خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار

پرنیان هفت‌رنگ اندر سر آرد کوهسار

خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی‌قیاس

بید را چون پرّ طوطی برگ روید بی‌شمار

دوش وقت نیم‌شب بوی بهار آورد باد

حبذّا باد شمال و خرّما بوی بهار

باد گویی مشک سوده دارد اندر آستین

باغ گویی لعبتان ساده دارد در کنار

ارغوان، لعل بدخشی دارد اندر مرسله

نسترن لؤلؤی لالا دارد اندر گوشوار

تا برآمد جام‌های سرخ مل بر شاخ گل

پنجه‌های دست مردم سر فرو کرد از چنار

باغ بوقلمون‌لباس و راغ بوقلمون‌نمای

آب مرواریدرنگ و ابر مرواریدبار

راست پنداری که خلعت‌های رنگین یافتند

باغ‌های پرنگار از داغگاه شهریار

داغگاه شهریار اکنون چنان خرم بود

کاندرو از نیکویی حیران بماند روزگار...


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
آمد بهار خرم و آورد خرمی

وز فرّ نوبهار شد آراسته زمی

خرم بود همیشه بدین فصل آدمی

با بانگ زیر و بم بود و قحف در غمی

زیرا که نیست از گل و از یاسمن کمی



تا کم شده‌ست آفت سرما ز گلستان



از ابر نوبهار چو باران فروچکید

چندین هزار لاله ز خارا برون دمید

آن حله‌ای که ابر مر او را همی‌تنید

باد صبا بیامد و آن حله بردرید

آن حله پاره‌پاره شد و گشت ناپدید



و آمد پدید باز همه دشت پرنیان



از لاله و بنفشه همه کوهسار و دشت

سرخ و سپید گشت چو دیبای پایرشت

برچد بنفشه دامن و از خاک برنوشت

چون باد نوبهار برو دوش برگذشت

شاخ بنفشه چون سر زلفین دوست گشت



افکند نیلگون به سرش معجر کتان...


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب

با صد هزار نزهت و آرایش عجیب

شاید که مرد پیر بدین گه شود جوان

گیتی بدیل یافت شباب از پی مشیب

چرخ بزرگوار یکی لشکری بکرد

لشکرش ابر تیره و باد صبا نقیب

نفاط برق روشن و تندرش طبل‌زن

دیدم هزار خیل و ندیدم چنین مهیب

آن ابر بین که گرید چون مرد سوکوار

و آن رعد بین، که نالد چون عاشق کئیب

خورشید را ز ابر دمد روی گاه‌گاه

چو نان حصاریی، که گذر دارد از رقیب

یک چند روزگار، جهان دردمند بود

به شد، که یافت بوی سمن باد را طبیب..


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
شب و شمع و شکر و بوی گل و باد بهار

می و معشوق و دف و رود و نی و بـ*ـو*س و کنار

سبزه و آب گل‌افشان و صبوحی در باغ

نالۀ بلبل و آواز بت سیم‌عذار

خوش بود خاصه کسی را که توانایی هست

وای بر آنکه دلی دارد و آن هم افکار

نوبهار آمد و هنگام طرب در گلزار

چه بهاری که ز دل‌ها ببرد صبر و قرار

ساقیا خیز که گل رشک رخ حورا شد

بـ*ـو*ستان جنت و می کوثر و طوبی‌ست چنار

مرده خواهد که بجنبد به چنین‌وقت از جا

کشته خواهد که ز خون لاله کند با گلنار

کار می‌ساز که بی‌ می نتوان رفت به باغ

سرخوش، رو سوی چمن تات کند باغ نثار

بلبل شیفته سرخوش است و گل و سرو و سمن

نپسندند که او سرخوش بود ما هشیار...


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
بيا باغبان خرمي ساز کن

گل آمد در باغ را باز کن

نظامي به باغ آمد از شهر بند

بياراي بستان به چيني‌پرند

ز جعد بنفشه برانگيز تاب

سر نرگس سرخوش برکش ز خواب

لـ*ـب غنچه را کآيدش بوي شير

ز کام گل سرخ در دم عبير

سهي‌سرو را يال برکش فراخ

به قمري خبر ده که سبز است شاخ

يکي مژده ده سوي بلبل به راز

که مهد گل آمد به ميخانه باز

ز سيماي سبزه فروشوي گرد

که روشن به شستن شود لاجورد

دل لاله را کامد از خون به جوش

فرو مال و خوني به خاکي بپوش...


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار

خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار

صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار

که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار

بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق

نه کم از بلبل سرخوشی تو، بنال ای هشیار

آفرینش همه تنبیه خداوند دلست

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار

کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند

نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار

خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند

آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار

هر که امروز نبیند اثر قدرت او

غالب آنست که فرداش نبیند دیدار

تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش

حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار...


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
ابر آذاری برآمد، باد نوروزی وزید

وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام

بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید

قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت

باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید

گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش

من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید

با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ

از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید

دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک

جامه‌ای در نیک‌نامی نیز می‌باید درید

این لطایف کز لـ*ـب لعل تو من گفتم که گفت؟

وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید؟

عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

گوشه‌گیران را ز آسایش طمع باید برید

تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد

این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
جهان از باد نوروزی جوان شد

زهی زیبا که این ساعت جهان شد

شمال صبحدم مشکین‌نفس گشت

صبای گرم‌رو عنبرفشان شد

تو گویی آب خضر و آب کوثر

ز هر سوی چمن جویی روان شد

چو گل در مهد آمد بلبل سرخوش

به پیش مهد گل نعره‌زنان شد

کجایی ساقیا؟ درده شرابی

که عمرم رفت و دل خون گشت و جان شد

قفس بشکن کزین دام گلوگیر

اگر خواهی شدن اکنون توان شد

چه می‌جویی به نقد وقت خوش باش

چه می‌گویی که این یک رفت و آن شد

یقین می‌دان که چون وقت اندر آید

تو را هم می‌بباید از میان شد

چو باز افتادی از ره ره ز سر گیر

که همره دور رفت و کاروان شد

بلایی ناگهان اندر پی ماست

دل عطار ازین غم ناگهان شد


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم

گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم

امروز چون زنبورها پرّان شویم از گل به گل

تا در عسل‌خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم

آمد رسولی از چمن کاین طبل را پنهان مزن

ما طبل خانه عشق را از نعره‌ها ویران کنیم

بشنو سماع آسمان خیزید ای دیوانگان

جانم فدای عاشقان امروز جان افشان کنیم

زنجیرها را بردریم ما هر یکی آهنگریم

آهن‌گزان چون کلبتین آهنگ آتشدان کنیم

چون کورۀ آهنگران در آتش دل می‌دمیم

کآهن دلان را زین نفس مستعمل فرمان کنیم

آتش در این عالم زنیم وین چرخ را برهم زنیم

وین عقل پابرجای را چون خویش سرگردان کنیم

کوبیم ما بی ‌پا و سر ، گه پای میدان‌گاه سر

ما کی به فرمان خودیم تا این کنیم و آن کنیم

نی نی چو چوگانیم ما در دست شه گردان شده

تا صد هزاران گوی را در پای شه غلطان کنیم

خامش کنیم و خامشی هم مایۀ دیوانگیست

این عقل باشد کآتشی در پنبه پنهان کنیم


شعر به سبک خراسانی

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Tabassoum
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا