M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. همانطور که میدانید هدف اصلی گفتوگوی حاضر آن است که دربارة کاپیتولاسیون به بحث و تبادل نظر بپردازیم. سوال خود را اینطور آغاز میکنم که کاپیتولاسیون با این تعریفی که امروزه از آن وجود دارد، در واقع در قرن بیستم مطرح شد، اما سابقة این موضوع به گذشتههای خیلی دور بازمیگردد. در ابتدا خواهش میکنم که ضمن توضیح مفهوم کاپیتولاسیون، به تحول این پدیده در طول تاریخ اشارهای داشته باشید.
- قبل از پرداختن به پیدایش مفهوم کاپیتولاسیون در روابط بینالملل، لازم میدانم به صورت مقدمه اشارة کوتاهی به فرایند شکلگیری این پدیدة نامیمون داشته باشم. پدیدههای تاریخی اصولاً قائم به ذات نیستند، بلکه هرکدام از این پدیدهها جزئی از کل جریان تاریخ تلقی میشوند. کاپیتولاسیون نیز دقیقاً به همینسان، فرآوردة یک فرایند تاریخی است که برای دریافت صحیح ماهیت آن، ملزم هستیم بررسی خود را از فرایند شکلگیری تمدن مدرن غرب آغاز کنیم.
اگر نقطه عطف تمدن مدرن غرب را «رنسانس» بدانیم، این تمدن محصول بروز و همپوشی دو جریان اساسی در اروپا به حساب میآید: نخست جنبش روشناندیشی که موجب شد منطق اجتماعی تغییر کند و گفتمان و منطق ناظر بر مناسبات اجتماعی برپایة معرفتشناسی و هستیشناسی متکی بر عقل و خردورزی شکل گیرد. جریان دوم شکلگیری سرمایهداری صنعتی بود که به کمک ماشین تولید انبوه را جایگزین تولید محدود کرد. با فزونی تولیدات صنعتی، بازار داخلی جوابگوی این میزان تولید نبود و لذا بهناچار باید بازارهای جدیدی یافت میشد. تولید در پناه اسلحه بازارهای جهانی را اشغال کرد و مفهوم «سلطه» در نظام بینالمللی در شکل «استعمار» پدیدار گردید. هیاتهای بازرگانی، سـ*ـیاسی و میسیونهای مذهبی به عنوان عوامل تحمیل «سلطه»، به سرزمینهای مستعمراتی اعزام شدند. این هیاتها از سوی مردم مستعمرات به عنوان عناصر بیگانة متجاوز مورد خشم و نفرت قرار میگرفتند و لازم بود امنیت آنان تامین شود. لذا استعمارگران که مدیریت سـ*ـیاسی ـ نظامی سرزمینهای مستعمراتی را خود در دست داشتند، با طرح این ادعا که سازمان قضایی این کشورها، بهویژه کشورهای اسلامی، با ماهیت نظام قضایی غرب مغایرت دارد، برقراری کاپیتولاسیون را در این کشورها توجیه کردند. آنان میگفتند: روح قضاوت در کشورهای اسلامی که صدور احکامی چون قطع عضو یا سنگسار را جایز میداند، از روح احکام قرآنی برگرفته شده و لذا فقط در مورد مسلمانان قابل اجرا میباشد؛ لذا از آنجا که مسیحیان، خود صاحب پیامبر و کتاب آسمانی مستقل هستند و اسلام نیز آن را به عنوان یک دین الهی پذیرفته است باید تابع قوانین خود باشد؛ گذشته از این کشورهای غربی، خود تابع نظام قضایی مستقل هستند.
- قبل از پرداختن به پیدایش مفهوم کاپیتولاسیون در روابط بینالملل، لازم میدانم به صورت مقدمه اشارة کوتاهی به فرایند شکلگیری این پدیدة نامیمون داشته باشم. پدیدههای تاریخی اصولاً قائم به ذات نیستند، بلکه هرکدام از این پدیدهها جزئی از کل جریان تاریخ تلقی میشوند. کاپیتولاسیون نیز دقیقاً به همینسان، فرآوردة یک فرایند تاریخی است که برای دریافت صحیح ماهیت آن، ملزم هستیم بررسی خود را از فرایند شکلگیری تمدن مدرن غرب آغاز کنیم.
اگر نقطه عطف تمدن مدرن غرب را «رنسانس» بدانیم، این تمدن محصول بروز و همپوشی دو جریان اساسی در اروپا به حساب میآید: نخست جنبش روشناندیشی که موجب شد منطق اجتماعی تغییر کند و گفتمان و منطق ناظر بر مناسبات اجتماعی برپایة معرفتشناسی و هستیشناسی متکی بر عقل و خردورزی شکل گیرد. جریان دوم شکلگیری سرمایهداری صنعتی بود که به کمک ماشین تولید انبوه را جایگزین تولید محدود کرد. با فزونی تولیدات صنعتی، بازار داخلی جوابگوی این میزان تولید نبود و لذا بهناچار باید بازارهای جدیدی یافت میشد. تولید در پناه اسلحه بازارهای جهانی را اشغال کرد و مفهوم «سلطه» در نظام بینالمللی در شکل «استعمار» پدیدار گردید. هیاتهای بازرگانی، سـ*ـیاسی و میسیونهای مذهبی به عنوان عوامل تحمیل «سلطه»، به سرزمینهای مستعمراتی اعزام شدند. این هیاتها از سوی مردم مستعمرات به عنوان عناصر بیگانة متجاوز مورد خشم و نفرت قرار میگرفتند و لازم بود امنیت آنان تامین شود. لذا استعمارگران که مدیریت سـ*ـیاسی ـ نظامی سرزمینهای مستعمراتی را خود در دست داشتند، با طرح این ادعا که سازمان قضایی این کشورها، بهویژه کشورهای اسلامی، با ماهیت نظام قضایی غرب مغایرت دارد، برقراری کاپیتولاسیون را در این کشورها توجیه کردند. آنان میگفتند: روح قضاوت در کشورهای اسلامی که صدور احکامی چون قطع عضو یا سنگسار را جایز میداند، از روح احکام قرآنی برگرفته شده و لذا فقط در مورد مسلمانان قابل اجرا میباشد؛ لذا از آنجا که مسیحیان، خود صاحب پیامبر و کتاب آسمانی مستقل هستند و اسلام نیز آن را به عنوان یک دین الهی پذیرفته است باید تابع قوانین خود باشد؛ گذشته از این کشورهای غربی، خود تابع نظام قضایی مستقل هستند.
کاپیتولاسیون | گفتگو با حقوق دان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com