نویسنده این موضوع
همه ی ما در درس های دبستان و راهنمایی یاد گرفتیم که تمامی مواد از مولکول تشکیل شده اند و کوچک ترین جزء هر ماده (غیر از عناصر فلزی) که همه ی خواص آن ماده را دارد، مولکول است.
اما چرا مولکول ها مقید هستند که کنار هم بمانند، چرا مواد، پیوستگی خود را از دست نمی دهند؟ چرا بدن ما از هم نمی پاشد؟
احتمالاً باید نیرویی بین مولکول ها وجود داشته باشد که آن ها را کنار هم نگه دارد. اما میدانیم که مولکول ها به لحاظ الکتریکی خنثی هستند؛ یعنی مجموع بارهای مثبت آن ها (پروتون ها) و بارهای منفی آن ها (الکترون ها) صفر است. پس نیروی بین مولکول ها ازکجا میآید؟ آیا این نیرو از جنس نیروهای گرانشی است؟ با محاسبه ای ساده میتوانیم ببینیم که نیروی گرانشی بین مولکول ها به خاطر جرم کم آن ها بسیار ناچیز است.
اما منشأ این نیرو در اصل همان نیروهای الکتریکی است. کافی است به دلیلی بارهای مثبت و منفی مولکول ها کمی جابه جا شوند و به اصطلاح مولکول ها قطبیده شوند، بعد همین جابه جایی باعث به وجود آمدن نیروهای مولکولی که در حالت کلی به آن ها نیروهای واندروالسی میگوییم، میشوند.
از این جزئیات که بگذریم، حال میدانیم که مولکول ها همدیگر را جذب میکنند.
سوالی که پیش میآید این است که پس چرا همه مولکول ها به هم نزدیک نمی شوند و همه ی دنیا به هم نمی چسبد؟
جواب این سوال این است که مقدار نیروی بین مولکول ها بسیار وابسته به فاصله مولکول ها است و حتی اگر مولکول ها به هم از یک حدی نزدیکتر شوند، این نیرو به دافعه تبدیل میشود. در واقع نمودار نیرو بر حسب فاصله ی دو مولکول است.
بنابراین اگر خود مولکول ها تصمیم گیرنده باشند، در فاصله از هم قرار میگیرند. مگر این که بکشیم یا هول دهیم. بسیار خوب ... حال ببینیم این نیروهای بین مولکول ها، جدا از این که مولکول ها را کنار هم نگه میدارند، چه پدیده های دیگری را نیز باعث میشوند.
اول از همه، چسبیدن!
آیا تا به حالا فکر کرده اید که چه عاملی باعث چسبیدن دو تا ماده به هم میشود یا این که اصلاً چسب ها، بر چه اساسی کار می کنند؟!
یا چه میشود که همه از نوع چسب رازی هستند؟!
خوب در واقع چسب، ماده ای هست که نیروهای بین مولکولی آن با مولکول های مواد دیگر خیلی قوی است.
البته نکته ای که فراموش شد، این است که لزومی ندارد مولکول ها از یک جنس باشند؛ یعنی مربوط به یک ماده باشند تا نیروی بین مولکولی وجود داشته باشد، بلکه اگر مولکول ها با هم فرق هم داشته باشند، باز هم نیروهای مولکولی با همان ویژگی های طرح شده وجود دارند.
به حالت اول یعنی بین مولکول های یک ماده، نیروهای پیوستگی و به حالت دوم یعنی نیروهای بین مولکولی دو یا چند ماده، نیروهای چسبندگی میگوییم. بنابراین چسب ماده ای است که نیروهای چسبندگی مولکول های آن زیادند.
خوب دوباره برمی گردیم به بحث نیروهای پیوستگی...
آزمایش کشتی کاغذی را انجام دادید؟
اگر یادتان باشد در آخر بحث نتیجه گرفتیم که سطح یک مایع مثل سطح یک تشک فنری است. یا این که اصلا یک ماده مثل تعداد زیادی توپ که با فنر به هم وصل شده اند، رفتار میکند. خوبی این مدل در این است که نیروی فنر تقریبا تمام ویژگی های نیروهای بین مولکولی را دارد.
اگر طول فنر از یک حدی بیش تر شود، نیروی آن مثل نیروی جاذبه نخواهد بود که دقیقاً همین طور هم هست و اگر فشرده شود میل به باز شدن ندارد که دارد!!
یک ویژگی دیگر نیروهای بین مولکولی این است که کوتاه بردند. یعنی اگر فاصله ی مولکول ها از یک حدی بیشتر شود، اصلا دیگر نیرویی وجود ندارد یا این که مقدارش خیلی کم است. مثل یک فنر که اگر از یک حدی بیش تر کشیده شود، پاره میشود یا دیگر خاصیت فنری خود را از دست میدهد.
تا کنون به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم فرض کنیم سطح مایع مثل یک سطح فنری یا مثل یک تکه لاستیک یا بادکنک است. برای همین اگر یک جسم سبک را روی مایع قرار دهیم، روی آن شناور میماند.
خوب و البته گفتیم که به این نیرو ، نیروی کشش سطحی میگوییم.
آیا در مورد انرژی چیزی میدانید؟
منبع: تبیان
اما چرا مولکول ها مقید هستند که کنار هم بمانند، چرا مواد، پیوستگی خود را از دست نمی دهند؟ چرا بدن ما از هم نمی پاشد؟
احتمالاً باید نیرویی بین مولکول ها وجود داشته باشد که آن ها را کنار هم نگه دارد. اما میدانیم که مولکول ها به لحاظ الکتریکی خنثی هستند؛ یعنی مجموع بارهای مثبت آن ها (پروتون ها) و بارهای منفی آن ها (الکترون ها) صفر است. پس نیروی بین مولکول ها ازکجا میآید؟ آیا این نیرو از جنس نیروهای گرانشی است؟ با محاسبه ای ساده میتوانیم ببینیم که نیروی گرانشی بین مولکول ها به خاطر جرم کم آن ها بسیار ناچیز است.
اما منشأ این نیرو در اصل همان نیروهای الکتریکی است. کافی است به دلیلی بارهای مثبت و منفی مولکول ها کمی جابه جا شوند و به اصطلاح مولکول ها قطبیده شوند، بعد همین جابه جایی باعث به وجود آمدن نیروهای مولکولی که در حالت کلی به آن ها نیروهای واندروالسی میگوییم، میشوند.
از این جزئیات که بگذریم، حال میدانیم که مولکول ها همدیگر را جذب میکنند.
سوالی که پیش میآید این است که پس چرا همه مولکول ها به هم نزدیک نمی شوند و همه ی دنیا به هم نمی چسبد؟
جواب این سوال این است که مقدار نیروی بین مولکول ها بسیار وابسته به فاصله مولکول ها است و حتی اگر مولکول ها به هم از یک حدی نزدیکتر شوند، این نیرو به دافعه تبدیل میشود. در واقع نمودار نیرو بر حسب فاصله ی دو مولکول است.
بنابراین اگر خود مولکول ها تصمیم گیرنده باشند، در فاصله از هم قرار میگیرند. مگر این که بکشیم یا هول دهیم. بسیار خوب ... حال ببینیم این نیروهای بین مولکول ها، جدا از این که مولکول ها را کنار هم نگه میدارند، چه پدیده های دیگری را نیز باعث میشوند.
اول از همه، چسبیدن!
آیا تا به حالا فکر کرده اید که چه عاملی باعث چسبیدن دو تا ماده به هم میشود یا این که اصلاً چسب ها، بر چه اساسی کار می کنند؟!
یا چه میشود که همه از نوع چسب رازی هستند؟!
خوب در واقع چسب، ماده ای هست که نیروهای بین مولکولی آن با مولکول های مواد دیگر خیلی قوی است.
البته نکته ای که فراموش شد، این است که لزومی ندارد مولکول ها از یک جنس باشند؛ یعنی مربوط به یک ماده باشند تا نیروی بین مولکولی وجود داشته باشد، بلکه اگر مولکول ها با هم فرق هم داشته باشند، باز هم نیروهای مولکولی با همان ویژگی های طرح شده وجود دارند.
به حالت اول یعنی بین مولکول های یک ماده، نیروهای پیوستگی و به حالت دوم یعنی نیروهای بین مولکولی دو یا چند ماده، نیروهای چسبندگی میگوییم. بنابراین چسب ماده ای است که نیروهای چسبندگی مولکول های آن زیادند.
خوب دوباره برمی گردیم به بحث نیروهای پیوستگی...
آزمایش کشتی کاغذی را انجام دادید؟
اگر یادتان باشد در آخر بحث نتیجه گرفتیم که سطح یک مایع مثل سطح یک تشک فنری است. یا این که اصلا یک ماده مثل تعداد زیادی توپ که با فنر به هم وصل شده اند، رفتار میکند. خوبی این مدل در این است که نیروی فنر تقریبا تمام ویژگی های نیروهای بین مولکولی را دارد.
اگر طول فنر از یک حدی بیش تر شود، نیروی آن مثل نیروی جاذبه نخواهد بود که دقیقاً همین طور هم هست و اگر فشرده شود میل به باز شدن ندارد که دارد!!
یک ویژگی دیگر نیروهای بین مولکولی این است که کوتاه بردند. یعنی اگر فاصله ی مولکول ها از یک حدی بیشتر شود، اصلا دیگر نیرویی وجود ندارد یا این که مقدارش خیلی کم است. مثل یک فنر که اگر از یک حدی بیش تر کشیده شود، پاره میشود یا دیگر خاصیت فنری خود را از دست میدهد.
تا کنون به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم فرض کنیم سطح مایع مثل یک سطح فنری یا مثل یک تکه لاستیک یا بادکنک است. برای همین اگر یک جسم سبک را روی مایع قرار دهیم، روی آن شناور میماند.
خوب و البته گفتیم که به این نیرو ، نیروی کشش سطحی میگوییم.
آیا در مورد انرژی چیزی میدانید؟
منبع: تبیان
چرا نمی ترکیم؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com