خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
جادوی رنسانس تجدید حیات در انواع هنرهای جادویی هرمتیک و نوافلاطونی بود که همراه با اومانیسم رنسانس در قرن‌های 15 و 16 میلادی پدید آمد. این هنرهای جادویی (به نام artes magicae) به هفت نوع تقسیم می‌شدند.

عدم اطمینان زیادی در تمایز اعمال خرافات، غیبت، و دانش علمی کاملاً صحیح یا مناسک دینی وجود داشت. تنش‌های فکری و معنوی در جنون جادوگران در اوایل مدرن فوران کرد و با آشفتگی اصلاحات پروتستانی، به ویژه در آلمان، انگلستان و اسکاتلند، بیشتر تقویت شد.

تاریخ

هم بورژوازی و هم اشراف در قرن پانزدهم و شانزدهم شیفتگی زیادی نسبت به هفت هنر جادویی نشان دادند که با انتساب آن‌ها به منابع عربی، یهودی، رومی و مصری جذابیت عجیبی داشت. عدم اطمینان زیادی در تمایز اعمال خرافات بیهوده، غیبت کفرآمیز، و دانش علمی کاملاً صحیح یا مناسک دینی وجود داشت. تنش‌های فکری و معنوی در جنون جادوگران مدرن اولیه فوران کرد که با آشفتگی های اصلاحات پروتستانی، به ویژه در آلمان، انگلستان و اسکاتلند، بیشتر تقویت شد. مردم در این زمان دریافتند که وجود جادو چیزی است که می‌تواند به سوالاتی که نمی‌توانند از طریق علم توضیح دهند پاسخ دهد. به نظر آن‌ها این نشان می‌دهد که در حالی که علم ممکن است عقل را توضیح دهد، جادو می‌تواند "بی‌دلیل" را توضیح دهد.

اواخر قرون وسطی تا اوایل رنسانس
جورجیوس جمیستوس پلتو


جورجیوس جمیستوس پلتو ( حدود  1355 / 1360 - 1452 / 1454) دانشمند یونانی و یکی از مشهورترین فیلسوفان اواخر دوران بیزانس بود. او یکی از پیشگامان اصلی احیای دانش یونانی در اروپای غربی بود. همانطور که در آخرین اثر ادبی خود، نوموی یا کتاب قوانین، که فقط در میان دوستان نزدیکش منتشر شد، آشکار شد، او مسیحیت را رد کرد و به نفع بازگشت به پرستش خدایان کلاسیک یونانی، آمیخته با خرد باستانی مبتنی بر زرتشت و مغان بود. پلتون همچنین ممکن است منبع سیستم جادوی طبیعی فیچینو اورفیک باشد.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
مارسیلو فیچینو

مارسیلو فیچینو (1433-1499) محقق ایتالیایی و کشیش کاتولیک که یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان اومانیست در اوایل رنسانس ایتالیا بود. او یک اخترشناس، احیاگر نوافلاطونی در ارتباط با دانشگاهیان بزرگ زمان خود، و اولین مترجم آثار کامل موجود افلاطون به لاتین بود. آکادمی فلورانسی او، تلاشی برای احیای آکادمی افلاطون، بر جهت و جریان رنسانس ایتالیا و توسعه فلسفه اروپایی تأثیر گذاشت.

نامه‌های فیچینو، که در طول سال‌های 1474-1494 گسترش یافته است، باقی مانده و منتشر شده است. او De amore (از عشق) را در سال 1484 نوشت . De vita libri tres (سه کتاب در مورد زندگی) یا De triplici vita (کتاب زندگی) که در سال 1489 منتشر شد، توصیه‌های پزشکی و نجومی زیادی برای حفظ سلامتی و شادابی و همچنین حمایت از دیدگاه نوافلاطونیستی که روح انسان و روح انسان را در خود ادغام می‌کند، ارائه می‌دهد:

عده‌ای خرافات و نابینا خواهند بود که زندگی را حتی در پست‌ترین حیوانات و پست‌ترین گیاهان هم ساده می‌بینند، اما زندگی در آسمان‌ها و دنیا را نمی‌بینند... حالا اگر آن آدم‌های کوچک به کوچک‌ترین ذرات دنیا جان بدهند، چه حماقتی! چه حسودی نه اینکه بدانیم کل، که در آن زندگی می‌کنیم و حرکت می‌کنیم و هستی خود را داریم، خودش زنده است و نه آرزو می‌کنیم که چنین باشد.

یکی از استعاره‌های این «زنده بودن» یکپارچه، طالع بینی فیچینو است. او در کتاب زندگی به جزئیات پیوندهای متقابل بین رفتار و پیامد پرداخته است. در مورد لیستی از چیزهایی صحبت می کند که بر سرنوشت یک مرد تأثیر می‌گذارد.

آثار پزشکی او تأثیر قابل‌توجهی بر پزشکان دوره رنسانس مانند پاراسلسوس گذاشت، که با آن‌ها ادراک وحدت عالم خرد و کلان و تعاملات آن‌ها را از طریق تظاهرات جسمی و روان‌شناختی با هدف بررسی نشانه‌های آن‌ها برای درمان بیماری‌ها به اشتراک گذاشت. آن آثار که در آن زمان بسیار محبوب بودند، به مفاهیم طالع بینی و کیمیاگری می‌پرداختند. بنابراین فیچینو در مظان بدعت قرار گرفت. به ویژه پس از انتشار کتاب سوم در سال 1489، که حاوی دستورالعمل های خاص در مورد زندگی سالم در دنیای شیاطین و ارواح دیگر بود.


جادوی رنسانس

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
جیووانی پیکو دلا میراندولا

جیووانی پیکو دلا میراندولا (1463-1494) نجیب زاده و فیلسوف ایتالیایی دوره رنسانس بود. او به خاطر وقایع سال 1486 شهرت دارد، زمانی که در سن 23 سالگی، پیشنهاد دفاع از 900 پایان نامه در مورد دین، فلسفه، فلسفه طبیعی، و جادو را در برابر همگان مطرح کرد، که به همین دلیل او سخنرانی در باب کرامت انسان را نوشت که به عنوان "مانیفست آنچه که " متن رنسانس و رنسانس بوده است" نامیده می‌شود. اصلاحات اخلاقی». او بنیانگذار سنت کابالای مسیحی، عنصر کلیدی مدرن اولیه بود. باطنی گرایی غربی. 900 تز اولین کتاب چاپی بود که به طور جهانی توسط کلیسا ممنوع شد.

در نوامبر 1484، مدتی در فلورانس اقامت گزید و با لورنزو مدیچی و مارسیلو فیچینو آشنا شد. از نظر نجومی روز خوشی بود که فیچینو برگزید تا ترجمه‌های خود از آثار افلاطون را از یونانی به لاتین تحت حمایت پرشور لورنزو منتشر کند. به نظر می‌رسد که پیکو هر دو مرد را مجذوب خود کرده است، و علی‌رغم تفاوت‌های فلسفی فیچینو، او به قرابت زحلی و مشیت الهی ورودش متقاعد شده بود. لورنزو از پیکو تا زمان مرگش در سال 1492 حمایت و محافظت کرد.
پیکو چندین ماه را در پروجا و فراتا در نزدیکی آن گذراند. همان‌طور که به فیچینو نوشت، همان‌جا بود که «مشیت الهی... باعث شد که کتاب‌های خاصی به دست من بیفتد. آن‌ها کتاب‌های کلدانی هستند... از اسدراس، زرتشت و ملکیور، اوادی‌های مجوس، که حاوی تفسیری مختصر و خشک از فلسفه کلدانی، اما پر از رمز و راز است.» همچنین در پروجا بود که پیکو با کابالای عبری عرفانی آشنا شد که او را مجذوب خود کرد، همانطور که نویسندگان کلاسیک کلاسیک متأخر هرمسی مانند هرمس تریسمگیستوس. کابالا و هرمتیکا _در زمان پیکو تصور می‌شد که قدمتی به اندازه عهد عتیق داشته باشد.

معلم پیکو در کابالا، خاخام یوهانان آلمانو (1435/8 - حدود 1510) بود، که استدلال می‌کرد که مطالعه و تسلط بر جادو باید به عنوان مرحله نهایی آموزش فکری و معنوی در نظر گرفته شود. این تماس، که در نتیجه علاقه مسیحیان به منابع عرفانی یهودی آغاز شد، منجر به تأثیر متقابل بی‌سابقه بین تفکر یهودی و مسیحی رنسانس شد. اصلی‌ترین تز از 900 تز پیکو به کابالا مربوط می‌شود. در نتیجه، او بنیانگذار سنت موسوم به کابالای مسیحی شد، که در ادامه به بخش مرکزی باطنی گرایی مدرن غربی اولیه تبدیل شد.


جادوی رنسانس

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
رویکرد پیکو به فلسفه‌های مختلف، رویکردی تلفیق‌گرایی افراطی بود، که ادعا می‌شود به جای تلاش برای توصیف تاریخ تکامل، آنها را در موازی هم قرار می‌دهد. پیکو ایده‌های خود را عمدتاً بر اساس افلاطون استوار کرد، همانطور که معلمش مارسیلیو فیچینو این کار را انجام داد، اما احترام عمیقی برای ارسطو حفظ کرد. پیکو اگرچه محصول Studia humanitatis بود، اما از نظر قانون اساسی فردی التقاطی بود، و از برخی جهات واکنشی را در برابر اغراق‌های اومانیسم ناب نشان داد و از آنچه به زعم او بهترین مفسران قرون وسطی و اسلامی، مانند Averroes و Avicenna، درباره ارسطو بود، در نامه‌ای بلند معروف به ارسطو دفاع کرد.ارمولائو باربارو در سال 1485.

همیشه هدف پیکو این بود که مکاتب افلاطون و ارسطو را با هم آشتی دهد، زیرا معتقد بود آنها از کلمات متفاوتی برای بیان مفاهیم یکسان استفاده می‌کنند. شاید به همین دلیل بود که دوستانش او را "Princeps Concordiae" یا "Princes of Harmony" (جنا*سی در مورد شاهزاده کنکوردیا، یکی از دارایی های خانواده‌اش) صدا می‌زدند. به طور مشابه، پیکو معتقد بود که یک فرد تحصیل کرده باید منابع عبری و تلمودی و هرمتیک‌ها را نیز مطالعه کند، زیرا او فکر می‌کرد که آن‌ها همان مفهوم خدا را نشان می‌دهند که در عهد عتیق دیده می‌شود، اما در کلمات متفاوت.

در سال 1490 پیکو با یوهانس روچلین (1455-1522) ملاقات کرد که وارث دکترین‌های کابالیستی او شد. به نظر می‌رسید که روچلین پس از پیکو، در کابالا تئوسوفی عمیقی یافته است که می‌تواند بزرگترین خدمت را برای دفاع از مسیحیت و آشتی علم با اسرار ایمان، که در آن زمان تصور رایجی بود، داشته باشد. ایده‌ها و اشیاء عرفانی-کابالیستی روچلین در De Verbo Mirifico و سرانجام در De Arte Cabbalistica (1517) توضیح داده شد.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
دکتر فاستوس افسانه‌ای

یوهان گئورگ فاوست (حدود 1480 یا 1466 - حدود 1541) کیمیاگر سیار، اخترشناس و جادوگر آلمانی دوره رنسانس آلمان بود. به دلیل برخورد اولیه او به عنوان شخصیتی در افسانه و ادبیات، اثبات حقایق تاریخی درباره زندگی او با قطعیت دشوار است.

برای سال 1506، سابقه حضور فاوست به عنوان مجری ترفندهای جادویی و طالع بینی در گلنهاوزن وجود دارد. طی 30 سال بعد، سوابق مشابه متعددی در جنوب آلمان منتشر شده است. فاوست به عنوان پزشک، دکترای فلسفه، کیمیاگر، شعبده باز و اخترشناس ظاهر شد و اغلب به عنوان یک کلاهبردار متهم می‌شد. کلیسا او را به عنوان یک کفرگو در اتحاد با شیطان محکوم کرد.

در 23 فوریه 1520، فاوست در بامبرگ بود و برای اسقف و شهر طالع بینی انجام می داد که برای آن مبلغ 10 گلدن دریافت کرد. در سال 1528، فاوست از اینگولشتات بازدید کرد، جایی که مدت کوتاهی پس از آن تبعید شد.

به نظر می‌رسد در سال 1532، بر اساس یادداشت نامطلوب شهردار جوان شهر، او سعی کرده است که وارد نورنبرگ شود تا «از ورود آزادانه به سیاهدان بزرگ و لواط دکتر فاستوس محروم شود» ( Doctor Faustus, dem großen Sodomiten und Nigromantico in furt glait. آبلاینن ). سوابق بعدی حکم مثبت‌تری می‌دهند. بنابراین پروفسور توبینگن یواخیم کامراریوس در سال 1536 فاوست را به عنوان یک ستاره شناس محترم می‌شناسد و پزشک فیلیپ بگاردی از ورمز در سال 1539 دانش پزشکی او را می‌ستاید. آخرین گواهی مستقیم فاوست به 25 ژوئن 1535 برمی گردد، زمانی که حضور او در مونستر در جریان شورش آناباپتیست ثبت شد.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
دکتر فاوست در دهه‌های پس از مرگش موضوع افسانه‌های عامیانه شد، که از دهه 1580 در کتاب‌های چاپی نقل شد و به‌ویژه توسط کریستوفر مارلو در نمایشنامه‌اش «تاریخ غم‌انگیز زندگی و مرگ دکتر فاستوس» (1604) اقتباس شد. سنت فاوستبوخ در اوایل دوره مدرن باقی ماند و این افسانه دوباره در درام کمد یوهان ولفگانگ فون گوته، فاوست (1808)، آهنگ موسیقی هکتور برلیوز La damnation de Faust (اولین بار در 1846) و فرانتس لیست اقتباس شد. سمفونی فاوست 1857.

چندین چاپ از گریمورها یا متون جادویی منسوب به فاوست وجود دارد. برخی از آنها به طور تصنعی به زمان حیات او، یا به «1540»، یا «1501»، «1510» و غیره، برخی حتی به تاریخ های غیر معقول اولیه، مانند «1405» و «1469» مربوط می شوند. تاریخ چاپ در واقع به اواخر قرن شانزدهم، از حدود. 1580، یعنی همان دوره توسعه سنت Volksbuch.

دیگر نویسندگان اولیه
سایر نویسندگان در مورد موضوعات غیبی یا جادویی در این دوره عبارتند از:

  • یوهانس هارتلیب (1410-1468) خلاصه‌ای درباره گیاهان دارویی در حدود سال‌ها نوشت. 1440، و در سال 1456 puch aller verpoten kunst, ungelaubens und der zaubrey (کتابی در مورد همه هنرهای ممنوعه، خرافات و جادوگری) در مورد artes magicae، حاوی قدیمی ترین توصیف شناخته شده از پماد پرواز جادوگران است.
  • توماس نورتون (متولد <1436 – د. د. 1513) شاعر و کیمیاگر انگلیسی بود که بیشتر به خاطر شعر کیمیاگری‌اش در سال 1477 به نام The Ordinal of Alchemy شناخته می‌شود.
  • یوهانس تریتمیوس (1462–1516) مشهورترین اثر تریتمیوس، Steganographia (نوشته شده در حدود 1499؛ انتشار فرانکفورت ، 1606)، در سال 1609 در Index Librorum Prohibitorum قرار گرفت و در سال 1900 حذف شد. این کتاب در سال 1900 حذف شده است. سه جلد، و به نظر می‌رسد در مورد جادو است - به طور خاص، در مورد استفاده از ارواح برای برقراری ارتباط در فواصل طولانی. با این حال، از زمان انتشار یک کلید رمزگشایی برای دو جلد اول در سال 1606، مشخص شد که آن‌ها واقعاً با رمزنگاری سروکار دارند.و استگانوگرافی تا همین اواخر، هنوز تصور می‌شد که جلد سوم صرفاً در مورد جادو است، اما اکنون نشان داده شده است که فرمول‌های جادویی متن‌های پنهانی برای مطالب بیشتر در زمینه رمزنگاری هستند.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
رنسانس و اصلاحات

سی اس لوئیس در سال 1954 خود در ادبیات انگلیسی در قرن شانزدهم، به استثنای درام، تغییر شخصیت در جادو را که در قرون وسطی انجام می‌شد در مقابل رنسانس متمایز می‌کند:

تنها تعصب سرسختانه در مورد این دوره می‌تواند ما را نسبت به تغییر خاصی که در متون صرفاً ادبی با گذر از قرون وسطی به قرن شانزدهم روی می‌دهد، کور کند. در داستان‌های قرون وسطایی، به یک معنا، «جادو» فراوانی وجود دارد. مرلین "با زیرکی خود" این یا آن را انجام می‌دهد، برسیلاکسر بریده‌اش را از سر می‌گیرد. اما همه این قسمت‌ها به طور بی‌گمان نت «پری» را در مورد خود دارند. اما در اسپنسر، مارلو، چپمن و شکسپیر به موضوع کاملاً متفاوت پرداخته می‌شود. "او به مطالعه خود می‌رود"; کتاب‌ها باز می‌شوند، کلمات وحشتناک تلفظ می‌شوند، روح‌ها در خطر هستند. به نظر می‌رسد نویسنده قرون وسطایی برای مردمی می‌نویسد که جادو، مانند شوالیه‌ها، بخشی از مبلمان عاشقانه است: الیزابت، برای مردمی که احساس می‌کنند ممکن است در خیابان بعدی در جریان باشد. [...] غفلت از این نکته خوانش های عجیبی از طوفان ایجاد کرده است که در واقعیت [...] نمایشنامه شکسپیر در ماژیا به عنوان مکبث نمایشنامه او در مورد گوتیا است.

هاینریش کورنلیوس آگریپا

جادوی کابالیستی و هرمتیک که توسط مارسیلیو فیچینو (1433-1499) و جیووانی پیکو دلا میراندولا (1463-1494) ایجاد شد ، در شمال اروپا، به ویژه انگلستان، توسط هاینریش کورنلیوس آگریپا (1486-1535) محبوب شد. او De occulta philosophia libra tres (1531-1533). آگریپا ایده های انقلابی در مورد نظریه و رویه جادویی داشت که به طور گسترده در رنسانس در میان کسانی که به دنبال دانش فلسفه غیبی بودند، منتشر شد.

آگریپا خود به عنوان یک دانشمند، پزشک فقیه و منجم مشهور بود، اما در طول زندگی خود به عنوان یک بدعت گذار به طور مداوم مورد آزار و اذیت قرار گرفت. مشکلات او نه تنها از شهرت او به عنوان یک جادوگر سرچشمه می‌گرفت، بلکه از انتقاد شدید او از رذایل طبقات حاکم و معتبرترین مراجع فکری و مذهبی نیز سرچشمه می‌گرفت.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
در حالی که برخی از محققان و دانشجویان آگریپا را منبع الهام فکری می‌دانستند، برای بسیاری دیگر، اعمال او مشکوک و اعتقاداتش جدی بود. جنبه گذرای جادو در De occulta philosophia آگریپا کاوش شده است، و گاهی اوقات آن را مبتذل می‌کند. با این حال، در فیچینو و پیکو و ما هرگز از اهداف مذهبی موقر جادو غافل نمی‌شویم: جادوگر اسرار طبیعت را بررسی می‌کند تا شگفتی را در کارهای خدا برانگیزد و عبادت و عشق پرشورتر به خالق را برانگیزد.
فضای قابل توجهی به نمونه‌هایی از جادوگری شیطانی در De occulta philosophia اختصاص داده شده است، و می‌توان به راحتی از این رساله دور شد و این تصور را داشت که آگریپا جادوگری را به اندازه جادوی خیرخواهانه جذاب می‌دانست.

با این حال، در اوج محاکمه جادوگران، خطر خاصی وجود داشت که با جادوگری یا جادوگری مرتبط شود، و بیشتر نویسندگان دانشمند تلاش کردند تا به وضوح از انجام هنرهای ممنوعه چشم پوشی کنند. بنابراین، آگریپا در حالی که اعتراف می‌کند که جادوی طبیعی عالی ترین شکل فلسفه طبیعی است، بدون ابهام تمام اشکال جادوگری (گوتیا یا نکرومانسی) را رد می‌کند.

پاراسلسوس

پاراسلسوس (حدود 1493 – 1541) پزشک، کیمیاگر، الهی‌دان غیر روحانی و فیلسوف رنسانس آلمانی سوئیسی بود. به عنوان پزشک اوایل قرن شانزدهم، پاراسلسوس با فلسفه‌های هرمتیک، نوافلاطونی و فیثاغورثی مرکزی در رنسانس، یک جهان‌بینی که مارسیلیو فیچینو و پیکو دلا میراندولا نمونه‌ای از آن بودند، قرابت طبیعی داشت.

طالع بینی بخش بسیار مهمی از پزشکی پاراسلسوس بود و او یک اخترشناس تمرین کننده بود - همانطور که بسیاری از پزشکان آموزش دیده در دانشگاه در آن زمان در اروپا کار می کردند. پاراسلسوس چندین بخش را در نوشته های خود به ساخت طلسم های طالع بینی برای درمان بیماری اختصاص داده است. او تا حد زیادی فلسفه های ارسطو و جالینوس و همچنین نظریه طنز را رد کرد . اگرچه او مفهوم چهار عنصر آب، هوا، آتش و خاک را پذیرفت، اما آنها را صرفاً به عنوان پایه‌ای برای خواص دیگری می‌دید که می‌توان بر آن بنا کرد.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
پاراسلسوس همچنین چهار موجود عنصری را توصیف کرد که هر کدام مربوط به یکی از آنهاستچهار عنصر: سمندر، که مربوط به آتش است. کوتوله‌ها، مربوط به زمین؛ Undines، مربوط به آب؛ و سیلف، مربوط به هوا.

او اغلب آتش را به عنوان بنایی که بین هوا و آب در آسمان قرار دارد می‌نگریست. پاراسلسوس اغلب از یک تخم مرغ برای کمک به توصیف عناصر استفاده می‌کند. او در مدل اولیه خود نوشت که هوا مانند یک پوسته تخم مرغ جهان را احاطه کرده است. سفیده تخم مرغ زیر پوسته مانند آتش است زیرا نوعی هرج و مرج در خود دارد که به آن اجازه می دهد زمین و آب را نگه دارد. زمین و آب کره ای را تشکیل می‌دهند که از نظر تخم مرغ، زرده است. در De Meteoris، پاراسلسوس نوشت که فلک بهشت است.

نوستراداموس

نوستراداموس (۱۵۰۳–۱۵۶۶) اخترشناس، پزشک و پیشگوی مشهور فرانسوی بود که بیشتر به دلیل پیش‌بینی رویدادهای آینده شهرت دارد. او با پیروی از روندهای رایج، سالنامه ای برای سال 1550 نوشت و برای اولین بار به صورت چاپی نام خود را به لاتین نوستراداموس تبدیل کرد. او به قدری از موفقیت سالنامه تشویق شد که تصمیم گرفت سالانه یک یا چند مورد را بنویسد. در مجموع، مشخص شده است که آنها حاوی حداقل 6338 پیشگویی، و همچنین حداقل یازده تقویم سالانه بوده‌اند که همه آنها از اول ژانویه شروع می‌شوند و آنطور که گاهی اوقات تصور می‌شود در ماه مارس نیستند.

عمدتاً در پاسخ به سالنامه‌ها بود که اشراف و دیگر افراد برجسته از دور به زودی شروع به درخواست طالع بینی و توصیه های روانی از او کردند، اگرچه او عموماً انتظار داشت که مشتریانش به جای محاسبه، نمودارهای تولد را ارائه دهند که بر اساس آنها باشد. آنها را خود به عنوان یک ستاره شناس حرفه ای انجام می داد. هنگامی که مجبور شد خودش بر اساس جداول منتشر شده روز این کار را انجام دهد، اغلب اشتباه می کرد و نتوانست ارقام را برای مکان یا زمان تولد مشتریانش تنظیم کند.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
او سپس پروژه خود را برای نوشتن کتاب Les Prophéties، مجموعه‌ای از 942 رباعی شاعرانه آغاز کرد که پیش‌گویی‌های عمدتاً بدون تاریخ را تشکیل می‌دهند که امروزه بیشتر به خاطر آنها مشهور است. او که در برابر مخالفت به دلایل مذهبی آسیب پذیر بود، با این حال، روشی ابداع کرد که معنای خود را با استفاده از نحو «ویرجیلیان‌شده»، بازی‌های کلمات و ترکیبی از زبان‌های دیگر مانند یونانی، ایتالیایی، لاتین و پرووانسالی پنهان کند. پنجاه و هشت رباعی آخر به دلایل فنی مرتبط با انتشار آنها در سه قسط (به نظر می‌رسد ناشر قسمت سوم و آخر تمایلی به شروع آن در میانه یک "قرن" یا کتاب 100 بیتی نداشته است. "قرن هفتم" در هیچ نسخه ای باقی نمانده است.

Les Prophéties هنگام انتشار با واکنش های متفاوتی روبرو شد. برخی از مردم فکر می‌کردند که نوستراداموس خدمتکار شیطان، جعلی یا دیوانه است، در حالی که بسیاری از نخبگان ظاهراً خلاف این فکر می‌کردند. کاترین دو مدیچی، همسر هنری دوم پادشاه فرانسه، یکی از بزرگترین تحسین کنندگان نوستراداموس بود. پس از خواندن سالنامه‌های او برای سال 1555، که اشاره‌ای به تهدیدهای بی نام برای خانواده سلطنتی داشت، او را به پاریس فرا خواند تا آنها را توضیح دهد و برای فرزندانش طالع بینی ترسیم کند. در آن زمان، او می‌ترسید که سرش را قطع کنند، اما در زمان مرگش در سال 1566، ملکه کاترین او را مشاور و پزشک عادی پسرش، شاه جوان چارلز نهم فرانسه کرد.

نوستراداموس در سال‌های پس از انتشار کتاب «پیش‌گویی‌هایش»، حامیان بسیاری را به خود جلب کرده است، که به همراه بسیاری از مطبوعات محبوب، او را به پیش‌بینی دقیق بسیاری از رویدادهای مهم جهان می‌دانند. اکثر منابع آکادمیک این تصور را که نوستراداموس دارای توانایی‌های پیشگویانه ماوراء طبیعی واقعی بود را رد می‌کنند و معتقدند که ارتباط‌های ایجاد شده بین رویدادهای جهان و رباعیات نوستراداموس نتیجه تفسیرهای نادرست یا ترجمه‌های نادرست (گاهی عمدی) است. این دانشگاهیان همچنین استدلال می‌کنند که پیش‌بینی‌های نوستراداموس مشخصاً مبهم هستند، به این معنی که می‌توان آن‌ها را تقریباً برای هر چیزی به کار برد، و برای تعیین اینکه آیا نویسنده آنها دارای قدرت نبوی واقعی است یا خیر، بی‌فایده است.


جادوی رنسانس

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا