- عضویت
- 7/3/21
- ارسال ها
- 1,228
- امتیاز واکنش
- 19,563
- امتیاز
- 373
- محل سکونت
- یک دنیای فراموش شده
- زمان حضور
- 150 روز 12 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقد فیلم وقتی که نجات جهان را تمام کردی (When You Finish Saving The World)
When You Finish Saving The World، فیلمی خانوادگی با رویکردی روانشناسانه است که با شتابزدگی و سادگی هرچهتمام ساخته شده و روایتاش را پیش میبرد.
When You Finish Saving The World، درامی خانوادگی و اثری قابل لمس است. نمایشی از دوران بلوغ که با سرراستی هرچه تمامتر قصهی خودش را روایت میکند. این فیلم با روحیات و اتفاقاتی که در روان کارکترهایش رخ میدهد پیش میرود. یک اثر روانشناسانه از زندگی آدمهایی که نمیتوانند به درک درستی از روحیات یکدیگر برسند و فرار را به ماندن و درست کردن ترجیح میدهند. آنها به پایان بخشیدن روابـطشان فکر میکنند هر بار که سرخوردهتر میشوند، عقدههایشان بزرگ و بزرگتر میشود. آدمهای این فیلم هنوز به بلوغ نرسیدهاند و در کشاکش دنیایی تاریک که از گذشتهشان باقی مانده زندگی میکنند.
وقتی که نجات جهان را تمام کردی اولین تجربهی جسی آیزنبرگ در مقام کارگردان است. فیلمی کمخرج و کم لوکیشن که شاید برای یک فیلمساز فیلم اولی بسیار هیجانانگیز باشد، چراکه قرار است تهیهکنندهها را مجاب به پرداخت هزینهی فیلم کند. آیزنبرگ برای اولین تجربهی خود بهسمت زیرژانری ریسکپذیر رفته است. فیلمهای روانشناسانه بهخودیخود، دنیایی خطرپذیر دارند، چه رسد به اینکه فیلمساز تجربهی چندانی را در حیطهی کارگردانی نداشته باشد. این فیلم با ایدهای خوب شروع میشود، یک دوخطی لـذتبخش که تماشاگر احساس میکند قرار است در کشف دنیایی جدید از روان انسان نقش داشته باشد اما هرچه که جلوتر میرویم، فیلم پتانسیلهایش را از دست میدهد و در پایان نیز مخاطب را بهشدت ناامید میکند.
همه چیز در When You Finish Saving The World، حول خانواده و روابط بین اعضایشان میچرخد. اِوِلین مادر زیگی دیگر نمیتواند با فرزندش رابـطهی خوبی داشته باشد و زیگی نیز تحت تاثیر رفتار مادرش سردرگم و آشفته است. کار به جائی میرسد که هرکدام از آنها بیرون از خانه بهدنبال تسکینی برای خودشان میروند. ایولین و زیگی بهعنوان مادر و فرزند زندگی کاملا متفاوتی از یکدیگر را تجربه میکنند. زیگی دانشآموزی دبیرستانی است که با پخش موسیقی آنلاین برای مخاطبان، کسب درآمد میکند و مادرش که رئیس یک ادارهی مددکاری است به مسائل متفاوتتر و جدیتری در زندگی مشغول است.
همه چیز در When You Finish Saving The World، حول خانواده و روابط بین اعضایشان میچرخد
وقتی این دو نفر، نمیتوانند کمبودها و خلاهای رابـ*ـطهشان را جبران کنند، لجبازیها و بگومگوهایشان شروع میشود و همه چیز بهم میریزد. ایولین مجموعهای را سرپرستی میکند که به افراد آسیبدیده، خدمات اجتماعی میدهد اما همین کارکتر در خانه نیازهای فرزندش را رفع نمیکند. او حتی در محل کارش نیز فردی سرسخت است و در به پایان رساندن مکالمهای هر چند ساده کم میآورد و نمیتواند در جشن تولد دیگران شرکت کند. این در شرایطی است که هردویشان در آرزوی یکدیگر هستند و دوست دارند که روابط منطقی و عاطفی خوبی را با یکدیگر تجربه کنند.
زمانی که اوضاع هر دویشان بهم میریزد و نقشهایشان در زندگی یکدیگر کمرنگ میشود، آنها بهسرعت بهدنبال پیدا کردن جایگزین میروند. زیگی برای جبران نادیده گرفته شدن از سمت مادر به دوستانش پناه میآورد، کسانی که دقیقا شبیه مادرش هستند و به فعالیتهای مدنی و اجتماعی میپردازند. او در خانه آنچنان مشتاق کار مادرش نیست اما زمانیکه متوجه میشود به حمایت و توجه نیاز دارد، از سر ناچاری به سمت کسانی میرود که شبیه ایولین هستند. او سعی دارد، شبیه آنها شود، حرفهای سـیاسی بزند، آهنگهای سـیاسی بخواند و به تجمعات مدنی بپیوندد. درواقع زیگی برای بهدست آوردن آنچه که ندارد، میخواهد تبدیل به چیزی شود که هیچگاه دوست نداشته است.
وقتی که ایولین مادر و فرزندی را برای زندگی در آسایشگاه پذیرش میکند، تحت تاثیر رفتار فرزند پسر با مادرش قرار میگیرد و در ذهناش شروع به خیالبافی و جایگزینسازی میکند. زیگی همکلاسی دخترش را بهجای مادرش میبیند و ایولین نیز فکر میکند که پسر جدیدی را برای خود پیدا کرده است. در این شرایط هر دوی آنها پدر خانواده را رها میکنند و برای یافتن آرامش به بیرون از خانه میروند. ایولین و زیگی حالا در حال مواجهه با عقدههای خود هستند، گرههایی که هرکدامشان را بهسویی میکشاند و شرایط بدی را برای آنها رقم میزند.
When You Finish Saving The World، فیلمی خانوادگی با رویکردی روانشناسانه است که با شتابزدگی و سادگی هرچهتمام ساخته شده و روایتاش را پیش میبرد.
When You Finish Saving The World، درامی خانوادگی و اثری قابل لمس است. نمایشی از دوران بلوغ که با سرراستی هرچه تمامتر قصهی خودش را روایت میکند. این فیلم با روحیات و اتفاقاتی که در روان کارکترهایش رخ میدهد پیش میرود. یک اثر روانشناسانه از زندگی آدمهایی که نمیتوانند به درک درستی از روحیات یکدیگر برسند و فرار را به ماندن و درست کردن ترجیح میدهند. آنها به پایان بخشیدن روابـطشان فکر میکنند هر بار که سرخوردهتر میشوند، عقدههایشان بزرگ و بزرگتر میشود. آدمهای این فیلم هنوز به بلوغ نرسیدهاند و در کشاکش دنیایی تاریک که از گذشتهشان باقی مانده زندگی میکنند.
وقتی که نجات جهان را تمام کردی اولین تجربهی جسی آیزنبرگ در مقام کارگردان است. فیلمی کمخرج و کم لوکیشن که شاید برای یک فیلمساز فیلم اولی بسیار هیجانانگیز باشد، چراکه قرار است تهیهکنندهها را مجاب به پرداخت هزینهی فیلم کند. آیزنبرگ برای اولین تجربهی خود بهسمت زیرژانری ریسکپذیر رفته است. فیلمهای روانشناسانه بهخودیخود، دنیایی خطرپذیر دارند، چه رسد به اینکه فیلمساز تجربهی چندانی را در حیطهی کارگردانی نداشته باشد. این فیلم با ایدهای خوب شروع میشود، یک دوخطی لـذتبخش که تماشاگر احساس میکند قرار است در کشف دنیایی جدید از روان انسان نقش داشته باشد اما هرچه که جلوتر میرویم، فیلم پتانسیلهایش را از دست میدهد و در پایان نیز مخاطب را بهشدت ناامید میکند.
همه چیز در When You Finish Saving The World، حول خانواده و روابط بین اعضایشان میچرخد. اِوِلین مادر زیگی دیگر نمیتواند با فرزندش رابـطهی خوبی داشته باشد و زیگی نیز تحت تاثیر رفتار مادرش سردرگم و آشفته است. کار به جائی میرسد که هرکدام از آنها بیرون از خانه بهدنبال تسکینی برای خودشان میروند. ایولین و زیگی بهعنوان مادر و فرزند زندگی کاملا متفاوتی از یکدیگر را تجربه میکنند. زیگی دانشآموزی دبیرستانی است که با پخش موسیقی آنلاین برای مخاطبان، کسب درآمد میکند و مادرش که رئیس یک ادارهی مددکاری است به مسائل متفاوتتر و جدیتری در زندگی مشغول است.
همه چیز در When You Finish Saving The World، حول خانواده و روابط بین اعضایشان میچرخد
وقتی این دو نفر، نمیتوانند کمبودها و خلاهای رابـ*ـطهشان را جبران کنند، لجبازیها و بگومگوهایشان شروع میشود و همه چیز بهم میریزد. ایولین مجموعهای را سرپرستی میکند که به افراد آسیبدیده، خدمات اجتماعی میدهد اما همین کارکتر در خانه نیازهای فرزندش را رفع نمیکند. او حتی در محل کارش نیز فردی سرسخت است و در به پایان رساندن مکالمهای هر چند ساده کم میآورد و نمیتواند در جشن تولد دیگران شرکت کند. این در شرایطی است که هردویشان در آرزوی یکدیگر هستند و دوست دارند که روابط منطقی و عاطفی خوبی را با یکدیگر تجربه کنند.
زمانی که اوضاع هر دویشان بهم میریزد و نقشهایشان در زندگی یکدیگر کمرنگ میشود، آنها بهسرعت بهدنبال پیدا کردن جایگزین میروند. زیگی برای جبران نادیده گرفته شدن از سمت مادر به دوستانش پناه میآورد، کسانی که دقیقا شبیه مادرش هستند و به فعالیتهای مدنی و اجتماعی میپردازند. او در خانه آنچنان مشتاق کار مادرش نیست اما زمانیکه متوجه میشود به حمایت و توجه نیاز دارد، از سر ناچاری به سمت کسانی میرود که شبیه ایولین هستند. او سعی دارد، شبیه آنها شود، حرفهای سـیاسی بزند، آهنگهای سـیاسی بخواند و به تجمعات مدنی بپیوندد. درواقع زیگی برای بهدست آوردن آنچه که ندارد، میخواهد تبدیل به چیزی شود که هیچگاه دوست نداشته است.
وقتی که ایولین مادر و فرزندی را برای زندگی در آسایشگاه پذیرش میکند، تحت تاثیر رفتار فرزند پسر با مادرش قرار میگیرد و در ذهناش شروع به خیالبافی و جایگزینسازی میکند. زیگی همکلاسی دخترش را بهجای مادرش میبیند و ایولین نیز فکر میکند که پسر جدیدی را برای خود پیدا کرده است. در این شرایط هر دوی آنها پدر خانواده را رها میکنند و برای یافتن آرامش به بیرون از خانه میروند. ایولین و زیگی حالا در حال مواجهه با عقدههای خود هستند، گرههایی که هرکدامشان را بهسویی میکشاند و شرایط بدی را برای آنها رقم میزند.
نقد فیلم وقتی که نجات جهان را تمام کردی | When You Finish Saving The World
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com