خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
من مرده راه می رفتم که داخل سرم گیر کرده بودم
I was walking dead stuck inside my head

نمی توانستم بیرون بروم
I couldn't get out

چراغ ها را کم کن
Turn the lights down

صداهای داخل خیلی بلند بود
The voices inside were so loud
نیاز به یک پرش، کاتاتونیا
Need a jump-start, catatonia

نمیتونستم حس کنم
I couldn't feel,

کاش ناپدید میشدم
I wish that I could disappear

صداهای درون خیلی واقعی بود
The voices inside were so real
اما تو کنارم ایستادی
But you stood by my side.

شب به شب، شب به شب.
Night after night, night after night.

تو مرا به زندگی دوست داشتی، زندگی
You loved me back to life, life

از کما،
From the coma,

انتظار به پایان رسید.
The wait is over.

تو مرا به زندگی دوست داشتی، زندگی
You loved me back to life, life

از کما،
From the coma,

ما امشب دوباره عاشقیم
We're lovers again tonight.
بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی
Back to life, back to life

بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی، آره
Back to life, back to life, yeah
تو مرا بیدار کردی، یک لمس و من احساس کردم زنده هستم
You woke me up, one touch and I felt alive

تو مرا به زندگی دوباره دوست داشتی
You loved me back to life

به زندگی برگشتم، فکر کردم مرده ام.
Back to life, thought I died.

صداهای داخل خیلی آرام بود.
The voices inside were so quiet.
اما تو کنارم ایستادی
But you stood by my side

شب به شب، شب به شب
Night after night, night after night

تو مرا به زندگی دوست داشتی، زندگی
You loved me back to life, life

از کما،
From the coma,

انتظار به پایان رسید.
The wait is over.

تو مرا به زندگی دوست داشتی، زندگی
You loved me back to life, life

از کما،
From the coma,

ما امشب دوباره عاشقیم
We're lovers again tonight.
دستان قوی، پوست ضخیم و قلب باز
Strong hands, thick skin and an open heart

درد را دیدی، نقاب را دیدی
You saw through the pain, saw through the mask

تو هرگز از من دست نکشیدی، آره
You never gave up on me, yeah
زندگی، زندگی
Life, life

از کما،
From the coma,

انتظار به پایان رسید.
The wait is over.

تو مرا به زندگی دوست داشتی، زندگی
You loved me back to life, life

از کما،
From the coma,

ما امشب دوباره عاشقیم
We're lovers again tonight

بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی
Back to life, back to life

بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی
Back to life, back to life

بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی
Back to life, back to life

بازگشت به زندگی، بازگشت به زندگی
Back to life, back to life

آره
Yeah
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
خیلی باید بهش اعتقاد داشت
So much to believe in

در زمان گم شده بودیم
We were lost in time

هر چیزی که نیاز داشتم
Everything I needed

افتادم تو چشمات
I fell into your eyes

همیشه به نگه داشتن فکر می کردم
Always thought of keepin'

قلب تو کنار من
Your heart next to mine
اما حالا این خیلی دور به نظر می رسد
But now that seems so far away

نمی دانم عشق چگونه می تواند ترک کند
Don't know how love could leave

بدون هیچ ردی
Without a trace

دل های خاموش کجا می روند؟
Where do silent hearts go?
الان قلبم کجا میزنه؟
Where does my heart beat now?

صدا کجاست
Where is the sound

که فقط در طول شب تکرار می شود؟
That only echoes through the night?

الان قلب من کجا می تپد؟
Where does my heart beat now?

من نمی توانم بدون آن زندگی کنم
I can't live without

بدون اینکه از درون احساسش کنم
Without feeling it inside

این همه دل های تنها کجا می روند؟
Where do all the lonely hearts go?
شمع در آب
Candle in the water

بی اختیار دریفت
Drifting helplessly

پنهان شدن از رعد و برق
Hiding from the thunder

بیا و نجاتم بده
Come and rescue me

رانده شده از گرسنگی
Driven by the hunger

از رویای بی پایان
Of the endless dream
من به دنبال دستی هستم که بتوانم آن را بگیرم
I'm searching for the hand that I can hold

به بازوهایی می‌رسم که به من خبر می‌دهند
I'm reaching for the arms that let me know

دل های خاموش کجا می روند؟
Where do silent hearts go?
الان قلب من کجا می تپد؟
Where does my heart beat now?

صدا کجاست
Where is the sound

که فقط در طول شب تکرار می شود؟
That only echoes through the night?

الان قلبم کجا میزنه؟
Where does my heart beat now?

من نمی توانم بدون آن زندگی کنم
I can't live without

بدون اینکه از درون احساسش کنم
Without feeling it inside

این همه دل های تنها کجا می روند؟
Where do all the lonely hearts go?

این همه دل های تنها کجا می روند؟
Where do all the lonely hearts go?
سپس یک لمس بر سکوت غلبه می کند
Then one touch overcomes the silence

عشق هنوز زنده است
Love still survives

دو قلب که به هم نیاز دارند
Two hearts needing one another

به من بال پرواز بده
Give me wings to fly
الان قلب من کجا می تپد؟
Where does my heart beat now?

صدا کجاست
Where is the sound

که فقط در طول شب تکرار می شود؟
That only echoes through the night?

الان قلب من کجا می تپد؟
Where does my heart beat now?

من نمی توانم بدون آن زندگی کنم
I can't live without

بدون اینکه از درون احساسش کنم
Without feeling it inside
من به کسی نیاز دارم که قلبم را به او بسپارم
I need someone to give my heart to
احساس می کنم قوی تر و قوی تر می شود
I feel it getting stronger and stronger

و قوی تر
And stronger
و من در درونم احساس می کنم
And I feel inside
قلب ها برای ماندگاری ساخته شده اند
Hearts are made to last

تا آخر زمان
'Til the end of time
منبع: Musixmatch​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
او به من فکر می کند، من او را می بینم، او را احساس می کنم، او را می شناسم (من او را احساس می کنم، او را می شناسم)
Il pense à moi, je le vois, je le sens, je le sais (je le sens, je le sais)

و لبخندش به من دروغ نمی گوید وقتی مرا بلند می کند (وقتی مرا بلند می کند)
Et son sourire me ment pas quand il vient me chercher (quand il vient me chercher)

او دوست دارد از چیزهایی که دیده به من بگوید
Il aime bien me parler des choses qu'il a vues

از مسیری که طی کرده و از همه پروژه هایش
Du chemin qu'il a fait et de tous ses projets
اما من فکر می کنم او تنها است و دختران دیگری را می بیند (و دختران دیگر را می بیند)
Je crois pourtant qu'il est seul et qu'il voit d'autres filles (et qu'il voit d'autres filles)

من نمی دانم آنها چه می خواهند یا جملاتی که می گوید (و نه جملاتی که می گوید)
Je ne sais pas ce qu'elles veulent ni les phrases qu'il dit (ni les phrases qu'il dit)

نمی دانم کجای زندگی او هستم
Je ne sais pas ou je suis quelque part dans sa vie

اگر امروز بیشتر از دیگری برای او حساب می کنم
Si je compte aujourd'hui plus qu'une autre pour lui
او خیلی به من نزدیک است هنوز من نمی دانم
Il est si près de moi pourtant je ne sais pas

چگونه آن را دوست داشته باشیم
Comment l'aimer

او به تنهایی می تواند تصمیم بگیرد که در مورد عشق صحبت کنیم
Lui seul peut décider qu'on se parle d'amour

یا دوستی
Ou d'amitié

من او را دوست دارم و می توانم زندگی ام را به او تقدیم کنم
Moi je l'aime et je peux lui offrir ma vie

حتی اگر او زندگی من را نمی خواهد
Même s'il ne veut pas de ma vie
خواب آ*غو*شش را می بینم بله اما نمی دانم
Je rêve de ses bras oui mais je ne sais pas

چگونه آن را دوست داشته باشیم
Comment l'aimer

به نظر می رسد او بین یک داستان عشق مردد است
Il a l'air d'hésiter entre une histoire d'amour

یا دوستی
Ou d'amitié

و من مثل جزیره ای در اقیانوس هستم
Et je suis comme une île en plein océan

انگار قلبم خیلی بزرگه
On dirait que mon cœur est trop grand
چیزی برای گفتن به او نیست، او به خوبی می داند که من همه چیز برای دادن دارم (که همه چیز برای دادن دارم)
Rien à lui dire il sait bien que j'ai tout à donner (que j'ai tout à donner)

فقط لبخند می زنم، منتظرش می مانم، می خواهم آن را ببرم (می خواهم برنده شوم)
Rien qu'à sourire, à l'attendre, à vouloir le gagner (à vouloir le gagner)

اما چقدر شب ها غمگین هستند، زمان به نظرم طولانی می رسد
Mais qu'elles sont tristes les nuits le temps me paraît long

و من یاد نگرفتم بدون او کار کنم
Et je n'ai pas appris à me passer de lui
او خیلی به من نزدیک است هنوز من نمی دانم
Il est si près de moi pourtant je ne sais pas

چگونه آن را دوست داشته باشیم
Comment l'aimer

او به تنهایی می تواند تصمیم بگیرد که در مورد عشق صحبت کنیم
Lui seul peut décider qu'on se parle d'amour

یا دوستی
Ou d'amitié

من او را دوست دارم و می توانم زندگی ام را به او تقدیم کنم
Moi je l'aime et je peux lui offrir ma vie

حتی اگر او زندگی من را نمی خواهد
Même s'il ne veut pas de ma vie
خواب آ*غو*شش را می بینم بله اما نمی دانم
Je rêve de ses bras oui mais je ne sais pas

چگونه آن را دوست داشته باشیم
Comment l'aimer

به نظر می رسد او بین یک داستان عشق مردد است
Il a l'air d'hésiter entre une histoire d'amour

یا دوستی
Ou d'amitié

و من مثل جزیره ای در اقیانوس هستم
Et je suis comme une île en plein océan

انگار قلبم خیلی بزرگه
On dirait que mon cœur est trop grand
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
صورتش را در خواب می بینم، بدنش را رد می کنم
Je rêve son visage, je décline son corps

و سپس تصور می کنم که در دکور من زندگی می کند
Et puis je l'imagine habitant mon décor

اگر بلد بودم حرف بزنم خیلی چیزها برای گفتن به او داشتم
J'aurais tant à lui dire si j'avais su parler

چگونه او را وادار کنم که افکار من را بخواند؟
Comment lui faire lire au fond de mes pensées?
اما این دیگران که در همه چیز موفق می شوند چگونه هستند؟
Mais comment font ces autres à qui tout réussit?

عیب هایم را به من بگو، واهی های من را نیز
Qu'on me dise mes fautes, mes chimères aussi

روحم، قلبم و تمام وقتم را تقدیم می کنم
Moi j'offrirais mon âme, mon cœur et tout mon temps

اما هر چقدر هم که همه چیز بدهم، همه چیز کافی نیست
Mais j'ai beau tout donner, tout n'est pas suffisant
اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

اگر کمی اوضاع را تغییر دادیم، فقط با عشق به بخشش
Si l'on changeait les choses un peu, rien qu'en aimant donner

اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

من این دنیا را به یک رویا، یک ابدیت تبدیل خواهم کرد
Je ferais de ce monde un rêve, une éternité
من در خوابم خون دارم، گلبرگ خشک شده
J'ai du sang dans mes songes, un pétale séché

وقتی اشک هایی که دیگران ریخته اند مرا می جود
Quand des larmes me rongent que d'autres ont versées

زندگی ضد آب نیست، جزیره من باد است
La vie n'est pas étanche, mon île est sous le vent

درها حتی هنگام بسته شدن صدای جیغ را به داخل می‌دهند
Les portes laissent entrer les cris même en fermant
در یک مهدکودک، در بالکن گل
Dans un jardin d'enfant, sur un balcon des fleurs

زندگی آرام من جایی که صدای تپش همه قلب ها را می شنوم
Ma vie paisible où j'entends battre tous les cœurs

وقتی ابرها تاریک می‌شوند، نشانه‌های بدبختی است
Quand les nuages foncent, présages des malheurs

چه سلاح هایی به کشورهای مورد ترس ما پاسخ می دهند؟
Quelles armes répondent aux pays de nos peurs?
اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

اگر کمی اوضاع را تغییر دادیم، فقط با عشق به بخشش
Si l'on changeait les choses un peu, rien qu'en aimant donner

اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

من این دنیا را به یک رویا، یک ابدیت تبدیل خواهم کرد
Je ferais de ce monde un rêve, une éternité
اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

اگر می توانستیم همه چیز را عوض کنیم و همه چیز را از نو شروع کنیم
Si l'on pouvait changer les choses et tout recommencer

اگر همین که همدیگر را دوست داریم کافی بود، اگر دوست داشتن کافی بود
S'il suffisait qu'on s'aime, s'il suffisait d'aimer

ما این رویا را به یک دنیا تبدیل خواهیم کرد
Nous ferions de ce rêve un monde

اگر عشق ورزیدن کافی بود
S'il suffisait d'aimer
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
رودخانه ها را منحرف کنید، وزنه بردارید
Détourner des rivières, porter des poids

عبور از دریاها، من می توانستم انجام دهم
Traverser des mers, je saurais faire

ماشین های چالش برانگیز، قوانین تمسخر آمیز
Défier des machines, narguer des lois

صاعقه های الهی مرا نمی ترساند
Les foudres divines, ça m'effraie pas
من بلدم چطور ضربه بزنم، آن را هم پس بده
J'sais prendre un coup, le rendre aussi

میخ های رودخانه ای که یاد گرفتم
River des clous, ça j'ai appris

من قربانی نیستم، من یک کبوتر نیستم
J'suis pas victime, j'suis pas colombe

و برای اینکه آسیب ببینم باید زمین بخورم
Et pour qu'on m'abîme, faut qu'je tombe
من زمستان ها را می شناسم، سرما را می شناسم
Je sais les hivers, je sais le froid

اما زندگی بدون تو، نمی دانم
Mais la vie sans toi, je sais pas

(نمی دانم، نمی دانم، نمی دانم)
(Je sais pas, je sais pas, je sais pas)
مدتها بود که سکوت را می دانستم
Je savais le silence depuis longtemps

خشونتش را می شناسم، طعم خونش را
J'en sais la violence, son goût de sang

خشم قرمز، درد تیره
Rouges colères, sombres douleurs

من این جنگ ها را می شناسم، نمی ترسم
Je sais ces guerres, je n'ai pas peur

من می دانم چگونه از خودم دفاع کنم، خوب یاد گرفتم
Je sais me défendre, j'ai bien appris

ما در این اطراف مناقصه نیستیم
On n'est pas des tendres par ici
من زمستان ها را می شناسم (زمستان ها را می شناسم)
Je sais les hivers (je sais les hivers)

من سرما را می شناسم (سرما)
Je sais le froid (le froid)

اما زندگی بدون تو (بدون تو)
Mais la vie sans toi (sans toi)

نمی دانم (نمی دانم، نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas, je sais pas)
دعوا پشت دعوا بدتر بعد بدتر
Lutte après lutte, pire après pire

هر دقیقه فکر می کردم نگه دارم
Chaque minute, j'ai cru tenir

دوست دارم روز به روز یاد بگیرم
Je voudrais apprendre jour après jour

اما کی فرمان می دهد، به عشق های ما
Mais qui commande, à nos amours
من زمستان ها را می شناسم (زمستان ها را می شناسم)
Je sais les hivers (je sais les hivers)

من سرما را می شناسم (سرما)
Je sais le froid (le froid)

اما زندگی بدون تو (بدون تو)
Mais la vie sans toi (sans toi)

نمی دانم (نمی دانم، نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas, je sais pas)
نمی دانم (نمی دانم، نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas, je sais pas)

نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas)

نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas)

زندگی بدون تو (نمی دانم)
La vie sans toi (je sais pas)

نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas)

نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas)

نمی دانم، نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas, je sais pas (je sais pas)

نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas (je sais pas)

نمی دانم، نمی دانم (نمی دانم)
Je sais pas, je sais pas (je sais pas)
منبع: Musixmatch​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
مامان
Mamma

تو به من زندگی دادی
You gave life to me

یک نوزاد را به یک خانم تبدیل کرد
Turned a baby into a lady
و مامان
And, mamma

تمام چیزی که باید ارائه می کردید
All you had to offer

وعده یک عمر عشق بود
Was the promise of a lifetime of love
الان میدانم
Now I know

دیگری وجود ندارد
There is no other

مثل عشق مادر به فرزندش عشق بورز
Love like a mother's love for her child
و من میدانم
And I know

عشقی خیلی کامل
A love so complete

روزی باید رفت
Someday must leave

باید گفت "خداحافظ"
Must say, "goodbye"
خداحافظ غمگین ترین کلمه ای است که می شنوم
Goodbye's the saddest word I'll ever hear

خداحافظ آخرین باری است که شما را نزدیک می کنم
Goodbye's the last time I will hold you near

روزی تو این کلمه را می گویی و من گریه خواهم کرد
Someday you'll say that word, and I will cry

از شنیدن گفتن تو "خداحافظ" قلبم را خواهد شکست
It'll break my heart to hear you say, "goodbye"
مامان
Mamma

تو به من عشق دادی
You gave love to me

یک جوان را به زن تبدیل کرد
Turned a young one into a woman
و مامان
And, mamma

تمام چیزی که من همیشه نیاز داشتم
All I ever needed

ضمانت دوست داشتنت بود
Was a guarantee of you loving me
چون میدونم
'Cause I know

دیگری وجود ندارد
There is no other

مثل عشق مادر به فرزندش عشق بورز
Love like a mother's love for her child
و خیلی درد داره
And it hurts so

اون چیزی که خیلی قویه
That something so strong

روزی خواهد رفت، باید گفت "خداحافظ"
Someday will be gone, must say "goodbye"
خداحافظ غمگین ترین کلمه ای است که می شنوم
Goodbye's the saddest word I'll ever hear

خداحافظ آخرین باری است که شما را نزدیک می کنم
Goodbye's the last time I will hold you near

روزی تو این کلمه را می گویی و من گریه خواهم کرد
Someday you'll say that word, and I will cry

از شنیدن گفتن تو "خداحافظ" قلبم را خواهد شکست
It'll break my heart to hear you say, "goodbye"
اما عشقی که دادی همیشه زنده خواهد ماند
But the love you gave will always live

هر بار که من زمین می خورم تو همیشه آنجا خواهی بود
You'll always be there every time I fall

تو برای من بزرگترین عشق هستی
You are to me the greatest love of all

تو ضعف من را می گیری، و مرا قوی می کنی
You take my weakness, and you make me strong

و تا ابد همیشه دوستت خواهم داشت
And I will always love you till forever comes
و زمانی که به من نیاز داری
And when you need me

من همیشه برای شما خواهم بود
I'll be there for you, always

من آنجا خواهم بود، تمام زندگی شما
I'll be there, your whole life through

من آنجا خواهم بود، این را به شما قول می دهم، مامان
I'll be there, this I promise you, mamma
من در تاریک ترین شب ها چراغ راه تو خواهم بود
I'll be your beacon through the darkest nights

من بال هایی خواهم بود که پرواز شکسته ات را هدایت می کنم
I'll be the wings that guide your broken flight

در میان طوفان خروشان پناه تو خواهم بود
I'll be your shelter through the raging storm

و من تا ابد دوستت خواهم داشت
And I will love you till forever comes
خداحافظ غمگین ترین کلمه ای است که می شنوم
Goodbye's the saddest word I'll ever hear

خداحافظ آخرین باری است که شما را نزدیک می کنم
Goodbye's the last time I will hold you near

روزی تو این کلمه را می گویی و من گریه خواهم کرد
Someday you'll say that word, and I will cry

از شنیدن گفتن تو "خداحافظ" قلبم را خواهد شکست
It'll break my heart to hear you say, "goodbye"
تادفعه ی بعد
Till we meet again

تا آن موقع
Until then

خداحافظ
Goodbye​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آیا می توانیم روح بهشت را لمس کنیم
Can we touch the soul of heaven

آیا ما می توانیم یک درس مقدس را متحد کنیم؟
Can we unite a sacred lesson

هر کودکی نورگیر زیبایی خلق می کند
Every child creates a skylight of beauty

صدای افتادن کلیساها را می شنوید؟
Can you hear cathedrals falling

تمام کائنات صدا می زند
All the universe is calling

یک سل از دلت گریه کن
Cry a single cello from your heart
از آنجایی که دنیا راهش را گم کرده است
Since the world has lost her way

سفر تنهایی، بی پایان
Loneliness journey, endlessly

با این حال شانس وعده داده شده باقی می ماند
Yet the promised chance remains

هدیه از آنچه می تواند باشد
Gift of what could be
پس بگذارید بچه ها خورشید را به یاد بیاورند
So let the children remember the sun

بگذار برقصند، بگذار اوج بگیرند
Let them dance, let them soar

زیرا زندگی آنها آغاز شده است
For their lives have begun

بگذار بچه ها باران را ایجاد کنند
Let the children engender the rain

همانطور که رودخانه از میان مزارع می گذرد
As the river runs through fields

برای همیشه دردشان را فروکش می کنند
Forever subsiding their pain

دعا
Prayer
هر صدایی در امتداد خط ساحلی
Every voice along the shoreline

ایستادن در طول زمان
Standing still within time

حل نشده می چرخد
Spinnin' unresolved

با گذشت هر فصل پیاده روی
Walking as each season passes

از طریق سرزمین عجایب، از طریق عینک راه رفتن
Through wonderland, through walking glasses

باغ مخفی می درخشد، به شما اشاره می کند
A secret garden shines, beckons you

گل ملایم پژمرده نشو
Gentle flower don't fade away

معصومیت شیرین هنوز تو را پناه می دهد
Sweet innocence still harbors thee

در غم رویاهای طلایی
In the faint of golden dreams

جایی که یک عشق جاودانه زندگی می کند
Where one love lives eternally
بگذارید بچه ها خورشید را به یاد بیاورند
Let the children remember the sun

بگذار برقصند، بگذار اوج بگیرند
Let them dance, let them soar

زیرا زندگی آنها آغاز شده است
For their lives have begun

بگذار بچه ها باران را ایجاد کنند
Let the children engender the rain

همانطور که رودخانه از میان مزارع می گذرد
As the river runs through fields

برای همیشه دردشان را فروکش می کنند
Forever subsiding their pain

دعا، دعا
Prayer, prayer
فرزندان را برکت دهید زیرا آنها نور هستند
Bless the children for they are the light

آنها حقیقت روح در پرواز هستند
They are the truth of spirit in flight

بله بچه ها باعث ایجاد باران می شوند
Yes the children engender the rain

همانطور که رودخانه در زندگی جاری است
As the river runs through life

شفای دردشان
Healing their pain

اگه تونستی یه بار دیگه با قلبت اعتماد کنی
If you could trust with your heart one more time

فرشته شیرین حامله شد
Sweet angel conceived

تو همیشه و همیشه باور داشتی
You have forever and always believed,

دعا
Prayer
دعا، آه، دعا
Prayer, oh, prayer
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
یک عکس، یک تاریخ، باور نکردنی است
Une photo, une date, c'est à n'y pas croire

با این حال دیروز بود، آیا حافظه من دروغ می گوید؟
C'était pourtant hier, mentirait ma mémoire?

و صورت این بچه ها و صورت من در این آینه
Et ces visages d'enfants, et le mien dans ce miroir

اوه این برای شکایت نیست، که چیزی برای ترسیدن ندارید
Oh c'est pas pour me plaindre, ça vous n'avez rien à craindre

زندگی آنقدر مرا خراب کرده است که خاموش کردنش برایم سخت است
La vie m'a tellement gâtée, j'ai plutôt du mal à l'éteindre

اوه خدای من، من سهم خود را داشته ام، و خیلی چیزهای دیگر از بسیاری جهات
Oh mon Dieu j'ai eu ma part, et bien plus à tant d'égards
اما وقتی خیلی زیبا، خیلی قوی زندگی می کنیم، زمان می گذرد را فراموش می کنیم
Mais quand on vit trop beau, trop fort, on en oublie le temps qui passe

همانطور که در میان فضاهای بسیار وسیع، شمال را کمی از دست می دهیم
Comme on perd un peu le nord au milieu de trop vastes espaces

به سختی زمان برای عادت کردن به آن است، به سختی باید محل را ترک کنیم
À peine le temps de s'y faire, à peine on doit laisser la place

اوه اگه میتونستم
Oh si je pouvais
عصری دیگر، ساعتی دیگر
Encore un soir, encore une heure

یک اشک دیگر از خوشحالی
Encore une larme de bonheur

لطفی مثل گل
Une faveur, comme une fleur

یک نفس، یک اشتباه
Un souffle, une erreur
کمی از ما، کمی از همه چیز
Un peu de nous, un rien de tout

همه چیز را دوباره به یکدیگر بگوییم یا در نگاه ها سکوت کنیم
Pour tout se dire encore ou bien se taire en regards

فقط یک تعویق، به سختی هنوز، حتی اگر دیر شده باشد
Juste un report, à peine encore, même s'il est tard
من هرگز چیزی نخواستم، این دریا برای نوشیدن نیست
J'ai jamais rien demandé, ça c'est pas la mer à boire

بیا، رو به ابدیت، حتی نشان نخواهد داد
Allez, face à l'éternité, ça va même pas se voir

بین ما خواهد ماند، اوه فقط کمی تاخیر
Ça restera entre nous, oh juste un léger retard
خیلی ها هستند که زمان را می کشند، خیلی ها آن را از دست می دهند یا صرف می کنند
Y en a tant qui tuent le temps, tant et tant qui le perdent ou le passent

بسیاری از کسانی که به خود دروغ می گویند، با دیدن آنها لحظه های لطف را اختراع می کنند
Tant qui se mentent, inventent en les rêvant des instants de grâce

آه من جای خود را در بهشت می گذارم، اگر مرا در زمین فراموش کنند
Oh je donne ma place au paradis, si l'on m'oublie sur Terre

همین دیروز
Encore hier
عصری دیگر، ساعتی دیگر
Encore un soir, encore une heure

یک اشک دیگر از خوشحالی
Encore une larme de bonheur

لطفی مثل گل
Une faveur, comme une fleur

یک نفس، یک اشتباه
Un souffle, une erreur
کمی از ما، هیچ چیز
Un peu de nous, un rien du tout

همه چیز را دوباره به یکدیگر بگوییم یا در نگاه ها سکوت کنیم
Pour tout se dire encore ou bien se taire en regards

فقط یک تعویق، به سختی هنوز، می دانم که دیر شده است
Juste un report, à peine encore, je sais, il est tard
چیز زیادی نیست، فقط یک استراحت
C'est pas grand chose, rien qu'une pause

بگذار زمان، ساعت ها استراحت کنند
Que le temps, les horloges se reposent

و نوازش، فقط یک بـ*ـو*سه
Et caresser, juste un baiser

یک بـ*ـو*سه
Un baiser
عصری دیگر، ساعتی دیگر
Encore un soir, encore une heure

کمی از ما، کمی از همه چیز
Un peu de nous, un rien de tout

(یک ساعت دیگر، بیشتر)
(Encore une heure, encore)

(یک ساعت دیگر، بیشتر)
(Encore une heure, encore)

(یک ساعت دیگر، بیشتر)
(Encore une heure, encore)

(یک ساعت دیگر، بیشتر)
(Encore une heure, encore)

(یک ساعت دیگر، بیشتر)
(Encore une heure, encore)

یک شب
Un soir
منبع: Musixmatch​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اوه اوه اوه، اوه، اوه
Ooh-ooh-ooh, ooh, ooh
داستانی به قدمت زمان
Tale as old as time

تا آنجا که می تواند درست باشد
True as it can be

به سختی حتی دوستان
Barely even friends

بعد یک نفر خم می شود
Then somebody bends

بر خلاف انتظار
Unexpectedly
فقط کمی تغییر
Just a little change

حداقل می توان گفت کوچک است
Small to say the least

هر دو کمی ترسیده اند
Both a little scared

هیچ کدام آماده نشدند
Neither one prepared

زیبایی و جانور
Beauty and the beast
همیشه همینطور
Ever just the same

همیشه سورپرایز
Ever a surprise

همیشه مثل قبل
Ever as before

و همیشه به همان اندازه مطمئن
And ever just as sure

همانطور که خورشید طلوع خواهد کرد
As the sun will rise

اوه
Oh

اوه
Oh
ممم، اوه اوه
Mmm, oh-oh-oh

همیشه همینطور
Ever just the same

همیشه سورپرایز
Ever a surprise

همیشه مثل قبل
Ever as before

همیشه به همان اندازه مطمئن
Ever just as sure

همانطور که خورشید طلوع خواهد کرد
As the sun will rise

اوه اوه اوه
Oh, oh, oh
داستانی به قدمت زمان (اوه-اوه)
Tale as old as time (ooh-ooh)

کوک به اندازه آهنگ
Tune as old as song

تلخ و عجیب و غریب
Bittersweet and strange

پیدا کردن شما می توانید تغییر دهید
Finding you can change

فهمیدن اشتباه کردی
Learning you were wrong
یقین مثل خورشید
Certain as the sun

یقین مثل خورشید
Certain as the sun

طلوع در شرق
Rising in the east

داستانی به قدمت زمان
Tale as old as time

آهنگی به قدمت قافیه
Song as old as rhyme

زیبایی و جانور
Beauty and the beast
داستانی به قدمت زمان
Tale as old as time

آهنگی به قدمت قافیه
Song as old as rhyme

زیبایی و جانور
Beauty and the beast
اوه اوه اوه
Oh, oh, oh

اوه اوه اوه، اوه، اوه
Ooh-ooh-ooh, ooh, ooh
زیبایی و جانور
Beauty and the beast
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شما که دنبال ستاره هستید
Vous qui cherchez l'étoile

تو که رویایی زندگی میکنی
Vous qui vivez un rêve

شما قهرمانان فضایی
Vous, héros de l'espace

با قلبی بزرگتر از زمین
Au cœur plus grand que la terre

تو به من فرصت می دهی
Vous, donnez-moi ma chance

من را از اینجا دور کن
Emmenez-moi loin d'ici
بدون من نرو
Ne partez pas sans moi

بذار دنبالت کنم
Laissez-moi vous suivre

شما که به شهرهای دیگر پرواز می کنید
Vous qui volez vers d'autres villes

بگذار زندگی کنم
Laissez-moi vivre

زیباترین ماجراجویی
La plus belle aventure

زیباترین سفر
Le plus beau voyage

که یک روز رهبری می کند
Qui mène un jour

روی خورشیدها
Sur des soleils

در سیاره های عشق
Sur des planètes d'amour
شما شاعران جدید
Vous les nouveaux poètes

ای پرندگان جادویی
Vous les oiseaux magiques

شما، ممکن است پیدا کنید
Vous, vous allez peut-être trouver

آهنگ جدید
De nouvelles musiques

تو به من فرصت می دهی
Vous, donnez-moi ma chance

من هم می خواهم آواز بخوانم
Je veux chanter moi aussi
بدون من نرو
Ne partez pas sans moi

بذار دنبالت کنم
Laissez-moi vous suivre

شما که به شهرهای دیگر پرواز می کنید
Vous qui volez vers d'autres villes

بگذار زندگی کنم
Laissez-moi vivre

آبی بی نهایت
Le bleu de l'infini

لـ*ـذت آزاد بودن
La joie d'être libre

روی پرتوها، روی خورشیدها
Sur des rayons, sur des soleils

در مورد آهنگ ها، در مورد شگفتی ها
Sur des chansons, sur des merveilles

و در آسمان عشق
Et dans un ciel d'amour

آبی بی نهایت
Le bleu de l'infini

لـ*ـذت آزاد بودن
La joie d'être libre

تو که دنبال آن زندگی های دیگر هستی
Vous qui cherchez ces autres vies

تو که به سوی سال دو هزار پرواز می کنی
Vous qui volez ver l'an deux mille

بدون من نرو
Ne partez pas sans moi
منبع: LyricFind​


متن و ترجمه آهنگ های سلین دیون

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا