خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
فلات ایران حدود سه هزارسال قبل مورد توجه اقوام کوچ نشین آریایی قرار گرفت. آنان دام پرورانی بودند که از آسیای مرکزی و سیبری حرکت کردند و به تدریج در بخش هایی از فلات ایران ساکن شدند. گروهی از آنان در نواحی مرکزی، عده ای در دره ها و دشت های زاگرس اقامت گزیدند. اینان بیش تر کشاورزی و برخی هم زندگی کوچ نشینی را برگزیدند.

آریایی ها با اقوام بومی درآمیختند و سه گروه نامدار را تشکیل دادند؛ ماد ها در غرب، باختری ها در شرق و پارس ها در جنوب ایران.

مادها قومی آریایی بودند که در آغاز قرن هفتم و یا پایان قرن هشتم قبل از میلاد دولت مهمی را در نواحی مرکزی، شمال غربی و غرب ایران بنیان نهادند. از میراث هنری و فرهنگی آنان آثاری در همدان، سرپل ذهاب (حوالی کرمانشاه) به دست آمده است که نشان می دهد این اقوام در جهت شکوفایی ذوق، ابتکار و توانایی های هنری گام هایی برداشته و در پایه ریزی تمدن ایرانی تأثیر گذار بوده اند.

پارس ها از مهم ترین گروه های آریایی هستند که هخامنشیان از آنان تشکیل شد. چنین به نظر می رسد که آنان در حوالی شوش کنونی در ایالت «آن شان» در کشوری که به نام فاتح خود «پارسوماش» نام گرفت اقامت گزیدند.

کوروش اول حاکم پارسوماش بود. کوروش دوم حدود سال 558(ق.م) فرمانروای قبایل ایرانی شد. او مادها را شکست داد ولی از تمدن و فرهنگ مادها تاثیر پذیرفت. این حکمران مقتدر با تصرف ماد، پارت ها را مطیع خویش کرد و لیدی را که از طرف بابل، مصر و اسپارت حمایت می شد به تصرف خود درآورد.

بعد از فتح بابل، کوروش تمامی کشورهای غربی تا مرز مصر را مطیع خویش کرد. بدین گونه بر اثر ارادة بلند و همت استوار سربازانی گمنام که تحت فرماندهی وی عمل می کردند، ایران کشور عظیمی شد که از شمال به کوه های قفقاز، دریای خزر و رود سیحون، از مغرب به مدیترانه، از جنوب به عربستان و دریای عمان و از شرق به رود سند و کوه های هندوکش رسید.

با این قلمرو وسیع و اقتدار فوق العاده، افرادی که در برابر سپاهیان ایران شکست می خوردند مورد جور و ستم قرار نمی گرفتند و پیروان آنان در هر فرقه و دینی که بودند آزادی انجام مراسم مذهبی خود را داشتند. غارت و کشتار در تفکر و فرهنگ ایرانیان روش ناپسندی بود و نیروهای این دولت از جادة انصاف و عدالت خارج نمی شدند، به همین دلیل حتی مورد ستایش دشمنان و مخالفانشان بودند.

مقایسة دو قلمرو

سـ*ـیاست ایران در عهد هخامنش بر کشورداری سالم، و رعایت آداب و رسوم درست مبتنی بود. توسعه روابط انسانی بر پایه عزت و مصلحت بود و به استانداران توصیه می شد زیردستان خود را به شیوه ای تربیت کنند که در پذیرش بخشی از وظایف محوله، تبحر لازم را به دست آورند. دولت مرکزی، رفتار حاکمان ایالات و نواحی کشور را ارزیابی می کرد و اگر در کارنامة آنان نشانه هایی از خشونت، سرکشی و ستم دیده می شد و یا در آبادانی شهرها و حفظ امنیت آن نقاط کوتاهی کرده بودند، برکنار می شدند.


هویت ایرانی در تاریخ

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
در آن زمان، یونان در جنوب شرقی اروپا به عنوان گهوارة تمدن و فروزندة فرهنگ، دانش و حکمت به شمار می آمد ولی کوهستان ها، دره های عمیق و جزایر متعدد، مردم این سرزمین را از هم جدا می ساخت و هر قومی برای خودش حاکمیت خاصی قائل بود. همین امر و عدم توسعة وسایل ارتباطی اجازه نمی داد در یونان حکومت واحدی پدید اید. یونانیان جدا از هم می زیستند و رغبتی به اتحاد نداشتند، اما وقتی پیشرفت های شگفت آور و نفوذ سـ*ـیاست نظامی ایران را در شرق و غرب دیدند به خود آمدند و در برابر خطری مشترک، اتحادیه های نظامی درست کردند.

اسپارت و آتن دو کشور مجزا و از نظر سـ*ـیاسی و فرهنگی رودرروی هم بودند. در سرزمین اسپارت قوانین بی رحمانه ای برای اصلاح نژاد وضع شده بود. در این حکومت کودکانی که نقض بدنی و عضوی داشتند کشته می شدند، بازرسان مخصوصی خانواده ها را زیر نظر داشتند که افراد قوی و تندرست تربیت کنند و هدف این کنترل ها بهره گیری از نیروی انسانی در کارهای نظامی بود.

به بهانه دوری از تجملات، مردم در سرما و گرما لباس های سبک و یکسان می پوشیدند و اجازه نداشتند به خارج از اسپارت رفت وآمد کنند که مبادا تحت نفوذ دیگران قرار گیرند. حکومت اسپارت، جوانان را به راهزنی و خشونت تشویق می کرد و اگر جوانی هنگام دزدی دستگیر می شد به او تازیانه می زدند که چرا در کار خود موفق نشده است!

روش سـ*ـیاسی کشور اسپارت بر انتخاب فرمانروایان با قرعه، رشوه خواری سران حکومت، ناسازگاری فرماندهان و دریاسالاران خودکامه استوار بود. به علت پرداختن به جنگ و خونریزی خزانه کشور تهی و وضع مردم آشفته شده بود. در این اوضاع، فساد و خلاف روز به روز افزایش می یافت.

ارسطو اعتراف می کند: اقوام یونانی و بنیان گذاران حکومت این قلمرو هیچ کدام بهترین هدف اجتماعی را در نظر نداشته اند و به جای آن که فضایل را هدف آموزش و تربیت قرار دهند به کارهای پست و فرومایه روی آوردند و فقط به اموری تمایل نشان دادند که سود مادی داشت.

تفاوت آشکار

برخلاف اسپارت در کشور آتن مردم به دنبال سواد و کسب معرفت بودند و در راه توسعه فرهنگی می کوشیدند ولی متاسفانه مردم به دو گروه شهروندان و بردگان تقسیم شده و زندگی طبقات پایین دچار آشفتگی شده بود.

زمین های کشاورزی در دست عده ای از اشراف بود. رباخواری رواج داشت و مردم به دلیل پریشانی و فقر زمین های خود را گرو می نهادند و پس از مدتی که نمی توانستند وام و سود آن را بدهند، زمین را از دست می دادند. مردم عادی بر اثر جرم و خطا به اعدام محکوم می شدند ولی آنان که امتیازاتی اجتماعی و اقتصادی داشتند در نهایت راهی زندان می شدند تا آن که «سولون» (قانون گذار بزرگ آتن) به اصلاحاتی دست زد و بین اقشار مردم تعادلی به وجود آورد. البته به موارد فوق باید شرک، خرافات، فالگیری و توسل به اوهام را نیز افزود. درحالی که در ایران یک سـ*ـیاست کلی با رعایت عدالت و انصاف اساس ادارة کشور را تشکیل می داد و بین اقشار مردم امتیازات اجتماعی اقتصادی وجود نداشت.


هویت ایرانی در تاریخ

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
در ایران عصر هخامنشی هرکس در زمینه علمی، ادبی و فرهنگی کوشش می کرد به مقام و القاب و منصب های عالی دست می یافت. یکی از دانشوران این عصر که سفرهای طولانی کرده و کتاب های ارزشمندی نوشته بود، «جاماسب» است. او با کسب اجازه از حاکم مرکزی در انجمن همدان که یک مرکز علمی بود پذیرفته شد. اعضای این انجمن همگی صاحب دل، دانشور و ادب پرور بودند. محل اجتماع این آکادمی علمی در ایران باستان، شهر همدان کنونی بود. آنان در علوم گوناگون تحقیق می کردند و با اکتشاف ها و اختراع های مهم شگفتی مردم جهان را برمی انگیختند.

نبرد آغاز می شود

کشور ایران بارها از سوی اقوامی که در جنوب اروپا می زیستند مورد هجوم قرار گرفت. داریوش برای حفظ حاکمیت قلمرو خود و تامین امنیت مردم با عملیات هم زمان و مشترک آبی خاکی، نیروی دریایی را از دریای سیاه و قوای زمینی را از تنگه بسفر و از راه خشکی به اروپا راند و از رود دانوب عبور کرد، سرزمین مقدونیه را گشود و برای جلوگیری از نفوذ یونانیان در آسیای غربی حاشیه امنیت ساخت و برای هدایت عملیات نظامی علیه یونان، مرکزی ایجاد کرد.

داریوش برای این که با آتنی ها و اسپارت ها اتمام حجت کرده باشد با فرستادن سفیرانی آنان را به پیروی یا اتحاد با خود فراخواند اما آنان فرستادگان او را کشتند و این حرکت، جنگ ایران و یونان را در سال 490(ق.م) به وجود آورد.

از جمله این نبردها جنگ ماراتن است که دو سردار ایرانی به نام های دایتس و آرتافرن با لشکرکشی به آتن در دشت ماراتن پیاده شدند و با یونانی ها درگیر شدند. سپاهیان یونانی که موقعیت منطقه را به خوبی می شناختند، حمله ایرانی ها را دفع کردند، داریوش می خواست با قوای بیش تر و سامان یافته ای به این نبرد ادامه دهد که اجل مهلتش نداد و جانشینی او به پسرش خشایارشا رسید.

ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن آورده است: این پدر و فرزند افراد لایقی بودند و می افزاید اگر تصور کنیم جنگ یونانیان و ایرانیان مبارزه ملتی متمدن با ملتی وحشی است دچار اشتباه بزرگی شده ایم.

اسپارت ها با کشتن قاصدان حاکم ایران یکی از اصول مهم روابط بین الملل را زیر پا نهادند، آنان برای جبران این خطا تصمیم گرفتند دو نفر را به دربار ایران بفرستند و تسلیم خشایارشا کنند اما این فرمانروا به قول هرودوت (مورخ یونانی) با عظمت روحی که داشت حاضر به مقابله مثل نشد و قوانین بین ملت ها را زیر پا نگذاشت، ولی ساکت هم ننشست و با درنگی چهارساله پی گیر مقدمات دومین حمله ایران به یونان شد. او از همه استان های کشور سپاه و تجهیزات جنگی خواست و لشکر بسیار بزرگی فراهم ساخت. خشایارشا با این سپاه عظیم از تنگه داردانل توسط پلی که با قایق ها ساخته بود گذشت و از راه دریای مرمره به یونان رسید.

لشکریان خشایارشا با کامیابی پیش رفتند. آن ها از طریق تنگة ترموپیل با سپاهیان یونانی درگیر شدند و شهر آتن را تصرف کردند.

یونانیان جنگ را از خشکی به دریا کشانیدند و در نزدیکی جزیره و خلیج سالامیس درگیری سختی بین هر دو طرف رخ داد و بدین گونه ایرانی ها موفق به تصرف یونان نشدند و جنگ دریایی به نفع یونانیان تمام شد.


هویت ایرانی در تاریخ

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
یونانیان جنگ را از خشکی به دریا کشانیدند و در نزدیکی جزیره و خلیج سالامیس درگیری سختی بین هر دو طرف رخ داد و بدین گونه ایرانی ها موفق به تصرف یونان نشدند و جنگ دریایی به نفع یونانیان تمام شد.

جنگ ایران و یونان اولین مقابلة شرق و غرب بود. این جنگ موجب تحول در فرهنگ یونان شد و روم جانشین آن گشت، سپس اروپا از آن سر برآورد.

تحریف فرهنگ شرقی

زاک اسنایدر (zack snyder) کارگردان فیلم 300 که در این فیلم 117دقیقه ای یک ماجرای تاریخی را دستمایه کار خود قرار داده است، به شیوه ای تخیلی و اغراق آمیز بسیاری از واقعیت های تاریخی را تحریف کرده چنانچه هر انسان خردمندی جعلی و ضدایرانی بودن آن را درک خواهد کرد.

در این فیلم، ایرانیان به عنوان اقوامی وحشی، خون ریز و بی تمدن معرفی شده اند ولی اسپارتی ها متمدن، آزاده و باغیرت و سلحشورند. طراحی لباس و گریم چهرة ایرانیان شبیه اعضای گروه تروریستی القاعده است! این حرکت، مغرض بودن دست اندرکاران این فیلم را نشان می دهد. گویا دشمنانی که در عرصه های سـ*ـیاسی و اقتصادی و مناسبات بین المللی موفق به انزوای ایران نشده اند درصددند نبردی هنری و فرهنگی را بر ضد ایرانی ها ترتیب دهند و از این طریق مانع رشد اندیشه های انقلابی و صدور ارزش ها شوند.

در سراسر فیلم، تمدن پارس ها بربرگونه، وحشی و تشنه به خون و جنایت نشان داده می شود و شخصیت خشایارشا همانند یک پادشاه مستبدِ محروم از تمدن و شبیه حاکمان آفریقایی تصویر شده است.

تحریف مهم این فیلم، پسندیده جلوه دادن ماجرای خیـ*ـانت یونانی ها (کشتن مظلومانه سفیران ایرانی) و رفتار غیرانسانی درباره این فرستادگان دربار هخامنشی است اما از رعایت اصول دیپلماتیک و روابط انسانی از طرف خشایارشا در فیلم چیزی نمی بینیم.

در فیلم به تماشاگر القا می شود که سلطة ایرانیان به یونان برابر با بردگی و کشتار و سوزاندن است در حالی که واقعیت تاریخی بر اساس نوشته های ارسطو، هردوت و ویل دوارانت خلاف آن را ثابت می کند.

علی رغم نشان دادن عظمت فرهنگ و معماری یونان در این فیلم و از سوی دیگر نمایش لشکر یک میلیون نفری ایرانیان، هیچ نشانه ای از اقتدار ایران و نحوة عبور سپاهیان خشایارشا از مسیرهای سخت و پل های شناور که در کتاب هردوت هم آمده است، دیده نمی شود. ادعای خدایی از طرف خشایارشا که در فیلم مزبور مطرح شده واقعیت ندارد و حتی مدارک یونانی و اروپایی این موضوع را تایید نمی کنند.

البته باید دانست که هویت فرهنگی و خویشتن اصیل ایرانی را شاهان و فرمانروایان مستبد نساخته اند بلکه این مردمان فداکار، خوش فکر، باذوق و خلاق بوده اند که در عرصه حکمت، معرفت و دانش، خوش درخشیده اند و تمدن ایرانی را بالنده و شایستة مباهات دانسته اند. دانشورانی چون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و ادیبان و شاعرانی چون فردوسی، مولوی، حافظ و سعدی از درون این فرهنگ غنی سربرآوردند.


هویت ایرانی در تاریخ

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگرچه این حرکت مذموم است و حتی اعتراض جراید و نشریات و شخصیت های هنری و فرهنگی غیرایرانی را هم برانگیخت ولی به راستی دربارة تاریخ پربار ایران، ما خودمان چقدر کوشیده ایم که تاریخ این سرزمین را نه به افراد خارجی بلکه به جوانان این مرزوبوم با جلوه های هنری مناسب معرفی کنیم، البته این فیلم حقیر تر از آن است که بتواند آسیبی به جامعة کهن و تمدن پرشکوه تاریخی ایران بزند ولی این دلیل نمی شود از کنار این گونه فیلم ها خاموش و بی تحرک بگذریم.

پیش از این نیز «الیور استون» با ساخت فیلم «اسکندر» به برجسته سازی لشکرکشی وی به شرق پرداخت و در این مسیر تا جایی پیش رفت که صورت فرمانروای ایران را شبیه «بن لادن» گریم کرد گویی این فیلم یورش بوش به عراق و افغانستان را توجیه می نمود. در فیلم اسکندر، ایرانی ها مردمی ترسو و بی تمدن تصویر شده بودند و در مقابل اسکندر سرداری شجاع و عادل بود که می توانست نماد سیاستمداران غرب باشد که می خواهند دموکراسی مورد قبول خود را به وسیله فشار سـ*ـیاسی و نظامی و زور گلوله و تانک صادر کنند.

در فیلم 300 که طی تحریفی آشکار سپاهی سیصدنفره به راحتی ارتش میلیونی ایران را شکست می دهد نوعی پشتیبانی هنری از بی احترامی آمریکا به عراق و افغانستان و اشغال این دو کشور نهفته است. البته پیش تر نازی های آلمان نیز برای حمایت از جنگ علیه چکسلواکی و لهستان اقدام به ساخت چنین فیلم هایی کرده اند.

منابع

1. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 2 (یونان باستان).

2. دکتر شرف الدین خراسانی، نخستین فیلسوفان یونان.

3. دکتر نصرت الله بختورتاش، بنیاد استراتژی در دولت هخامنشی.

4. م. آ، دانادارمایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ترجمه: روحی ارباب.

5. جورج کامرون ، ایران در سپیده دم تاریخ، ترجمه: حسن انوشه.

6. دکتر محمدجواد مشکور، تاریخ ایران زمین.

7. دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، سخن ها را بشنویم.

8. مهدی پرتوی آملی، چکیده های تاریخ، ج 1.


سوتیتر

ویل دورانت می گوید اگر تصور کنیم جنگ یونانیان و ایرانیان مبارزه ملتی متمدن با ملتی وحشی است دچار اشتباه بزرگی شده ایم.



البته باید دانست که هویت فرهنگی و خویشتن اصیل ایرانی را شاهان و فرمانروایان مستبد نساخته اند بلکه این مردمان فداکار، خوش فکر، باذوق و خلاق بوده اند که در عرصه حکمت، معرفت و دانش، خوش درخشیده اند و تمدن ایرانی را بالنده و شایستة مباهات دانسته اند.
#حوزه_نت


هویت ایرانی در تاریخ

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا