M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
قومیت و قومگرایی همواره مولفه مهمی در بررسیها و تحقیقات اجتماعی و سـ*ـیاسی محسوب میشود که از تفاوتهاینژادی ناشی میشود. نابرابری قومی وتنوع قومی فینفسه یک تهدید محسوب نمیشود و در صورتیکه دریک جامعه عادی تلقی گردد و خودمبنای تشکیل دهنده آن جامعه شمرده شود میتواند فرصت شکوفایی اجتماعی را نیز فراهم نماید. امنیت ملی و مشارکت سـ*ـیاسی در جوامع و رابـ*ـطه آن با قومیتها بسیار مهم تلقی میگردد. هرچه احساس «خودی بودن» در قومیتها بیشتر باشد مشارکت سـ*ـیاسی آنان بیشتر و ضریب امنیت ملی بالاتر خواهد بود و عکس آن نیز میتواند صادق باشد. فرایند جهانی شدن و گسترش ارتباطات نیز این وضعیت را دگرگون و پیچیده ساخته است و آن هم نیز بر احساسات قومگرایانه و امنیت ملی جوامع تأثیر بسزایی گذاشته است.
این پژوهش، در صدد پاسخگویی به این پرسش اصلی میباشد که نابرابریهای قومی چه نقشی در امنیت ملی کشورها دارد؟ فرضیهایکه مطرح میگردد این است که نابرابریهای قومی تأثیر بسیاری در کاهش مشارکت سـ*ـیاسی اقوام و ضریب امنیت ملی کشورها دارد. مشارکت سـ*ـیاسی اقوام باعث افزایش درک سـ*ـیاسی، مسئولیتپذیری و تقویت حس تعهد آنان نسبت به حکومت میگردد.
واژگان کلیدی: قومیت، نابرابریهای قومی، جهانی شدن، مشارکت سـ*ـیاسی، امنیت ملی.
مقدمه
حضور فرهنگی اقوام همواره موجب زایش و پویایی فرهنگی کشورها شده است. اما گاهی به دلیل متغیرهای تاثیرگذار اجتماعی سـ*ـیاسی و اقتصادی تنشها و مشکلاتی در سراسر دنیا به وجود آمده است. یکی ازعوامل تاثیرگذار بر گروههای قومی هر کشور، سیاستها و رویههای حکومتی آن کشور است، زیرا میتواند موجبات همبستگی ملی یا بالعکس تضعیف آن فراهم نماید. آنتونی الیت تاکید میکند که ملل مدرن شیوه همکاری گروههای قومی با یکدیگر را توسعه داده و کارامد ساختهاند به این ترتیب با استفاده از نظام آموزشی جدید، قومگرایی را به ناسونالیسم قومی تبدیل کرده اند(اسمیت، 1983: 29). امنیت ملی مفهومی استکه پس از پیدایش دولتها مورد توجه اندیشمندان قرارگرفت. تا پیش ازآن واژه امنیت مورد توجه بود و جست وجوی امنیت، مهمترین نیاز هرجامعه، خواه یک طایفه یا قبیله و چه قوم یا کشور بوده و خواهد بود. «امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطیکه به یک کشور امکان میدهد از تهدیدهای بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سـ*ـیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی و تامین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بردارد» (روشندل، 1388: 14-13). امنیت یک رشته بین رشتهای و فرا بخشی میباشد که با عمکرد یک دستگاه خاص به وجود نمیآید. بلکه مجموعهای از دستگاهها و هماهنگی بین آنهاست که امنیت مطلوب را به وجود میآورد، در غیر این صورت امنیت پایدار در جامعه پدید نمیآید.
تاقرن بیستم تنوع قومی مشکلات زیادی را برای امپراتوریها دربر داشت. هدف اصلی دولت- ملتها وحدت سـ*ـیاسی و اجتماعی بود. در تئوریها دولت- ملتها و تنوعات قومی نقطه مخالف یکدیگر بودند و در بسیاری از موقعیتها دولت- ملتها تلاش میکردند تا با حذف قومیتها و ایجاد محدودیت برای آنها مشکلات را حل نمایند. از نمونههای قابل توجه میتوان از سـ*ـیاست نازیها علیه یهودیان در جنگ جهانی دوم و اخراج اعراب و سرخ پوستان شرق از کشورهای تازه استقلال یافته آفریقایی در دهه 1960 یاد کرد. یکی از بحرانهای بسیار مهم که هم اکنون در خاورمیانه وجود دارد بحران قومی در کشورهای چند قومیتی و بروز نوعی خاصگرایی قومی میباشد. اختلافات عمیق قومی و حتی مذهبی یکی دیگر از تهدیدهای غیرنظامی است که تمامیت ارضی و حتی مشروعیت رژیمها را مورد تهدید قرار میدهد. در دنیای جهانی شدنهای امروز با تکیه بر توسعه و اقتدار ملی میتوان بازیگر صحنه جهانی بود. به همین علت یکی از نگرانیهای عمده سیاستگذاران و طراحان افکار عمومی در منطقه خاورمیانه درگیریهای قومی است. تنها وجودگروههای قومی فینفسه مشکل ایجاد نمیکند، بلکه مبارزات آنها برایحق تعیین سرنوشت و استقلال باعث بیثباتی میشود. واژه قومیت در خاورمیانه تداعی کننده معنای خاصی است. این واژه درخاورمیانه واژهای نو تلقی میشود و با درگیریها و تنشهای داخلیکشورها پیوند خورده است. قومیت عنصر مهمی در سـ*ـیاست و هویت منطقه محسوب میشود. با رنگ باختن برخی از هویتها و ایدئولوژیهای مربوط به آنها، هویتهای جدیدی برای پرکردن خلاء و بحران ایدئولوژیکی در منطقه ظهور کردهاند.
بعد از جنگ سرد همواره شاهد منازعات قومی بودهایم که این امر تهدیدی برای امنیت ملی کشورها محسوب میشد. امروزه هم نابرابریهای قومی و عدم پاسخگویی به نیاز اقوام مختلف در هر جای دنیا میتواند موجب تشدید درگیریها و خشونتها شود. علاوه بر این، تنشها همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بینالمللی قرار داشته است و این قدرتها به روشهای گوناگون در تلاش برای اعمال نفوذ خود و تحمیل منافعشان بودهاند. بنابراین لزوم توجه به این مهم و سیاستگذاریهای درست و مشخص میتواند تنشها را کاهش داده و امنیت ملی را به ارمغان آورد.
در مقاله حاضر ابتدا تعاریفی از قومیت و ویژگیهای قومی بیان گردیده و سپس دیدگاههای تئوریک درباب قومیت و گرایشهای قومی مطرح و در قسمت بعدی به جهانیشدن پرداختهایم، زیرا جهانی شدن بعنوان یک پدیده مسلط و غالب توانسته مرزها و جغرافیای وسیعی را با سرعت هر چه تمامتر در نوردیده و حکومتهایملی و اقتدارگرای داخلی را تضعیف نماید. ازسوی دیگر جهانیشدن و پدیده جهان گستری فرهنگهای بومی و قبیلهای را تحت تاثیر قرارداده و با اطلاع رسانی سریع درتمام نقاط دنیا باعث تحول و تغییر در اندیشهها، افکار و باورهای موجود در این نقاط گردیده است. در این میان یکی از پدیدههایی که به نحوی احیای دوباره خودش را هم مدیون و مرهون جهانی شدن میداند و هم در مقابل توسعه و پیشرفت جهانی شدن از خود مقاومت نشان میدهد قومیت و قومگرایی میباشد. هرچند قومگرایی تاریخ بس طولانیتر و قدیمیتر از پدیده نوظهوری بنام جهانیشدن را دارا میباشد، اما با توجه به جهانشمولی و قدرت رو به گسترش اندیشه جهانیشدن قومیت و قومگرایی نیز همانند بسیاری دیگر از پدیدهها و ایدئولوژیهای موجود تحت تاثیر جهانیشدن قرار گرفته است. بنابراین در این مقاله سعی گردیده تا ابتدا به قومیت و ویژگیهای قومی پرداخته شود و سپس تاثیرپذیری قومیت از جهانی شدن و ارتباط این دو مفهوم مورد بررسی قرار گیرد. سپس به بیان تعاریفی از مشارکت سـ*ـیاسی و امنیت ملی پرداخته و نقش مشارکت سـ*ـیاسی اقوام بر امنیت ملی مورد بحث قرار گرفته است. زیرا آنچه باعث قوام، انسجام و پویایی یک جامعه میگردد، نگرش و درک صحیح از امنیت ملی کشور است. به همین دلیل است که معمای امنیت در طول تاریخ بشری به مثابه بنیادیترین و حیاتیترین هدف نظامهای سـ*ـیاسی، همواره سایه سنگین خود را بر خطمشیها، سیاستها، تصمیمگیریها، رهیافتها و راهبردهای داخلی، منطقهای و بینالمللی در کشور افکنده است. از آن جایی که امنیت ملی دارای مولفههای مختلفی همچون امنیت اقتصادی، نظامی، سـ*ـیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، درصورتیکه یکی ازمولفهها را خطری تهدید نماید، امنیت ملی به خطر میافتد، زیرا امنیت ملی کلیتی غیر قابل تفکیک است. بیتردید یکی از مهمترین و موثرترین عوامل برقراریوفاق، اقتدار و ارتقا ضریب امنیتملی «مشارکتمردمی» درصحنههای گوناگون ملی است. مشارکت مردمی در واقع تجلی مشروعیت حاکمیت و ضامن تامین و ثبات است. زیرا مشارکت مردمی میتواند به مثابه موثرترین و مناسبترین پشتوانه جهت حل و فصل معضلات و بحرانهای سـ*ـیاسی- اجتماعی و امنیتی مورد استفاده قرار گیرد و هر دولتی که بتواند جلوههای بیشتری از همکاری و همدلی تودههای مردمی را در ابعاد مختلف سـ*ـیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به خصوص در دفاع از کشور و حکومت در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی جلب نماید میتواند در جامعه بینالمللی از اعتبار، شخصیت وموقعیت رفیعتری برخوردارگردد(شعبانی، 1380: 4). درپایان،فرضیه مورد نظرکه بررسی نقش نابرابریهای قومی روی امنیت ملی میباشد مورد تبیین قرار میگیرد. این نوشتار بر اساس روش اسنادی و کتابخانهای و مطالعه منابع و اسناد مکتوب بررسی شده است.
این پژوهش، در صدد پاسخگویی به این پرسش اصلی میباشد که نابرابریهای قومی چه نقشی در امنیت ملی کشورها دارد؟ فرضیهایکه مطرح میگردد این است که نابرابریهای قومی تأثیر بسیاری در کاهش مشارکت سـ*ـیاسی اقوام و ضریب امنیت ملی کشورها دارد. مشارکت سـ*ـیاسی اقوام باعث افزایش درک سـ*ـیاسی، مسئولیتپذیری و تقویت حس تعهد آنان نسبت به حکومت میگردد.
واژگان کلیدی: قومیت، نابرابریهای قومی، جهانی شدن، مشارکت سـ*ـیاسی، امنیت ملی.
مقدمه
حضور فرهنگی اقوام همواره موجب زایش و پویایی فرهنگی کشورها شده است. اما گاهی به دلیل متغیرهای تاثیرگذار اجتماعی سـ*ـیاسی و اقتصادی تنشها و مشکلاتی در سراسر دنیا به وجود آمده است. یکی ازعوامل تاثیرگذار بر گروههای قومی هر کشور، سیاستها و رویههای حکومتی آن کشور است، زیرا میتواند موجبات همبستگی ملی یا بالعکس تضعیف آن فراهم نماید. آنتونی الیت تاکید میکند که ملل مدرن شیوه همکاری گروههای قومی با یکدیگر را توسعه داده و کارامد ساختهاند به این ترتیب با استفاده از نظام آموزشی جدید، قومگرایی را به ناسونالیسم قومی تبدیل کرده اند(اسمیت، 1983: 29). امنیت ملی مفهومی استکه پس از پیدایش دولتها مورد توجه اندیشمندان قرارگرفت. تا پیش ازآن واژه امنیت مورد توجه بود و جست وجوی امنیت، مهمترین نیاز هرجامعه، خواه یک طایفه یا قبیله و چه قوم یا کشور بوده و خواهد بود. «امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطیکه به یک کشور امکان میدهد از تهدیدهای بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سـ*ـیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی و تامین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بردارد» (روشندل، 1388: 14-13). امنیت یک رشته بین رشتهای و فرا بخشی میباشد که با عمکرد یک دستگاه خاص به وجود نمیآید. بلکه مجموعهای از دستگاهها و هماهنگی بین آنهاست که امنیت مطلوب را به وجود میآورد، در غیر این صورت امنیت پایدار در جامعه پدید نمیآید.
تاقرن بیستم تنوع قومی مشکلات زیادی را برای امپراتوریها دربر داشت. هدف اصلی دولت- ملتها وحدت سـ*ـیاسی و اجتماعی بود. در تئوریها دولت- ملتها و تنوعات قومی نقطه مخالف یکدیگر بودند و در بسیاری از موقعیتها دولت- ملتها تلاش میکردند تا با حذف قومیتها و ایجاد محدودیت برای آنها مشکلات را حل نمایند. از نمونههای قابل توجه میتوان از سـ*ـیاست نازیها علیه یهودیان در جنگ جهانی دوم و اخراج اعراب و سرخ پوستان شرق از کشورهای تازه استقلال یافته آفریقایی در دهه 1960 یاد کرد. یکی از بحرانهای بسیار مهم که هم اکنون در خاورمیانه وجود دارد بحران قومی در کشورهای چند قومیتی و بروز نوعی خاصگرایی قومی میباشد. اختلافات عمیق قومی و حتی مذهبی یکی دیگر از تهدیدهای غیرنظامی است که تمامیت ارضی و حتی مشروعیت رژیمها را مورد تهدید قرار میدهد. در دنیای جهانی شدنهای امروز با تکیه بر توسعه و اقتدار ملی میتوان بازیگر صحنه جهانی بود. به همین علت یکی از نگرانیهای عمده سیاستگذاران و طراحان افکار عمومی در منطقه خاورمیانه درگیریهای قومی است. تنها وجودگروههای قومی فینفسه مشکل ایجاد نمیکند، بلکه مبارزات آنها برایحق تعیین سرنوشت و استقلال باعث بیثباتی میشود. واژه قومیت در خاورمیانه تداعی کننده معنای خاصی است. این واژه درخاورمیانه واژهای نو تلقی میشود و با درگیریها و تنشهای داخلیکشورها پیوند خورده است. قومیت عنصر مهمی در سـ*ـیاست و هویت منطقه محسوب میشود. با رنگ باختن برخی از هویتها و ایدئولوژیهای مربوط به آنها، هویتهای جدیدی برای پرکردن خلاء و بحران ایدئولوژیکی در منطقه ظهور کردهاند.
بعد از جنگ سرد همواره شاهد منازعات قومی بودهایم که این امر تهدیدی برای امنیت ملی کشورها محسوب میشد. امروزه هم نابرابریهای قومی و عدم پاسخگویی به نیاز اقوام مختلف در هر جای دنیا میتواند موجب تشدید درگیریها و خشونتها شود. علاوه بر این، تنشها همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بینالمللی قرار داشته است و این قدرتها به روشهای گوناگون در تلاش برای اعمال نفوذ خود و تحمیل منافعشان بودهاند. بنابراین لزوم توجه به این مهم و سیاستگذاریهای درست و مشخص میتواند تنشها را کاهش داده و امنیت ملی را به ارمغان آورد.
در مقاله حاضر ابتدا تعاریفی از قومیت و ویژگیهای قومی بیان گردیده و سپس دیدگاههای تئوریک درباب قومیت و گرایشهای قومی مطرح و در قسمت بعدی به جهانیشدن پرداختهایم، زیرا جهانی شدن بعنوان یک پدیده مسلط و غالب توانسته مرزها و جغرافیای وسیعی را با سرعت هر چه تمامتر در نوردیده و حکومتهایملی و اقتدارگرای داخلی را تضعیف نماید. ازسوی دیگر جهانیشدن و پدیده جهان گستری فرهنگهای بومی و قبیلهای را تحت تاثیر قرارداده و با اطلاع رسانی سریع درتمام نقاط دنیا باعث تحول و تغییر در اندیشهها، افکار و باورهای موجود در این نقاط گردیده است. در این میان یکی از پدیدههایی که به نحوی احیای دوباره خودش را هم مدیون و مرهون جهانی شدن میداند و هم در مقابل توسعه و پیشرفت جهانی شدن از خود مقاومت نشان میدهد قومیت و قومگرایی میباشد. هرچند قومگرایی تاریخ بس طولانیتر و قدیمیتر از پدیده نوظهوری بنام جهانیشدن را دارا میباشد، اما با توجه به جهانشمولی و قدرت رو به گسترش اندیشه جهانیشدن قومیت و قومگرایی نیز همانند بسیاری دیگر از پدیدهها و ایدئولوژیهای موجود تحت تاثیر جهانیشدن قرار گرفته است. بنابراین در این مقاله سعی گردیده تا ابتدا به قومیت و ویژگیهای قومی پرداخته شود و سپس تاثیرپذیری قومیت از جهانی شدن و ارتباط این دو مفهوم مورد بررسی قرار گیرد. سپس به بیان تعاریفی از مشارکت سـ*ـیاسی و امنیت ملی پرداخته و نقش مشارکت سـ*ـیاسی اقوام بر امنیت ملی مورد بحث قرار گرفته است. زیرا آنچه باعث قوام، انسجام و پویایی یک جامعه میگردد، نگرش و درک صحیح از امنیت ملی کشور است. به همین دلیل است که معمای امنیت در طول تاریخ بشری به مثابه بنیادیترین و حیاتیترین هدف نظامهای سـ*ـیاسی، همواره سایه سنگین خود را بر خطمشیها، سیاستها، تصمیمگیریها، رهیافتها و راهبردهای داخلی، منطقهای و بینالمللی در کشور افکنده است. از آن جایی که امنیت ملی دارای مولفههای مختلفی همچون امنیت اقتصادی، نظامی، سـ*ـیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، درصورتیکه یکی ازمولفهها را خطری تهدید نماید، امنیت ملی به خطر میافتد، زیرا امنیت ملی کلیتی غیر قابل تفکیک است. بیتردید یکی از مهمترین و موثرترین عوامل برقراریوفاق، اقتدار و ارتقا ضریب امنیتملی «مشارکتمردمی» درصحنههای گوناگون ملی است. مشارکت مردمی در واقع تجلی مشروعیت حاکمیت و ضامن تامین و ثبات است. زیرا مشارکت مردمی میتواند به مثابه موثرترین و مناسبترین پشتوانه جهت حل و فصل معضلات و بحرانهای سـ*ـیاسی- اجتماعی و امنیتی مورد استفاده قرار گیرد و هر دولتی که بتواند جلوههای بیشتری از همکاری و همدلی تودههای مردمی را در ابعاد مختلف سـ*ـیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به خصوص در دفاع از کشور و حکومت در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی جلب نماید میتواند در جامعه بینالمللی از اعتبار، شخصیت وموقعیت رفیعتری برخوردارگردد(شعبانی، 1380: 4). درپایان،فرضیه مورد نظرکه بررسی نقش نابرابریهای قومی روی امنیت ملی میباشد مورد تبیین قرار میگیرد. این نوشتار بر اساس روش اسنادی و کتابخانهای و مطالعه منابع و اسناد مکتوب بررسی شده است.
نابرابریهای قومی و امنیت ملی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: