M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,858
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 22 دقیقه
نویسنده این موضوع
نوشتار پیش رو در صدد است تا مقالة کندوکاوی در تعریف علم تاریخ، اثر دکتر ملائی توانی (منتشر شده در شماره 22 فصلنامه تاریخ اسلام) را نقد و بررسی کند. مؤلف در آن¬جا سیزده ویژگی برای علم تاریخ بیان کرده و سپس براساس آنها تعریفی از علم تاریخ ارائه داده است. در این نوشته، ابتدا آن ویژگی¬ها به اختصار بیان می¬شود و سپس ذیل سه عنوان موضوع تاریخ، علم تاریخ و روش در تاریخ، مطالب مزبور نقد می¬گردد. در نتیجه روشن می¬شود که تعریف ارائه شده فقط تعریف تاریخ تحلیلی است و انواع دیگر دانش تاریخ فراموش شده است و نمی¬توان آن را به عنوان تعریف علم تاریخ پذیرفت؛ علاوه بر این که دو مبحث «موضوع علم تاریخ» و «روش در تاریخ» اشتباهاً ذیل تعریف تاریخ آمده است.
بسیار جای خوش¬بختی است که یکی از اهالی تاریخ در حوزة نظری علم تاریخ دست به قلم برده و به اظهار نظر پرداخته است؛ حوزه¬ای که علی¬رغم اهمیت فوق¬العاده¬اش، هنوز مطرود و گمنام است. شجاعت دکتر علی¬رضا ملایی توانی، استادیار محترم گروه تاریخ دانشگاه ارومیه، در خور تقدیر است. ایشان نوشته است که «به منظور گرم¬تر شدن تنور این بحث¬ها (بحث تعریف علم تاریخ) در ایران، می¬کوشد تا به سهم خود گامی فرا پیش نهد و تعریفی برای علم تاریخ عرضه کند.» وی ادامه می¬دهد: «علم تاریخ علم شناخت و تفسیر گذشته انسان¬ها در پرتو حال است که براساس روش¬ها، گزینش¬ها و تفسیرهای مورخان بدست می¬آید.»[1]
البته این تعریفی است که پرفسور کار در کتاب تاریخ چیست؟ ذکر کرده و نویسنده مقاله هم در منابع به آن ارجاع داده است. وی قبل از ارائه این تعریف در سیزده بند ویژگی¬های دانش تاریخ مورد نظرشان را بیان کرده است. در این گفتار تعریف مذکور و ویژگی¬های مبنایی آن را نقد و بررسی می¬نماییم. آن ویژگی¬ها عبارتنداز:
1. علم تاریخ، گذشتة انسان¬ها و جوامع بشری را مطالعه می¬کند؛
2. همه تاریخ، تاریخ معاصر است؛
3. در نگارش تاریخ باید به بسط و انکشاف رخدادها توجه کرد؛
4. علم تاریخ با رخدادهای جزئی، خرد و منحصر به فرد که تنها یک بار رخ داده¬اند و به شخص، جامعه یا کشوری خاص تعلق دارد مربوط می¬شود؛
5. علم تاریخ تولید کننده قوانین عام و کلی نیست؛
6. هیچ مورخی همه حوادث متقن گذشته را نمی¬نگارد، بلکه به گزینش آنها دست می¬زند (گزینش در تاریخ)؛
7. تاریخ هر عصر را پس از وقوع آن بهتر و دقیق¬تر می¬توان نگاشت؛
8. تاریخ نگار، مانند هنرمند... پیوند منطقی و عقلایی میان رخدادها برقرار می¬کند و با ایجاد روابط علّی و معلولی میان پدیده¬ها... مجموعه¬ای معنادار بنا می¬کند؛
9. علم تاریخ، حاصل تعامل¬های مورخ با وقایع است که بر اساس آن، تاریخ¬نگار تفسیر خود را بر رخدادها تحمیل می¬کند؛
10. به تعداد مورخان، درباره رخدادهای تاریخی، تاریخ¬نگاری وجود دارد (علم تاریخ ذهنی است)؛
11. در علم تاریخ پیش¬بینی ممکن نیست؛
12. علم تاریخ زبان تخصصی ندارد؛
13. شیوه¬های تاریخ نگاری گوناگون است.[2]
بسیار جای خوش¬بختی است که یکی از اهالی تاریخ در حوزة نظری علم تاریخ دست به قلم برده و به اظهار نظر پرداخته است؛ حوزه¬ای که علی¬رغم اهمیت فوق¬العاده¬اش، هنوز مطرود و گمنام است. شجاعت دکتر علی¬رضا ملایی توانی، استادیار محترم گروه تاریخ دانشگاه ارومیه، در خور تقدیر است. ایشان نوشته است که «به منظور گرم¬تر شدن تنور این بحث¬ها (بحث تعریف علم تاریخ) در ایران، می¬کوشد تا به سهم خود گامی فرا پیش نهد و تعریفی برای علم تاریخ عرضه کند.» وی ادامه می¬دهد: «علم تاریخ علم شناخت و تفسیر گذشته انسان¬ها در پرتو حال است که براساس روش¬ها، گزینش¬ها و تفسیرهای مورخان بدست می¬آید.»[1]
البته این تعریفی است که پرفسور کار در کتاب تاریخ چیست؟ ذکر کرده و نویسنده مقاله هم در منابع به آن ارجاع داده است. وی قبل از ارائه این تعریف در سیزده بند ویژگی¬های دانش تاریخ مورد نظرشان را بیان کرده است. در این گفتار تعریف مذکور و ویژگی¬های مبنایی آن را نقد و بررسی می¬نماییم. آن ویژگی¬ها عبارتنداز:
1. علم تاریخ، گذشتة انسان¬ها و جوامع بشری را مطالعه می¬کند؛
2. همه تاریخ، تاریخ معاصر است؛
3. در نگارش تاریخ باید به بسط و انکشاف رخدادها توجه کرد؛
4. علم تاریخ با رخدادهای جزئی، خرد و منحصر به فرد که تنها یک بار رخ داده¬اند و به شخص، جامعه یا کشوری خاص تعلق دارد مربوط می¬شود؛
5. علم تاریخ تولید کننده قوانین عام و کلی نیست؛
6. هیچ مورخی همه حوادث متقن گذشته را نمی¬نگارد، بلکه به گزینش آنها دست می¬زند (گزینش در تاریخ)؛
7. تاریخ هر عصر را پس از وقوع آن بهتر و دقیق¬تر می¬توان نگاشت؛
8. تاریخ نگار، مانند هنرمند... پیوند منطقی و عقلایی میان رخدادها برقرار می¬کند و با ایجاد روابط علّی و معلولی میان پدیده¬ها... مجموعه¬ای معنادار بنا می¬کند؛
9. علم تاریخ، حاصل تعامل¬های مورخ با وقایع است که بر اساس آن، تاریخ¬نگار تفسیر خود را بر رخدادها تحمیل می¬کند؛
10. به تعداد مورخان، درباره رخدادهای تاریخی، تاریخ¬نگاری وجود دارد (علم تاریخ ذهنی است)؛
11. در علم تاریخ پیش¬بینی ممکن نیست؛
12. علم تاریخ زبان تخصصی ندارد؛
13. شیوه¬های تاریخ نگاری گوناگون است.[2]
کندوکاوی دیگر در تعریف علم تاریخ
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com