خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
عثمانیان از ترکان آسیای‌میانه که از شمال به سیبری و سرزمین یخبندان و از مشرق به دریا منتهی می‌شود، بودند. از این رو، تنها دو کانون حرکت جنوب و غرب برای آسیای میانه وجود داشت. و از طرفی، به دلیل سردی هوا و محدود بودن امکانات اقتصادی، راهی جز مهاجرت برای ترکان که جمعیتشان نیز رو به افزایش بود وجود نداشت. آن‌ها همواره به نقاط آباد و ثروت‌خیز مناطق جنوبی و غربی حمله می‌کردند. ساختن دیوار چین توسط چینی‌ها راهی برای مقابله با هجوم اقوام آسیای میانه به خصوص اقوام مغول بود.
گروهی از ترکان پیش از ظهور اسلام از سیحون و جیحون و دریاچه آرال گذشته و به دریاچه مازندران رسیده بودند. آن‌ها به هنگام ظهور اسلام با روحیه جنگجویی، اسب‌سواری و تیراندازی و چابکی به سمت خراسان و ایران حمله کردند و از این رو، دو قوم قدرتمند و استپ‌نشین ترکان و اعراب باهم روبه رو شدند. از آن جا که مسلمانان با مزیت فرهنگی و ایدئولوژی کارامد در پرتو اسلام، دارای انسجام و وحدت بودند، اما ترکان ایدئولوژی و فرهنگ منسجمی نداشتند و به صورت پراکنده عوامل طبیعت را مورد پرستش قرار می‌دادند و بجز قومیت از عامل قوی وحدت‌بخش دیگری برخوردار نبودند، مسلمانان توانستند آنان را جذب فرهنگ خود نموده و رفته رفته پذیرای اسلام کنند.

۱.۱ - دین سـ*ـیاسی و پویا


اسلام، که بر خلاف سایر ادیان، پویا و ذاتا یک دین سـ*ـیاسی است، مورد استقبال ترکان قرار گرفت. آن‌ها با پذیرش اسلام و داشتن روحیه جنگاوری می‌توانستند برای ترویج اسلام و با رویکرد به فرهنگ جهاد در پیکار با کفار، به رزم خویش تداوم بخشند. شاخه‌ای از اقوام ترک با ورود به مرزهای شرقی، به تدریج زمینه حضور خود را در داخل قلمرو اسلامی یا به صورت غلام و یا به صورت عضو نیروی ارتش عباسیان فراهم آوردند. آن‌ها پس از وارد شدن به دستگاه اداری و نظامی دولت عباسی بعدها سرنوشت عالم اسلام را در مجموعه غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و مغولان رقم زدند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگامی که عباسیان با نفوذ همه جانبه آل بویه شیعی، به حیات خویش ادامه می‌داد، طغرل بیک سلجوقی با تصرف بغداد و حذف آل بویه، حاکمیت خود را با رویکرد به مذهب حنفی بر عراق، ایران و سوریه اعمال نمود و پسرش آلب ارسلان، گامی فراتر نهاد و ترک‌های سلجوقی را برای اقامت به سرزمین آناتولی کوچ داد. وی در سال ۱۰۷۱ میلادی با پیروزی بر سپاهیان امپراتوری بیزانس در جنگ «ملازگرد» آغاز فصلی دیگر در تاریخ این سرزمین را رقم زد. از این تاریخ ترک‌ها سرنوشت این شبه جزیره را تا قرن‌ها در اختیار خود گرفتند.
امپراتوری سلجوقی که با زندگی عشایری و تمایل ذاتی به کوچ‌نشینی، دیگر قادر به اداره قلمرو وسیع خود نبود، به تدریج رو به ضعف نهاد. درگیری با جنگجویان صلیبی، که به منظور دست‌یابی به فلسطین، آناتولی را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، نیز بر سرعت انحطاط این قوم افزود. سرانجام در اواخر قرن سیزدهم میلادی به دنبال تهاجم اقوام مغول، این امپراطوری تجزیه و به کشورهای مستقلی تقسیم گردید. یکی از کوچک‌ترین آن‌ها مملکت ترکان عثمانی بود که در جوار مرز بقایای حکومت بیزانس در روم شرقی در شهر "Sogut " و پیرامون آن استقرار یافته بودند.
[۱]

تاریخ نویسان، عثمان فرزند ارطغرل، (Ertoyhrul) را بنیانگذار حکومت عثمانی می‌دانند. سلطان علاءالدین سلجوقی امارت سوگوت، (Sogut) را که در شمال غربی آناتولی و در مرز امپراتوری بیزانس بود، به ارطغرل سپرد. ارطغرل به یاری گروهی از ترکمنان از مرز پاسداری می‌کرد و چون دیگر جنگاوران به سرزمین بیزانس می‌تاخت. فرزندش عثمان به جای پدر نشست و دودمان عثمانی را که نام وی را بر خود گرفت بنیان نهاد.
[۲]

عثمان بیک که در ابتدا تابع سلاجقه بود، در سال ۱۲۹۹، مقارن با ضعف دولت سلجوقی استقلال قوم خود را از حکومت سلجوقی اعلام نمود و ممالک تحت نفوذش را در شمال غربی آناتولی توسعه بخشید و به تدریج بر کلیه مناطق تحت حکومت سلجوقی تسلط یافت و با دولت روم شرقی (بیزانس) هم‌جوار گردید. عثمان بیک و ۳۶ پادشاه خاندان عثمانی در فاصله سال‌های ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ تحت عنوان امپراتوری عثمانی بر قلمرو وسیعی حکم راندند.
بورسا، (Bursa) شهری در روم شرقی، در سال ۱۳۲۶ میلادی تسخیر و به عنوان پایتخت عثمانی برگزیده شد. در سال ۱۳۵۶ عثمانی‌ها به منظور استقرار در اروپا برای نخستین بار از تنگه «داردانل» عبور کردند و سپس در سال ۱۳۶۱ با تهاجمی گسترده به اروپا، پایتخت خود را به «ادرنه»، (Edirne) منتقل نمودند. عثمانی‌ها در قرن چهاردهم به بخش اعظم آناتولی غلبه یافتند، هرچند تا آن زمان به پایتخت رومی‌ها و قسطنطنیه دست نیافتند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
در روزگار سطان بایزید (۱۳۸۹- ۱۴۰۲) عثمانی‌ها از کشورگشایی باز نایستادند و مقدونیه و بلغارستان و برخی از امیرنشین‌های اسلامی در آسیای صغیر را فرمان‌بردار خویش ساختند، ولی فرمانروایان مسیحی توان مقابله با ترکان عثمانی را نداشتند. سرزمین عثمانی از نظر سازمان اداری در این هنگام به دو بخش آسیایی (آناتولی) و اروپایی تقسیم شده بود. سرانجام سلطان محمد فاتح پس از تدارک سپاهی انبوه در ۲۹ ماه مه ۱۴۵۳، از زمین و دریا به قسطنطنیه حمله‌ور گشت. سقوط پایتخت امپراتوری بیزانس به دست ترکان عثمانی از شگفت آورترین رویدادهای تاریخ متاخر جهان است که سرنوشت اروپا و خاورمیانه را دگرگون ساخت. [۳] سلطان محمد پس از ورود به شهر بلافاصله به کلیسای ایاصوفیه رفت و رو به قبله، نماز خواند و برای اولین بار نوای دلنشین «اشهد ان لا اله الا الله و محمد رسول الله» با صوت مؤذن مسلمان در آن دیار طنین‌انداز شد.
فتح استانبول از صدر اسلام در آرزوی مسلمانان بود. یک بار بایزید، در تنگ‌ترین نقطه سفور حصاری ساخت تا آب دریای مرمره را کنترل کند که امروز نیز خرابه‌های آن باقی است. (این مکان در سفر علمی اخیرمان در معیت دکتر امامی مورد بازدید گروه علوم سـ*ـیاسی و تاریخ مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رحمه الله) قرار گرفت) عمر بایزید پس از شکست از تیمور کفاف نداد تا آن را تکمیل کند، ولی محمد دوم آن را تکمیل نمود و با آن کار توانست کشتی‌ها را به کنترل خود در آورد. بدین صورت ۵۳ روز شهر در محاصره بود و سرانجام شهر و کلیسای ایاصوفیا که در قرن ششم در زمان ژوستینین ساخته شده بود به دست سلطان محمد فتح گردید. [۴]
گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی در مناطق بیزانس و سایر سرزمین‌های فتح شده: تاریخ امپراتوری عثمانی در واقع با سقوط قسطنطنیه آغاز می‌شود. سلطان محمد دوم برای دستگاه اداری و دولتی عثمانی موازین قانونی وضع نمود. قانون‌نامه ۱۴۷۶ وظایف و اختیارات سران دولت را مشخص ساخت. سلطان، روابط فئودال‌ها را تابع قانون ساخت، علما را سازمان داد و با سروسامان دادن سپاه آن را گسترش داد، نیروی دریایی فراهم آورد و مسجدها و بناهای همگانی بسیاری بنیان نهاد. در روزگار او، دولت عثمانی روش خویش را در برابر مسیحیان، یهود و غیرمسلمانان دیگری که دارای «کتاب آسمانی» ‌اند روشن ساخت.
ترکان پس از سقوط قسطنطنیه خود را برای تصرف سراسر بالکان و تبدیل دریای سیاه به دریاچه ترک و نیز یورش به اروپای مرکزی، اوکراین، قفقاز، عربستان، و شمال آفریقا آماده ساختند. سه سال پس از آن که «یال هونیادی» عثمانیان را به طور موقت از پیش روی در بلگراد بازداشت (۱۴۵۶)، امیرنشین صربستان به دست ترکان افتاد. پس از آن ترکان دولت‌نشین آتن، امیرنشین موریا، پیش روی در بلگراد بازداشت (۱۴۵۶)، امیرنشین صربستان به دست ترکان افتاد. پس از آن ترکان دولت نشین آتن، امیرنشین موریا، (Morea) و سرانجام در ۱۴۶۱ شهر یونانی‌نشین تربیزون، (Treb۱zond) را به تصرف خود درآوردند. [۵]


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلطان محمد فاتح بر بخش اعظم بالکان تسلط یافت و قلمرو عثمانی را توسعه داد. وی به منظور افزایش جمعیت پایتخت (استانبول) هزاران نفر از مردم آلبانی و یونان را به این شهر روانه ساخت. یهودیان، مسیحیان و مسلمانان تحت لوای آزادی مذهب در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند. سلطان محمد در آبادی و توسعه عمرانی استانبول تلاش بسیار کرد و مساجد و مناره‌های بسیار بنا نمود. [۶][۷] در زمان مرگ وی در سال ۱۴۸۱ حیطه قلمرو حکومت عثمانی به حدود ۲ میلیون کیلومتر مربع می‌رسید. جانشینان سلطان محمد فاتح، سرزمین‌هایی چون مصر، عراق، الجزایر، سوریه و مجارستان را تا نیمه اول قرن شانزدهم به امپراتوری خود افزودند. امپراتوران عثمانی پس از غلبه بر سرزمین‌های اسلامی، خود را خلیفه مسلمین می‌نامیدند.

۳.۲ - سلطان سلیمان قانونی

در زمان سلطان سلیمان قانونی هشتمین و قدرتمندترین پادشاه عثمانی، قلمرو امپراتور به بالاترین حد خود رسید و مرزهای آن از شمال تا قفقاز، از جنوب تا کرانه‌های جنوبی عربستان و از غرب تا مرزهای مراکش و از شرق تا مرزهای ایران، وسعت یافت و کشورهای فعلی ترکیه، سوریه، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، مصر، کناره دریای مدیترانه در آفریقای شمالی، بخش اعظم بالکان و ده‌ها منطقه کوچک و بزرگ دیگر را در برمی‌گرفت. مورخان مرگ سلطان سلیمان قانونی در سال ۱۵۶۷ را نشانه‌ای از آغاز دوران طولانی زوال امپراتوری عثمانی دانسته‌اند. [۸]


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گفته مورخان، امپراتوری عثمانی مدعی رهبری دینی جامعه بود و شریعت اسلام را به عنوان قانون اساسی مبتنی بر قرآن و سنت می‌دانست و بر طبق مرام اهل سنت در مسائل مستحدثه از قیاس و اجماع استفاده می‌کردند. از این رو، عالمان دینی در نظام اداری جامعه عثمانی نقش برجسته‌ای داشته و بر اساس شریعت و قیاس درباره مسائل حقوقی و نظام آموزشی اظهار نظر و دخالت می‌کردند. عثمانیان از میان مذاهب چهارگانه اهل سنت خود را پیرو مکتب حنفی می‌دانستند و شریعت را به مدد قوانین و مقرراتی که سلطان با توجه به روح شریعت وضع می‌کرد، بسط می‌دادند و از عرف و عادت در مواری که شریعت را بدان دست‌رسی نداشت یاری می‌جستند. گذشته از شریعت اسلام، عادات و قوانین دشت‌نشینان اوغوز نیز در مناطقی از سرزمین عثمانی متداول گشته بود. غیرمسلمانان مقیم امپراتوری، بسیاری از مسائل حقوقی، خانوادگی و اجتماعی خویش را به یاری قوانین کلیسایی خود فیصله می‌دادند، گرچه طرفین دعوا حق داشتند به دادگاه‌های اسلامی توسل جویند. اختلافاتی که در میان مسلمانان و غیرمسلمانان پدیدار می‌گشت به دادگاه‌های اسلامی می‌کشید. [۹]
نظام آموزشی در امپراتوری عثمانی در دست علما بود. معلمان آموزشگاه‌های ابتدایی (مکتب‌ها)، آموزشگاه‌های شرعی (مدرسه‌ها) و دیگر سازمان‌های آموزشی از میان اینان برگزیده می‌شدند. بر خلاف آموزشگاه‌های ابتدایی یا مکتب‌ها، مدارس متوسطه تنها در شهرهای بزرگ جا داشتند. آموزشگاه‌های ابتدایی و متوسطه، جز آن‌هایی که موقوفه بودند، به مسجد وابسته بودند. شاگردان مکتب‌ها یا آموزشگاه‌های ابتدایی با خط عربی آشنا می‌شدند و قرآن می‌آموختند. طلاب در مدرسه‌ها یا آموزشگاه‌های متوسطه تعلیم می‌دیدند. آموزش در مدرسه متوسطه از ۹ تا ۱۲ سالگی به طول می‌انجامید و برنامه آن شامل زبان عربی، علوم دینی و شریعت بود. [۱۰]


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
امپراتوری عثمانی به استان‌ها، مناطق خراج‌گزار و سرزمین‌هایی با وضع خاص تقسیم شده بود. بیش‌تر استان‌های بالکان و هم‌چنین کشورهای مصر، سوریه (دمشق) و عراق (بغداد) به دست گماشتگان باب عالی اداره می‌شد. هر استانی در سال مبلغی پول به نام «ارسالیه» به سلطان می‌داد. استاندار که مسؤول امور سـ*ـیاسی و لشکری استان بود و توسط سلطان منصوب می‌شد، حق داشت زمین‌های کوچکی را در ازای خدمتی به مردم ببخشد.
نیروهای مسلح عثمانی مرکب بود از سپاه فئودال، ارتش ثابت، و سربازان بنیچه. تا پایان سده شانزده، اساسی‌ترین نیروی مسلح امپراتوری عثمانی سپاهیانی بودند که فئودال‌ها گرد می‌آوردند. تا اوایل قرن ۱۹ و قبل از نوسازی در نظام ارتش، مهم‌ترین ارکان نیروهای مسلح را ینی‌چری‌ها تشکیل می‌دادند. ینی‌چری، (yanissary) به معنای قوچ جدید عمدتا از کودکان مسیحی منطقه بالکان بودند؛ آنان را در سنین ۱۰ تا ۲۰ سالگی از خانواده‌هایشان جدا می‌کردند و طی مراسمی خاص، مسلمان می‌نمودند و مورد تعالیم نظامی قرار می‌دادند.
سومین گروه از ارتشیان «مهاجمین» خوانده می‌شدند. اینان گارد سازماندهی شده‌ای بودند که در مرزها مستقر می‌شدند و حفاظت و حراست از سرحدات امپراتوری را بر عهده داشتند و هر از چندگاهی به سرزمین‌های دشمن یورش می‌بردند. [۱۱]
صرف نظر از کاستی‌ها و لغزش‌های امپراتوری عثمانی، وجود یک دولت گسترده و قدرتمند مایه اقتدار و پشتوانه مسلمانان در اقصی نقاط عالم و در شرق و غرب بود. امپراتور عثمانی نیز هم چون ایران از یک موقعیت استراتژیک برخوردار بود و قبل از قرن ۱۶ و پیش از اکتشاف راه دریایی، تمامی کالاهای شرق تنها از راه‌های زمینی به اروپا منتقل می‌شد و اروپاییان از جمله کشورهای پیشتاز در تاریخ استعمار محتاج به این منطقه و راه‌های مواصلاتی میان شرق و غرب بودند و از این رو، از دولت اسلامی عثمانی حساب برده و هراس داشتند. انگلیسی‌ها تا قبل از استقلال هندوستان مستقیما تحت عنوان کمپانی هند شرقی سرنوشت سـ*ـیاسی و اقتصادی آن‌ها را در اختیار داشتند؛ به دلیل نفوذ معنوی خلافت عثمانی و شیخ الاسلام‌های آن در میان مسلمانان در زمان اقتدار عثمانیان، باید از آنان ملاحظاتی داشته باشند؛ زیرا چه بسا ممکن بود مردم هند با یک فتوا و یا فرمان از خلافت عثمانی، بر علیه سلطه انگلیس دست به شورش بزنند.
دکتر حمید عنایت در این باره می‌نویسد: «مسلمانان هند که تعدادشان بالغ بر هفتاد میلیون نفر می‌گردید، و از نظر جمعیت مهم‌ترین بخش از جهان اسلام را در آن زمان تشکیل می‌دادند، از دیرباز علقه محکمی با خلافت عثمانی داشتند. در قرن نوزدهم با آن که امپراتوری عثمانی به نحو روزافزونی براثر از دست دادن مناطق مسلمان‌نشین به قدرت‌های غیرمسلمان، تضعیف شده بود، با توجه به قدرت‌یابی جنبش‌های دینی و نقش آن‌ها در ایجاد هم‌بستگی بیش‌تر در قبال سلطه غرب، جانب سلطان عثمانی را گرفتند. هند و روسیه با اقلیت‌های پرجمعیت مسلمان، از جمله فعال‌ترین مراکز جانبدار امپراتوری عثمانی بودند. در قیام ۱۸۵۷ هند، انگلیس‌ها از قبل سلطان عثمانی سود بردند؛ یعنی اعلامیه‌ای از او گرفتند که مسلمانان هند را به وفاداری در برابر انگلیس‌ها فرا می‌خواند. همچنین طی جنگ کریمه خود انگلیس‌ها ترکیه را در چشم هندیان بزرگ کردند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
در نیمه دوم قرن نوزدهم، ادعای سلطان عبدالعزیز دایر بر خلیفه جهانی اسلام بودن، مورد قبول اکثریت روشنفکران طبقه متوسط هند و مسلمان قرار گرفته بود. با اطمینان خاطر می‌توان پذیرفت که او نخستین سلطان عثمانی بود که در مساجد هند به نامش خطبه خوانده می‌شد.» [۱۲]
در سال ۱۹۱۹ کنفرانس‌های خلافت در سراسر هند به راه افتاد و عواطف مسلمانان را به طرفداری از خلیفه عثمانی برانگیخت. به دنبال آن، کمیته خلافت تشکیل یافت که با رهبری مؤثر محمدعلی جناح و سایران، همه ارج و اعتبار اسلام هندی را در یک مبارزه ضد انگلیس برآراست. این مساله پیوند‌ انـ*ـدام‌واری بین ناسیونالیسم هندی و خلافت خواهی آنان برقرار کرد که هم‌یاری مسلمانان هندو را در مبارزه برای استقلال هند، تا سال‌های نزدیک به جنگ جهانی دوم تامین کرد. [۱۳] این گفتار به خوبی نشان می‌دهد امپریالیسم انگلیس در واقع از قدرت و نفوذ خلافت عثمانی ناخشنود بود و در سـ*ـیاست‌های دراز مدت، حذف این قدرت اسلامی را طراحی می‌کرد و در فرصتی که نقاط ضعف نظام عثمانی آشکار گشت و قوای عثمانی هم در صدد ترمیم کاستی‌های نظام خود بودند، با چهره‌سازی آتاتورک او را مامور کرد تا اصلاحات مورد نظر انگلیس را با حذف دولت عثمانی و ایجاد برنامه‌های ضد اسلامی، جایگزین خلافت نماید و بدین وسیله مشکل تاریخی خود را برای همیشه از سر راه خود بردارد.

۶.۱ - سیدجمال‌الدین اسدآبادی

پرچمدار تفکر اتحاد جهان اسلام در مبارزه با سلطه سـ*ـیاسی، فرهنگی غرب: متفکر و‌ اندیشمند و نابغه جهان اسلام سیدجمال الدین در مقابل تهاجم ویران‌گر و سلطه همه جانبه غرب و در به راه‌ انداختن نهضت بازگشت به خویشتن چه بسا خواهان اقتدار خلافت بود و به ملت‌های مسلمان هشدار می‌داد تا در برابر یورش بی‌رحمانه سـ*ـیاسی و فرهنگی غرب مقاومت نشان دهند و در همین حال دین خود را از خرافاتی که در طی قرون با آن آمیخته شده بود پاک کنند و به اسلام و قرآن برگردند. او ماهیت استعمار و شیوه‌های رنگارنگ و پرفریب آن را به مسلمانان شناسانده و درصدد تشکیل جبهه سراسری مسلمانان برآمد.
سیدجمال برای اتحاد جهان اسلام به نقاط مختلف جهان اسلام از جمله استانبول سفر کرد. او در مجله عروة الوثقی که در پاریس انتشار داده بود مسلمانان را در مقابل سلطه همه جانبه استعمار غربی و در راس آن انگلیس، به وحدت و یکپارچگی با رویکرد به اسلام اصیل دعوت می‌کرد. سیدجمال از این طریق تلاش می‌کرد تا جلو نومیدی مسلمانان را گرفته و آنان را از اعتماد به نفس برخوردار سازد.
به نظر سیدجمال، با شرایطی که بر جهان اسلام حاکم بود، تنها خلافت عثمانی می‌توانست با حذف کاستی‌هایش محور اتحاد جهان اسلام باشد؛ مسلمانان با پشتوانه این قدرت عظیم و با وحدت و انسجام، با اخذ نکات قوت تمدن غرب و احیای ماهیت اسلامی می‌توانستند دست به مبارزه علیه امپریالیسم غرب بزنند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
تلاش و کوشش سید جمال و محمد عبده سبب شد که در جهان غرب و در اوایل قرن بیستم بسیاری از ادامه دهندگان خط «بازگشت به اسلام» قد علم کنند. یکی از چهره‌های برجسته آن‌ها رشیدرضا، شاگرد عبده بود. او با این که‌ اندیشه‌های دینی و سـ*ـیاسی‌اش عاری از اشتباه نبود، به منظور بازگشت به صدر اسلام جنبش سلفیه را پایه‌گذاری کرد و بیش‌تر نظریه‌های سیدجمال و عبده را با عناوین و شکل‌های گوناگون بازگو کرد. رشیدرضا یکی از طرفداران ادامه نهاد خلافت بود و آن را سدی بزرگ سر راه پیشرفت استعمار و غربزدگی می‌دانست. رشیدرضا طرفدار انترناسیونالیسم اسلام و مخالف سرسخت مکتب ناسیونالیسم بود. از این رو، دو گروه با وی به مخالفت برخاستند: اول. روشنفکران فرنگی مآب و دوم. ناسیونالیست‌هایی هم چون مصطفی کامل و هواداران حزب وطنی. [۱۴]
امپریالیزم انگلیس از دیرباز تصمیم داشت به منظور هموارسازی مقاصد شوم خود اتحاد جهان اسلام بر محوریت خلافت عثمانی را از بین ببرد و با تجزیه کشورهای اسلامی، تسلط بر آن‌ها را برای خود آسان سازد. اوج انحطاط عثمانیان فرصت مناسبی بود تا با حذف خلافت، آتاتورک را به عنوان مصلح بر سر کار آورد تا او نیز در پروژه اصلاحات انگلیسی خویش، عمیقا دست به دین‌زدایی زند.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقاط ضعف امپراتوری عثمانی دست‌مایه ضربات مهلک امپریالیسم انگلیس: انحطاط و کاستی‌های خلاف عثمانی از دو دیدگاه نظری و عملی قابل تامل است. از دیدگاه نظری، حکومت و خلافت عثمانیان از شرایط مشروعیت خلافت برخوردار نبود؛ زیرا اگر بپذیریم در‌ اندیشه سـ*ـیاسی اسلام در فرض عدم پذیرش جامعه به حکومت متولیان شرعی، اقبال و گرایش عمومی جامعه از حاکم غیرمنصوص که درصدد اجرای دستورات اسلام است، هرچند مشروعیت دینی کامل را نداشته باشد ولی از مقبولیت عمومی و مشروعیت مردمی برخوردار باشد، آنچنان که در صدر اسلام پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و قبل از حکومت امام علی (علیه‌السّلام) خلفای پیشیین از اصل بیعت استفاده کرده و برای خود مشروعیت دست و پا می‌کردند، حکام عثمانی هیچ‌گاه به بیعت تمسک نجستند تا خود را مستظهر به اراده مردم و توده‌های مسلمان بدانند.
لازم به ذکر است مجموعه انتقادهای این چنینی که از دیدگاه آرمانی شیعه به نظام سـ*ـیاسی خلافت عثمانی وارد است هیچ‌گونه ارتباطی به‌ اندیشه سکولار افرادی نخواهد داشت که یا اصلا اعتقادی به دیانت ندارند و یا تنها برای دین در زوایا و نهان‌خانه‌های زندگی فردی انسان و تنها در ارتباط با خداوند کارکردی قایلند. این دو گروه فکری برای عقب نشاندن مخالفان دین‌گرا با حربه دینی و به صورت انحرافی با استناد به قسمتی از سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وجود خلافت در اسلام را پس از خلفای چهارگانه اولیه نامعقول خواندند و در واقع منکر اصل مشروعیت خلافت به معنای رهبری اداره جامعه شدند.

۷.۱ - نقش مصطفی کمال

مصطفی کمال (آتاتورک) که خود از مسلمانان اسمی ضد دین بود ظاهرا برای تبیین احساسات مسلمانان تجددخواه و مجاب نمودن حریف، درست پیش از الغای خلافت، به منظور نامعقول جلوه دادن اصل خلافت چنین اظهار داشت: پیامبر ما به اصحاب خویش فرمود که ملل عالم را به اسلام درآورند؛ یعنی به آنان نفرمود که درصدد حکومت بر این ملل برآیند. این‌ اندیشه از ذهن ایشان نیز نگذشته بود. خلافت به معنای حکومت و اداره امور است. خلیفه‌ای که بخواهد نقش خود را ایفا کند و بر همه ملل مسلمان حکم براند خود را ناتوان از این امر می‌یابد. باید اعتراف کنم که اگر در این شرایط مرا به خلافت برمی‌گزیدند، فی‌الفور استعفا می‌دادم. ولی بیایید به تاریخ برگردیم و واقعیات را بررسی کنیم.


دولت عثمانی

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,858
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
مصطفی کمال (آتاتورک) که خود از مسلمانان اسمی ضد دین بود ظاهرا برای تبیین احساسات مسلمانان تجددخواه و مجاب نمودن حریف، درست پیش از الغای خلافت، به منظور نامعقول جلوه دادن اصل خلافت چنین اظهار داشت: پیامبر ما به اصحاب خویش فرمود که ملل عالم را به اسلام درآورند؛ یعنی به آنان نفرمود که درصدد حکومت بر این ملل برآیند. این‌ اندیشه از ذهن ایشان نیز نگذشته بود. خلافت به معنای حکومت و اداره امور است. خلیفه‌ای که بخواهد نقش خود را ایفا کند و بر همه ملل مسلمان حکم براند خود را ناتوان از این امر می‌یابد. باید اعتراف کنم که اگر در این شرایط مرا به خلافت برمی‌گزیدند، فی‌الفور استعفا می‌دادم. ولی بیایید به تاریخ برگردیم و واقعیات را بررسی کنیم.
عرب‌ها خلافتی در بغداد تاسیس کردند و نیز خلافتی در قرطبه. نه ایرانی‌ها، نه افغان‌ها، نه مسلمانان افریقا، خلیفه قسطنطنیه را به رسمیت نشناختند. مساله یک خلیفه واحد، که قدرت و نظارت عالیه بر همه امت مسلمان اعمال کند، چیزی است که از کتاب‌ها برآمده است، نه از واقعیت. خلیفه هرگز قدرتی را که پاپ بر کاتولیک‌ها دارد نداشته است. دین ما الزامات و نظم و مقرراتش هم‌سان با مسیحیت نیست. انتقاداتی که به اصلاحات اخیر ما می‌کنند (حکومت لائیک غیردینی) ملهم از یک فکر انتزاعی غیرواقعی است؛ یعنی مساله اتحاد اسلام. چنین فکری هرگز به واقعیت درنیامده است. [۱۵][۱۶]

۷.۲ - فلسفه سـ*ـیاسی اسلام

در این مجال فرصت نیست تا به فلسفه سـ*ـیاسی اسلام در عصر پیامبر و بعد از آن بپردازیم و از طرفی،‌اندیشه سـ*ـیاسی افرادی چون آتاتورک که طبق شواهد موجود از طرف انگلیس مامور سرنگونی حکومت عثمانی بود، ارزش علمی ندارد؛ زیرا براساس قرآن و سنت و نیز‌ اندیشه توحیدی در کلام اسلامی، حکومت اصالتا تنها برای خدای خالق کائنات، رب العالمین و صاحب جمیع اختیارات است؛ «ان الحکم الا لله.»


دولت عثمانی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا