- عضویت
- 21/4/21
- ارسال ها
- 1,375
- امتیاز واکنش
- 4,971
- امتیاز
- 298
- محل سکونت
- دنیای خواب...
- زمان حضور
- 131 روز 23 ساعت 8 دقیقه
نویسنده این موضوع
آفتاب خواهي :
اگر بارندگي زياد باشد براي اين باران بند بيايد نام هفت يا چهل كچل را بر كاغذ مي نويسند و آن را به بندي آويزان مي كنند تا باد بخورد و باران قطع شود يا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و در آمدن خورشيد مي كنند.در روستاي كرات كياسر شهرستان ساري، اگر باران ببارد و مانع فعاليت كشاورزي شود، زن هاي روستا به طور جمعي شعر زير را مي خوانند : باران كو، باران بي پايان كو، گندم كه زير خاكه، از تشنگي هلاكه، يا حضرت سليمان، روز آفتاب و شب باران در روستا ولويه كياسر ساري هنگامي كه باران به مدت چند روز ادامه داشته باشد براي بند آمدن آن بچه هاي روستا قوطي هاي حلبي را به نخي مي بندند و دو سر نخ را مي گيرند و در كوچه هاي محل راه مي روند و دسته جمعي شعر زير را مي خوانند قوطي قوطي آفتاب كن، يك مشت برنج تو آب كن، ما بچه هاي گرگيم، از سرمايي بمرديم، يا قرا، يا كتاب فردا بشه آفتاب.
در روستاي كليج كلادودانگه در هنگام بارش زياد باران، بچه هاي محل لباس كهنه مي پوشند و با جارو و گل و لاي كوچه ها را به هم مي زنند و ميخ وانند بابروم بابروم ، امروز آفتاب فردا آفتاب پيرا ( پس فردا( آفتاب آنگاه افراد هر خانواده به بچه ها مواد غذايي و يا شيريني مي دهند.در روستاي علي آباد دودانگه ، وقت بارش زياد باران اهالي محل پارچه اي را از امامزاده شاهزاده حسين مي ربايند پس از آفتابي شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه ديگر به امامزاده پس مي دهند.
گرفتن ماه و خورشيد :
گرفتگي ماه و خورشيد را ظل ( تاريكي) مي نامند و معتقدند كه اژدهايي جلوي آن را گرفته است در اين حالت براي رهايي و برطرف شدن تاريكي از ماه به پشت بام ها مي روند بر ظرف مسي مي كوبند و با تفنگي تيراندازي مي كنند. علاوه بر اينها نماز آيات مي خوانند و دعا مي كنند.
اگر بارندگي زياد باشد براي اين باران بند بيايد نام هفت يا چهل كچل را بر كاغذ مي نويسند و آن را به بندي آويزان مي كنند تا باد بخورد و باران قطع شود يا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و در آمدن خورشيد مي كنند.در روستاي كرات كياسر شهرستان ساري، اگر باران ببارد و مانع فعاليت كشاورزي شود، زن هاي روستا به طور جمعي شعر زير را مي خوانند : باران كو، باران بي پايان كو، گندم كه زير خاكه، از تشنگي هلاكه، يا حضرت سليمان، روز آفتاب و شب باران در روستا ولويه كياسر ساري هنگامي كه باران به مدت چند روز ادامه داشته باشد براي بند آمدن آن بچه هاي روستا قوطي هاي حلبي را به نخي مي بندند و دو سر نخ را مي گيرند و در كوچه هاي محل راه مي روند و دسته جمعي شعر زير را مي خوانند قوطي قوطي آفتاب كن، يك مشت برنج تو آب كن، ما بچه هاي گرگيم، از سرمايي بمرديم، يا قرا، يا كتاب فردا بشه آفتاب.
در روستاي كليج كلادودانگه در هنگام بارش زياد باران، بچه هاي محل لباس كهنه مي پوشند و با جارو و گل و لاي كوچه ها را به هم مي زنند و ميخ وانند بابروم بابروم ، امروز آفتاب فردا آفتاب پيرا ( پس فردا( آفتاب آنگاه افراد هر خانواده به بچه ها مواد غذايي و يا شيريني مي دهند.در روستاي علي آباد دودانگه ، وقت بارش زياد باران اهالي محل پارچه اي را از امامزاده شاهزاده حسين مي ربايند پس از آفتابي شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه ديگر به امامزاده پس مي دهند.
گرفتن ماه و خورشيد :
گرفتگي ماه و خورشيد را ظل ( تاريكي) مي نامند و معتقدند كه اژدهايي جلوي آن را گرفته است در اين حالت براي رهايي و برطرف شدن تاريكي از ماه به پشت بام ها مي روند بر ظرف مسي مي كوبند و با تفنگي تيراندازي مي كنند. علاوه بر اينها نماز آيات مي خوانند و دعا مي كنند.
فرهنگ مازندران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com