خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
تعاملات، ارتباطات و همکاری های فرهنگی، علمی و دانشگاهی یکی از برجسته ترین مختصات مناسبات ایران و اتریش را تشکیل می دهد. به بیان دیگر، یکی از ویژگی های بارز مناسبات دو کشور سرشت فرهنگی آن می باشد. فرهنگ در این معنا از کهن ترین خاستگاه های پیوندهای ایرانیان و اتریشی ها به شمار آمده و بر ابعاد سـ*ـیاسی و اقتصادی روابط نیز اثر نهاده است.

شایان توجه است که ایرانی ها و اتریشی ها از دیرباز با یکدیگر آشنا بوده اند و تاریخ حضور ایرانی ها در اتریش و اتریشی ها در ایران به دوره صفوی باز می گردد و این آشنایی دیرین نشان روشن قدمت مناسبات فرهنگی دو کشور است. در آرشیو کتابخانه ملی وین، قریب به200 نسخه خطی فارسی از آثار شاعران و دانشمندان ایرانی وجود دارد. وجود آثار و اسناد متنوع پیرامون روابط ایران و اتریش در آرشیو کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نیز گویای روایت ایرانی این پیوندها محسوب می شود. این پیوندهای فرهنگی الهام بخش و احترام آمیز و تصویرها و ذهنیت های مثبت، سرمایه ارزشمندی برای تداوم، تقویت و تعمیق روابط دو کشور به حساب می آید.

پیشینه کهن ترجمه و آشنایی مردمان دو کشور با میراث فرهنگی و ادبی و هنری یکدیگر و وجود سنت دیرین ایران شناسی و مطالعات ایرانی در برخی دانشگاه های معتبر و مراکز علمی و پژوهشی اتریش هم در تداوم بخشیدن به تعاملات و همکاری های فرهنگی پویای دو کشور نقش آفرین بوده است. تعاملات ادبی، هنری (شعر، سینما و تئاتر و موسیقی) و همکاری های دانشگاهی، پژوهشی، کتابخانه ای، موزه ای، ورزشی و مانند آن از جمله شاخص ترین حوزه‌های روابط فرهنگی بین ایران و اتریش به شمار می آیند.

اقامت و همزیستی ده‌ها هزار ایرانی و حضور صدها پزشک، استاد، دانشجو، فعال اقتصادی ایرانی در اتریش نیز در تعمیق مفاهمه و فهم مشترک و احترام متقابل دو ملت بزرگ ایران و اتریش تأثیرگذار بوده است. جمهوری اسلامی ایران با بهره‌‌گیری از فعالیت‌های رایزنی فرهنگی و همکاری با مراکز فرهنگی و اسلامی در اتریش و همچنین ارتباط با انجمن‌ها و سازمان‌های فرهنگی، دانشگاهی، آموزشی، پژوهشی و مطالعاتی و رسانه ای گام های بلندی در جهت تقویت و توسعه هرچه بیشتر ارتباطات فرهنگی دو کشور برداشته است.
منبع: وینا


تاریخچه روابط فرهنگى ایران و اتریش

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
# تهران ، ایرنا: 4 بهمن 1382 برابر با 24 ژانویه 2004 تاریخ روابط جمهوری اتریش و ایران از پیشینه بسیار طولانی برخوردار است بطوری که این روابط در دوران سلطنت سلسله "صفویه" در ایران و به قدرت رسیدن خاندان هابسبورک در اتریش آغاز شد و در زمان روی کار آمدن خاتمی سرعت و گستره و ژرفای زیادی یافت. همکاری ها و روابط ایران و اتریش در این مدت حدود 150 سال تحت تاثیر مسایل و سـ*ـیاست های بین المللی و گاه تحت تاثیر تحولات داخلی فراز و نشیب فراوانی داشته است. سـ*ـیاست نگرش به شرق و کشورهای مسلمان از دوران امپراتوری کارل پنجم (1956 - 1915) که با پیوستن اسپانیا و هلند به این امپراتوری قدرت عظیمی یافت، مورد توجه این کشور قرار گرفت و در دوره معاصر نیز ادامه یافته است.
توسعه امپراتوری عثمانی بر کشورهایی چون بلغارستان و صربستان در سال 1389 میلادی و فتح قسطنطنیه توسط سلطان محمد فاتح در سال 1452 میلادی و سقوط امپراتوری مسیحی طرابوزان در آسیا (1462) امپراتوری عثمانی را با امپراتوری خاندان هابسبورک هم مرز کرد. نبردهای سرسختانه عثمانیان موجب واهمه خاندان هابسبورک که بربخش بزرگی از اروپا مسلط بودند، شد و این واهمه با حملات گاه و بیگاه عثمانیان به بعضی از ایالات اتریش از جمله تیرول، سالزبورک و اشتیرمارک مضاعف شد. رقابت امپراتوری مسلمانان عثمانی با امپراتوری مسیحی هابسبورک موجب شد که امپراتوری اتریش به فکر یافتن دوستانی در منطقه مسلمان آسیا و سایر نقاط جهان باشد. امپراتوری اتریش دراین راستا سعی کرد از دشمنی بین امپراتوری عثمانی و دیگر قدرت های آن زمان سود جوید لذا با توجه به اینکه خاندان صفوی درحال قدرت گیری درایران (1480) بودند، هابسبورک ها به فکر ایجاد رابـ*ـطه با خاندان صفوی و انعقاد پیمان دوستی با آنان افتادند و دراین راه تلاش فراوان کردند.


تاریخچه روابط فرهنگى ایران و اتریش

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
فردیناند" با پیروزی بر "لودویک دوم" به مقام پادشاهی اتریش- مجارستان و بوهم رسید و " کارل پنجم" برادر وی درسال ( 1529) نماینده ای را بنام "یوهان فون بالبی" با استوارنامه به ایران اعزام کرد و این اولین سفیر امپراتوری اتریش در ایران بود. کارل پنجم در نامه به شاه اسماعیل اول ( 1576 - 1524) نوشته بود که او و برادرش فردیناند و همچنین پاپ اعظم خواهان انعقاد پیمان دوستی و اتحاد با ایران می باشند تا بدین ترتیب دو خاندان هابسبورک و صفوی به دشمن مشترکشان یعنی عثمانی فایق آیند. شاه طهماسب به علت درگیری با ازبکها به فکر مصالحه باامپراتوری عثمانی بود، لذا از سفارت بالبی چندان استقبالی به عمل نیامد و یوهان فون بالبی در بازگشت مورد سوظن عثمانی ها قرار گرفت و به طرز فجیعی کشته شد. پیش از بالبی، فردیناند،دو نماینده به نام های "پترو دونگرو" و " سیمون دولیلیس" را به ایران اعزام کرد که در اوایل سال 1531 میلادی با جوابی از شاه طهماسب به اروپا بازگشتند. در این دوره محاصره وین توسط ترکان عثمانی (در سال 1529) تلاش های خاندان هابسبورک را برای انعقاد پیمان با ایران دوچندان کرد، بطوریکه تا سال 1540 میلادی چندین بار سفیرانی بین طرفین در رفت وآمد بود. در سال 1566 میلادی ماکسی میلیان اول دو نفر را به عنوان سفیر جهت اقامت در دربار شاه طهماسب به قزوین اعزام کرد و قرار براین شد که یکی از آنها در ایران اقامت گزیند و دیگری با جواب پادشاه صفوی به اروپا باز گردد. در این دوران طرفین توافق کردند که هرگونه قرارداد صلح با دولت عثمانی باید با موافقت دو دولت باشد، اما این توافق در آن زمان تحقق نیافت زیرا امپراتوری ماکسی میلیان اول خواهان صلح با عثمانی بود و از سوی دیگر شاه طهماسب صفوی نیز در پایان عمر خود به سر می برد و معلوم نبود که وضع ایران بعد از فوت او چگونه خواهد شد و لذا اعزام سفیر از سوی طرفین تا به قدرت رسیدن شاه عباس اول تقربیا منتفی شد. در بیست و هفتم آوریل 1602 میلادی هیات هشت نفره اتریشی به سرپرستی "استیفان کاکاش" در پاسخ به سفر هیات ایرانی، محرمانه از طریق مسکو و دریای خزر عازم ایران شد واین هیات در زمستان 1603 میلادی به دربار صفوی رسید و فورا از طرف شاه عباس اول پذیرفته شد. این هیات به همراه یک ایرانی به نام "مهدی قلی بیک" به اروپا بازگشت و در 1605 میلادی وارد پراک شد. این رفت وآمدها چندان کاری از پیش نبرد بطوری که در سال 1606 میلادی ردولف دوم برخلاف تمام وعده و وعیدها به شاه عباس اول ، با سطان احمد امپراتور عثمانی قرارداد صلح بست و موجبات خشم شاه عباس را فراهم آورد. پس از آن نیز نمایندگانی بین شاه عباس اول و ورودلف دوم مبادله شد که آنان نیز کاری از پیش نبردند. ماتیاس بعد از ردولف دوم بقدرت رسید و نماینده جدیدی را به ایران فرستاد و این رفت وآمدها اگرچه نتوانست پیمان اتحاد بین دو امپراتوری هابسبورک و صفوی را به وجود آورد، اما در برقراری روابط بین ایران و اتریش موثر افتاد. ا
منبع: انسانی


تاریخچه روابط فرهنگى ایران و اتریش

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا