خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
گروه فرهنگی
در دومین چهارشنبه از آخرین ماه سال ۱۴۰۱، خبر درگذشت فیلسوف و سـ*ـیاست‌شناسی آمد که بر ذهن بسیاری از اهالی علم سـ*ـیاست در ایران تأثیر داشت. سیدجواد طباطبایی نامی است که در اذهان بسیاری از کسانی او را ولو در حد کم می‌شناختند، کنار واژه ایران‍‌شهر می‌نشیند. طباطبایی نظرات و نظریات شاذ، بحث‌برانگیز و غیرقابل قبول کم ندارد. زندگی سـ*ـیاسی او هم- به رغم آنکه یک شخصیت علمی بود اما دانشمند سـ*ـیاست بودن نمی‌تواند منفک از کنش سـ*ـیاسی داشتن باشد- خالی از پرسش و ابهام نیست. ما در یک موقعیت معمولی، هرچند او را به عنوان دانشمندی بسیاردانا تحسین می‌کنیم اما نمی‌توانیم بسیاری از مواضع و سخنان او را تمجید کنیم. این برای مواقع عادی است؛ نه برای برهه‌های کنونی که به لطف عواملی بسیار، همواره حساس بوده و هست. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که نه تنها اسلام عزیز و انقلاب بزرگ اسلامی ۵۷، که خود ایران و مؤلفه‎های ذاتی ایرانی بودن تحت حمله است. از زبان فارسی گرفته تا جغرافیای فرهنگی ایران، از خلیج فارس گرفته تا مرزهای سـ*ـیاسی ایران. در این برهه، دشمن حمله خود را بسط داده و ما نیز باید دفاع خود را بسط دهیم. با صحنه‌ جنگی که امروز دشمن آغاز کرده، حتی کسی چون سیدجواد طباطبایی هم می‌تواند یک سنگر مقاومت باشد. طباطبایی هرچه بود، برای ایران دستکم درحیطه نظر، رگ گردنش باد می‌کرد. ایران را مفهومی فرهنگی می‌دانست که متشکل از ملت‌های گوناگون است اما پیرنگ فرهنگ واحدی دارد و هیچ مرز سـ*ـیاسی‌ای نمی‌تواند و نباید بتواند آن را متکثر و چندپاره کند. پروژه‌های تجزیه‌طلبی را با صراحت «بی‌شعوری» می‌خواند و زبان فارسی را زبان قدرتمندی می‌دانست که همواره زبان ملی و رسمی ایرانیان است و زبان‌های دیگر که هر کدام به نحوی محترم‌اند، هرگز نمی‌توانند و نباید بتوانند جای این زبان زیبای هویت‌بخش را بگیرند. هویت ملی ملت‌های جهان نه برای استعمار و نه برای استکبار‌مطلوب نیست. خاصه آنکه هویت ملی ایران، ذاتا موحد، ذاتا ظلم‌ستیز، ذاتا حماسه‌طلب و ذاتا شرقی است. شهید آوینی ایرانی بودن را پلتفرم و سکویی می‌دانست که برای قرارگیری اسلام ناب یا شریعت حق تشیع روی آن بسیار هموار و مناسب بود. این حقیقت را نه تنها ذهن روشن سید شهیدان اهل قلم، که اندیشه تاریک دشمن هم می‌داند.


مدافع مرزهای فرهنگی ایران

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاصه آنکه هویت ملی ایران، ذاتا موحد، ذاتا ظلم‌ستیز، ذاتا حماسه‌طلب و ذاتا شرقی است. شهید آوینی ایرانی بودن را پلتفرم و سکویی می‌دانست که برای قرارگیری اسلام ناب یا شریعت حق تشیع روی آن بسیار هموار و مناسب بود. این حقیقت را نه تنها ذهن روشن سید شهیدان اهل قلم، که اندیشه تاریک دشمن هم می‌داند. از این روی یکی از خاکریزهای دفاعی ایران، هویت ملی آن است. سیدجواد طباطبایی توانست معنای جدیدی از ایران خلق کند که البته در این راه تنها نبود؛ اندیشمندان دیگری هم سعی کرده‌اند این معنا را اعلام کنند که ایران مشتی خاک نیست، بلکه از جنس فرهنگ و ادب و کلمه است. طباطبایی می‌نویسد: «ایرانِ بزرگِ فرهنگی، چنان‌که از نامِ آن بر می‌آید، فرهنگی‌است و هیچ داعیهٔ سـ*ـیاسی ندارد. این که تاریخِ بخشِ بزرگی از ادب و فرهنگی که در ناحیه‌هایی از شبه‌جزیرهٔ هند، ترکیه، تاجیکستان، ازبکستان و… آفریده شده ایرانی‌است، امروزه، به لحاظِ سـ*ـیاسی هیچ اعتباری ندارد. سـ*ـیاستِ خارجیِ همهٔ این کشورها باید بر اساسِ مناسبات حُسنِ هم‌جواری، عُلقه‌های فرهنگی، منافعِ مشترکِ برابر و رعایتِ منطقِ منافعِ ملیِ کشورها باشد. اینکه ایرانِ بزرگ، خاستگاهِ ادب و فرهنگی بوده که در بسیاری از کشورهای منطقه جاری‌است، به لحاظِ سـ*ـیاسی، برای ایرانِ سـ*ـیاسیِ کنونی اعتباری به‌شمار نمی‌آید.
در مناسباتِ فرهنگی وضع متفاوت است: نه تنها ابن‌سینا ازبک و مولانا ترک نیستند، بلکه بسیاری از نویسندگانِ اردو و ترک و ازبک نیز به ایرانِ فرهنگی تعلق دارند، چنان‌که دیوانِ فضولی و شاه‌اسماعیل، به رغمِ ترکی بودنِ آنها، آثاری در ادبِ ایران هستند. تاریخِ ایرانِ جغرافیای سـ*ـیاسیِ کنونی، تاریخِ مرزهای سـ*ـیاسیِ کنونی‌است، اما تاریخِ ادب و فرهنگِ ایرانی، ایرانشهری‌است، یعنی تاریخِ ایرانِ بزرگِ فرهنگی‌است. به هر حال، مرزهای سـ*ـیاسیِ ایران آنهایی هستند که اینک هستند، اما مرزهای فرهنگیِ ایران‌زمین آنهایی هستند که از آغاز بوده‌اند».او در حالی که به رسم ا غلب روشنفکران از شبه‌جنبش زن، زندگی، آزادی حمایت کرده بود، به نقل از فرهیختگان در مورد دیدار مسیح علی نژاد و رئیس‌جمهور فرانسه نوشت: «آخرین نظر جالب توجه او مربوط به دیدار ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با برخی زنان برانداز ایرانی بود که نوشت: آن‌چه در رسانه‌های فارسی‌زبان بازتاب چندانی پیدا نکرد این بود که طرف دعوت کننده این بانوان در فرانسه شخصی به نام برنار‌ـ آنری لِوی بود. نیازی به دلیلی برای مشکوک بودن اصل دیدار وجود داشت، می‌شود گفت: از آسمان نازل شد. کسانی مانند من، که در دهه شصت و هفتاد سده گذشته دانشجوی دانشگاه پاریس بوده‌اند، به خوبی می‌دانند که مشکوک‌تر از این شخص، حتی در فرانسه، وجود ندارد.


مدافع مرزهای فرهنگی ایران

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
لوی از یهودیان متولد الجزیره و از دانشجویان دانشسرای عالی پاریس است. او در دوره دانشجویی از شاگردان مائویست لوئی التوسر و شارل بتلهایم بود. در دهه هشتاد، لوی، با گروهی از همفکران خود، از مائویسم به راست، و در مواردی، به راست افراطی گرایش پیدا کرد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، در ۲۰۱۴، او از نامزد راست لیبرال، نیکلای ساکوزی، حمایت کرد، اما با شکست او در انتخابات مناسبات حسنه خود را با فرانسوا اولند، نامزد حزب سوسیالیستی که قرار بود منحل شود، حفظ کرد و در ۲۰۱۵ گروهی از کردها را به ملاقات همین اولند برد. در ۲۰۱۷، دانشگاه اسرائیلی بار ایلان برای «سهم مؤثری که او در بیش از چهل سال برای تحقّق آرمان مردم و ملّت یهود» داشته دکترای افتخاری به او داد. او پیشتر نیز همین درجه را از دو دانشگاه - آویو و اورشلیم نیز گرفته بود. از شاهکارهای لوی در سـ*ـیاست عملی تشویق دولت فرانسه برای فراهم کردن مقدمات سقوط قذافی بود و اعلام کرد که در این جنگ «من وفاداری به نامم، به صهیونیسم و اسرائیل را هم‌چون پرچمی به دوش کشیدم.» لوی از آن پس نیز تأکید کرد که با شرکت در بحران لیبی «به فکر منافع اسرائیل بوده است». این لوی برای ما اهمیتی ندارد، اما بسیاری از ایرانیان
– مانند این بانوان هموطن – که از فرط جاه‌طلبی در سـ*ـیاست با بلاهت پهلو می‌زنند نمی‌دانند که آدم مجانی با ماکرون و پیشتر با پُمپئو و بسیاری دیگر – دست نمی‌دهد و عکس نمی‌گیرد. من می‌دانم که جاه‌طلبی برخی از این بانوان مانند طاعون است که تنها می‌توان از آن فرار کرد. کسانی که «آدم‌های خنده‌دار» دست آنان را می‌گیرند و در دست ماکرون می‌گذارند، شاید، هدف‌هایی را دنبال کنند که جوان ایرانی را از چاله درآورده و در چاه بیفکند!».
منبع: رسالت


مدافع مرزهای فرهنگی ایران

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا