M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاریخ تحلیلى، به عنوان روشى در عرصه پژوهشهاى تاریخى، شکل کمال یافته تاریخنگارى است که در تاریخ اسلام سابقهاى دیرینه دارد. در اینگونه تاریخنگارى، مورخ با کاربست اصول و قواعد تعریف شده یا پذیرفته شده دانشمندان حوزه تاریخ، و استفاده از ابزارها و امکانات و نیز دستاوردهاى دیگر علوم مربوطه، مىکوشد تا به دادههاى واقعى دست یافته و سره را از ناسره بازشناسد. با این رویکرد، تاریخ تحلیلى، با آنچه معطوف به دادههاى تاریخى، تحلیل مىشود، متفاوت و متمایز است و اساسا تحلیلهاى مبتنى بر تاریخ، خارج از حوزه تاریخ بهشمار مىآید، هرچند مورخ خود ممکن است بدان روى کند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که چه تفاوتهایى میان تاریخ تحلیلى و تحلیل تاریخ وجود دارد.متن
مقدمه
از روزى که نویسنده شنید «منطقى را بحث از الفاظ نیست، بحث از الفاظ او را عارضى است»، همیشه با این گمان که بحثهاى لفظى و پیچیدن به پروپاى کلمات، کارى عالمانه نیست، پیش آمد، اما گذر زمان و رویا روشدن با برخى کلمات و ترکیبات یا همان الفاظ، وى را با دغدغههایى روبهرو کرد که واکاوى آن را، براى فهم بهتر و یا حتى صحیحتر، ضرورى مىساخت و البته چنین ضرورتى، لزوما به معناى نفى نکته آغازین نبود، بلکه وجود معانى غیر ظاهرى در آن را احتمال داد. به هر روى، اندکى کندوکاو در الفاظ، چندان غیر منطقى نمىنماید، بهویژه آنگاه که عدم وارسى آنها به بدفهمى یا ابهامگویى کشیده شود. به گمان نویسنده، عنوان نوشتار از چنین کژتابى که موجب کژفهمى مىگردد در رنج است و جا دارد براى مفاهمه بهتر و دریافت همگونتر معنا از آن، درباره آن گفتوگویى صورت گیرد.
«تاریخ» که از دیرباز، نه به عنوان یک دانش بلکه در سطحى بسیار نازل به آن نگریسته مىشد و حتى به تعبیر استاد مرحوم دکتر زرین کوب، «در اوایل جنگ جهانى دوم که محمد قزوینى ـ پیشرو محققان امروز ایران ـ بعد از سالها اقامت در اروپا به ایران بازگشته بود، وزارت معارف درصدد برآمد تا وى را به استادى دانشگاه بگمارد و از معلومات وسیعى که در تاریخ اسلام داشت بهرهاى به طالبان برساند. از این رو از وى دعوت کرد به عنوان استاد تاریخ، در دانشکده علوم معقول و منقول که در آن سالها مرکز مطالعات اسلامى بود تاریخ اسلامى تدریس کند. وقتى این مسئله در شوراى دانشکده مطرح شد بعضى از استادان علوم معقول با تعجب و انکار پرسیدند مگر تاریخ هم علم است که استاد بخواهد؟»(1) این پرسش هر چند باگذشت بیش از چهل سال، هنوز اذهان برخى را به خود مشغول مىدارد که آیا به راستى «تاریخ» هم دانش است؟ و حتى بسیارى از آنان که به «تاریخ» روى مىکنند کسانىاند که خود آن را نه به عنوان «دانش» که به مثابه ابزارى براى امور دیگر نگریسته و از آن چیزى را طلب مىکنند که از پیش در ذهنشان جاى گرفته است و «تاریخ» تنها پوششى براى کعبه آمال و باورهاى آنان است تا زیباتر جلوه گرى کند. با همه اینها در دورههاى اخیر، موجى از پژوهش «تاریخ»، در عرصه مطالعات علوم انسانى پدید آمده و افراد بسیارى، هر چند کمتر با دغدغه تاریخ پژوهشى، به آن روى کرده و در شاخههاى مختلف آن، دست به نویسندگى زدهاند که حجم زیاد کتابها و مقالات منتشره، از این امر حکایت دارد و این، خود حرکت میمونى است و استمرار آن نیز امید مىرود اما با همه اینها، همچنان بیم آن مىرود که بىراهههایى در عرصه مطالعات تاریخ، موجب رهزنى گردد و مسیر آن را دگرگون سازد چنان که عناوین برخى نوشتهها و ناهمسازى آنها با محتوا از چنین پدیدهاى حکایت دارد.
مقدمه
از روزى که نویسنده شنید «منطقى را بحث از الفاظ نیست، بحث از الفاظ او را عارضى است»، همیشه با این گمان که بحثهاى لفظى و پیچیدن به پروپاى کلمات، کارى عالمانه نیست، پیش آمد، اما گذر زمان و رویا روشدن با برخى کلمات و ترکیبات یا همان الفاظ، وى را با دغدغههایى روبهرو کرد که واکاوى آن را، براى فهم بهتر و یا حتى صحیحتر، ضرورى مىساخت و البته چنین ضرورتى، لزوما به معناى نفى نکته آغازین نبود، بلکه وجود معانى غیر ظاهرى در آن را احتمال داد. به هر روى، اندکى کندوکاو در الفاظ، چندان غیر منطقى نمىنماید، بهویژه آنگاه که عدم وارسى آنها به بدفهمى یا ابهامگویى کشیده شود. به گمان نویسنده، عنوان نوشتار از چنین کژتابى که موجب کژفهمى مىگردد در رنج است و جا دارد براى مفاهمه بهتر و دریافت همگونتر معنا از آن، درباره آن گفتوگویى صورت گیرد.
«تاریخ» که از دیرباز، نه به عنوان یک دانش بلکه در سطحى بسیار نازل به آن نگریسته مىشد و حتى به تعبیر استاد مرحوم دکتر زرین کوب، «در اوایل جنگ جهانى دوم که محمد قزوینى ـ پیشرو محققان امروز ایران ـ بعد از سالها اقامت در اروپا به ایران بازگشته بود، وزارت معارف درصدد برآمد تا وى را به استادى دانشگاه بگمارد و از معلومات وسیعى که در تاریخ اسلام داشت بهرهاى به طالبان برساند. از این رو از وى دعوت کرد به عنوان استاد تاریخ، در دانشکده علوم معقول و منقول که در آن سالها مرکز مطالعات اسلامى بود تاریخ اسلامى تدریس کند. وقتى این مسئله در شوراى دانشکده مطرح شد بعضى از استادان علوم معقول با تعجب و انکار پرسیدند مگر تاریخ هم علم است که استاد بخواهد؟»(1) این پرسش هر چند باگذشت بیش از چهل سال، هنوز اذهان برخى را به خود مشغول مىدارد که آیا به راستى «تاریخ» هم دانش است؟ و حتى بسیارى از آنان که به «تاریخ» روى مىکنند کسانىاند که خود آن را نه به عنوان «دانش» که به مثابه ابزارى براى امور دیگر نگریسته و از آن چیزى را طلب مىکنند که از پیش در ذهنشان جاى گرفته است و «تاریخ» تنها پوششى براى کعبه آمال و باورهاى آنان است تا زیباتر جلوه گرى کند. با همه اینها در دورههاى اخیر، موجى از پژوهش «تاریخ»، در عرصه مطالعات علوم انسانى پدید آمده و افراد بسیارى، هر چند کمتر با دغدغه تاریخ پژوهشى، به آن روى کرده و در شاخههاى مختلف آن، دست به نویسندگى زدهاند که حجم زیاد کتابها و مقالات منتشره، از این امر حکایت دارد و این، خود حرکت میمونى است و استمرار آن نیز امید مىرود اما با همه اینها، همچنان بیم آن مىرود که بىراهههایى در عرصه مطالعات تاریخ، موجب رهزنى گردد و مسیر آن را دگرگون سازد چنان که عناوین برخى نوشتهها و ناهمسازى آنها با محتوا از چنین پدیدهاى حکایت دارد.
تاریخ تحلیلى یا تحلیل تاریخ
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com