M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر حقوق را در مجموع، قواعد و مقررات لازم الاجرایی بدانیم که بر روابط افراد یک جامعه حاکم است با ملاحظه نوع رابـ*ـطه میتوانیم دو گونه حقوق خصوصی و عمومی را از یکدیگر جدا کنیم. هنگامی که از روابط اجتماعی سخن به میان میآوریم و روابط افراد را با دولت و عناصر حکومت مورد توجه قرار میدهیم به مبحث حقوق اساسی پرداختهایم. منابع حقوق اساسی مشتمل است بر قانون اساسی، قوانین عادی ـ عرف ـ فرامین رهبران یا رهبر حکومت، رویه قضائی، نظامنامههای داخلی مجلس قانونگذاری، نظریات علمای حقوق و مراجعه به آرای عمومی (همه پرسی - رفراندوم).
هنگامی که از شهروند و حقوق او سخن به میان میآوریم، مراد ما مجموعهای از حقوق خصوصی و عمومی است که بر روابط اجتماعی حاکم است. شهروند ترجمه واژهCitizen است. این اصطلاح در ادبیات سـ*ـیاسی و حقوقی ما سابقه چندانی ندارد. در ایران تا پیش از مشروطیت، به جای این واژه از کلمه «رعیت» و «رعایا» استفاده میشد. به عبارت دیگر در سلسله مراتب نظام اجتماعی، مردم رعیت پادشاه و پیرو و فرمانیردار او تلقی میشدند. پس از مشروطیت، حتی پس از تصویب قانون مدنی، افراد جامعه ایرانی از دیدگاه حقوق، تبعه دولت ایران معرفی میشدند یعنی ایرانیان به عنوان تبعه باید تابع دولت متبوع خود باشند.
در جامعه ایران آنچه که در گذشته بیشتر بر آن تاکید شده بود، مفهوم «شهروند» به عنوان تبعه بود و کمتر از حق و حقوق جامعه سخنی مطرح میشد. واژه شهروند در ادبیات ما واژهای تازه و نو است به گونهای که حتی در فرهنگهای عمومی مثل فرهنگ معین و عمید مطرح نشده است. در فرهنگهای دو زبانه کلمهCitizen ـ شهروند ـ به معنای بومی، شهری، اهل شهر، تابع، رعیت و شهرنشین و کسی که از خدمت لشکری آزاد باشد، تعریف شده است.
گویا نخستین فرهنگ فارسی به فارسی که کلمه «شهروند» را در خود جای داده است، فرهنگ فارسی امروز است. در این فرهنگ «شهروند» چنین تعریف شده است: «کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار باشد.»
صاحبنظران معتقدند مفهوم شهروندی را میتوان در مجموع جزو مفاهیم جدیدی دانست که با زندگی برخاسته از تجدد و فرهنگ انسان اجتماعی در هم آمیخته است و به شدت از نحوه نگاه معطوف به استعداد انسان بلوغ یافته، تواناییهای وی و چگونگی شرکت و اراده و سهیم کردن او در وضعیت و سرنوشت حیات فردی - اجتماعی متاثر است.
هنگامی که از شهروند و حقوق او سخن به میان میآوریم، مراد ما مجموعهای از حقوق خصوصی و عمومی است که بر روابط اجتماعی حاکم است. شهروند ترجمه واژهCitizen است. این اصطلاح در ادبیات سـ*ـیاسی و حقوقی ما سابقه چندانی ندارد. در ایران تا پیش از مشروطیت، به جای این واژه از کلمه «رعیت» و «رعایا» استفاده میشد. به عبارت دیگر در سلسله مراتب نظام اجتماعی، مردم رعیت پادشاه و پیرو و فرمانیردار او تلقی میشدند. پس از مشروطیت، حتی پس از تصویب قانون مدنی، افراد جامعه ایرانی از دیدگاه حقوق، تبعه دولت ایران معرفی میشدند یعنی ایرانیان به عنوان تبعه باید تابع دولت متبوع خود باشند.
در جامعه ایران آنچه که در گذشته بیشتر بر آن تاکید شده بود، مفهوم «شهروند» به عنوان تبعه بود و کمتر از حق و حقوق جامعه سخنی مطرح میشد. واژه شهروند در ادبیات ما واژهای تازه و نو است به گونهای که حتی در فرهنگهای عمومی مثل فرهنگ معین و عمید مطرح نشده است. در فرهنگهای دو زبانه کلمهCitizen ـ شهروند ـ به معنای بومی، شهری، اهل شهر، تابع، رعیت و شهرنشین و کسی که از خدمت لشکری آزاد باشد، تعریف شده است.
گویا نخستین فرهنگ فارسی به فارسی که کلمه «شهروند» را در خود جای داده است، فرهنگ فارسی امروز است. در این فرهنگ «شهروند» چنین تعریف شده است: «کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار باشد.»
صاحبنظران معتقدند مفهوم شهروندی را میتوان در مجموع جزو مفاهیم جدیدی دانست که با زندگی برخاسته از تجدد و فرهنگ انسان اجتماعی در هم آمیخته است و به شدت از نحوه نگاه معطوف به استعداد انسان بلوغ یافته، تواناییهای وی و چگونگی شرکت و اراده و سهیم کردن او در وضعیت و سرنوشت حیات فردی - اجتماعی متاثر است.
تاریخچه حاکمیت، قانون اساسی و حقوق شهروندی در ایران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com