خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
جن موجودي است ناپيدا و غير محسوس، ليكن گاهي با بعضي انسان ها ارتباط بر قرار مي كنند.
ارتباط با اجنه امري ممكن است و در قرآن كريم در مورد حضرت سليمان نقل شده است كه از جمله نعمت‏هاي الهي كه به حضرت داده شده اين بود كه جن تحت فرمان او بودند: "سپاهيان سليمان، از جن و آدم و پرنده گرد آورده شده بودند".(1) نيز وارد شده كه: "برخي از جن پيش روي او به اجازه پروردگارش كار مي‏كنند".(2)
اين آيات بيانگر امكان ارتباط با جن بوده و جن مي‏تواند با برخي انسان‏ها ارتباط برقرار نمايد.
از آن جا كه ميان جنيان، كافر و مؤمن وجود دارد، گاهي ارتباط جن كافر و مشرك باعث افزايش طغيان و گمراهي برخي انسان‏ها مي‏شود، چنانكه قرآن مي‏فرمايد: "مرداني از بشر به مرداني از جن پناه مي‏بردند و آن‏ها سبب افزايش گمراهي و طغيان مي‏شدند".(3)
از عبدالله بن مسعود سؤال شد: آيا كسي از شما ياران پيامبر (ص) در حوادث شب جن خدمت حضرت بوديد؟ گفت احدي از ما نبود. ما شبي در مكه پيامبر (ص) را نيافتيم،‌ ترسيديم پيامبر(ص) را كشته باشند. به جستجوي حضرت در درّه هاي مكه رفتيم، ناگهان ديديم از سوي كوه حرا مي آيد، عرض كرديم: كجا بودي؟ نگرانت بوديم،‌ فرمود: دعوت كننده جن به سراغ من آمد،‌و من رفتم قرآن براي آن ها بخوانم.(4)
سدير صيرفي گويد:‌خواستم از مدينه به كوفه بازگردم. امام باقر(ع) به من سفارش هايي فرمود. از مدينه حركت كردم. در بين راه به منزل روحاء رسيدم، ناگهان مردي را در نزديكي خود ديدم كه به من اشاره مي كرد، گمان بردم تشنه است، ظرف آب را به وي دادم،‌گفت: نياز به آب ندارم،‌ نامه اي به من داد كه مركّب مهر آن هنوز خشك نشده بود. ديدم مهر امام باقر(ع) است. چون متوجه آن مرد شدم كسي را نديدم. پس از چندي كه شرف ياب حضور امام(ع) شدم و ماجرا را از حضرت پرسيدم،‌ فرمود: ما خدمتكاراني از جن داريم. چون بخواهيم كاري به فوريت انجام گيرد آن ها را مي فرستيم.(5)
يكي از مسائل مهم تسخير و در تحت فرمان در آوردن جن است كه اين امر ممكن است. عده‏اي توانسته‏اند
جن را تسخير نمايند و به نتايجي رسيده‏اند. مرتاضان و ساحراني هستند كه با رياضت‏هاي مخصوص (و اكثراً غير شرعي) بر انجام كارهايي قادر مي‏شوند.


اجنه و جادو

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
پرسش 2:
منظور از جادو و جادوگري چيست و چرا حرام شده؟

پاسخ:
سحر در لغت به معناى کار لطيف، ظريف و عجيبى است که علّت آن مخفى است و در عرف شرع به کارى مى‏گويند که سبب و علّتش مخفى باشد و انسان خيال کند که واقعيت دارد، ولى خدعه و فريب‏کارى باشد .(1)
سحر را با جادو و کهانت به يک معنا مى‏دانند. سحرگاهي تصرّف در چشم بيننده است که چيزى را بر خلاف آن چه هست، به چشم او آورد و گاه کارى باشد که چيزى را بر خلاف صورت و جنس آن مصوّر سازد که غالباً همراه با نيرنگ و خدعه و تردستى و خيال پرورى است.(2)
سحر با توجه به اسبابش داراى اقسامى است که در ذيل به برخى از آن اشاره مى‏کنيم:
أ) سحر اسباب مادى محسوس دارد. اين سحر جزء علوم غريبه شمرده مى‏شود، مانند کسانى که به خوردن سم و مانند آن عادت کرده‏اند و سموم در آن‏ها اثر نمى‏گذارد و اين کار غير عادى در اثر تمرين صاحبان اين حرفه انجام مى‏گيرد.
ب) سحر اسباب مادى غير محسوس دارد. در اين قسم ساحران کارهاى مادى خارق العاده انجام مى‏دهند. اين امور مستند به يک سلسله علل و اسباب طبيعى و مادى است، ولى در اثر سرعت عمل، محسوس ما نيست، مانند کار شعبده بازان.
ج) سحر با اسباب معنوى در ارتباط است. اين قسم در اثر قدرت اراده و روح است که مى‏تواند کار غير عادى نظير پيشگويى و ارائه غيب (خواه غيب مکانى و خواه غيب زمانى يعنى حادثه‏اى را که اکنون در آن مکان غايب يا حادثه‏اى را که در زمان آينده اتفاق مى‏افتد) انجام دهد. البته اين قسم گاهى مطابق با واقع است و گاهى مطابق با واقع نيست.
ارتباط با جنيان و يارى گرفتن از آن‏ها در امور سحرآميز مى‏تواند از اين قسم باشد.
در برخى موارد، درست و نادرست بودن گزارش‏ها براى اين است که روح از جهان تجرّد است و اگر سرگرمى روح از عالم طبيعت کم شود، به جهان خود که عالم غيب است سر مى‏زند و مى‏تواند از آن جهان ره آوردى داشته باشد، ولى چون معصوم نيست، گاهى بد مى‏فهمد و بد گزارش مى‏دهد و گاهى حق مى‏فهمد و حق گزارش مى‏دهد.(3)


اجنه و جادو

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
اما بايد توجه داشت که برخى از ساحران که مدّعى سحر نوع سوّم اند، بازيگرانى بيش نيستند و در قوه خيال انسان تصرف مى‏کنند و بر آدمى اثر خيالى مى‏گذارند، يعنى گرچه سحر يک اثر واقعى بر آدمى مى‏گذارد، ولى اين اثر واقعى به صورت مستقيم نيست و دليلى بر وقوع آن نداريم، بلکه کانال اين اثر، قوّه تخيّل انسان‏ها است. اين ساحران با کارهايى در خيال بيننده اثر مى‏گذارند و بيننده سحر اگر انسان ضعيفى باشد، بازار ساحران بسيار گرم خواهد بود، اما اگر انسان قوى باشد، خيال او به آسانى در اختيار ساحران قرار نمى‏گيرد.
به همين جهت است که سر و کار ساحران دغل باز هميشه با خردسالان يا افراد ساده لوح است. ساحر در خيال بيننده اثر مى‏گذارد و آن گاه خيال بيننده در خود او اثر مى‏گذارد و احساس رفتار خاصى در او ايجاد مى‏کند. هر چه خيال تلقين شده قوى‏تر باشد، اثرش روى فرد بيننده قوى‏تر است.
علت امر آن است که انسان از آن جا که کارهايش را با اراده انجام مى‏دهد، اراده‏اش بر علم او متّکى است. در واقع شخصى به مقتضاى علمش اراده مى‏کند. در اين حال فرقى نمى‏کند که علم او مطابق با واقع و حقيقى باشد يا اين که تخيّلى و خلاف واقع باشد. در هر صورت بر اساس آن علم، عمل مى‏کند، مثلاً اگر مار و عقرب در کنار شخصى که تا کنون آن را نديده و نشناخته است بگذرد، هيچ گاه نمى‏هراسد و فرار نمى‏کند. انسان وقتى مى‏ترسد که چيزى را خطرناک بداند. بر اين اساس اگر ريسمانى را ببيند و خيال کند که مار است، از آن مى‏ترسد و فرار مى‏کند، در حالى که در واقع مارى وجود ندارد.
ساحر دغل کار نير با تصرف در قوه خيال آدمى او را وادار مى‏سازد بر اساس تخيلات غير واقعى و حقيقى حرکات و اعمالى را انجام دهد که منشأش صور خيالى است، نه چيز ديگر.(4)
از بررسى کلمه سحر و مشتقات آن در قرآن به اين نتيجه مى‏رسيم که سحر به دو بخش تقسيم مى‏شود:
أ) بخشى از سحر در حقيقت فريفتن، تردستى، شعبده بازى و چشم بندى است و حقيقتى ندارد، چنان که قرآن مى‏فرمايد: »ريسمان‏ها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى‏شد که حرکت مى‏کنند«.(5)
هم چنين آمده است: »هنگامى که ريسمان‏ها را انداختند، چشم‏هاى مردم را سحر کردند و آنان را ارعاب نمودند«.(6)
ب) برخى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد. آيه 102 سوره بقره داستان هاروت و ماروت را بيان مى‏کند و مى‏فرمايد: آن دو سحر هايى را به مردم مى‏آموختند، ولى آنان که سحر را فرا مى‏گرفتند، بين مرد و همسرش جدايى مى‏انداختند: «فيتعلمون منها ما يفرقون به بين المرء و زوجه» يا «ويتعلمون ما يضرهم و لا ينفعهم؛ چيزهايى را که به آنان ضرر مى‏رساند و نفعى نمى‏بخشيد مى‏آموختند»


اجنه و جادو

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در اسلام از يادگيرى سحر و انجام دادن اعمال سحر و جادوگرى به شدت منع شده و از نظر تمام فقهاى اسلام ياد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى حرام است. در ذيل به برخى از روايات معتبر اشاره مى‏کنيم:
على(ع) مى‏فرمايد: »کسى که سحر بياموزد، کم يا زياد، کافر شده است و رابـ*ـطه او با خداوند به کلّى قطع مى‏شود«.(7)
يادگيرى سحر به قصد ابطال آن اشکالى ندارد، بلکه گاهى به عنوان واجب کفايى مى‏بايست عدّه‏اى سحر را بياموزند تا اگر مدّعى دروغگويى خواست از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه کند، سحر و جادوى او را ابطال نمايد و دروغ مدّعى را فاش سازند.
يکى از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر، مزد مى‏گرفت، خدمت امام صادق(ع) رسيد و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد مى‏گرفتم.
خرج زندگى من از همين راه تأمين مى‏شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‏ام، ولى اکنون آن را ترک نموده و توبه کرده‏ام. آيا براى من راه نجاتى هست؟
امام صادق(ع) فرمود: »عقده و گره سحر را باز کن، ولى گره جادوگرى مزن«.(8)
از اين حديث استفاده مى‏شود که براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل به آن اشکال ندارد.
اما در مورد دليل حرمت سحر و جادو بايد گفت :
اين امر مي تواند متاثر از امور مختلفي باشد ؛ اولا چنان كه ذكر شد بسياري از شيوه هاي سحر و جادو به خودي خود اعمالي حرام و ناشايست است مانند كارهاي پليد و زشت و اهانت به مقدسات به جهت برقراري رابـ*ـطه با شياطين ؛ ثانيا نتايج و پيامدهاي به كار بستن اين شيوه ها و راهكارها در اكثر موارد اموري معقول و مشروع نيستند ، در واقع كساني كه به اين امور متوسل مي شوند غالبا مقاصد و اهداف ناپسند و نادرستي دارند كه به شكل طبيعي و مشروع و معقول مي توانند به آن ها برسند و مسلما اين نتايج و راه هاي رسيدن به آن ها قابل تاييد نخواهد بود .
از طرف ديگر نفس به كار بردن اين اعمال و رفتارها بواسطه شيوه هاي غير عقلاني و مورد تنفر توده انسان ها هم به لحاظ فردي و هم به لحاظ اجتماعي موجب خروج انسان از مسير زندگي طبيعي عاقلانه و انساني مي شود و انگيزه تلاش و كوشش و همت براي كمال و موفقيت در امور مختلف را از فرد مي گيرد كه همه اين امور با اهداف بلند دين و شريعت در تضاد جدي است و مسلما شريعت اسلام با اين امور مخالف است ؛ در نتيجه سحر و جادو در همه انواع و اقسامش حرام شده است مگر به جهت رفع و برطف كردن سحر .


اجنه و جادو

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Z.a.H.r.A☆

نویسنده‌ی برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,349
امتیاز واکنش
9,319
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
166 روز 12 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در باره رابـ*ـطه انسان با شيطان
شيطان در وهله نخست هيچ تسلطي بر انسان ها ندارد . کار او فقط وسوسه و دعوت به گنـ*ـاه و زيبا نشان دادن زشتي ها و کوچک نشان دادن گناهان و جرأت بخشيدن بر گنـ*ـاه است:
«وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي‏ فَلا تَلُومُوني‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُم‏»؛ (1)
«و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم. پس تخلّف كردم. من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اين كه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد. بنابراين، مرا سرزنش نكنيد؛ خود را سرزنش كنيد».
از اين رو، شيطان در ابتداي امر بر هيچ کس و هيچ گاه بر مؤمنان ولايت و تسلط نداشته و نخواهد داشت . اگر کسي ولايت خدا را رد کند و ولايت شيطان را بپذيرد، آن گاه شيطان بر وجود او حاکم مي شود و افسارش را به دست مي گيرد و او را مي چرخاند:
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُون‏ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُون‏»؛(2)
«او بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند، تسلّطى ندارد. تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده‏اند و آن ها كه نسبت به او [خدا] شرك مى‏ورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مى‏نهند)».
اما جنيان، اعم از مؤمن و کافر، در عالم خودشان هستند و به عالم ما کار ندارند. آري بعضي انسان هاي کافر و شرور با يادگرفتن راه و رسم ارتباط با جنيان، جنيان شرور را به خدمت مي گيرند و کارهايي به ضرر مؤمنان انجام مي دهند. راه در امان ماندن از شر اين افراد هم ايمان، تقوا، توکل و پناه بردن به خدا است . اگر کسي به خدا پناه ببرد و در امان خدا واقع شود، هيچ موجودي را توان ضربه زدن به او نيست .
يا زمان حضرت سليمان اجنه بر ديده مردم آشکار شده اند؟ و در سوره دخان داريم که در قيامت يا آخرالزمان آنها آشکار مي شوند.منظور قيامت است يا ظهور امام عصر(عج)؟
پاسخ:
##
اين كه در زمان حضرت سليمان(ع) جنيان داراي نمود خارجي براي همگان بوده اند، چنين مطلبي ثابت نيست؛ چرا كه بايد توجه داشت از آن جا که جن موجودي لطيف است، از ديد بيش تر مردم پنهان است. جن، مثل برخي ديگر از موجودات، گرچه به طور يقين وجود دارد، ولي از چشم انسان‌ها پنهان است و مردم آن ها را نمي‌بينند.
اگرچه آنان در خدمت سليمان(ع) بودند، اما اين به آن معنا كه تمامي مردم آن ها را مشاهده مي كردند، نيست؛ مانند آن كه تمامي حيوانان مسخر سليمان(ع) بودند و سليمان از آن ها بهره مي برد. اين نيز به آن معنا نيست كه مردم از تمامي حيوانات بهره مي بردند و مي توانستند به آن ها فرمان بدهند.
همچنين در باره اين مطلب كه در آخر الزمان جنيان داراي نمود خارجي باشند و آشكار گردند، چيزي نيافتيم.
منبع: pasokhgoo


اجنه و جادو

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و Saghár✿
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا