M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
موضوع شناسی «نسبت دین و فلسفه»
در این مقاله میخواهم موضوع عنوان «دین و فلسفه» و مسائل ذیل آن را تبیین کنم. ابتدا به دو تبیین از موضوع این عنوان که به نظر درست نمیآید، اشاره میکنم. گاهی تصور میشود این عنوان باید به عنوان «عقل و دین» تحویل، و در آن، به بررسی رابطة عقل و دین پرداخته شود (دینانی، 1382: ش 6، ص2)؛ امّا به نظر میرسد این موضوع به دو جهت با موضوع «فلسفه و دین» تفاوت دارد:
أ. اندیشیدن عقلانی، روشی برای کسب معرفت است؛ در حالی که فلسفه , علمی با موضوع یا نظام خاصی است که اندیشیدن عقلانی، روش آن شمرده میشود؛ به همین جهت، کاوش فلسفی یا تفلسف، فقط اندیشیدن عقلانی نیست؛ بلکه اندیشیدن دربارة موضوعی خاص یا در نظامی خاص است.
در طول تاریخ، افراد بسیاری هم در حوزة دین یهود، هم درحوزة دین مسیح و هم در حوزة دین اسلام، به انگیزة دفاع از دین با کاوشهای فلسفی مخالفت کردهاند؛ امّا دستکم در حوزة اسلام، این مخالفان کاوش فلسفی، اغلب با عقل و اندیشیدن عقلانی مشکلی نداشتهاند؛ برای مثال، غزالی در تهافت الفلاسفه، به فیلسوفان، نسبتهایی چون کوچک شمردن شعایر دینی، خوار شمردن تعبدات شرعی و حدود آن و کفر به آخرت و.... میدهد (غزالی، 1990: ص 37 و 38)؛ امّا دربارة منطق میگوید: چارهای از به کار بستن کامل منطقیات نیست و آن درست است (همان: ص 45). همچنین علامه مجلسی اگر چه عقل نظری را انکار نمیکند، برخی از آموزههای فلسفی را مستلزم انکار بسیاری از ضروریات دینی دانسته ، مینویسد: آنان[= فیلسوفان] بر این امور، دلیلی جز شبهات گول زننده یا خیالات غریبه که با عبارات لطیف زینتش دادهاند، ندارند (مجلسی، 1403: ج1 , ص 101 ). چنین کسانی، اگرچه به شدّت با فلسفه ورزی مخالفند، دست کم در مقام نظر با اندیشیدن عقلانی موافقند.
بر این اساس، وقتی از حدود اعتبار کاوش فلسفی از دیدگاه دین اسلام پرسیده میشود نمیتوان پرسش را به حدّ اعتبار اندیشیدن عقلانی از آن دیدگاه تحویل کرد؛ بلکه این پرسش را باید به معنای حد اعتبار اندیشیدن عقلانی در آن قالب ویژه که کاوش فلسفی یا تفلسف نامیده میشود، از دیدگاه دین اسلام تفسیر کرد.
نظر دیگری که گاهی عنوان «دین و فلسفه» به آن معنا گرفته میشود، تحویل این عنوان به موضوعاتی چون فلسفة دین، فلسفة الاهی، کلام فلسفی و فلسفههای دینی است. این تحویلگرایی نیز آشکارا خلط چنین موضوعاتی با موضوع «دین و فلسفه» است و گاهی میان مبتدیان، اینگونه خلط مباحث دیده میشود؛ از این جهت به نظر میرسد تعریفی کوتاه از این موضوعات و سپس پرداختن به موضوع اصلی مقاله مفید باشد.
فلسفة دین، علم بررسی عقلانی ادلة له و علیه باورهای بنیادی دین، به ویژه بررسی برهانهای وجود خدا است (آلستون، 1375: ش 9، ص 81 و82). فلسفة الاهی به طور معمول به فلسفههایی اطلاق میشود که وجود خداوند را در جایگاه باور بنیادی، البته نه لزوماً به معنای بدیهی، میپذیرند؛ برای مثال،فیلسوفان اسلامی ،از مکتب فلسفی خود به نام حکمت الاهی یا علم الاهی یاد میکردند (برای مثال ،ر.ک: صدرالدین شیرازی(1)، ج 1، ص 23 و جوادی آملی(1)، ج 1، جزء 1، ص 14). همچنین مکتب فلسفی کسانی چون کرکگور و تیلیش، در برابر کسانی چون سارتر، اگزیستانسیالیسم الاهی نامیده میشود. در مقابل به مکاتبی چون مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم الحادی که این باور را به شدّت طرد میکند، فلسفههای الحادی میگویند.
در این مقاله میخواهم موضوع عنوان «دین و فلسفه» و مسائل ذیل آن را تبیین کنم. ابتدا به دو تبیین از موضوع این عنوان که به نظر درست نمیآید، اشاره میکنم. گاهی تصور میشود این عنوان باید به عنوان «عقل و دین» تحویل، و در آن، به بررسی رابطة عقل و دین پرداخته شود (دینانی، 1382: ش 6، ص2)؛ امّا به نظر میرسد این موضوع به دو جهت با موضوع «فلسفه و دین» تفاوت دارد:
أ. اندیشیدن عقلانی، روشی برای کسب معرفت است؛ در حالی که فلسفه , علمی با موضوع یا نظام خاصی است که اندیشیدن عقلانی، روش آن شمرده میشود؛ به همین جهت، کاوش فلسفی یا تفلسف، فقط اندیشیدن عقلانی نیست؛ بلکه اندیشیدن دربارة موضوعی خاص یا در نظامی خاص است.
در طول تاریخ، افراد بسیاری هم در حوزة دین یهود، هم درحوزة دین مسیح و هم در حوزة دین اسلام، به انگیزة دفاع از دین با کاوشهای فلسفی مخالفت کردهاند؛ امّا دستکم در حوزة اسلام، این مخالفان کاوش فلسفی، اغلب با عقل و اندیشیدن عقلانی مشکلی نداشتهاند؛ برای مثال، غزالی در تهافت الفلاسفه، به فیلسوفان، نسبتهایی چون کوچک شمردن شعایر دینی، خوار شمردن تعبدات شرعی و حدود آن و کفر به آخرت و.... میدهد (غزالی، 1990: ص 37 و 38)؛ امّا دربارة منطق میگوید: چارهای از به کار بستن کامل منطقیات نیست و آن درست است (همان: ص 45). همچنین علامه مجلسی اگر چه عقل نظری را انکار نمیکند، برخی از آموزههای فلسفی را مستلزم انکار بسیاری از ضروریات دینی دانسته ، مینویسد: آنان[= فیلسوفان] بر این امور، دلیلی جز شبهات گول زننده یا خیالات غریبه که با عبارات لطیف زینتش دادهاند، ندارند (مجلسی، 1403: ج1 , ص 101 ). چنین کسانی، اگرچه به شدّت با فلسفه ورزی مخالفند، دست کم در مقام نظر با اندیشیدن عقلانی موافقند.
بر این اساس، وقتی از حدود اعتبار کاوش فلسفی از دیدگاه دین اسلام پرسیده میشود نمیتوان پرسش را به حدّ اعتبار اندیشیدن عقلانی از آن دیدگاه تحویل کرد؛ بلکه این پرسش را باید به معنای حد اعتبار اندیشیدن عقلانی در آن قالب ویژه که کاوش فلسفی یا تفلسف نامیده میشود، از دیدگاه دین اسلام تفسیر کرد.
نظر دیگری که گاهی عنوان «دین و فلسفه» به آن معنا گرفته میشود، تحویل این عنوان به موضوعاتی چون فلسفة دین، فلسفة الاهی، کلام فلسفی و فلسفههای دینی است. این تحویلگرایی نیز آشکارا خلط چنین موضوعاتی با موضوع «دین و فلسفه» است و گاهی میان مبتدیان، اینگونه خلط مباحث دیده میشود؛ از این جهت به نظر میرسد تعریفی کوتاه از این موضوعات و سپس پرداختن به موضوع اصلی مقاله مفید باشد.
فلسفة دین، علم بررسی عقلانی ادلة له و علیه باورهای بنیادی دین، به ویژه بررسی برهانهای وجود خدا است (آلستون، 1375: ش 9، ص 81 و82). فلسفة الاهی به طور معمول به فلسفههایی اطلاق میشود که وجود خداوند را در جایگاه باور بنیادی، البته نه لزوماً به معنای بدیهی، میپذیرند؛ برای مثال،فیلسوفان اسلامی ،از مکتب فلسفی خود به نام حکمت الاهی یا علم الاهی یاد میکردند (برای مثال ،ر.ک: صدرالدین شیرازی(1)، ج 1، ص 23 و جوادی آملی(1)، ج 1، جزء 1، ص 14). همچنین مکتب فلسفی کسانی چون کرکگور و تیلیش، در برابر کسانی چون سارتر، اگزیستانسیالیسم الاهی نامیده میشود. در مقابل به مکاتبی چون مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم الحادی که این باور را به شدّت طرد میکند، فلسفههای الحادی میگویند.
مسأله شناسی نسبت دین و فلسفه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com