خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
من از پای تا سر از عشقم مرکّب *** تو از پای تا سر ز حُسنی مصور
هوا گردد از عکس رویت منقّش *** زمین گردد از بوی زلفت معطّر
بگریم ز زلفت بنالم ز چشمت *** که نالد ز نرگس؟ که گرید ز عنبر؟
ز شیرین لـ*ـب تو مرا نیست سیری *** که را سیری آید ز یاقوتِ احمر؟
به طوبی و کوثر رسیدم ز وصلت *** که قد و لـ*ـب تست طوبی و کوثر
به دفتر همی وصف زلفت نبشتم *** پر از نافه‌ی مشک شد روی دفتر
به عبهر دو چشم تو را باز بستم *** همه جادویی اندر آمد ز عبهر
مکن عزم لشکر بمان رای رفتن *** بنه خود و جوشن بده جام و ساغر
بر آن بر چه درخور بود یاد جوشن *** بر آن لـ*ـب چه لایق بود ذکر لشکر
مرا تا تو را دیدم، اندر دو دیده *** تو گفتی برسته‌ست کشمیر و کشمر
ستاره‌ست رخشنده رویت همانا *** که ماهت پدر بود و خورشید مادر
ز جان شاکرم تا تو را خواند جانان *** ز دل خرمم تا تو را ساخت دلبر...
جور از این برکشیده ایوانست *** که درو مشتری و کیوانست
گر چه گه سعد و گاه نحس دهد *** ور چه گه زرق و گاه حرمانست
زو چه نالی که چون تو مجبورست *** زو چه گریی که چون تو حیرانست
نایب پرده‌های اسرار است *** پرده‌ی رازهای پنهانست
دور او هر چه کرد و هر چه کند *** کرده‌ی کردگار گیهانست
جان که جان آفرین به ما دادست *** ملک ما نیست بلکه مهمانست
نزد برنا و پیر عاریتست *** مرگ در حق هر دو یکسانست
زندگی را زوال در پیش است *** زنده‌ی بی زوال یزدانست
مرگ چون موم نرم خواهد کرد *** تن ما گر ز سنگ و سندانست...


اشعار ادیب صابر

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا