خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,242
امتیاز واکنش
64,121
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
با توجه به مطالب فوق، اگر نیما را «پایه گذار» شعر معاصر بدانیم، که با پی ریزی برخی تئوری ها، مانیفستی از شعر معاصر ارائه داده است، بیش از نیمی از آثار امروزی را نمی دانیم شعر معاصر قلمداد کنیم! حتی برخی از اشعار خود نیما نیز از منظر «پراتیک» نتوانستند این نگرش های تئوریک را مصداق بخشند. با گذشت چندین دهه از تئوری ها و نگرش های نیما نسبت به شعر، بی شک زمان و مکان دچار تغییرات، تکامل ها، دگردیسی ها یا حتی تعدیل هایی شده اند؛ حال اگر مخاطبان امروز، با غزل ها و اشعار امروزی، که لاجرم با تئوری های نیما فاصله دارند، ارتباط برقرار می کنند تکلیف چیست؟ پاسخ به این سؤال آسان است؛ همانگونه که نیما در زمان خود با توجه به نیازها و احتیاجاتی که داشت دست به سرودن شعر می زد، شاعران این دو دهه نیز با توجه به نیازهای خود و مخاطبانشان، می توانند آثاری را خلق کنند که به قول ترابی عنصر «صمیمیت»را، که نشانی از هم عصر بودن است، تعالی بخشند. معاصر بودن یک مفهوم «تعریف ناپذیر» و «چند ساحته» و «چندگانه» است، که دارای وجوه متمایز و حتی متمادی است. در نهایت «معاصر بودن» یک مفهوم به شدت «نسبی» است، که با توجه به دگرگونی حالات و احوالات جامعه و مردمانش، دستخوش تحولات عمیقی می شود. اگر امروزه شعری در قالب غزل، قصیده مثنوی و... سروده شود، هیچ ایرادی ندارد، زیرا:
«شعر گفتن در اینگونه اوزان به آن معنی نیست که دیگر کسی نباید شعری مثلاً در وزن شاهنامه بگوید، و هر که گفت گنـ*ـاه کرده است و کارش کهنه و مبتذل است؛ نه. اگر مطلبی شاعران، مطلبی که شعر باشد، احساس تازه ای، اندیشه ی حسی شده عالی و زیبایی، فی المثل در قالب یک قصیده یا مثنوی یا غزل هم ریخته شود و قالب و محتوا هماهنگی داشته باشند، و بیان شعری ( نه روزنامگی و اداری و بازاری غیر شعری) باشد، و سراینده از عهده ی بیان برآید و وزن و قافیه موجب نشود و سراینده از عهده ی بیان بر آید و وزن و قافیه موجب نشود که سر و دست مطلب شکسته شود، در این صورت کسی با چنین شعری و با گوینده ی آن جنگ و دعوا ندارد غزل باشد، مثنوی باشد، قصیده یا دو بیتی و چهارپاره باشد یا هر چه، ولی شعر باید گفت. » ( اخوان، 1378: 100)


تاریخ و زمان معاصر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~ASAL~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,242
امتیاز واکنش
64,121
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نتیجه

«معاصر بودن» همچون بسیاری از مفاهیم ذهنی و انتزاعی دیگر، نسبی و متغیر است، و نمی توان برای آن تعریفی ثابت و تغییرناپذیر به دست داد؛ با این حال می توان با توجه به شرایط غالب بر زمان و مکان، تعاریفی موقت و نسبی ارائه کرد. موضوعات و مسائل برجسته و مورد بحث روز، بر حسب کاربرد فراوانی که دارند می توانند در یک شعر، جنبه ی معاصر بودن را تقویت کنند. با این حال، مؤلفه های شعر معاصر، دارای ساحت ها و جنبه ها و وجوه متفاوتی است؛ شعری می تواند از یک منظر معاصر تلقی شود، در حالی که در دیگر وجوه معاصر قلمداد نمی شود. معاصر بودن را باید به صورت کلی ارزیابی کرد، و آن را در قیاس با گذشته مورد تحلیل قرار داد؛ اگر تا سال ها پیش «رسم الخط» جراید و نشریات، نوع نشانه های سجاوندی و چگونگی به کارگیری آن ها، یا مبانی روشن شناسیک برای کارهای تحقیقی، دارای برخی مشخصات بود، امروزه این خصوصیات زمین تا آسمان دچار تغییر و دگردیسی شده اند، و اگر فردی مطابق با هنجار امروزی، در این زمینه ها به فعالیت نپردازد، مسلماً از منظر روش کاری، معاصر تلقی نمی شود. از این روی شاید هنجارهای امروزی ما نیز سال ها بعد فرسوده و غیر قابل استفاده و غیر معاصر تلقی شوند؛ در هر صورت، تعریف و تبیین مؤلفه های معاصر بودن، در مقام مقایسه و قیاس با گذشته، می تواند تعریف در خور تأمل و مناسبی باشد، اما باز نباید از این نکته غافل شد که همه ی این مقیاس ها با توجه به گذشت زمان، دچار نسبیت و دگرگونی می شوند.
نکته ی مهم دیگری که در پایان این مقال یادآوری آن را بر خود لازم می دانم، این است که صرف «معاصر بودن» ملاک موفقیت یک اثر ادبی نیست؛ یک شعر خواه«کلاسیک» باشد خواه «نئوکلاسیک»، چه «مدرن» باشد چه «پست مدرن»، مهم این است که «ذوق » مخاطبان خود را تهییج و علاقه‌مند کند، و از منظر التذاذ هنری به گونه ای باشد که مخاطب به وجد آید. به گفته ی مرحوم اخوان ثالث، شعر در هر قالب و فرم و کالبدی که می خواهد باشد، اما «شعر» باشد.


تاریخ و زمان معاصر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~ASAL~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,242
امتیاز واکنش
64,121
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
پی نوشت ها :

1. افرادی چون میرزاده ی عشقی و دهخدا در برخی اشعار خود این ادعا را داشته اند؛ تا جایی که با درگذشت عشقی، بهار در وصف این اینگونه می سراید: شاعری نو بود و شعرش نیز نو/ شاعر نو رفت و شعر نو بمرد (عشقی، 1357 : 30) البته شعر فارسی در طول تاریخ، همیشه با تجددها، تحول ها و نوگرایی هایی همراه بوده است، و هم از این روی است که اگر با سبک ها و مکاتب و نحله هایی متفاوت و گسترده در شعر فارسی روبه رو هستیم. برخی از شاعران را که ادعای سبکی «نو» و «تازه» داشته اند، به عنوان نمونه، با ذکر شاهد مثال هایی بر می شمارم: نظامی گنجوی: شعبده ی تازه بر انگیختم/ هیکلی از قالب نو ریختم ( نظامی، 1387: 35). مولوی گوید: هین سخن تازه بگو تا دل و جان تازه شود / وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود ( مولوی، 1385 : 349). همچنین سعدی نیز از سخن های تکراری پرهیز دارد و آن را نفی می کند و نصیحت وار اینگونه می گوید: سخن گر چه دلبند و شیرین بود/ سزاوار تصدیق و تحسین بود- چو یک بار گفتنی مگو باز پس/ که حلوا چو یک بار خوردند بس (سعدی، 1361: 188) صائب تبریزی نیز از منظر «فرمالیستی» معتقد است: یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت/ در بند آن مباش که مضمون نمانده است ( صائب، 1375: 974). با این توصیف ها تنها شاعران معاصر در صدد سرودن شعر نو نبوده اند، و در دوره های متفاوت، شاعران و نویسندگان برای بیان و طرح معانی و مضامین نوین، طبع آزمایی ها کرده اند، و شاید بتوان از شاعران سبک هندی به عنوان طلیعه داران و پیشروان اینگونه تغییر در سبک نام برد.
2. در رابـ*ـطه با ویژگی های فکری، سـ*ـیاسی و فرهنگی شاعران مشروطه و نمونه ی اشعارشان نک. منیب الرحمن، 1378 : 143- 170؛ شفیعی کدکنی، 1380؛ امینی، 1390.
3. شمیسا در جایی، در رابـ*ـطه با «رند» حافظ معتقد است: « من گاهی به نظرم می رسد که رند تا حدودی همان روشنفکر امروزی است. متنها روشنفکر ممکن است خود را به کشتن بدهد اما رند به نحوی با روزگار سر می کند» ( نک، شمیسا، 1388 ب: 71).
4. در زمینه ی زبان و رابـ*ـطه ی آن با مدرنیت و همچنین تغییر و تحولات زبان با توجه به نیازهای روز نک. آشوری: 1390 : آشوری: 1387.


تاریخ و زمان معاصر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~ASAL~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,242
امتیاز واکنش
64,121
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آشوری، داریوش، 1389، باز اندیشی زبان فارسی، چاپ پنجم، تهران: نشر مرکز.
- ـــــ، 1387، زبان باز، چاپ اول، تهران: نشر مرکز.
- امینی، علی اکبر، 1390، گفتمان ادبیات سـ*ـیاسی ایران در آستانه ی دو انقلاب، چاپ دوم، تهران: نشر اطلاعات.
- اکسیر، اکبر، 1391، مالاریا ( مجموعه ی شعر طنز)، چاپ دوم، تهران: نشر مروارید.
- الرحمن، منیب، 1378، شعر دوره ی مشروطه، ترجمه ی یعقوب آژند. چاپ اول، تهران: نشر روزگار.
- فرازی، مژگان ( ویراستار). 1387، این رودخانه ی روشن ( مجموعه ی مقالات درباره ی شعر سپید). چاپ اول، تهران: نشر سوره مهر.
- ترابی، ضیاءالدین 1375، پیرامون شعر ( مجموعه ی مقالات) چاپ اول، تهران: نشر سوره ی مهر.
- اخوان ثالث مهدی، 1376، بدعت ها و بدایع نیما یوشیج. چاپ سوم، تهران: نشر زمستان.
- جورکش، شاپور، 1390، بوطیقای شعر نو، چاپ سوم، تهران: نشر ققنوس.
- حقوقی، محمد، 1377، شعر نو از آغاز تا امروز. جلد اول، چاپ دوم، تهران: نشر ثالث با همکاری نشر یوشیج.
- سعدی، مصلح الدین، 1361، گلستان. با استفاده از نسخ تصحیح شده فروغی و قریب چاپ چهارم، تهران: نشر اقبال.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا، 1380، ادوار شعر فارسی، چاپ چهارم، تهران: نشر سخن.
- شمیسا، سیروس، 1388 الف، راهنمای ادبیات معاصر. چاپ دوم، تهران: نشر نیلوفر.
- ـــــ، 1388 ب، یادداشتهای حافظ، چاپ اول، تهران: علم.
- صائب تبریزی، 1375، دیوان صائب تبریزی، به تصحیح محمد قهرمان. چاپ سوم، تهران: نشر علمی و فرهنگی.
- عشقی، میرزاده، 1357، کلیات مصور عشقی. تألیف و نگارش علی اکبر مشیر سلیمی. چاپ هشتم، تهران: چاپخانه سپهر.
- کاظمی، محمد کاظم، 1390 رصد صبح ( خوانش و نقد شعر جوان امروز). چاپ دوم، تهران: نشر سوره ی مهر.
- موسوی، حافظ، 1385، زن، تاریکی، کلمات. چاپ دوم، تهران: نشر آهنگ دیگر.
- مولوی، جلال الدین محمد، 1385، گزیده ی غزلیات مولوی، انتخاب و توضیح سیروس شمیسا. ویراست سوم، تهران: نشر قطره.
- نظامی گنجوی، 1387، مخزن الاسرار. به کوشش عبدالمحمد آیتی، چاپ سیزدهم تهران: نشر علمی و فرهنگی.
- یوشیج، نیما، 1357، حرف های همسایه. چاپ چهارم، تهران: نشر دنیا.

منبع : مقالات منتخب از نشریات گوناگون.


تاریخ و زمان معاصر

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*، ~ASAL~ و YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا