خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

P.E.G.A.H

شاعر انجمن رمان ۹۸
شاعر انجمن
  
عضویت
18/4/21
ارسال ها
242
امتیاز واکنش
5,653
امتیاز
263
محل سکونت
خانواده‌ام!
زمان حضور
29 روز 11 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم رب دل
به مناسبت سیزده بدر و عشق و خاطره استاد شهریار عزیز که تا ۴۷ سالگی به پای معشوق جوانی خویش ویرانه شد و ازدواج نکرد ... در دوران جوانی وقتی به خواستگاری معشوقش رفت به علت نداشتن مال دنیوی و زر و سیم پدر جواب رد به سـ*ـینه عاشق دلباخته زد ولی هنگامی که یک روز در کوچه ای عشق دیرینه اش را با همسر پولدار و فرزند در کنار او به نظاره نشست این شعر را از اعماق وجود سرود " یادشان گرامی "
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی میلی
میل عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشـ*ـوقه خود می گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم


عاشقانه‌ی خونین شهریار

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: moh@mad، Morad و YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا