریوش و اردشیر می‌دانند. این عنوان فراتاراکا نیز خوانده می‌شود که معادل حاکم نیز هست. حجاری این دو نقش بسیار خام و زمخت است و جزئیات صرفا" از طریق خطوط حکاکی شده قابل مشاهده است. اگرچه نمی‌توان این سبک را یک شیوه قابل قبول در حکاکی نقوش دانست اما با این وجود نقش مذکور به طور روشن و مشخص نشان‌دهنده کیفیت حجاری ایرانی است. همانطور که حجاری‌های دوره متاخر پارتیان هم این نکته را اثبات می‌کند. ظاهرا" تنها محتوا و مفاهیم و نه شکل برای اهداف به‌خصوص که عمدتا" مذهبی بودند مهم بود. تنها آثار بر جای مانده، مجسمه‌های بزرگ و خوش نقش برنز هستند خصوصا سر مردی که آن را متعلق به آنتیوخوس می‌دانند. این آثار به جای مانده به خوبی آثار کوچکتر برخاسته از هنر هلنیستی و پیکره‌های کوچک خدایان، استفاده و کاربرد گسترده فلز را در هنر این دوره به نمایش می‌گذارد. احتمالا‌" این استفاده وسیع و گسترده از فلز نتیجه تخریب و ویرانی آثار و بناهایی است که از آنها محافظتی به عمل نیامده بود. بنابراین فلز دوباره در خاور نزدیک باستان مداوم تر و همراه با عدم رعایت ارزش‌های هنری گذشته در دیگر نقاط دنیا هم استفاده شد.برخی از مفاهیم هنر سلوکی و میراث مضاعف هلنیستی و سبک باستانی خاور نزدیک و مضامین آن از مطالعه و بررسی آثار مهرها بر الواح این‌دوره به‌دست می‌آید. مفاهیم اصلی این کتیبه‌ها و حجاری‌ها استفاده از شکل نیم تنه یا تنها سر خدایان و قهرمانان یونانی است. تصاویر حکام سلوکی، ماسک‌ها، اشیای سمبولیک و نمادینی چون ۳ رکن آپولو یا خصوصا" لنگر نماد سلوکیان با هم توسط سلوکوس با سر اسب به مثابه سمبل وی به کار می‌رفت. برخی مواقع سمبل‌هایی هم از نشانه‌های اهمیت مذهبی یا زندگی روزمره هم وجود دارد که عمدتا" حیوان و هیولا‌ هستند.امکان تشخیص دقیق میان سبک هلنیستی و سبک سنتی خاور نزدیک باستان چندان هم ساده نیست. سبک دومی عمدتا" با پرداختن به هیولا‌هایی چون بز ماهی که تغییر‌اندک نمای کلی، ویژگی خاصش را از بابلی‌های جدید در گذار از هنر هخامنشیان به سلوکیان نشان می‌دهد برجسته و قابل توجه است. روستوفسزف اشاره دارد که مخلوقاتی چون بز ماهی یا خرچنگ، صورت‌های منطقه البروج هستند و نمایش آنها روی مهرها می‌تواند نشانگر اهمیت ستاره شناسی در زندگی بابلی‌های هلنیستی باشد.

منبع:ویستا و تبیان


هنر در دوره سلوکی

 

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 10 ساعت 1 دقیقه
اسکندر مقدونی پس از پیروزی بر داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در جنگ گوگمل در ۳۳۱ پیش از میلا‌د توسط بسیاری از ایرانیان، پادشاه بزرگ خوانده شد. مردم بابل بر سر راه فاتح جوان گل ریختند، شوش نیز بی‌هیچ مقاومتی تسلیم شد. وی در پرسپولیس باید گنجینه‌های فراوانی یافته باشد اما در چهارمین ماه حضورش در آنجا سمبل شکوه و افتخار ایرانیان طعمه شعله‌های آتش شد.
کاوشگران این ناحیه علا‌وه بر آثار آتش‌سوزی، نشانه‌هایی مبنی بر غارت تـ*ـخت‌جمشید را نیز پیدا کردند. تاراج و تخریب تـ*ـخت جمشید با رضایت سپاهیان اسکندر انجام گرفت. حتی اگر او خواستار نابودی و ویرانی کامل تـ*ـخت‌جمشید نیز نبود کمبود آب در نواحی اطراف همراه با اشتعال قاب‌ها و سقف‌های چوبی و پرده‌های سنگین، خاموش کردن آتش را غیرممکن کرده بود.
پرسپولیس البته به علت اهمیت فراوانش برای هخامنشیان تنها بنایی بود که به‌دست اسکندر تخریب شد. اسکندر را می‌توان بنیانگذار شهرهای پهلو به پهلوی یونانی و پارسی دانست. طرح عظیم او برای اتحاد حکومتی یونان، مصر و آسیا در یک امپراتوری عظیم و گسترده و بنای یک اتحادیه حقیقی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از آسیا و اروپا با مرگ وی در ۳۲۳ پیش از میلا‌د در بابل نقش بر آب شد و همراه با او به زیر خاک رفت.
پس از جنگ‌های دیادوچی که به مرگ اسکندر منجر شد، کشورهای ایران، بین‌النهرین، شمال سوریه و بخش اعظم آسیای صغیر به زیر سلطه سلوکوس یکی از ژنرال‌های سابق اسکندر رفت و وی سـ*ـیاست اتحاد یونانی‌ها و پارسیان را دنبال نمود. وی با یک اشراف زاده ایرانی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پسری به نام آنتیوخوس بود که ظاهرا" دارای توانایی و استعداد فراوانی در فرماندهی نظامی بود و وی حاکمیت سلوکیان را که پدرش بنا نهاده بود یکپارچه و متحد کرد. حکومت وی تا نیمه قرن دوم پیش از میلا‌د در ایران و بین‌النهرین همچنان پابرجا بود. از این زمان به بعد سلوکیان تحت فشار فزاینده‌ای از سوی اقوام نیمه کوچ نشینی که بعدها پارتیان خوانده شدند و از سمت شمال شرق به داخل ایران نفوذ کردند قرار گرفتند. علا‌وه بر این، ساتراپ بلخ ایالتی که تقریبا" از نقطه‌نظر جغرافیایی افغانستان و ترکستان امروزی را دربر می‌گیرد در حدود نیمه قرن سوم پیش از میلا‌د مستقل و خودمختار شد. حکومت بلخ که در حقیقت مرکز اشاعه تاثیر و تاثرات هلنیستی بر نواحی و مناطق اطراف خود بود در قرن دوم پیش از میلا‌د با حمله بدویان سکایی و دیگر قبایل آسیای مرکزی از بین رفت. سلوکیان تنها در سوریه تا نیمه قرن اول پیش از میلا‌د قادر به تسلط بر آن ناحیه بودند.

مهم‌ترین جنبه حاکمیت سلوکیان در ایران زندگی شهری رشد یافته در شهرهای تازه تاسیس آنها بود. ظاهرا" سیستم ارتباطی هخامنشیان همچنان بر سر جای خود باقی ماند و سفر و تجارت از طریق جاده میان سلوکیه و تیگریس در بین‌النهرین و باکترا در بلخ بعدها با تاسیس شهرهای جدید در امتداد این جاده تسهیل گردید.


هنر در دوره سلوکی

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 10 ساعت 1 دقیقه
از طرف دیگر ظاهرا" تعداد سکونتگاه‌های عمده سلوکی بسیار‌اندک بودند با این وجود مرکزی باستانی چون شوش نقش خود را به عنوان یک پولیس در زمان سلوکیان ایفا می‌کرد. زبان یونانی به عنوان مهم‌ترین زبان رایج جایگزین آرامی شد و این زبان حتی در مجامعی که یونانیان اکثریتی نداشتند و ناشناخته بودند نیز به کار می‌رفت و استفاده می‌شد. اما زبان آرامی باید به طرق مختلف به حیات خود ادامه داده باشد چون زبان ایرانیان با حروف و نشانه‌های آرامی نوشته می‌شد. فرای معتقد است که این نکته را شاید باید اینگونه گفت که سلوکیان دیوان‌های آرامی هخامنشیان را همچنان حفظ کرده و نگاه داشتند. دیگر ویژگی‌ها و خصیصه‌های فرهنگی هم از دوره پیش از هلنیستیک تا اواخر در میانه‌های حاکمیت سلوکیان نجات یافتند و باقی ماندند در نگاه اول بیگانه و غیر ممکن به نظر می‌رسد. در حقیقت این دوره دوره‌ای بود که انشعابات امورعقلا‌یی سنتی و کهن به اوج خود رسیدند. این نکته خصوصا" در ارتباط با متون مربوط به ستاره‌شناسی بر روی الواح به خط میخی در دوره سلوکی که در شهرهای اروک و بابل در بین‌النهرین کشف شدند صدق می‌کند.
هنر و معماری هم باید برای بالا‌بردن وجهه و اعتبار حاکمان بنا به اهداف دینی و مذهبی و حتی برای خوشامد شهروندان متمول ایرانی در عصر سلوکی به خدمت درآمده باشد. آثار بسیار‌اندکی از آن دوران به جای مانده است هرچند که آثار به‌دست آمده چندان هم به خوبی شناخته شده نیستند. در حقیقت تنها دو ستون یونانی از کورها در نزدیکی قم به جای مانده که متعلق به دوره سلوکیان است. در کنگاورنزدیک کرمانشاه بازمانده‌های یک بنای بزرگ به همراه جرزهای عظیم‌الجثه که به دوره سلوکی مربوط می‌شود و متفاوت از شیوه ساختمان سازی پارتیان است توسط هرتسفلد کشف و شناسایی شد. از معبدی که به دستور آنتیوخوس سوم برای نکوداشت همسرش لا‌ئودیسئا در نهاوند بنا شده بود هیچ اثری برجای نمانده است. احتمالا‌" بناهای سلوکی از سنت یونانی استفاده از سنگ‌های مرغوب با نمای مناسب و ستون‌هایی از جنس مرمر یا سنگ آهک پیروی می‌کردند که تمامی این بناها توسط رعایا و دهقانان محلی که مشتاق سنگ‌های کار شده در اغلب نقاط خاور نزدیک هستند غارت شده و به یغما رفت.


هنر در دوره سلوکی

 

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 10 ساعت 1 دقیقه
بناهای خشتی به سادگی از این غائله به دور ماندند، در حقیقت این بناها از طریق مجموعه‌ای از خانه‌ها و گذرگاه‌های نزدیک به هم که در پرسپولیس که توسط هرتسفلد کشف شد محافظت می‌شدند که به اعتقاد وی یکی از اتاق‌های این مجموعه آتشکده‌ای بود که بر اساس رسم قربانی در دوره‌های آغازین سلسله هخامنشیان بنا شده بود.برخی از اتاق‌های این مجموعه اهمیت خاص خودشان را داشتند.از نقطه نظر هرتسفلد کشف کتیبه‌های نذر شده نشان خدایان یونانیست که جای خدایان ایرانی، زئوس مگیستوس به جای اهورمزد، آپولون و هلیوس به جای میترا، آرتمیس و ملکه آتنا به جای آناهیت که نامی زنانه است را گرفته بودند. در چارچوب یک پنجره سنگی که به یکی از اتاق‌های این مجموعه تعلق دارد حجاری‌هایی از یک زن و مرد دیده می‌شود که دست‌هایشان را بالا‌ برده‌اند.
به اعتقاد هرتسفلد نقش مرد نشانگر فراتادارا نگهبان و محافظ آتش است. احتمال می‌رود که این عنوان متعلق به خدایان خیلی دور باشد که خود را فاتحان سلطنت هخامنشی و شاهانی چون داریوش و اردشیر می‌دانند. این عنوان فراتاراکا نیز خوانده می‌شود که معادل حاکم نیز هست. حجاری این دو نقش بسیار خام و زمخت است و جزئیات صرفا" از طریق خطوط حکاکی شده قابل مشاهده است.
اگرچه نمی‌توان این سبک را یک شیوه قابل قبول در حکاکی نقوش دانست اما با این وجود نقش مذکور به طور روشن و مشخص نشان‌دهنده کیفیت حجاری ایرانی است. همانطور که حجاری‌های دوره متاخر پارتیان هم این نکته را اثبات می‌کند. ظاهرا" تنها محتوا و مفاهیم و نه شکل برای اهداف به‌خصوص که عمدتا" مذهبی بودند مهم بود. تنها آثار بر جای مانده، مجسمه‌های بزرگ و خوش نقش برنز هستند خصوصا سر مردی که آن را متعلق به آنتیوخوس می‌دانند. این آثار به جای مانده به خوبی آثار کوچکتر برخاسته از هنر هلنیستی و پیکره‌های کوچک خدایان، استفاده و کاربرد گسترده فلز را در هنر این دوره به نمایش می‌گذارد. احتمالا‌" این استفاده وسیع و گسترده از فلز نتیجه تخریب و ویرانی آثار و بناهایی است که از آنها محافظتی به عمل نیامده بود. بنابراین فلز دوباره در خاور نزدیک باستان مداوم تر و همراه با عدم رعایت ارزش‌های هنری گذشته در دیگر نقاط دنیا هم استفاده شد.برخی از مفاهیم هنر سلوکی و میراث مضاعف هلنیستی و سبک باستانی خاور نزدیک و مضامین آن از مطالعه و بررسی آثار مهرها بر الواح این‌دوره به‌دست می‌آید.
مفاهیم اصلی این کتیبه‌ها و حجاری‌ها استفاده از شکل نیم تنه یا تنها سر خدایان و قهرمانان یونانی است. تصاویر حکام سلوکی، ماسک‌ها، اشیای سمبولیک و نمادینی چون ۳ رکن آپولو یا خصوصا" لنگر نماد سلوکیان با هم توسط سلوکوس با سر اسب به مثابه سمبل وی به کار می‌رفت. برخی مواقع سمبل‌هایی هم از نشانه‌های اهمیت مذهبی یا زندگی روزمره هم وجود دارد که عمدتا" حیوان و هیولا‌ هستند.امکان تشخیص دقیق میان سبک هلنیستی و سبک سنتی خاور نزدیک باستان چندان هم ساده نیست.


هنر در دوره سلوکی

 

reyhaneZ

مدیر آزمایشی تالار هنر
مدیر آزمایشی
  
عضویت
21/10/23
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
1,107
امتیاز
203
سن
22
محل سکونت
قم
زمان حضور
18 روز 10 ساعت 1 دقیقه
سبک دومی عمدتا" با پرداختن به هیولا‌هایی چون بز ماهی که تغییر‌اندک نمای کلی، ویژگی خاصش را از بابلی‌های جدید در گذار از هنر هخامنشیان به سلوکیان نشان می‌دهد برجسته و قابل توجه است. روستوفسزف اشاره دارد که مخلوقاتی چون بز ماهی یا خرچنگ، صورت‌های منطقه البروج هستند و نمایش آنها روی مهرها می‌تواند نشانگر اهمیت ستاره شناسی در زندگی بابلی‌های هلنیستی باشد.


هر چند که این نشانه‌ها بسیارکهن هستند اما اینگونه تصور می‌شود که آنها در حقیقت مفهومی نجومی را در دوره هلنیستی بر ما عرضه می‌دارند.
در آن زمان ستاره شناسی شخصی هم شاید در بابل تحت تاثیرات هلنیستی و به عنوان گسترش نوین نشانه‌های سنتی ستاره شناسی و پیشگویی‌ها بر این اساس که تنها به شاه و در کل به کشور مرتبط بودند وجود داشت. بنابراین دانشی که بینش دلا‌یل و علل رخدادهای روی زمین را دست دهد به اعتقاد دانشمندان هلنیستی، گذار از عناصر خاورنزدیک و یونانی را که از فتوحات اسکندر ناشی می‌شد را ثابت کرده و نشان می‌دهد.
منبع: روزنامه اعتماد ملی


هنر در دوره سلوکی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا