M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
اسطوره نه به معنای داستانی واقعی با ابعادی غیر واقعی و فوق بشری، و نه به معنای کوششی ابتدایی برای تبیین جهان آفرینش؛ بلکه به معنای تجلّیگاه اندیشهی بشر و نوع شناخت وی از جهان، در دورهای خاص از تاریخ اندیشهی او به مثابه ارابهی عظیم، ارجمند و گرانقدری است که نه تنها شیوهی تفکّر و تعمّق زرّین بشر را نسبت به جهان به دنبال خود میکشد، بلکه حامل شیوهی زندگی مادّی و زمینی او نیز میباشد.
در این نوشته، از زاویههایی که ما به اساطیر خواهیم نگریست، جنبههای فلسفی و ادبی آن کم رنگ خواهد شد. برای ما جنبههایی از اساطیر حائز اهمیت خواهد بود که محل انعکاس زندگی اجتماعی قوم در دورهی خاص اساطیریاش میباشد.
چنین نگرشی به اسطوره، گرچه عظمت و زیبایی آن را درهم خواهد ریخت و اُبهت و شکوهش را فرو خواهد شکست؛ ولی برای بررسی جامعهشناختی راهی جز این به نظر نمیرسد.
از آنجایی که در اغلب و یا تمامی جهانبینیها و اندیشههای مذهبی، انسان غایت آفرینش منظور شده است، از این رو توضیح و تفسیر کلیهی پدیدههای خلقت در جهت شکل دادن یا معنی کردن انسان صورت میگیرد. از سوی دیگر زندگی «انسان» اساساً به معنای حیات جمعی اوست. بدین ترتیب یکی از مسایلی که در بررسی اسطوره باید بدان توجه کرد، یافتن هستهی مرکزی اسطوره بر مبنای زندگی اجتماعی انسان و اندیشههای اوست.
اینکه آیا انسان در دورهی اساطیری خود سعی داشته است بر مبنای الگوهای اساطیری زندگی خود را بسازد یا برعکس صورت عالی الگوهای زندگی زمینی خود را رنگ و جلایی آسمانی و مینوی زده و به آن ابعاد فوق بشری داده است و سپس آن را جریان واقعی دوران ازلی جهان و آغاز آفرینش دانسته است؛ و بعد از تمامی این مراحل در دایرهی این داستانها نیم چرخی زده و آن الگوها را بالای سر خود گرفته است، بحثی است که از دو جانب یا از دو جهت میتوان به آن نزدیک شد: نخست آنکه آیا انسان روایتهای اساطیری را الگوی رفتاری خود ساخته؟ اگر جواب مثبت به این سؤال بدهیم باید پاسخگوی این سؤال نیز باشیم که وی این اندیشهها و این الگوها را از کجا آورده است؟
در این نوشته، از زاویههایی که ما به اساطیر خواهیم نگریست، جنبههای فلسفی و ادبی آن کم رنگ خواهد شد. برای ما جنبههایی از اساطیر حائز اهمیت خواهد بود که محل انعکاس زندگی اجتماعی قوم در دورهی خاص اساطیریاش میباشد.
چنین نگرشی به اسطوره، گرچه عظمت و زیبایی آن را درهم خواهد ریخت و اُبهت و شکوهش را فرو خواهد شکست؛ ولی برای بررسی جامعهشناختی راهی جز این به نظر نمیرسد.
از آنجایی که در اغلب و یا تمامی جهانبینیها و اندیشههای مذهبی، انسان غایت آفرینش منظور شده است، از این رو توضیح و تفسیر کلیهی پدیدههای خلقت در جهت شکل دادن یا معنی کردن انسان صورت میگیرد. از سوی دیگر زندگی «انسان» اساساً به معنای حیات جمعی اوست. بدین ترتیب یکی از مسایلی که در بررسی اسطوره باید بدان توجه کرد، یافتن هستهی مرکزی اسطوره بر مبنای زندگی اجتماعی انسان و اندیشههای اوست.
اینکه آیا انسان در دورهی اساطیری خود سعی داشته است بر مبنای الگوهای اساطیری زندگی خود را بسازد یا برعکس صورت عالی الگوهای زندگی زمینی خود را رنگ و جلایی آسمانی و مینوی زده و به آن ابعاد فوق بشری داده است و سپس آن را جریان واقعی دوران ازلی جهان و آغاز آفرینش دانسته است؛ و بعد از تمامی این مراحل در دایرهی این داستانها نیم چرخی زده و آن الگوها را بالای سر خود گرفته است، بحثی است که از دو جانب یا از دو جهت میتوان به آن نزدیک شد: نخست آنکه آیا انسان روایتهای اساطیری را الگوی رفتاری خود ساخته؟ اگر جواب مثبت به این سؤال بدهیم باید پاسخگوی این سؤال نیز باشیم که وی این اندیشهها و این الگوها را از کجا آورده است؟
نگرشی جامعه شناختی بر اساطیر و نگاهی تحلیلی بر اسطوره ی آفرینش در ایران باستان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com