- عضویت
- 7/3/21
- ارسال ها
- 1,228
- امتیاز واکنش
- 19,563
- امتیاز
- 373
- محل سکونت
- یک دنیای فراموش شده
- زمان حضور
- 150 روز 12 ساعت 3 دقیقه
نویسنده این موضوع
نقد فیلم The Son | شکستگی پدر، افسردگی پسر
فیلمنامه عالی، کارگردانی خوب، فیلم مفید؛ «پسر» چیزهای زیادی درون خود دارد، از تیم بازیگری جذاب، کارگردانی متعادل، نماهای استادانه و تعادل به تمام معنای سینمایی. فیلمی با دنیای درونی بزرگ، احساسات سرشار از شور و درام عمیق. برای آشنایی بیشتر با ساختار این اثر در ادامه با نقد فیلم The Son همراه ویجیاتو باشید.
تعریف ساده: «پسر» فیلم تماشایی دیگری از «فلوریان زلر» فرانسوی است (کارگردان فیلم درخشان «پدر») که به سلامت روان، پویایی درون خانواده، آسیبهای نسلی و انتخابهایی که خیلی از ما به عنوان والدین با آن روبرو هستیم، میپردازد.
پیتر (هیو جکمن) و بث (ونسا کربی) اولین شخصیتهایی هستند که در فیلم پسر فلوریان زلر ملاقات میکنیم. زندگی نمیتوانست برای دو قهرمان ما بهتر از این باشد: پیتر، به عنوان یک تاجر، در آستانه ارتقای شغلی قرار میگیرد و بث روزهایش را صرف مراقبت از پسر تازه متولد شدهشان میکند.
البته، همه چیز آنطور که به نظر میرسد آسان نیست، و ما بلافاصله متوجه میشویم که پیتر از همسر سابقش، کیت (لورا درن) تلفنی دریافت میکند و به او اطلاع میدهد که نیکلاس (ذن مک گراث)، پسرشان، «تقریبا یک ماه است که به مدرسه نرفته». این باعث میشود هر دوی آنها همان سوالی را که ذهن مخاطب را درگیر میکند از خود بپرسند: چرا؟
اما نیکلاس پاسخی برای این سوال ندارد. او میگوید این زندگی است. البته او در نهایت به پدرش میگوید که نمیتواند او را درک کند، و با این حال از او میپرسد که آیا میتواند برای مدتی با او و بث زندگی کند.
پیتر با این خواسته موافقت میکند، و نیکلاس در مدرسه جدید و محیط تازه، با پدر و همسر دوم او همراه میشود. اما این همراهی خیلی پیچیدهتر از این است. تنها در چند صحنه، در ابتدای فیلم، نویسنده و کارگردان فلوریان زلر، سناریویی را تنظیم میکند که ممکن است در ظاهر ساده به نظر برسد، اما برعکس آن است.
دو والدین خوشنیت وجود دارند که طلاقشان به شدت بر پسرشان تأثیر گذاشته است، و عشق دومی نیز در این میان است که واقعاً خوب و همدل به نظر میرسد، اما نمیتواند احساسات متضادی نسبت به پسر همسرش از زندگی پیش از او نداشته باشد؛ و سپس مادری وجود دارد که احساس میکند شکست خورده است زیرا نمیتواند پسرش را درک کند، و پدری گناهکار که سهم خودش از آسیب را به دوش میکشد و نگران این است که دقیقاً شبیه پدر بداخلاقش شود.
بنابراین، پیتر تمام انرژی خود را وقف پسرش میکند، از اینکه بفهمد چه اتفاقی دارد میافتد، اما همه کارهای اشتباه را انجام میدهد، از پیشنهاد بیرون رفتن و دیدن مردم تا برخورد با او در مورد رفتارش با اتهامات به جای پذیرش، و قضاوت کردن او و «منع» پسرش از انجام برخی کارها، حتی تا حدی که از احساس گنـ*ـاه، به خشونت رفتاری روی میآورد.
بدیهی است که نیکلاس حالش خوب نیست، و دیدن شکست پیتر در انجام تنها کاری که پسرش به آن نیاز دارد دردناک است. با وجود همه اینها اما ما همچنین میدانیم که درست مانند کیت و بث، پیتر ابزار لازم برای حمایت از پسرش را ندارد و نمیتواند کاملاً بفهمد که دلیلی برای افسردگی وجود ندارد.
به این ترتیب، اوضاع تشدید میشود، تا زمانی که پیتر و کیت باید سختترین انتخاب را انجام دهند: آیا باید به تنهایی به تلاش برای کمک به پسرشان ادامه دهند یا باید به متخصصان اجازه دهند برخلاف میل او با او رفتار کنند؟
گفتن این شرح حال کوچک از داستان، حتی اندکی از زیبایی فیلم فلوریان زلر را توصیف نمیکند، یک درام صمیمی با لایههای مختلف و فیلمی که شما را با صحنههای دوستداشتنی سرگرم میکند تا زمانی که اصلاً انتظارش را ندارید ضربههای احساسی سختی به شما وارد کند. درست مانند فیلم «پدر»، داستان «پسر» نیز از نمایشنامهای اقتباس شده که خود کارگردان نوشته است. در عین حال، فیلم با یک نمایشنامه اقتباسی به فیلمنامه، از رسانه سینما نیز به نفع خود استفاده میکند، با تدوین بی عیب، فیلمبرداری و طراحی صدایی که احساس تعلیق را ایجاد میکند و ما را با فیلم تا پایان همراه نگاه میدارد.
فیلمنامه عالی، کارگردانی خوب، فیلم مفید؛ «پسر» چیزهای زیادی درون خود دارد، از تیم بازیگری جذاب، کارگردانی متعادل، نماهای استادانه و تعادل به تمام معنای سینمایی. فیلمی با دنیای درونی بزرگ، احساسات سرشار از شور و درام عمیق. برای آشنایی بیشتر با ساختار این اثر در ادامه با نقد فیلم The Son همراه ویجیاتو باشید.
تعریف ساده: «پسر» فیلم تماشایی دیگری از «فلوریان زلر» فرانسوی است (کارگردان فیلم درخشان «پدر») که به سلامت روان، پویایی درون خانواده، آسیبهای نسلی و انتخابهایی که خیلی از ما به عنوان والدین با آن روبرو هستیم، میپردازد.
پیتر (هیو جکمن) و بث (ونسا کربی) اولین شخصیتهایی هستند که در فیلم پسر فلوریان زلر ملاقات میکنیم. زندگی نمیتوانست برای دو قهرمان ما بهتر از این باشد: پیتر، به عنوان یک تاجر، در آستانه ارتقای شغلی قرار میگیرد و بث روزهایش را صرف مراقبت از پسر تازه متولد شدهشان میکند.
البته، همه چیز آنطور که به نظر میرسد آسان نیست، و ما بلافاصله متوجه میشویم که پیتر از همسر سابقش، کیت (لورا درن) تلفنی دریافت میکند و به او اطلاع میدهد که نیکلاس (ذن مک گراث)، پسرشان، «تقریبا یک ماه است که به مدرسه نرفته». این باعث میشود هر دوی آنها همان سوالی را که ذهن مخاطب را درگیر میکند از خود بپرسند: چرا؟
اما نیکلاس پاسخی برای این سوال ندارد. او میگوید این زندگی است. البته او در نهایت به پدرش میگوید که نمیتواند او را درک کند، و با این حال از او میپرسد که آیا میتواند برای مدتی با او و بث زندگی کند.
پیتر با این خواسته موافقت میکند، و نیکلاس در مدرسه جدید و محیط تازه، با پدر و همسر دوم او همراه میشود. اما این همراهی خیلی پیچیدهتر از این است. تنها در چند صحنه، در ابتدای فیلم، نویسنده و کارگردان فلوریان زلر، سناریویی را تنظیم میکند که ممکن است در ظاهر ساده به نظر برسد، اما برعکس آن است.
دو والدین خوشنیت وجود دارند که طلاقشان به شدت بر پسرشان تأثیر گذاشته است، و عشق دومی نیز در این میان است که واقعاً خوب و همدل به نظر میرسد، اما نمیتواند احساسات متضادی نسبت به پسر همسرش از زندگی پیش از او نداشته باشد؛ و سپس مادری وجود دارد که احساس میکند شکست خورده است زیرا نمیتواند پسرش را درک کند، و پدری گناهکار که سهم خودش از آسیب را به دوش میکشد و نگران این است که دقیقاً شبیه پدر بداخلاقش شود.
بنابراین، پیتر تمام انرژی خود را وقف پسرش میکند، از اینکه بفهمد چه اتفاقی دارد میافتد، اما همه کارهای اشتباه را انجام میدهد، از پیشنهاد بیرون رفتن و دیدن مردم تا برخورد با او در مورد رفتارش با اتهامات به جای پذیرش، و قضاوت کردن او و «منع» پسرش از انجام برخی کارها، حتی تا حدی که از احساس گنـ*ـاه، به خشونت رفتاری روی میآورد.
بدیهی است که نیکلاس حالش خوب نیست، و دیدن شکست پیتر در انجام تنها کاری که پسرش به آن نیاز دارد دردناک است. با وجود همه اینها اما ما همچنین میدانیم که درست مانند کیت و بث، پیتر ابزار لازم برای حمایت از پسرش را ندارد و نمیتواند کاملاً بفهمد که دلیلی برای افسردگی وجود ندارد.
به این ترتیب، اوضاع تشدید میشود، تا زمانی که پیتر و کیت باید سختترین انتخاب را انجام دهند: آیا باید به تنهایی به تلاش برای کمک به پسرشان ادامه دهند یا باید به متخصصان اجازه دهند برخلاف میل او با او رفتار کنند؟
گفتن این شرح حال کوچک از داستان، حتی اندکی از زیبایی فیلم فلوریان زلر را توصیف نمیکند، یک درام صمیمی با لایههای مختلف و فیلمی که شما را با صحنههای دوستداشتنی سرگرم میکند تا زمانی که اصلاً انتظارش را ندارید ضربههای احساسی سختی به شما وارد کند. درست مانند فیلم «پدر»، داستان «پسر» نیز از نمایشنامهای اقتباس شده که خود کارگردان نوشته است. در عین حال، فیلم با یک نمایشنامه اقتباسی به فیلمنامه، از رسانه سینما نیز به نفع خود استفاده میکند، با تدوین بی عیب، فیلمبرداری و طراحی صدایی که احساس تعلیق را ایجاد میکند و ما را با فیلم تا پایان همراه نگاه میدارد.
نقد و بررسی فیلم The Son
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com