M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,864
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
با سلام و تشكر از تماستان با اين مركز ؛
پيش از هر چيز از موضعي كه در نتيجه يك سوال كاملا طبيعي و متداول در برابر عقيده و رفتار و دين خود گرفتيد متاسفيم و اميدواريم كه در برابر هر سوالي به چنين رفتارهاي غير منطقي دست نزنيد .
ظاهرا در ذهن شما بین دین قانونی و حقوقی با دین اعتقادی و حقیقی خلط شده است . برای توضیح بیشتر میگوییم:
از آن جا که انتخاب دین و اعتقاد یافتن به یک آیین و شریعت نیازمند رسیدن به درجه خاصی از رشد فکری و عقلی است ، این کار مهم از کودکان نابالغ ساخته نیست ، در نتیجه چون بسیاری از امور شرعی و قانونی و اجتماعی بر نوع دین یک فرد مبتنی است ، باید معیار و میزانی برای تعیین حقوقی دین این دسته از افراد وجود داشته باشد.
در شریعت اسلام و همه اديان ديگر تبعیت از پدر و مادر معیار این امر است . مثلا مسلمان زادگان تا زمانی که به سن رشد و بلوغ فکری دست یابند ، حکم مسلمان را دارند ،يعني از نظر فقهی بچههای پدر و مادر مسلمان به تبعیت از والدینشان مسلمان هستند و از نظر حقوقی مسلمان محسوب میشوند و از مزایای اجتماعی در جامعه به عنوان یک مسلمان برخوردار هستند.
اما این موضوع، غیر از اعتقاد به اسلام است. اعتقاد به اسلام نمیتواند سنتی و تقلیدی باشد؛ بنا بر این هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، پذیرش اسلام باید به سبب دلیل باشد، نه از روی تبعیت. از این رو مراجع معظم تقلید در اول توضیحالمسائل مینویسند: تقلید در اصول دین جایز نیست.
بنا بر این فرزندان مسلمانان، دین حقيقي خود را باید خودشان انتخاب کنند ؛ اصولا دین و ایمان به آن که یک اعتقاد قلبی و درونی است ممکن نیست تحمیلی باشد. از این رو قرآن میفرماید: «لا اکراه فی الدین؛ (1) در قبول دین اکراهی نیست». در حقيقت معناي اين آيه بيان يك حقيقت عقلي است و به اصطلاح اين آيه يك گزاره خبري است يعني در دين اكراه و اجبار ممكن نيست ؛ نه اين كه اصل اجبار در دين ممكن بود و خداوند دستور داد كه در اسلام اجبارنباشد .
در نتيجه اعتقاد حقیقی و واقعی به اسلام يا هر دين ديگر نمیتواند سنتی و تقلیدی باشد؛ بنابراین هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، پذیرش اسلام یا هر دین دیگری توسط او باید به سبب دلیل باشد، نه از روی تبعیت. از این رو مراجع معظم تقلید در اول توضیحالمسائل مینویسند: تقلید در اصول دین جایز نیست.
البته این بدان معنا نیست که انسان به محض رسیدن انسان به سن تکلیف، از اسلام خارج شده، باید دین جدیدی برای خود انتخاب کند اما در عین اینکه مسلمان محسوب می شود، وظیفه دارد مبانی و دلایل عقلی و محکم حقانیت اسلام را برای خود به باور و اعتقاد تبدیل نماید یا این که به حقانیت دین دیگری برسد و بدان معتقد گردد .
بنابراین فرزندان مسلمانان، دین واقعی خود را باید خود انتخاب کنند.
پيش از هر چيز از موضعي كه در نتيجه يك سوال كاملا طبيعي و متداول در برابر عقيده و رفتار و دين خود گرفتيد متاسفيم و اميدواريم كه در برابر هر سوالي به چنين رفتارهاي غير منطقي دست نزنيد .
ظاهرا در ذهن شما بین دین قانونی و حقوقی با دین اعتقادی و حقیقی خلط شده است . برای توضیح بیشتر میگوییم:
از آن جا که انتخاب دین و اعتقاد یافتن به یک آیین و شریعت نیازمند رسیدن به درجه خاصی از رشد فکری و عقلی است ، این کار مهم از کودکان نابالغ ساخته نیست ، در نتیجه چون بسیاری از امور شرعی و قانونی و اجتماعی بر نوع دین یک فرد مبتنی است ، باید معیار و میزانی برای تعیین حقوقی دین این دسته از افراد وجود داشته باشد.
در شریعت اسلام و همه اديان ديگر تبعیت از پدر و مادر معیار این امر است . مثلا مسلمان زادگان تا زمانی که به سن رشد و بلوغ فکری دست یابند ، حکم مسلمان را دارند ،يعني از نظر فقهی بچههای پدر و مادر مسلمان به تبعیت از والدینشان مسلمان هستند و از نظر حقوقی مسلمان محسوب میشوند و از مزایای اجتماعی در جامعه به عنوان یک مسلمان برخوردار هستند.
اما این موضوع، غیر از اعتقاد به اسلام است. اعتقاد به اسلام نمیتواند سنتی و تقلیدی باشد؛ بنا بر این هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، پذیرش اسلام باید به سبب دلیل باشد، نه از روی تبعیت. از این رو مراجع معظم تقلید در اول توضیحالمسائل مینویسند: تقلید در اصول دین جایز نیست.
بنا بر این فرزندان مسلمانان، دین حقيقي خود را باید خودشان انتخاب کنند ؛ اصولا دین و ایمان به آن که یک اعتقاد قلبی و درونی است ممکن نیست تحمیلی باشد. از این رو قرآن میفرماید: «لا اکراه فی الدین؛ (1) در قبول دین اکراهی نیست». در حقيقت معناي اين آيه بيان يك حقيقت عقلي است و به اصطلاح اين آيه يك گزاره خبري است يعني در دين اكراه و اجبار ممكن نيست ؛ نه اين كه اصل اجبار در دين ممكن بود و خداوند دستور داد كه در اسلام اجبارنباشد .
در نتيجه اعتقاد حقیقی و واقعی به اسلام يا هر دين ديگر نمیتواند سنتی و تقلیدی باشد؛ بنابراین هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، پذیرش اسلام یا هر دین دیگری توسط او باید به سبب دلیل باشد، نه از روی تبعیت. از این رو مراجع معظم تقلید در اول توضیحالمسائل مینویسند: تقلید در اصول دین جایز نیست.
البته این بدان معنا نیست که انسان به محض رسیدن انسان به سن تکلیف، از اسلام خارج شده، باید دین جدیدی برای خود انتخاب کند اما در عین اینکه مسلمان محسوب می شود، وظیفه دارد مبانی و دلایل عقلی و محکم حقانیت اسلام را برای خود به باور و اعتقاد تبدیل نماید یا این که به حقانیت دین دیگری برسد و بدان معتقد گردد .
بنابراین فرزندان مسلمانان، دین واقعی خود را باید خود انتخاب کنند.
تغییرات زرتشت و اسلام
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com