M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیدگاه لازاروس و فولکمن
لازاروس(Lazarus)معتقد است که تنیدگی هنگامی ایجاد می شود که نیازها بر فرد فشار می آورد یا از منابع سازش یافتگی وي فراتر می رود.
براساس نظریه لازاروس دو نوع مقابله اصلی(مسئله مدار و هیجان مدار) در برابر استرس و فشار روانی وجود دارد. در مقابله مسئله مدار فرد بر عامل فشارآور متمرکز می شود و سعی می کند اقدامات سازنده اي در راستاي تغییر شرایط فشار آور یا حذف آن انجام دهد.در مقابل، در مقابله هیجان مدار فرد سعی می کند پیامدهاي هیجانی واقعه فشارآور را مهار کند.کارکرد اولیه مقابله هیجان مدار، تنظیم و مهار هیجانی عامل فشارآور است تا تعادل هیجانی فرد حفظ شود.
در تحقیقات نشان داده شده است که سبک مقابله ای مسئله مدار، سازگارترین رابرد مقابله ای است. کسانی که از این سبک استفاده می کنند از نحوه کنترل رویدادهای استرس زا در زندگی رضایت بیشتری دارند و کمتر دچار اضطراب،افسردگی و مشکلات روانی دیگر می شوند.
سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی به سازگاری نه چندان رضایت بخش با رویدادهای استرس زا منجر می شود.
افراد از هر دو نوع سبک مقابله ای در مواجهه با موقعیت های زندگی فردی و شغلی استفاده میکنند. رفتار مقابله ای مسئله محور، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل میکند.
براساس تئوري هاي روانشناختی، راهبردهاي مقابله اي نقش مهمی در کاهش استرس و در نتیجه سلامت روانی افراد دارند و مفهوم استرس به تنهایی و بدون در نظر گرفتن مهارت هاي مقابله اي آنان، ارزش محدودي در توضیح و پیش بینی وضعیت افراددارد.به بیان دیگر هر چه منابع افراد براي مقابله بهتر باشد، کمتر احتمال دارد گرفتار موقعیت هاي منجر به آسیب شوند.
از دیدگاه لازاروس و فولکمن تفسیر و برآورد ما از رویدادها اهمیت بیشتری از خود رویدادها دارد. آنها معتقدند نه رویداد محیطی و نه پاسخ فرد، بلکه ادراک فرد از رویدادهاست که تنیدگی و شدت آن را تعیین میکند. این ادراک شامل آسیبها، تدابیر، تهدیدها، چالشهای بالقوه و توانایی ادراک شده فرد برای مقابله با آنهاست. الگوی شناختی مقابله لازاروس و فولکمن شامل سه وهله برآورد، مقابله و پیامد است.
لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کردهاند: «تلاشهای رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواستههای خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی میشوند بر آیند».
بر اساس این تعریف:
1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛
2. مقابله به طور خود کار انجام نمیشود، بلکه الگوی آموخته شدهای است برای پاسخگویی به موقعیتهای تنش زا؛ و
3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است.
لازاروس(Lazarus)معتقد است که تنیدگی هنگامی ایجاد می شود که نیازها بر فرد فشار می آورد یا از منابع سازش یافتگی وي فراتر می رود.
براساس نظریه لازاروس دو نوع مقابله اصلی(مسئله مدار و هیجان مدار) در برابر استرس و فشار روانی وجود دارد. در مقابله مسئله مدار فرد بر عامل فشارآور متمرکز می شود و سعی می کند اقدامات سازنده اي در راستاي تغییر شرایط فشار آور یا حذف آن انجام دهد.در مقابل، در مقابله هیجان مدار فرد سعی می کند پیامدهاي هیجانی واقعه فشارآور را مهار کند.کارکرد اولیه مقابله هیجان مدار، تنظیم و مهار هیجانی عامل فشارآور است تا تعادل هیجانی فرد حفظ شود.
در تحقیقات نشان داده شده است که سبک مقابله ای مسئله مدار، سازگارترین رابرد مقابله ای است. کسانی که از این سبک استفاده می کنند از نحوه کنترل رویدادهای استرس زا در زندگی رضایت بیشتری دارند و کمتر دچار اضطراب،افسردگی و مشکلات روانی دیگر می شوند.
سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی به سازگاری نه چندان رضایت بخش با رویدادهای استرس زا منجر می شود.
افراد از هر دو نوع سبک مقابله ای در مواجهه با موقعیت های زندگی فردی و شغلی استفاده میکنند. رفتار مقابله ای مسئله محور، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل میکند.
براساس تئوري هاي روانشناختی، راهبردهاي مقابله اي نقش مهمی در کاهش استرس و در نتیجه سلامت روانی افراد دارند و مفهوم استرس به تنهایی و بدون در نظر گرفتن مهارت هاي مقابله اي آنان، ارزش محدودي در توضیح و پیش بینی وضعیت افراددارد.به بیان دیگر هر چه منابع افراد براي مقابله بهتر باشد، کمتر احتمال دارد گرفتار موقعیت هاي منجر به آسیب شوند.
از دیدگاه لازاروس و فولکمن تفسیر و برآورد ما از رویدادها اهمیت بیشتری از خود رویدادها دارد. آنها معتقدند نه رویداد محیطی و نه پاسخ فرد، بلکه ادراک فرد از رویدادهاست که تنیدگی و شدت آن را تعیین میکند. این ادراک شامل آسیبها، تدابیر، تهدیدها، چالشهای بالقوه و توانایی ادراک شده فرد برای مقابله با آنهاست. الگوی شناختی مقابله لازاروس و فولکمن شامل سه وهله برآورد، مقابله و پیامد است.
لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کردهاند: «تلاشهای رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواستههای خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی میشوند بر آیند».
بر اساس این تعریف:
1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛
2. مقابله به طور خود کار انجام نمیشود، بلکه الگوی آموخته شدهای است برای پاسخگویی به موقعیتهای تنش زا؛ و
3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است.
آشنایی با مقابله و انواع راهبردهای مقابله ای
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com