آموزش تاثیر جادو بر ژانر فانتزی

فریان · 3/4/23

یا هو

با سلام خدمت یَک یَک شما بزرگواران!

اگر نویسنده یک رمان، یا در کل تولید کننده محتوای فانتزی هستید؛ از نان شب هم واجب تر است که یک سیستم و مکانیزم جادویی خلق کنید.
قدرت هایی که کاراکتر هایتان بر اساس آن فعالیت کنند و با مشکلات خود دست و پنجه نرم کنند.
جادو هایی که می توانند نبرد های زیبایی را رقم بزنند، یا آغاز گر کنش ها و روایات جدیدی شوند.
ممکن است این مکانیزم درجه بندی داشته باشد، بتوان با کمک آن گفت چه کسی قوی تر و چه شخصی ضعیف تر است.
یا ممکن است هیچ درجه بندی نداشته باشد
یا اصلا مثل یک گیگا چد همه موارد را کنار بزنید و چیز جدیدی خلق کنید
امروز در این تاپیک قصد برسی مکانیزم جادو در ژانر فانتزی را داریم

فریان · 3/4/23

اصلا جادو چگونه خلق میشود؟

هیچ شیوه « درستی» برای خلق جادو در داستان وجود ندارد. ممکن است رویکرد شما با رویکرد سایر نویسندگان متفاوت باشد. اما درک نحوه عملکرد جادو در داستان اهمیت زیادی دارد.
جادو برای ایجاد درگیری و کنش و ایجاد روایات جدید در داستان وجود دارد.
اگر کاراکترهای شما از جادو برای حل این درگیری استفاده کنند، آنگاه برای آنکه هیجان و تنش و درگیری این ماجرا ها افت نکنند، باید برای سیستم جادویی خود قوانینی را وضع کنید.
باید برسی کنید که حد هر جادو چیست؟ نقاط ضعف و قوت هر جادو چیست؟ و هزاران سوال دیگر که باید در ذهن خود بپرورانید.
به بیان دیگر خواننده باید متوجه شود که سیستم جادویی شما چطور کار می‌کند تا مطمئن شود که استفاده از آن طبیعی و قابل باور است.

فریان · 3/4/23

شش گام برای خلق یک سیستم جادویی کامل

اول بهتر است متوجه شویم یک سیستم جادویی چطور خلق میشود

گام اول: کاربرد آن را تعریف کنید

چگونه یک جادوگر جادو را استفاده می کند؟ و آن جادو چگونه ظاهر می شود؟ (در یک کلام یعنی این جادوی شما دقیقا چخ غلطی میکنه؟) چه چیزی باعث استفاده از جادو می‌شود؟ آیا استفاده از قدرت بهای خاصی دارد؟ باز هم این طرح سوالات بیشتر را به عهده شما می گذارم

گام دوم: کسانی که از جادو استفاده می‌کنند را معرفی کنید

در داستان شما چه کسانی دارای قدرتهای جادویی هستند؟ آیا جادو به ارث رسیده، بدست آمده، آموخته شده یا ذاتا در درون فرد وجود داشته است؟ چه کسی میتواند از جادو استفاده کند؟ آیا چند نفر از جادو استفاده می‌کنند
و سوالات فراوانی که می توانند خط های داستانی جذابی را پدید آورند.

گام سوم: حد و مرزها را مشخص کنید

بدون تعریف محدودیت، شما تبدیل به یک نویسنده کرینج و بی منطق می شوید!
آیا جادو در دنیای داستانی شما منبع محدودی است؟ آیا قدرتهای جادویی یک فرد قابل دزدیده شدن است؟ استفاده از جادو چه تاثیری روی فرد استفاده کننده از آن دارد؟ آیا توانایی‌های جادویی فرد سقف مشخصی دارد؟ چگونه میتوان فردی که دارای قدرتهای جادویی است را شکست داد؟

گام چهارم: خطرات استفاده از جادو را مشخص کنید
این برمی‌گردد به بخش محدودیت
این برای زمانی است که یک جادوی خر زوری ساخته اید؛ پس باید برایش تاوانی هم تعریف کنید
آیا ممکن است از جادو به شکل نادرست یا غیراخلاقی استفاده شود؟ آیا میتوان از آن برای صدمه زدن به دیگران یا ایجاد ویرانی استفاده کرد؟ چگونه استفاده از جادو به شکل مستقیم یا به دلیل آنکه توسط جامعه مورد تحقیر و تمسخر قرار می‌گیرد، به فرد استفاده کننده از جادو صدمه می‌زند؟

گام پنجم: منشا آن را کشف کنید

جادو چگونه خلق شده است؟ منبع قدرت آن کجاست؟ آیا انواع مختلفی از جادو وجود دارد یا جادو در طول زمان به شاخه‌های مختلفی تقسیم شده است؟ چه اتفاقات تاریخی مهمی در داستان شما تحت تاثیر استفاده از جادو قرار گرفته‌اند؟ از این عنوان می توانید در ایجاد روایات تازه و خلاقانه استفاده کنید که کش و قوش محتوای تان را بیشتر کند

گام ششم: فرهنگ آن را در نظر بگیرید

آیا جادو در دنیای داستانی شما مخفی نگه داشته می‌شود؟ اگر این طور است چرا؟ آیا جوامع جادویی یا سلسله‌ای از کاربران نیروهایی جادویی وجود دارد؟ آیا فرد جادوگر را میتوان از روی لباس، ظاهر یا برخی دیگر از خصوصیات فیزیکی بارز شناسایی کرد؟ آیا جادوگران زبان، مذهب، فستیوالها یا خصیصه‌های فرهنگی دیگری دارند؟

بسیاری از داستان نویسان جادو را به این علت وارد داستان خود می‌کنند که توانایی‌های جادویی روشی جالب برای واقعیت گریزی است. اما همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، جادو به عنوان محملی برای مضمون داستان نیز عمل می‌کند. از آنجایی که جادو شکلی از قدرت است، معمولا مضامین مرتبطی چون طمع، برتری، و ظلم و ستم را نشان می‌دهد.

فریان · 3/4/23

جادو و خلق روایات

به عنوان یک نویسنده فانتزی، از جادو استفاده بسیار زیادی برده ام تا روایات و خط های داستانی را خلق بکنم، تا بر پیچیدگی و تنومندی شاخه های پر پیچ و خم رمانم بی افزاید!
مثالی از آخرین طلوع می آورم:
اینکه شیطان جادوان، که قصد نابودی نظام خلقت را دارد؛ چنین قدرتی را از کجا می آورد؟ قدرتی که پایان و مرگی ندارد
همین سوال توانست مرا به سمت خلق داستان ها و کشمکش هایی سوق دهد که اثر را چندین برابر جذاب کرد.
یا مثلا در اثر 《Dark souls》ریشه جادو های آتش یا پایرومَنسی چیست؟ چه کسی آن را خلق نمود و اکنون کجاست؟
یا جادوی تاریکی از چیست؟ چرا ارباب نور از آن ترس و وحشت دارد!؟
ایجاد یک مکانیزم جادویی، علاوه بر جذابیت بصری که به صورت ذاتی دارد، باعث خلق داستان های جدیدی می شود. اینکه هر جادو چگونه کار می کند؟ ریشه آن چیست؟ آیا کسی این جادو را خلق کرده؟ اگر کرده اکنون کجاست؟ آن فرد چه گذشته ای دارد؟
جادو به خودی خود، عنصر به شدت مهمی است، زیرا با جهانی فانتزی سر و کار داریم که خدایش نویسنده آن است. پس باید ویژگی های منحصر به فردی نسبت به این جهان ما داشته باشد.
حال فرض کنید که به این ویژگی دو بال به نام ساخت روایت داده شود.
خط های داستانی جذابی که بر جذابیت اثر فانتزی می افزایند

فریان · 3/4/23

انواع جادو

در کل دو مدل جادو در داستان وجود دارد که به اصطلاح جادوی سخت و جادوی نرم خوانده می‌شوند. (hard magic و soft magic)
هرچه شش گام بالا با جزئیات تر و دقیق تر بشود، سیستم جادو به سمت سخت بودن میل پیدا می‌کند و هر چی کمتر، به سمت نرم بودن. توجه داشته باشید چنین نیست که بگوییم یک سیستم جادو مطلقا سخت یا نرم است.
جادوی نرم
ویژگی‌های سیستم جادویی نرم، نامشخص بودن ماهیت جادو است. در یک سیستم جادوی نرم، امکان مقایسه قدرت‌های جادویی افراد مختلف وجود ندارد و نمی‌توان افراد را بر مبنای قدرت درجه‌بندی کرد، نه مرجع اصلی جادو مشخص است و نه نحوه فراگیری جادو و نه محدودیت‌های آن. اگر هم در طول داستان به سوالی در مورد جادو جواب داده شود، پاسخی مبهم و کلی است.

فریان · 3/4/23

سیستم جادویی نرم برای نویسنده‌هایی کاربرد داردکه نخواهند پیرنگ داستان آنها در مورد ماوراءالطبیعه باشد، بلکه عناصر ماورایی را تنها به عنوان چاشنی جهان داستان به کار می‌برند. در این قبیل داستان‌ها این سرشتارها و پیرنگ داستانی هستند که اهمیت بیشتری دارا می‌باشند، ‌و اگر جزئیات زیادی از سیستم جادو داده شود تنها به اختلال در پیشرفت داستان می‌انجامد. همچنین چون محدودیت جادو مشخص نیست، معلوم نیست که جادو به باز شدن گره‌های داستانی کمک خواهد کرد یا نه. همین امر می‌تواند در ایجاد پیچش‌های داستانی به نویسنده کمک کند.
نمونه جادوی نرم در داستان: ارباب حلقه‌ها، نغمه‌ای از یخ و آتش، پرسی جکسون. مجموعه هری پاتر نیز از جنبه‌هایی نرم و از جنبه‌هایی سخت به شمار می‌رود. جنبه نرم بودن جادو در این مجموعه رمان، بیشتر نامشخص بودن محدودیت‌های جادو است. مثلا درجلد چهارم گفته می‌شود هیچ طلسمی برای زنده کردن مرده کارایی ندارد، اما در جایی دیگر می‌بینیم که زمان‌برگردان که یک شیء جادویی است این قدرت را دارد که از مرگ افراد جلوگیری کند. یا در کتاب فرعی کوییدیچ در گذر زمان گفته می‌شود که طلسمی برای پرواز افراد ساخته نشده و این کار ناممکن است، ولی در جلد هفتم این قاعده نقض می‌گردد.
در مورد جادوی نرم به این نکته توجه داشته باشید که ناشناخته بودنش به این معنا نیست که نیازی به منطق داستانی ندارد. اگر قرار است جادوی نرم در پیرنگ نقشی ایفا کند، پس نویسنده باید پیش از چنین رخدادی آن را به خواننده نشان دهد. همچنین اگر هر بار که سرشتار با یک چالش یا گره داستانی جدید روبرو می‌شود، نویسنده قدرتی را معرفی کند که قبل از آن در داستان ذکر نشده بود و آن مشکل با قدرت مذکور حل گردد، سطح داستان تنزل می‌یابد.

فریان · 3/4/23

جادوی سخت

جادوی سخت دقیقا نقطه مقابل جادوی نرم است. در مورد منشا و کارکرد و نحوه آموزش و ضعف‌های آن در طول داستان به خواننده گفته می‌شود و از جایی به بعد خواننده همه چیز در مورد قوانین و محدودیت‌های جادو را می‌داند، حداقل به میزانی که سرشتارهای اصلی در مورد آن آگاهی دارند.
سیستم جادویی سخت برای نویسنده‌هایی مفید است که پیرنگ داستانی آنها با ماوراءالطبیعه در هم تنیده شده و اساس بخواهند داستانی در مورد خود جادو تعریف کنند. در داستانی با سیستم جادوی سخت، خواننده می‌داند چه اشخاصی دارای قدرت ماورایی هستند و قدرت آنها از چه نوعی است، چرا این افراد چنین قدرت‌هایی دارند و چطور آن را کنترل می‌کنند، سطح‌های قدرت ماورایی چیست و چگونه قابل تشخیص است؟ و اینکه آیا جادو عواقبی دارد یا نه.
نمونه جادوی سخت در داستان: انیمه کیمیاگر تمام‌فلزی. انیمه شکارچی شکارچی. مجموعه رمان چرخه میراث از کریستوفر پائولینی. مجموعه‌های مهزاد و بایگانی نورطوفان از برندون سندرسون، سیاه‌چال‌ها و اژدهایان، جهان تاریکی.
در مورد جادوی سخت به این نکته توجه داشته باشید که این نوع از سیستم جادو به سبب آگاهی خواننده در مورد آن نمی‌تواند برای ایجاد پیچش داستانی مورد استفاده قرار گیرد و این مسئله به نوعی برای نویسنده محدودیت ایجاد می‌کند، اما این قابل پیش‌بنیی بودن یک مزیت نیز است، وقتی خواننده توانایی بیشتری برای حدس زدن داستان (آن قسمت که مربوط به قواعد ماورایی است) داشته باشد، دست به ساختن تئوری در مورد داستان می‌زند، و این باعث می‌شود که بیشتر درگیر داستان شود و از به وقوع پیوستن یا نپیوستن حدس‌هایش لـ*ـذت ببرد. چنین چیزی را در مورد گروه‌های هواداری بسیاری از آثار تخیلی می‌توان دید.

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

آموزش تاثیر جادو بر ژانر فانتزی

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

فریان

کاربر نیمه فعال

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین