خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشاره: در مقاله زیر كه در دو قسمت ارائه می گردد سعی شده است تا در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران رویكرد مدنیت و جمهوریت این كشور پس ازاین انقلاب بررسی شود .

اگر جامعه مدنی ، (Civil Society) راحوزه‏های مستقل از دولت و گروههای خود گردان‏ بدانیم كه برخوردار از ارزشها و اعتقادات متنوعی ‏بوده و در همزیستی مسالمت ‏آمیز به سرمی‏برند وبه صورت نهادهای واسطه و داوطلبانه میان ‏دولت و آحاد ملت عمل می‏كنند، در اینصورت، تعریف اجمالی جامعه مدنی، مانند بسیاری ‏پدیده‏های اجتماعی، جنبه تجربی و غیرانتزاعی‏و غیر اوتوپیایی دارد و بعبارت دیگر جزء مواریث‏ و دستاوردهای بشری است كه در آخرین‏ تجربیات جوامع انسانی در فرآیند سعی و خطا پذیرفته شده است و چون تاریخ به پایان ‏نرسیده، طبیعی است جامعه مدنی، محصول‏ برداشت ‏شده قطعی نیست. روش مطلوبی است‏ برای اداره حیات اجتماعی انسانها و همچون‏ سایر روشها در بسـ*ـتر تاریخ در معرض بهسازی وتحول می‏باشد و در آینده ممكن است قرائتهای ‏موجود از آن مورد تردید و تجدید نظر قرار گیرد.پس تفكر دگماتیسی و جزم‏گرایانه در پذیرش یا انكار آن ناصواب و مردود است.
اگر جامعه مدنی را صرفا «روش‏» بدانیم طبعا تابع دو ویژگی خواهد بود: اولا خصلت عام وفراگیر دارد و ثانیا دارای ماهیت «خنثی‏» است ‏بنابراین «جامعه مدنی‏» در ذات خویش ممكن‏است‏ با فرهنگها و ساختارهای متفاوت و حتی باهر نوع اندیشه دینی یا غیردینی، شرقی و غربی، حق یا باطل، كارآمد و یا ناكارآمد، سازگاری ‏داشته باشد و اینكه عده‏ای در جامعه ما اصراردارند كه هر روشی را در هر جایی و برای هرملتی، مفید جلوه دهند بدون آنكه در آن روش‏ تجدید نظر نمایند، بی‏شك، جز جزم‏گرایی‏ جاهلانه نام دیگر ندارد، همچنین عده‏ای دیگركه برای توجیه روشها بخواهند همه بسـ*ـتر خودی‏ را متحول كنند، نیز چون یابنده دكمه‏ای‏ می‏مانند كه خیاط كت و شلواری برای آن‏ دگمه بدوزد!! از سوی دیگر، علیرغم‏ آنكه رهیافتهای متعددی جامعه مدنی را مورد كاوش و مطالعه قرار داده‏اند و گستره تاریخی آن‏ به درازای تاریخ تفكر سـ*ـیاسی تلقی شده و هم‏ اكنون در خود غرب هم پابه‏پای مدرنیسم و پست‏ مدرنیسم در عرصه اندیشه وعمل در تحول‏ است، هنوز هیچ توافقی بر سر مفهوم آن ایجاد نشده و مناقشه حتی در جایگاه علمی این مفهوم ‏ادامه دارد كه آیا اساسا مربوط به جامعه‏شناسی‏سـ*ـیاسی است‏ یا به فلسفه سـ*ـیاسی و یا به حقوق؟ و هنوز تكلیف آن با دولت ‏یكسره نشده است كه ‏آیا جامعه مدنی، پیش از تكوین دولت‏ بوده‏ و یامساوی یا متضاد با دولت است و یا اصلا پس ازنابودی دولت، شكل می‏گیرد؟ هنوز درجدیدترین آثار غربی كه بانیان جامعه مدنی‏مدرن هستند با تردید، دیدگاه ارسطو كه جامعه‏مدنی را به مفهوم دولت در مقابل نهاد خانواده مطرح می‏نمود و دیدگاه اصحاب قرارداد اجتماعی (مانند هابز لاك و روسو) كه جامعه مدنی را در مقابل وضع طبیعی مقدم بر جامعه‏سـ*ـیاسی، می‏دانستند یاد می‏كنند. هنوزاندیشه‏های چپ كه خود در تعارض شدید بایكدیگرند، محل رجوع می‏باشند و می‏دانیم كه‏ ماركس معتقد بود جامعه مدنی حوزه روابط‏ اقتصادی و علایق خصوصی طبقاتی و یا روابط زیربنایی است كه خارج از حوزه روبنایی دولت ‏است. در مقابل او «آنتونیو گرامشی‏» جامعه مدنی‏ را حوزه روبنایی كه در آن دستگاههای‏ایدئولوژیك به منظور ایجاد هژمونی طبقاتی‏عمل می‏نمایند، تعریف می‏نمود. هنوز در دنیای‏غرب، تفكر آنارشیستی جامعه مدنی را مدینه ‏فاضله‏ای می‏دانند كه پس از نابودی دولتها درهای بهشت موعود خویش را فراروی بشریت‏ می‏گشاید بنابراین در چنین وضعیتی در برخورد با چالش‏های موجود در خصوص مفهوم جامعه‏مدنی و نحوه تحقق آن در كشور ما توجه به ‏نكاتی چند ضروری می‏نماید:
1- بسـ*ـتر نضج و شكل‏گیری گفتمان جامعه‏مدنی، كشورهای غربی است اگر چه جامعه مدنی ‏در مالكیت آنها نیست اما بالندگی آن با مبانی ومفروضات آنها توام بوده است و باید دوباره موبه مو مورد بحث قرار گیرد.
2- در برخورد با مفاهیم نوین غرب، معیارسنجش و ارزیابی را باید روشن كرد كه آیا ملاك‏ مقبولیت‏ یك موضوع جدید همچون جامعه ‏مدنی، كهنه یا نو بودن آن، شرقی یا غربی بودن ودینی یا غیر دینی بودن آن است؟ آیا كارآمدی، معیار است؟
3- در این كه گفتمان جامعه مدنی، قابلیت‏ تكرارپذیری و انطباق و ادغام در بسـ*ـتر دینی را دارد نیز هیچ توافقی وجود ندارد.
4- در پذیرش گفتمان خاصی از جامعه‏مدنی، چنانچه در انطباق آن بر جامعه، نیاز به‏جرح و تعدیل و اصلاح باشد آیا باید در روش ‏گفتمانی آن بازنگری كرد و یا همه موجودیت‏ دینی و ملی خود را مورد تردید قرارداد؟(چنانچه در جامعه ما هم این ایده طرفدارانی‏ دارد.)
5- در شرایطی كه ارتباطات، مرزهای ذهنی‏ ملی را مورد تعدی قرار داده و جهان به سوی‏ نوعی تفاهم فرهنگی می‏رود و تلقی مثبتی درجهان از جامعه مدنی وجود دارد آیا می‏توان بانفی و انكار جزم‏ گرایانه به مقابله مطلق با آن ‏برخاست؟ (چنانكه در جامعه ما عده‏ای بر این‏عقیده‏اند.)
6- برخورد انفعالی در مقابل مفاهیم واندیشه‏های غربی، چه در پذیرش، چه در نفی آن‏ نتایج زیانباری در عقب ماندگی یا محو هویت‏ فكری فرهنگی جوامع و انسانهای منفعل دارد.
7- در انتقال و ترجمه تفكر دیگران، همواره‏ قرائت‏خاص ناقلان و انگیزه‏ها و علایق شخصی‏مترجمان دخیل بوده است لذا در طول یك قرن‏ اخیر همواره شوك‏های غیرطبیعی ناشی ازچالش فرهنگهای مغایر، اندیشه دینی را بامشكل مواجه كرده است.

منبع: تبیان


جامعه مدنی و جمهوری اسلامی ایران

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,931
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
ترجمه تفكر روانكاوی فرویدی، تفكرتكامل ‏گرای دترمنیستی داروینی، تفكر الحادی ‏ماركسیستی، ابطال‏پذیری پوپری، و اخیرا هم‏ ایده جامعه مدنی، چالش‏های كسل ‏كننده‏ای‏ همراه خود داشته و باعث این تلقی در كشور مامی‏شده كه فلان ایده، گویا برای نابودی همه‏ هویت دینی و ملی ما آمده است. تردیدی وجودندارد كه مترجمان این افكار و حامیان بومی آن، در این فرآیند ناسالم، نقش اساسی دارند و مدتها انرژی بخشی از نیروهای متعهد داخلی مشغول ‏دفاع و سنگربانی در مقابل هجوم (واقعی یاخیالی) می‏كنند و از این رهگذر عده‏ای هم با عصبانیت در مقابل هر نوع تفكری به مقابله‏ برمی‏خیزند. چنانچه در نحوه مواجهه با مفهوم‏«جامعه مدنی‏»، اینك برخی با آرامش كامل ازبیتوته «منی‏» خارج و سحرگاهان با سنگریزه‏های ‏خود بر سر شیطان جامعه مدنی می‏كوبند و آن را رمی می‏كنند و با طرح «جامعه دینی‏» و «جامعه‏ولایی‏» سراسیمه به سوی كعبه صفا و آرامش و به ‏دور از دغدغه افكار الحادی! خاطر خویش را آرام ‏و خیام ایام را به اوتاد دوام برای وصول به كمال مطلوب، از سر می‏گذرانند و در مقابل اینان‏ عده‏ای هم با آ*غو*ش باز بی ‏محابا با قربانی كردن‏ همه «هویت دینی‏» خود به پای جامعه مدنی‏غربی با همه «پیش فرضها» و «مبادی‏» و «مبانی‏» آن در میقاتگاهها به استقبال آن رفته‏اند ومنتظرند تا لباس احرام را پیش از خروج از حرم از تن خویش در آورده و در پوشش جامه مدرن‏«جامعه مدنی‏» درآیند. پیشینه این جریان ازمشروطیت آغاز شد و تا امروز نقش وساطت وپیام‏ رسانی از دنیای غرب را در ایران بر عهده‏ داشته است. میرزا فتحعلی آخوندزاده «رسما» «اعتقادات دینی‏» را به قربانگاه برد، او می‏گفت:«الان در دل فرنگستان وینگی دنیا این مسئله ‏دایر است كه آیا عقاید باطله یعنی اعتقادات‏ دینیه موجب سعادت ملك و ملت است ‏یا اینكه ‏موجب ذلت ملك و ملت است؟ كل فیلسوفان آن ‏اقالیم متفقند در اینكه اعتقادات دینیه موجب ‏ذلت ملك و ملت است در هر خصوص (1)».
آنچه زیبنده خطاب به این دسته ازروشنفكران كه ماموریتی جز «ترجمه زبان حال‏»غرب ندارند بیان زیبای مولاناست كه گفت:

كار جهان هر چه شود كار تو كو بار تو كو

گر دو جهان بتكده شد آن بت عیار تو كو

خامش ای حرف فشان در خور گوش خامشان
ترجمه خلق مكن حالت و گفتار توكو (2)

بنابراین در میان این چالشهای فكری خرد اقتضای آن دارد كه راه افراط و تفریط را وانهاده ‏و در عرصه اندیشه متاع خویش بر سر دست ‏نهاده و به بازار عرضه نمائیم. هر چند رهیافت ‏هنجاری همواره در برخورد با مفاهیم مدرن وبیگانه نوعی احتیاط را پیشه خود می‏كند اماهیچگاه مانع از ورود به این عرصه و آگاهی ازتفكرات دیگران و اخذ دستاوردهای مثبت‏ بشری نیست و نگارنده براین باور است كه باحفظ اصول و مبانی دینی، می‏توان «جامعه‏مدنی‏» اسلامی با همه ویژگیهای مثبت‏ بشری آن ‏را ایجاد نمود، و شبهات و تشكیكهایی كه درخصوص تعارض «جامعه مدنی‏» با «اسلام‏» و«ولایت فقیه‏» (3)و «ارزشهای دینی و اخلاقی‏» و«حكومت اسلامی‏» مطرح شده، ناشی از این ایده ‏است كه جامعه مدنی را پدیده‏ای تجربی و غیرانتزاعی با ماهیتی خنثی نمی‏بیند بلكه آن را ازتولیدات انحصاری جامعه غربی می‏داند كه مالكیت‏ خصوصی آنهاست و انتقال آن به‏ ضرورت باید با مفروضات و مبانی و مبادی‏غربیان باشد و تفكیك آن امكان ‏پذیر نیست. كه‏البته این مغالطه‏ای بیش نیست.


جامعه مدنی و جمهوری اسلامی ایران

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا