خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنّا آخماتووا (روسی: Анна Ахматова) با نام اصلی آنّا آندرییوا گارینکو (روسی: Анна Андреевна Горенко؛ زاده ۲۳ ژوئن [سبک قدیمی: ۱۱ ژوئن] ۱۸۸۹، اودسا – درگذشته ۵ مارس ۱۹۶۶، مسکو) شاعر و نویسنده اهل روسیه بود. وی یکی از مهترین شاعران روسیه در قرن بیستم محسوب می‌شود و نامش در فهرست نهایی نامزدانِ جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۶۵ قرار گرفت.[۱] او یکی از بنیان‌گذاران مکتب شعری آکمه‌ایسم بوده‌است. بن‌مایه‌های اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواری‌ها و تلخی‌های زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل می‌دهد. گسترهٔ شعرهای وی از تصنیف‌های کوتاه تا اشعاری با ساختار پیچیده را در بر می‌گیرد. سبک او که مشخصه‌اش ایجاز و قیود عاطفی است، به‌وضوح بکر و متمایز از شاعران هم‌دوره خود است و لحن زنانهٔ استوار، پیشگامانه و شفاف وی، فصل جدیدی در شعر روسیه را رقم زد.[۲]

نام اصلی
آنّا آندرییوا گارینکو
زاده
۲۳ ژوئن ۱۸۸۹
حوالی اودسا، امپراتوری روسیه (اوکراین کنونی)
درگذشته
۵ مارس ۱۹۶۶ (۷۶ سال)
بیمارستان دٌمو ددوو، مسکو
آرامگاه
گورستان کوماروو، لنین‌گراد
پیشه
شاعر و نویسنده
زمینه کاری
نمایشنامه‌نویس
ملیت
اتحاد جماهیر شوروی
سال‌های فعالیت
۱۹۱۰–۱۹۶۶
همسر(ها)
نیکولای گومیلیف (شاعر) (ازدواج ۱۹۱۰ – جدایی ۱۹۱۸)
ولادمیر شی‌لی‌کو (باستان‌شناس) خیلی زود جدا شدند.
نیکلای پونین (مورخ هنری) در ۱۹۵۳ در اردوگاه کار اجباری مرد.
فرزند(ان)
لف گومیلیف
پدر و مادر
آندره گارن‌کو (پدر)


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
زندگی
کودکی

آنّا در ۲۳ ژوئن ۱۸۸۹ (در گاه‌شماری رایج در آن زمان ۱۱ ژوئن) در بالشوی فانتان (به روسی: Большой Фонтан) در نزدیکی بندر اودسا به دنیا آمد. جد مادری‌اش، احمدخان (در تلفظ روسی: آخمات)، از خان‌های تاتار و از نسل چنگیزخان بود. در آن زمان پدرش مهندس مکانیک کشتی بود و از نیروی دریایی روسیه بازنشسته شده بود. یک ساله بود که به همراه خانوادهٔ خود به تسارسکویو سلو (به روسی: Царское Село) در نزدیکی سن پترزبورگ نقل مکان کردند و او تا شانزده سالگی در همان‌جا زندگی کرد. تسارسکویو سلو همان روستایی است که الکساندر پوشکین، شاعر برجستهٔ روس نیز جوانی‌اش را در آنجا گذرانده بود. این تقارن برای آنا الهام‌بخش بود و همیشه از آن سخن می‌گفت. در زندگی‌نامه‌ای به نام «مختصری از خودم» آخماتووا می‌نویسد:[۳]

«نخستین خاطراتم از تسارسکویه سلو این‌ها است: شکوهِ سبز و مرطوبِ پارک‌ها، مرتعی که ل‍له‌ام مرا به آن‌جا می‌برد، میدانِ اسب‌دوانی با اسب‌هایِ ریز و درشت و رنگارنگی که در آن می‌تاختند، ایست‌گاهِ قدیمی و چیزهایِ دیگری که بعدها ذکرشان در چکامهٔ روستایِ شاهی آمد
خواندن را با کتاب الفبای تالستوی آموخت. در پنج سالگی سخن گفتن به فرانسه را تنها با گوش دادن به درس‌هایی که خانم معلمی به بچه‌های بزرگ‌تر می‌داد، فرا گرفت. در مدرسه گرامر تسارسکویه نخستین شعر خود را در یازده سالگی سرود.[۴]


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پدرش، آندره گارنکو، وقتی از زبان او شنید که می‌خواهد شاعر شود، تصور کرد فرزندش شاعر بدی خواهد شد و برای همین به او اخطار داد که نام خانوادگی‌شان را با این شعرها خراب نکند. آنا هم به‌جای استفاده از نام خانوادگی پدرش از نام جد مادری‌اش آخماتووا استفاده کرد و نامش از آن پس شد آنا آخماتووا. پدر و مادر آنا در ۱۹۰۵ از هم جدا شدند و مادر، فرزندانش را با خود ابتدا به اوپاتوریا برد و بعد از مدتی به کی‌یف برد و آنجا ساکن شدند. ۱۹۰۷ در کی‌یف، در دبیرستان فوندوکلی‌یفسکایا تحصیلات متوسطه را تمام کرد و همان‌جا به دانشگاه رفت. در دانشکده حقوق آموزشگاه عالی زنانه، حقوق فرا گرفت.

نخستین شعر آخماتووا با نام بر انگشتان دست او حلقه‌های درختان است، در همان سال در نشریه روسی‌زبان سیریوس که در پاریس منتشر می‌شد، چاپ شد.

ازدواج
ویرایش
در سال ۱۹۱۰، در بیست و یک سالگی، با وجود مخالفت خانواده‌اش، با شاعری به نام نیکولای گومیلیف ازدواج کرد. این ازدواج نتیجهٔ عشق یک‌طرفهٔ گومیلیف و چند بار اقدام به خودکشی او بود، از همین رو دیری نپایید.[۵] به هر روی پس از ازدواج برای گذراندن ماه عسل به پاریس رفتند و پس از بازگشت از پاریس، گومیلیف برای مدتی به حبشه رفت و آخماتووا به سن پترزبورگ نقل مکان کرد و در آنجا برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه رایف رفت و به تحصیل تاریخ و ادبیات پرداخت. سال بعد با همسرش و چند شاعر دیگر، گروه موسوم به «کارگاه شعر» را تشکیل دادند و مکتب آکمه‌ایسم را بنیان نهادند.

در این سال‌ها شعرهای او در نشریات مختلف منتشر می‌شد. در ۱۹۱۲ ضمن سفری به شمال ایتالیا از جنوا، پیزا، فلورانس، بولونیا، پادووا و ونیز دیدن کرد. همان زمان نخستین مجموعه اشعارش به نام «شامگاه» منتشر شد. این کتاب و اثر بعدی و قرینه‌اش، باغ گل (انتشار: ۱۹۱۴)، که در میان منتقدان و عموم مردم توفیق بسیاری به‌دست آورد، دو کتاب کوچک و بی‌تکلف بودند که توفیق اولیه آکمه‌ایسم تا اندازهٔ زیادی مدیون آن‌ها بود.[۶] در ۱ اکتبر همان سال، فرزندش لِف به دنیا آمد.


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شعرشناسی

آنا آخماتووا از آن دسته شاعرانی است که نه تبارنامه‌ای در شعر دارد و نه «سیر تَطَوُر» ی مشخص و معلوم. او از آن قسم شعرایی است که ناگهان حادث می‌شوند.[۱۵] هرچند سخن ایوسیف برودسکی دربارهٔ شعر آخماتووا در کلیت‌اش درست است، اما به هر حال شعر آخماتووا از شامگاه، ۱۹۱۲، تا شعر بدون قهرمان، ۱۹۶۳، تغییرات زیادی کرده است.

نخستین شاعری که تأثیر عمیقی بر آخماتووا گذاشت، ایناکینتی آننسکی (۱۸۵۶ – ۱۹۰۹) بود. ایرج کابلی در این باره می‌نویسد:[۵] «در سال ۱۹۱۰... تصادفاً نمونهٔ حروف‌چینیِ مجموعه شعر جعبهٔ چوب سرو، کار یکی از خبرگان و مترجمان برجستهٔ ادب کلاسیک غرب به نام آننسکی به دستش افتاد و باعث شد که به قول خودش «دنیا را فراموش» کند. سبک کار آننسکی بر خلاف سمبولیست‌ها، که او را ابتدا از خود می‌دانستند، کاملاً «زمینی» و «این جهانی» بود.»

در آن زمان در روسیه سمبولیسم مکتب شعری مسلط بود؛ اما دو جریان شعری جدید نیز در حال شکل‌گیری بود که یکی جریانی که آخماتووا و همسر اولش و چند شاعر جوان دیگر آن را به‌وجود آوردند و به آکمه‌ایسم مشهور شد و جریان دیگر شعری، جنبش فوتوریسم بود که شاعر شاخصش، مایاکوفسکی بود. هرچند بعدها فوتوریست‌ها بسیار مطرح شدند و آکمه‌ایست‌ها تداوم پیدا نکردند اما عقاید شعری آغاز دههٔ بیست روسیه تقریباً به تساوی میان هواداران آخماتووا و مایاکوفسکی تقسیم شده بود.[۱۶] هرچند در آغاز فعالیت آکمه‌ایست‌ها در سال ۱۹۱۴، از سوی منتقدان و جامعه‌شناسان مارکسیست مورد استقبال قرار گرفتند،[۱۷] اما بعدها در زمان استالین، آن را «ادبیات اشراف و زمین‌داران» لقب نهادند و محکومش کردند.

از نظر فنی، آخماتووا مانند سایر شاعران هم دوره‌اش، در حال شکستن وزن‌های عروضی در شعر بود. اما او در حاشیه آنچه قانون و قاعدهٔ مجاز شمرده می‌شد کار می‌کرد. او حتی روشی را برقرار کرد که معمولاً به عنوان «روش آخماتووا» پذیرفته شده است و به تعبیری «ترکیب دوهجایی‌ها و سه‌هجایی‌ها» نام دارد.[۱۸] او به فراتر بردن حد و مرزهای قافیه نیز کمک زیادی کرد. آنچه را قبلاً قافیهٔ آزمایشی می‌نامیدند، او تثبیت کرد. درک ظرایف موسیقایی شعر آخماتووا فقط با دانستن زبان روسی و شنیدن آن امکان‌پذیر است و ترجمهٔ آن به زبان‌های دیگر بسیار دشوار و شاید محال باشد.


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، *NiLOOFaR* و YeGaNeH

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مجموعه اشعار

انسان

اینجا گویی صدای انسان

هرگز به گوش نمی‌رسد

اینجا گویی در زیر این آسمان

تنها من زنده مانده‌ام

زیرا نخستین انسانی بودم

که تمنای شوکران کردم[۱۹][پانویس ۵]

۱۹۱۲ - شامگاه
۱۹۱۴ - تسبیح
۱۹۱۴ - گلستان یا باغ گل
۱۹۱۴ - فوج پرندگان سفید
۱۹۲۱ - بارهنگ
۱۹۲۲ - ۱۹۲۲ بعد از میلاد
۱۹۴۰ - گزیده اشعار «از شش کتاب»
۱۹۶۳ - فاتحه و شعر بدون قهرمان
۱۹۶۵ - پرواز زمان و صدای شاعران (گزیده‌ای از برگردان شعرهای خارجی)
پس از مرگ

۱۹۶۷ - شعرهای آخماتووا
۱۹۷۳ - افسانه بدون قهرمان و بیست و دو شعر
۱۹۷۶ - گزینه اشعار
۱۹۸۹ - گزینه اشعار
۱۹۸۵ - دوازده شعر از آنا آخماتووا
۱۹۹۰ - کلیات اشعار آنا آخماتووا
کتاب‌ها

خروسک طلایی
آدولف بنیامین سونستان
میهمان سنگی
ترجمه‌ها

آخماتووا اشعار ۱۵۰ شاعر از ۷۸ زبان مختلف را به روسی برگردانده است. بیت‌های ترجمه‌شده توسط او، بالغ بر ۲۰ هزار است.[۲۰]

۱۹۵۶ - شعر کلاسیک کره
۱۹۵۶ - شعر کلاسیک چین
۱۹۶۵ - اشعار تغزلی مصر باستان


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نمایش‌نامه
ویرایش
آخماتووا در کارنامهٔ ادبی خود، نمایشنامهٔ نیمه‌تمامی دارد به نام اِنوما اِلیش. ایده نوشتن این نمایشنامه در سال‌های حضور در تاشکند (۱۹۴۲–۱۹۴۴) به ذهنش خطور کرد. زمانی که به بیماری تیفوس دچار شده بود، در کابوسی هذیان‌وار، طرح اولیه این نمایشنامه را می‌نویسد و بعد می‌سوزاند. آخماتووا در آغاز دهه ۶۰ (میلادی) کار بر روی این نمایش‌نامه را از سر می‌گیرد و با کمک دوستانش نادژدا ماندلشتام[پانویس ۶] و رانفسکایا و دیگرانی که قبل از سوزاندن متن تاشکند آن را برایشان خوانده بود، سعی می‌کند که متن فراموش‌شده را بازنویسی کند که البته توفیق چندانی نصیبش نمی‌شود. به هر حال، در سفری که آخماتووا برای دریافت جایزهٔ اتنا تائورمینا به ایتالیا انجام داد، در ضیافتی که به افتخار او برگزار شده بود، بخش‌های بازسازی شدهٔ اِنوما اِلیش را می‌خواند و تئاتر دوسلدورف به او پیشنهاد می‌کند که آن را روی صحنه ببرد و آخماتووا هم می‌پذیرد و پی‌گیرانه روی آن کار می‌کند که سکتهٔ قلبی و سپس مرگ، این کار را نیمه‌تمام می‌گذارد.[۲۱]

جوایز و افتخارات
در رسانه

تئاتر

در سال ۲۰۰۶، بر اساس نمایشنامه‌ای به قلم جان اتیکن، نویسنده استرالیایی، نمایشنامه‌ای به نام «کشتی‌ها آهسته می‌گذرند» در استرالیا به روی صحنه رفت. در این نمایش که اکثر وقایع آن در آشپزخانه می‌گذشت، آنا که نقشش را ویوین گلنس بازی می‌کند، در حال خواندن اشعارش برای لیدیا (با نقش‌آفرینی ایرنه جارزابک) است و سپس اشعارش را در آتش می‌سوزاند.[۲۲]

سینما

در سال ۲۰۰۷، لیندا فیورنتینو امتیاز ساخت فیلمی از روی فیلم‌نامه نوشته‌شده توسط جیم کورتیس را خریداری کرد که بر اساس زندگی آخماتووا نوشته شده است.

آثار آخماتووا در زبان‌های دیگر

در زبان انگلیسی

آثار آخماتووا به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. در ۲۰۰۴ کتابی با عنوان کلمه‌ای که مرگ را شکست می‌دهد: شعرهای خاطره (به انگلیسی: The Word that Causes Death's Defeat: Poems of Memory) از شعرهای آخماتووا ترجمه ننسی ک. اندرسن توسط انتشارات دانشگاه ییل منتشر شد. در این کتاب اندرسن ضمن ترجمهٔ سه شعر از آخماتووا تحلیل مفصلی از شعرها ارائه داده است.[۲۳]

در زبان فارسی

چند تن از مترجمان ایرانی، اشعار آخماتووا را به زبان فارسی برگردان کردند. برای آشنایی با اشعار آخماتووا و تفاوت‌های برگردان اشعارش در زبان فارسی نمونه‌هایی ذکر می‌شود.


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
ایرج کابلی‌محمد مختاری‌احمد اخوت
دن است آرام بر بسـ*ـتر روانه،
درآید ماهِ زرد این‌جا شبانه.
شود داخل، کُله کج‌کرده یک سو
ببیند سایهٔی در خانه‌ام او.
من ام این‌جا: زنی رنجور و بیمار.
من ام این‌جا: زنی تنها و بی‌یار.
پسر در بند دارم شوی در گور،
بخوانیدم دعایی از رهِ دور.[۱۲]
دُنِ آرام به آرامی روان است،
به خانه می‌آید ماه زرد،
به درون می‌آید و کلاهش را شنگولانه کج نهاده،
ماه زرد سایه‌ای می‌بیند.
این زن بیمار است،
این زن تنهاست،
شوهر در گور و پسر در زندان،
برایم کمی دعا کن.[۲۴]
دُن نجیب به آرامی جاری است
ماه زردفام به درون می‌آید
ماه کج‌کلاه پا به خانه می‌گذارد
ماه زردفام سایه‌ای می‌بیند
در خانه یک زن است، زنی بیمار
در خانه یک زن است، زنی تنها
شوهر زن مرده‌است، پسر او در زندان
پس دعایی بخوان، دعایی برای من[۲۵


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر

SelmA

مدیر تالار بیوگرافی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,312
امتیاز واکنش
42,786
امتیاز
418
سن
18
محل سکونت
قلبِ زی‌زی جونم.
زمان حضور
113 روز 17 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آثار ترجمه‌شده

۱۳۵۳ - مرثیه‌های شمال (برگزیده شعر)، ترجمهٔ عبدالعلی دستغیب، تهران، بابک.
۱۳۵۳ - «نماز برای آرامش روح مردگان» (رکوئیم)، ترجمهٔ پروین گرانمایه، اندیشه و هنر، دفتر پنجم، مرداد. کتاب هفتم، شهریور ۵۰.
۱۳۵۷ - «پیشهٔ ما»، «خاک سرزمین من»، «مرز»، «عاشقانه»، «بیاد شاعر» و «آلاچیق»، ترجمهٔ ایرج مهدویان، آلاچیق (مجموعهٔ شعر از چند شاعر)، تهران، رز.
۱۳۶۷ - «آنا آندره‌اونا آخماتووا و چند شعر از او»، ترجمهٔ حشمت جزنی، آدینه، ۲۲، اردیبهشت.
۱۳۶۸ - «دلیری»، ترجمهٔ سیروس طاهباز، مصیبت نویسنده بودن، تهران، انتشارات به‌نگار.
۱۳۶۹ - «طرحی از یک چهره تراژیک» (یادداشت‌های آنا آخماتووا دربارهٔ ماندلشتام)، ترجمهٔ احمد پوری، آدینه، مرداد ۴۸
۱۳۷۰ - «مرثیه» (رکوئیم)، ترجمهٔ احمد اخوت، کلک، فروردین، ۱۳.
۱۳۷۲ - «برای ان.گ. چولکووا»، «شب سفید»، «خدای شعر Muse»، «باغ تابستان»، «نخستین اخطار»، «شعر نیمه شب» و «دیدار شبانه»، ترجمهٔ حشمت جزنی، ده شاعر نامدار قرن بیستم، تهران، مرغ آمین.
۱۳۷۳ - «؟»، ترجمه خشایار دیهیمی، شباب، ۱۱، (شهریور و مهر).
۱۳۷۴ - «آمادئو مودیلیانی»، ترجمهٔ عباس صفاری، زنده‌رود، ۱۰ و ۱۱ (بهار).
۱۳۷۵ - «همچون کسی که»، «همیشه تر و تازه‌ای»، «زیر حجاب تاریک» و «از فاخته پرسیدم»، ترجمهٔ مراد فرهادپور، دوران، آذر، ۱۳.
۱۳۷۶ - «شعر»، ترجمهٔ رضا سیدحسینی، مکتب‌های ادبی (جلد دوم)، تهران، نگاه.

۱۳۷۷ - خاطره‌ای در درونم است: گزینه اشعار عاشقانه، ترجمه احمد پوری، تهران، نشر چشمه.

منبع: ویکی پدیا


بیوگرافی آنّا آندرییونا آخماتووا | نویسنده

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، YaSnA_NHT๛، *NiLOOFaR* و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا