Z.a.H.r.A☆
مدیر تالار ماورا
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
- عضویت
- 19/7/21
- ارسال ها
- 1,348
- امتیاز واکنش
- 9,398
- امتیاز
- 333
- محل سکونت
- Otherworld
- زمان حضور
- 168 روز 8 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
انسان باید از عواملی که باعث ترس او است دوری کند، اما کسانی هم هستند که ترس مانعی برای آنها نیست و در نتیجه نوعی از گردشگری به وجود آمده که به آن گردشگری روح یا ارواح میگویند.
مواجهه با مرگ، اشتیاقی خشونتبار
تمایل برای قراردادن خودمان در موقعیتهای مواجهه با مرگ، قدمتی بیش از دوران معاصر دارد. شاید نمیشد روی آن نام گردشگری سیاه یا زیرشاخه آن گردشگری روح را گذاشت، اما در آن زمان هم هدف از این ارتباط تفریحات بوده است. بهعلاوه، در دوران باستان، این توجه شکل بیضررِ امروزی را نداشته و بسیار خشنتر و با استاندارهای امروزی غیراخلاقیتر بوده. مثلا نمونههای آن را در جنگهای گلادیاتورها میبینیم. زمانی که افراد باید برای زنده ماندن میجنگیدند، میکشتند یا کشته میشدند. یا مثلا زمانی که مردم با اشتیاق هر چه تمامتر برای مشاهده اعدامهای عمومی جمع میشدند و حتی گاهی حاضر بودند بابت دیدن لحظه کشته شدن یک انسان وجهی پرداخت کنند.
از قرن ۱۹ اما، شکل این توجه تغییر کرد. در این زمان شرکتهایی بودند که سفرهایی را به مقصد مناطق جنگزده برگزار میکردند یا حتی سردخانهها را به علاقهمندان نشان میدادند. به مرور سفرهایی به وجود آمد که دیگر مرگ مرکزیت آنها نبود. بله مرگ و تراژدی بخش مهمی از سفر بود اما تمرکز روی آن قرار نمیگرفت. با شکل گرفتن این تفکر است که گردشگری سیاه و بعدها به تبع آن گردشگری روح به وجود میآید.
گردشگری سیاه و تجربههای تراژیک
گردشگری سیاه با اینکه با مرگ ارتباط مستقیم دارد، اما بیشتر بر تجربیات انسانها یا تراژدیهایی که اتفاق افتاده تمرکز میکند. به همین دلیل است که انواع مختلفی از مقاصد را شامل میشود، از زندان و اردوگاههای کار اجباری گرفته تا مناطق جنگزده و گورستان. تعاریف مختلفی درباره این نوع از گردشگری هست. اما همه شاخههای گردشگری سیاه تراژیک و غمگین نیستند. انواعی از این نوع سفر هم وجود دارند که مفرحتر هستند، مثلا انواعی که بر مسائل ماورالطبیعه مانند روحها تمرکز میکنند.
گردشگری روح
با اینکه گردشگری روح بخشی از گردشگری سیاه است، اما به هیچ وجه غم و سنگینی گردشگری سیاه را ندارد. این نوع از گردشگری حسی از ترس را در فرد بر میانگیزد. در همه فرهنگها، افسانهها و اسطورههایی هستند که میتوانند تبدیل به گردشگری روح یا ماورالطبیعه شوند. مثلا افرادی را فرض کنید که به قصر کنت دراکولا، اشرافزاده خونخوار رومانیایی، سر میزنند. در این سفر هدف صرفا خوشگذرانی، هیجان و شاید اندکی ترس باشد. همه این تجربیات را در مقاصد دیگر مانند خانههای تسخیر شده، مقاصدی که به جادو و جادوگری شهرت دارند، یا مقاصدی که قبلا قتل در آنها رخ داده است هم تجربه میکنید.
روز به روز، افراد بیشتری به این سبک از گردشگری تمایل پیدا میکنند و فرصتهای بیشتری هم برای آن به وجود میآید، اما داستان از کجا شروع شد.
زمانی که روحها بخشی از صنعت گردشگری شدند
با اینکه نمیتوانیم تاریخ دقیقی را به عنوان شروع گردشگری روح یا ماورالطبیعه اعلام کنیم، اما با اطمینان میگوییم که انگلیسیها در این زمینه پیشقدم هستند. اسکاتلند، تاریخی طولانی در خانههای تسخیر شده دارد و سفرهای این چنینی، چنان پرطرفدار شده که کمتر شهری را پیدا میکنید که مقصدی برای گردشگری ماورالطبیعه نداشته باشد. البته این طور نیست که مسافران واقعا توقع داشته باشند که در این خانهها روح ببینند، اما در هر حال، احتمال آن کاملا رد نشده است.
چه روح ببینید و چه نبینید، بازدید از این سایتها میتواند جذاب باشد. گاهی انگیزه افراد بازدید از مکانی است که افراد زیادی راجع به آن حرف میزنند، گاهی علاقه به تاریخ است، چرا که بیشتر این مقاصد اهمیت تاریخی هم دارند و گاهی هم صرفا حس هیجانی است که در این مقاصد تجربه میکنند. حس ترسیدن به تنهایی جذاب است و خیلیها از تجربه آن لـ*ـذت میبرند. درست مثل زمانی که در شهربازی هستیم یا وقتی فیلم ترسناک میبینیم. هیچکس واقعا نمیداند ریشه این تمایل از کجاست. اما، بالارفتن تعداد فیلمهای ترسناک به تنهایی، میتواند نشانی از این تمایل باشد.
مواجهه با مرگ، اشتیاقی خشونتبار
تمایل برای قراردادن خودمان در موقعیتهای مواجهه با مرگ، قدمتی بیش از دوران معاصر دارد. شاید نمیشد روی آن نام گردشگری سیاه یا زیرشاخه آن گردشگری روح را گذاشت، اما در آن زمان هم هدف از این ارتباط تفریحات بوده است. بهعلاوه، در دوران باستان، این توجه شکل بیضررِ امروزی را نداشته و بسیار خشنتر و با استاندارهای امروزی غیراخلاقیتر بوده. مثلا نمونههای آن را در جنگهای گلادیاتورها میبینیم. زمانی که افراد باید برای زنده ماندن میجنگیدند، میکشتند یا کشته میشدند. یا مثلا زمانی که مردم با اشتیاق هر چه تمامتر برای مشاهده اعدامهای عمومی جمع میشدند و حتی گاهی حاضر بودند بابت دیدن لحظه کشته شدن یک انسان وجهی پرداخت کنند.
از قرن ۱۹ اما، شکل این توجه تغییر کرد. در این زمان شرکتهایی بودند که سفرهایی را به مقصد مناطق جنگزده برگزار میکردند یا حتی سردخانهها را به علاقهمندان نشان میدادند. به مرور سفرهایی به وجود آمد که دیگر مرگ مرکزیت آنها نبود. بله مرگ و تراژدی بخش مهمی از سفر بود اما تمرکز روی آن قرار نمیگرفت. با شکل گرفتن این تفکر است که گردشگری سیاه و بعدها به تبع آن گردشگری روح به وجود میآید.
گردشگری سیاه و تجربههای تراژیک
گردشگری سیاه با اینکه با مرگ ارتباط مستقیم دارد، اما بیشتر بر تجربیات انسانها یا تراژدیهایی که اتفاق افتاده تمرکز میکند. به همین دلیل است که انواع مختلفی از مقاصد را شامل میشود، از زندان و اردوگاههای کار اجباری گرفته تا مناطق جنگزده و گورستان. تعاریف مختلفی درباره این نوع از گردشگری هست. اما همه شاخههای گردشگری سیاه تراژیک و غمگین نیستند. انواعی از این نوع سفر هم وجود دارند که مفرحتر هستند، مثلا انواعی که بر مسائل ماورالطبیعه مانند روحها تمرکز میکنند.
گردشگری روح
با اینکه گردشگری روح بخشی از گردشگری سیاه است، اما به هیچ وجه غم و سنگینی گردشگری سیاه را ندارد. این نوع از گردشگری حسی از ترس را در فرد بر میانگیزد. در همه فرهنگها، افسانهها و اسطورههایی هستند که میتوانند تبدیل به گردشگری روح یا ماورالطبیعه شوند. مثلا افرادی را فرض کنید که به قصر کنت دراکولا، اشرافزاده خونخوار رومانیایی، سر میزنند. در این سفر هدف صرفا خوشگذرانی، هیجان و شاید اندکی ترس باشد. همه این تجربیات را در مقاصد دیگر مانند خانههای تسخیر شده، مقاصدی که به جادو و جادوگری شهرت دارند، یا مقاصدی که قبلا قتل در آنها رخ داده است هم تجربه میکنید.
روز به روز، افراد بیشتری به این سبک از گردشگری تمایل پیدا میکنند و فرصتهای بیشتری هم برای آن به وجود میآید، اما داستان از کجا شروع شد.
زمانی که روحها بخشی از صنعت گردشگری شدند
با اینکه نمیتوانیم تاریخ دقیقی را به عنوان شروع گردشگری روح یا ماورالطبیعه اعلام کنیم، اما با اطمینان میگوییم که انگلیسیها در این زمینه پیشقدم هستند. اسکاتلند، تاریخی طولانی در خانههای تسخیر شده دارد و سفرهای این چنینی، چنان پرطرفدار شده که کمتر شهری را پیدا میکنید که مقصدی برای گردشگری ماورالطبیعه نداشته باشد. البته این طور نیست که مسافران واقعا توقع داشته باشند که در این خانهها روح ببینند، اما در هر حال، احتمال آن کاملا رد نشده است.
چه روح ببینید و چه نبینید، بازدید از این سایتها میتواند جذاب باشد. گاهی انگیزه افراد بازدید از مکانی است که افراد زیادی راجع به آن حرف میزنند، گاهی علاقه به تاریخ است، چرا که بیشتر این مقاصد اهمیت تاریخی هم دارند و گاهی هم صرفا حس هیجانی است که در این مقاصد تجربه میکنند. حس ترسیدن به تنهایی جذاب است و خیلیها از تجربه آن لـ*ـذت میبرند. درست مثل زمانی که در شهربازی هستیم یا وقتی فیلم ترسناک میبینیم. هیچکس واقعا نمیداند ریشه این تمایل از کجاست. اما، بالارفتن تعداد فیلمهای ترسناک به تنهایی، میتواند نشانی از این تمایل باشد.
گردشگری ارواح، جدال با روح سرگردان و مقاصد تسخیر شده
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com